رسایی - اکنون مردم به حرف آنها گوش دادند و به دروغگویان رای ندادند و اعلام کردند که چون شما ادب ندارید ، لیاقت دولت هم ندارید ولی از این پس می گویند که شما نه تنها استحقاق دولت ندارید که به دلیل دروغگویی و بی ادبی ، شرایط مرجعیت هم ندارید و حتی به دلیل فقدان شرط عدالت ، شرایط امامت جماعتی هم ندارید ؛‌ هرچند برای امامت مسجد ضرار ظاهرا هیچ یک از این شرایط لازم نیست.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

رهبر معظم انقلاب، انتخابات دهم ریاست جمهوری را میدان امتحان نخبگان دانستند ، نخبگانی از جنس مردان سیاست و حتی از جنس مردانی در لباس دین . یکی از کسانی که در این انتخابات مردودیش بیش از گذشته برای همه آشکار شد ، آقای صانعی بود . ایشان که به بهره گیری از فتوای عجیب و غریب و همت روزنامه های زنجیره ای مورد حمایت غرب و مصاحبه با تریبون هایی مانند بی بی سی توانست در دوره حاکمیت اصلاح طلبان عنوان مرجع تقلید را برای خودش دست و پا کند، خیلی زود با رفتارها و مواضع و فتاوای بی مبنایش جایگاه خود را از دست داد، چه این که شخصیت هایی از این دست شاید برای چند روزی بتواند دکان و دستکی فراهم کنند اما هرگز نمی توانند این عناوین را برای خود ماندگار نگه دارند.

 

از یاد نمی برم در سال 1380 وقتی آقای خاتمی برای بار دوم به ریاست جمهوری رسید، عده ای موتورسوار با ظاهر وشعاری کاملا متفاوت از مردم عادی در شهر قم مانور می دادند و از جمله در برابر دفتر و بیت همین فرد برای دقایقی به کف و صوت پرداختند و البته حضرت آیت الله هم آنان را در کف زدن یاری کرد! همان شب این جماعت موتورسوار را دیدم که در خیابان های قم روحانیون را مسخره می کردند. فردای آن روز خدمت آیت الله مصباح رسیدم و گفتم حاج آقا ؛ عمامه به سری رای آورده ، اما عمامه به سران مسخره می شوند، حکمت چیست و استاد محترم دردمندانه از راز دنیای وارونه آن روز سخن گفت و ما را دعوت به صبر کرد.

 

ما صبر کردیم و این بار همان مردم برای بار دوم فرد دیگری را انتخاب کردند با جنس و عملکردی متفاوت. این بار همان جمعیت متفاوت از عموم مردم ، با اقتدا به همین افراد ضمن ادعای تقلب و جابجایی آرا در خیابان ها ریختند و مسجد آتش زدند و چادر از سر زنان کشیدند و البته شب ها با لباس های نیمه برهنه در شمال شهر تهران بر بام خانه هایشان تکبیر گفتند!

 

رهبر معظم انقلاب در بیانی دقیق این رفتارها را با حرکت جماعتی در صدر اسلام مقایسه کردند که با ساخت مسجدی به جنگ سمبل مساجد حق آمده بودند. مسجد ضرار دیروز امام جماعتی داشت و بدون شک مسجد ضرار امروز هم امام جماعت و مرجع تقلید می خواهد اما از جنس خودشان.

 

افاضات آقای صانعی در گرگان نشان داد که ایشان امام جماعت مسجد ضرار این روزهاست. امامی که بی محابا دهان به هتک حرمت دیگران باز می کند ، روزی از خوشحالی کف می زند و روزی دیگر از شدت ناراحتی رویگردانی مردم ، به منتخبشان تهمت حرامزادگی می دهد ! امروز صبح  خبرنگاران با دفتر به اصطلاح این مرجع تقلید در قم تماس گرفته اند و پرسیده اند که بر اساس فتوای ایشان اگر کسی به دیگری نسبت حرامزاده دهد ، حکمش چیست ؟ در پاسخ گفته اند که این عمل حرام و گناه کبیره است و اگر این فرد نتواند ادعای خود را ثابت کند، باید بر او حد قذف را جاری کرد که هشتاد ضربه شلاق است. اکنون با توجه به این که شیخ یوسف صانعی چنین نسبتی را به رییس جمهور منتخب مرذم ایران داده است لازم است از این فرد دلیل و برهان نسبتی که داده ، خواسته شود و اگر نتوانست به اثبات برساند - که نخواهد توانست – آنگاه این اقدامات در باره اش صورت گیرد :

 1 .  با توجه به این که شیخ یوسف صانعی این نسبت را پس از ادعای این که احمدی نژاد در صحن علنی مجلس قسم دروغ خورده ، به او داده ، بعد از بررسی این ادعا بر اساس فتوای خودش در صحن علنی مجلس شورای اسلامی و در برابر دیدگان نمایندگان مردم ایران، حد شرعی درباره اش اجرا شود.

 

2 .  جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در طول سال های قبل و بعد از انقلاب به عنوان یک مرجع جمعی ، تکیه گاه مردم مسلمان بوده است، همانگونه که در جلسان خصوصی خود بارها و بارها در خصوص انحرافات برخی از روحانیون و مراجع خود ساخته و از جمله وی‍ژگی فتوای این فرد به بحث نشسته ،  یکبار برای همیشه سفره دل باز کند و در اقدامی انقلابی و دینی همچون بیانیه ای که به امضای عالمی بزرگ چون آیت الله مشکینی در باره عدم مشروعیت سازمان مجاهدین انقلاب به یادگار ماند ، واقعیت ها را با مردم در میان بگذارد و مرز میان عالمان دینی ای که با ادب و علم خود همواره مایه افتخار مرجعیت شیعه بوده اند را با عالمانی که با ابزار روزنامه های زنجیره ای و بی بی سی به عنوان مرجع تراشیده شده اند ، مشخص کنند و ساحت مرجعیت شیعه را پاک سازد.

 

 3 .  دفتر این فرد کوشیده تا موضوع اهانت به منتخب ملت را انکار کند و آن را به عنوان ذکر ضرب المثلی بی ارتباط با رییس جمهور جا بیندازد که حتی با این توجیه ، همچنان این اهانت در جای خود باقی است و در واقع گوینده سعی کرده تا با این ضرب المثل ادعای خود را ثابت کند. این توجیه را باید دروغی دیگر برای فرار از این افتضاح دانست . از یاد نبریم که این جماعت در ایام انتخابات دائما شعار سر می دادند که " دروغ ممنوع " و از مردم می خواستند تا به دروغگو رای ندهند . همین طور در ایام انتخابات بارها اعلام کردند که " ادب مرد به ز دولت اوست" . اکنون مردم به حرف آنها گوش داده اند و به دروغگویان رای ندادند و اعلام کرده اند که چون شما ادب ندارید ، لیاقت دولت هم ندارید ولی از این پس می گویند که شما نه تنها استحقاق دولت ندارید که به دلیل دروغگویی و بی ادبی ، شرایط مرجعیت هم ندارید و حتی به دلیل فقدان شرط عدالت ، شرایط امامت جماعتی هم ندارید ؛ هرچند برای امامت مسجد ضرار ظاهرا هیچ یک از این شرایط لازم نیست.