دولت هاي نهم و دهم در حوزه هنرهاي نمايشي و در حيطه ارتقاي بودجه و انجام اقدامات سازنده براي توسعه همه جانبه و عملگرايانه تئاتر در سطح كشور، با وجود برخي كاستي ها، كارنامه اي قابل قبولي داشته است.

تئاتر طي هشت سال اخير با فراز وفرودهاي متعددي مواجه بوده كه براي بازگويي آنها بايد سفري به هشت سال قبل را آغاز كنيم.
از آغاز فعاليت دولت نهم در سال ۱۳۸۴ حوزه هنر بويژه نمايش، شروع كاملا متفاوتي داشت؛ زيرا مطابق رسم مالوف چند ساله اخير اين حوزه، نه تنها در افزايش سالن ها و تالارهاي نمايشي در كشور در سال هاي قبل برخلاف وعده مسوولان اتفاق خاصي صورت نگرفته بود كه با افزايش مطالبه فارغ التحصيلان و جوانان هنرمند به حوزه اجراي آثار نمايشي، دولت جديد با سقف بالايي از تقاضاها براي اجراي عموم مواجه بود.

** مديريت تئاتر و ارتقاي جايگاه آن از «مركز» تا «اداره كل»
چهار سال نخست فعاليت هاي دولت نهم را بايد فصل توسعه و برنامه ريزي براي حصول نتايج دانست كه بيشترين ثمره و بهره آن، در برنامه ريزي ها و برداشت محصول سرمايه گذاري شده در حوزه تئاتر در چهار سال دوم (آغاز فعاليت هاي دولت دهم) قابل رويت بود.
همه اينها در شرايطي بود كه بودجه تئاتر در سال ۱۳۸۴ چيزي قريب به يك ميليارد تومان بود و با مقايسه رشد اين بودجه تا سال ۱۳۹۲ كه به رقمي بيش از ۱۴ ميليارد تومان افزايش يافت، مي توان گفت كه در زمينه تزريق نقدينگي براي توسعه اين هنر پايه طي هشت سال اخير اتفاقات مثبت و نه البته راضي كننده در قياس با افزايش سرانه اعضاي خانواده تئاتر كشور از ۹۰ هزار نفر در سال ۱۳۸۴ به بيش از ۱۵۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۲ اشاره داشت.
آغاز فعاليت دولت نهم در حوزه فرهنگ و بويژه تئاتر با مديريت كوتاه مدت «خسرو نشان» در مركز هنرهاي نمايشي آغاز شد، اما «حسين پارسايي» به سرعت با تعيين وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و معاون امور هنري اين وزارتخانه، سكان دار مركز هنرهاي نمايشي شد كه در مدت تنها يك سال و با حضور وي، اين مركز با ارتقاي جايگاه مواجه شد و به اداره كل هنرهاي نمايشي تغيير نام داد و همين امر برداشتن نخستين گام براي افزايش سرانه بودجه تئاتر كشور را با خود در پي داشت.
حسين پارسايي تنها مدير با اقتدار در اين مركز بود كه مدت پنج سال سكان دار نخست تئاتر كشور بود و طي اين مدت مهمترين اتفاق تئاتر را مي توان به تنظيم قرارداد تيپ براي پرداخت دستمزد بازيگران تئاتر و نزديك كردن اين هنر به شاخصه هاي حرفه اي دانست؛ هر چند تجميع رخدادهاي جشنواره اي، توجه به شكل توليدات نمايش ديني، مذهبي و دفاع مقدس تحت عنوان كلي «نمايش هاي فاخر»، همكاري و تعامل مركز اداره كل هنرهاي نمايشي با اصناف تئاتر بويژه خانه تئاتر از جمله نكات مثبت كارنامه تئاتر طي دوران مديريت پنج ساله پارسايي بر سكوي هدايت حوزه هنرهاي نمايشي كشور بود.
در كنار اين نقاط نسبتا روشن، شعارهاي مستمر پارسايي در حمايت از تئاتر استان ها و توسعه و تحقق شعار «تئاتر براي همه»، تحت هيچ شرايطي محقق نشد و اداره كل هنرهاي نمايشي در اين دوران كمترين توجه را به نمايش استاني و توليدات شهرستاني داشت هر چند كه بودجه اين هنر در سال هاي ابتدايي دولت نهم نيز نمي توانست به شكل مطلوب پاسخگوي نياز همه خانواده تئاتر در كل كشور باشد.

** مديريت مسافرآستانه و كارنامه اي كه قابل دفاع نبود
با كنار رفتن پارسايي و حضور «حسين مسافرآستانه» در جايگاه نخست مديريت اجرايي تئاتر كشور، بار ديگر شاهد حضور يك تئاتري در اين عرصه بوديم، اما محافظه كاري بيش از حد وي در كنار موج اعتراضات مكرر هنرمندان مبني بر رعايت نكردن قرارداد تيپ و ايستادگي معاونت امور هنري و تاكيد آنها بر پرداخت دستمزد هنرمندان تئاتر بر اساس شيوه نامه جديد پرداخت كه مورد موافقت اصناف تئاتر قرار نگرفت و البته اين امر تا به امروز نيز ادامه داشته است، نتوانست دوران درخشاني را براي مسافرآستانه در اين مركز به همراه داشته باشد.
اعمال برخي رويكردها، عملكرد اين مدير موفق در بنياد روايت را در اداره كل هنرهاي نمايشي به تاريكي كشاند و همين مسايل سبب استعفاي مسافرآستانه از مديريت اين اداره كل شد.
خروج مسافرآستانه از مديريت اداره كل هنرهاي نمايشي مصادف شد با انتخاب «محمدعلي دشتگلي شهني» به عنوان سرپرست موقت اين اداره كل آن هم در آستانه برگزاري جشنواره سي ام تئاتر فجر و همين خلاء مديريتي ضربه سنگيني بر پيكره اين رخداد بين المللي به عنوان بزرگترين جشنواره تئاتري كشور وارد ساخت.
هر چند مسوولان به هيچوجه اين انتقاد را نپذيرفتند اما عدم پذيرش هدايت جشنواره سي ويكم توسط رحمت اميني به عنوان سكان دار اين دوره و يكي از منتقدان تغيير مكرر دبيران جشنواره هاي نمايشي كشور، نشان دهنده اين بود كه خلاء مديريتي و حضور سرپرست موقت نمي تواند پاسخگوي مطالبات هنرمندان نمايش در سراسر كشور و تجلي توليدات آنها يعني جشنواره بين المللي تئاتر فجر باشد.

** «قادر آشنا» آماده درو كردن محصول شش سال مجاهدت در حوزه تئاتر
اما حضور «قادر آشنا» كه پيش از حضورش در سمت مدير جديد اداره كل هنرهاي نمايشي، مدير كل فرهنگ و ارشاد استان البرز بود، در حقيقت مصادف شد با آغاز ثمر دهي و درو محصولات مزرعه تئاتر كشور كه طي شش سال قبل (چهار سال دولت نهم و دو سال نخست دولت دهم) با فراز و فرودهاي مختلف، زمين آن شخم خورده بود و بذرهاي متعددي در آن كاشته و مورد آبياري و نظارت قرار گرفته بود.
ضعيف بودن حافظه شفاهي و تاريخي ما باعث شد تا تمامي توفيقات تئاتر طي دو سال اخير را تنها و تنها به پاي قادر آشنا آخرين مدير اداره كل هنرهاي نمايشي دولت دهم بنويسيم و اين در حاليست كه به بار نشستن طرح هاي مختلف در حوزه توجه و ارتقاي تئاتر استاني، ساخت و توسعه مكان هاي نمايشي در قالب مجموعه تئاترشهر استان ها، شناسنامه دار كردن فعاليت هاي گروه هاي نمايشي سراسر كشور در قالب طرح استقرار گروه هاي نمايشي، توسعه اجراي هاي عمومي و فراگير كردن تئاتر با واسطه هايي چون تئاتر سيار و افزايش جشنواره هاي نمايش خياباني و همه و همه اتفاقاتي بود كه گام هاي نخستين آنها براي تحقق و به بار نشستن، نيازمند صرف زمان بود كه در دوران دو ساله آخر دولت دهم و هنگامه حضور قادر آشنا در راس امور اجرايي تئاتر كشور، تمامي آنها به بار نشست.
البته پيگيري ها، صداقت و شجاعت قادر آشنا در كنار زدن برخي پرده ها و شفاف سازي در زمينه بودجه تئاتر و مصرف آنها توسط هنرمنداني كه در راس منتقدان فعاليت هاي اداره كل هنرهاي نمايشي قرار دارند و همچنين كنار گذاشتن نام ها و توجه به توليد عمومي آثار نمايشي در سراسر كشور و بويژه جوانان از جمله اقداماتي بود كه با جديت و استمرار انجام آنها توسط آشنا به بار نشست و پر بيراه نيست اگر مدعي باشيم با عدم حضور وي و استمرار سرپرستي موقت اين اداره كل، شايد هيچكدام از اين توفيقات در دولت دهم بر گيسوان تئاتر كشور چون گلي درخشان و ديدني نمي نشست.

** ارتقاي بودجه تئاتر از يك به هشت ميليارد تومان در دولت نهم و سال نخست دولت دهم
همانطور كه پيشتر شرح آن رفت، در آغاز دولت نهم بودجه تئاتر چيزي نزديك به يك ميليارد تومان بود و اين بودجه در آن روزگار هر چند با تمام سختي ها، پاسخگوي نياز هنرمندان تهراني و برگزاري جشنواره هاي متعدد بود، اما نمي توانست براي تحقق شعار «تئاتر براي همه» در تمام كشور كافي باشد و بر همين اساس يكي از اصلي ترين چالش هاي حسين پارسايي به عنوان نخستين مدير دولت نهم در حوزه تئاتر بر اين نكته استوار بود كه تا حد امكان اين بودجه را ارتقا دهد.
تبديل مركز هنرهاي نمايشي به اداره كل هنرهاي نمايشي از جمله اقدامات مثبت پارسايي بود، هر چند در اين زمينه جامعه صنفي هنرمندان تئاتر(خانه تئاتر) بر به رسميت شناخته شدن فعاليت هنرمندان تئاتر به عنوان يك شغل، مهمترين مطالبه اين جمع از اين مدير بود كه وي حاضر شد تحقق نيافتن امتياز را در سايه ارتقاي بودجه اين هنر بدهد و موج انتقادات را به سمت خود جذب كند و با درايت خاص بعد از تجميع انتقادها، توپ اين مشكلات را در زمين شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجلس شوراي اسلامي انداخت.
پارسايي با جذب بودجه نه تنها رونق خاصي به فرآيند دستمزد هنرمندان در قالب قرارداد تيپ داد كه براي نخستين بار فضاي حرفه اي را بر روح تئاتر كشور حاكم كرد و هنرمندان در دوران مديريت وي، كمترين نارضايتي را از قراردادها، دستمزدها وزمان دريافت مطالبات مادي خود از اداره كل هنرهاي نمايشي داشتند.
همين افزايش بودجه باعث شد تا سيل آثار خارجي مدعو به جشنواره هاي بين المللي تئاتري كشور نيز با رشد قابل ملاحظه اي مواجه شود كه در سايه حضور گروه هاي بين المللي و تزريق نگاه تجربي گرايانه آنها، تئاتر ايران بعد از پشت سر گذاشتن و تكرار دوران كلاسيك خود، با حضور جوانان وارد يك رنسانس هنري شد كه ثمره آن با توليد آثار خلاقانه، حضور جوانان تئاتري در عرصه هاي بين المللي و درخشش آنها باعث شد تا مديريت تئاتر در پايان دوره پنج ساله پارسايي بر اين مسند با كارنامه مطلوبي مواجه شود.
اما رفتن پارسايي و حضور حسين مسافرآستانه مصادف شد با تغيير مديريت در بدنه معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارزشاد اسلامي و مدير جديد به هيچوجه قوانين قبلي را برنمي تافت و با ناديده گرفتن قرارداد تيپ و جايگزين كردن شيوه نامه جديد پرداخت، نوع نگاه به تنظيم قراردادهاي تئاتري را تغيير داد.
اين تغيير روش به هيچوجه به مذاق فعالان تئاتري خوش نيامد و موج اعتراضات بر مديريت حسين مسافرآستانه آغاز شد؛ هر چند با يك نگاه منصفانه مي توان مدعي بود كه اين شيوه نامه جديد با وجود ناديده گرفتن مساله ارتقاي مسايل مادي براي برخي گرايش هاي فعالان تئاتري در ساير بخش ها چون نويسندگي، بازيگري و كارگرداني تفاوتي با قرارداد تيپ نداشت و البته در اين ميان دست گروه ها را براي جذب سرمايه باز مي گذاشت تا آرام آرام شاهد دوران گذار تئاتر صد در صد دولتي كشور به سمت موج شكل گرفته تئاتر خصوصي باشيم.
وابستگي شديد هنرمندان به بودجه دولتي و تلاش نكردن آنها براي ارتقاي كيفي آثار، از جمله نقاط آسيب هنر نمايشي طي بيست و چند سال گذشته انقلاب شكوهمند اسلامي بود و «حميد شاه آبادي» در راس معاونت امور هنري با هدف توليد كيفي، توجه به جوانان و تئاتر شهرستان ها، سعي در بر هم زدن اين موازنه نا برابر در حوزه تزريق بودجه تئاتر داشت.
اين دوران گذار در بدنه مديريت مالي تئاتر هر چند با دلخوري بخشي از هنرمندان تئاتر مواجه شد، اما استقبال جوانان را به همراه داشت و هواي جريان توليدات تئاتري كشور را كاملا تغيير داد.
موج جوانان خلاق و تحصيلكرده در بدنه توليدات، نويد تزريق نيروي جديد و جانشين پيشكسوتان را مي داد و از سوي ديگر اين هنرمندان كه بيشتر بدنبال اجراي عمومي و مطرح كردن خود بودند، كمتر به مسايل مالي توجه داشتند و همين بودجه باقي مانده در دستان شاه آبادي شرايط حمايت از تئاتر استان ها را فراهم آورد.
حاصل اين درايت و ايستادن در برابر خشم پيشكسوتان، به درخشش تئاتر استاني، توسعه توليدات واجراي عمومي مستمر تئاتر در سراسر كشور و درخشش اين گروه ها در جشنواره هاي سي و سي ويكم تئاتر فجر منجر شد.

«قادر آشنا» به عنوان سومين مدير اداره كل هنرهاي نمايشي با پيگيري ها مجدانه و در كنار درو كردن كاشته هاي دو مدير قبلي در دولت نهم و دهم در اين مسند، توانست در سايه تحقق شعار عدالت محوري، توسعه همه جانبه كمي و كيفي تئاتر استاني و شهرستاني را در كشور به عنوان مهمترين دستاورد دولت دهم رقم بزند.
«حسين پارسايي»، «حسين مسافرآستانه» و قادر آشنا سه مديري بودند كه طي هشت سال توانستند بر مسند اداره كل هنرهاي نمايشي معاونت امور هنري ارشاد به عنوان تنها بازوي قانونگذار و اجرايي در كشور تكيه بزنند و در اين ميان سومين مدير - قادر آشنا - در كنار مميزه هايي چون پيگيري هاي مجدانه، انتقاد پذيري، عمل گرايي و پاسخگو بودن، توانست در كنار درو كاشته هاي دو مدير قبلي خود در دولت هاي نهم و دو سال ابتدايي دولت دهم، سهم بسزايي در تحقق شعار توسعه تئاتر از بعد سخت افزاري ونرم افزاري در تمامي كشور با توجه به توزيع عادلانه ثروت و دارايي(بودجه) اين هنر از خود به جاي بگذارد.
دولت دهم در سايه شعار «عدالت محوري»، مهمترين فعاليت هاي خود در تمامي بخش ها از جمله مباحث فرهنگي را بر رفع محروميت ها در مناطق محروم كشور استوار كرد و در اين ميان اداره كل هنرهاي نمايشي نيز با سه طرح ماندگار «استقرار گروه هاي نمايشي»، «ساخت مجموعه هاي تئاترشهر در استان ها» و برگزاري جشنواره هاي استاني و منطقه اي با شيوه اي متمركز، توانست گامي بلند را در راستاي تزريق بودجه محدود تئاتر به تمامي فعالان اين عرصه در كشور و به گردش درآوردن چرخ توليدات و اجراهاي عمومي نمايش در شهرستان ها و استان هاي ايران بردارد.

** راه اندازي كانون «نمايش هاي سيار» با هدف بردن تئاتر به ميان مردم
«حميد شاه آبادي» به عنوان معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از سال ۱۳۹۰ با تهيه امكانات اوليه، زمينه راه اندازي طرح كانون «نمايش هاي سيار» را با تهيه يك دستگاه كاميونت و استقرار يك صحنه نمايشي پرتابل (قابل حمل) در پشت آن فراهم ساخت و مقرر شد تا در صورت تهيه بودجه، تعداد اين ماشين هاي اجراي نمايش از يك دستگاه به چهار دستگاه در پايان دولت دهم ارتقا يابد كه مشكلات اقتصادي موجود در سال ۱۳۹۱ مانع محقق شدن اين امر شد.
اما در اين ميان حضور گسترده اين كاميونت در جشنواره هايي همچون كودك ونوجوان، صاحبدلان و تئاتر فجر، حضور در استان هاي زلزله زده آذربايجان غربي و جنوب كشور و اجراي آثار براي كودكان ونوجوانان جهت بازيابي روحيه، تنها بخشي از كارنامه موفق همان يك دستگاه كاميونت بود كه در صورت فراهم شدم امكانات و افزايش آن مي توانست تاثيراتي دو چندان در فراگير كردن نمايش ميان عموم افراد كشور داشته باشد.
البته از حضور اين دستگاه كاميونت در جشنواره هاي قرآني معاونت امور هنري و سازمان مساجد وزارت ارشاد و اجراي آثار با هدف انتقال پيام اين رويدادها از طريق زبان نمايش نيز نمي توان به سادگي گذشت.
يكي از انتقاداتي كه طي چند سال اخير بر بدنه اجراهاي عمومي نمايش در كشور مطرح شد، مساله بسته بودن سالن ها و تماشاخانه ها در ايام تعطيلات نوروز بود كه در نوروزي سال ۱۳۹۲ با درايت مسوولان و متوليان امر نمايش، كانون نمايش هاي سيار مركز هنرهاي نمايشي، جريان اجراهاي عمومي در پايتخت به هيچوجه دچار خلل نشد و اين كانون با حركت در نقاط مختلف پايتخت علاوه بر اجراي عمومي نمايش تلاش مي كرد تا عموم مردم تهران را با اين هنر آشنا كند و از سوي ديگر با انتخاب نمايش هاي موضوعي نوروزي لحظات خوش و خاطره انگيزي را براي آنها رقم زند.

** تحقق اغلب شعارهاي مدير جديد
قادر آشنا در مراسم معارفه و در نخستين سخنراني خود بر تلاش جهت توزيع عادلانه بودجه تئاتر كشور ميان عموم هنرمندان تاكيد كرد و با اين مساله كه نيمي از بودجه مركز هنرهاي نمايشي به فعاليت جشنواره اي و حمايت از توليدات نمايشي شهرستان هاي كشور تعلق خواهد گرفت، اغلب هنرمندان تئاتري در پايتخت را متعجب كرد.
اين گفته ها و تاكيد دوباره بر آنها در مراسم افتتاح خانه شماره دو نمايش كه با هدف توسعه زيرساخت هاي نمايشي پايتخت و بحث تمركز زدايي از تالارهاي نمايشي در مركز شهر به وقوع پيوست، اين واهمه را بين هنرمندان تهراني بوجود آورد كه به دليل پايين بودن سطح دانش كمي و كيفي نمايش در شهرستان ها، صرف نيمي از بودجه محدود تئاتر نه تنها مفيد نخواهد بود كه حيات تئاتر در تهران به عنوان قلب تپنده اين هنر را با مخاطراتي مواجه خواهد ساخت.
اما اين تفكر در سايه تلاش قادر آشنا و حميد شاه آبادي با برگزاري جشن استقرار گروه هاي نمايشي كشور كه با حضور بيش از ۷۰۰ گروه نمايشي از سراسر كشور در تالار وحدت برگزار شد، مجالي براي خودنمايي پيدا نكرد.
سيدمحمد حسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم نخستين جشن استقرار گروه هاي نمايشي بر توزيع عادلانه ثروت محدود تئاتر ميان عموم هنرمندان تاكيد كرد و قول داد تا تمام تلاش خود را به كار بندد تا بودجه اين هنر را افزايش دهد و همچنين از هنرمندان نمايش شهرستاني خواست كه با توليد كيفي ترين و فاخرترين آثار، زمينه را براي رضايت عموم مردم و مسوولان فراهم كنند تا بستر فراهم آوري شرايط براي افزايش بودجه تئاتر با سرعت و شتاب بيشتري كار خود را آغاز كند.

** ارديبهشت تئاتر ايران فصلي براي شكوفايي تئاتر
سراسر كشور مطابق رسم چند سال اخير به بهانه هفته بزرگداشت تئاتر در كشور شاهد برگزاري پنجمين جشن ارديبهشت تئاتر بود؛ جشني كه اين بار با يك تفاوت بزرگ كار خود را آغاز كرد.
در اين دوره مدير مركز هنرهاي نمايشي و معاون امور هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اغلب شهرستان هاي ميزبان جشن پنجم ارديبهشت تئاتر حاضر مي شدند و از عزم جدي دولت، وزارت ارشاد و مركز هنرهاي نمايشي براي حمايت از تئاتر شهرستان ها به شكل علمي و عملي سخن مي گفتند.
و همين حضور و دلگرمي مسوولان، باعث ايجاد اتحاد و همبستگي ميان هنرمندان شهرستاني شد تا با تمام تلاش خود براي توليد كيفي ترين آثار نمايشي تلاش كنند، تلاشي كه ثمره آنها را با درخشش اين گروه ها در جشنواره هاي استاني، منطقه اي و البته تئاتر فجر شاهد بوديم.
اصلاح و تقويت دفتر هماهنگي امور شهرستان ها، تاسيس دفتر اداري مالي مركز هنرهاي نمايشي و برنامه ريزي براي فعاليت شوراي حمايت از توليدات آثار حرفه اي نمايش از ديگر اقدامات مثبت و سازنده مديران و متوليان امر تئاتر در كشور بود.
هر چند فعاليت شوراي حمايت از سال گذشته و با تصويب شيوه نامه حمايتي در برابر قرارداد تيپ رسما كار خود را آغاز كرده بود، اما با اصلاح قوانين و نحوه پرداخت منابع مالي به هنرمندان تئاتر جهت توليد آثار نمايشي، شاهد كم شدن انتقاد هنرمندان و همسو شدن آنها با جريان جديد نحوه حمايت از تئاتر در كشور بوديم و همين مساله هنرمندان تئاتر در تهران را نيز بر آن داشت تا با تمام توان دست به توليد كيفي ترين آثار نمايشي بزنند تا در جريان رقابت با ديگر هنرمندان از كاروان توليدات نمايشي كشور كه با شتاب بالايي به ويژه در شهرستان ها كار خود ر آغاز كرده بود، جا نمانند.

** برگزاري مستمر جشنواره هاي استاني و درخشش آثار شهرستاني
آغاز به كار جشنواره هاي استاني در سراسر كشور، با اتفاقات مثبت فراواني طي دو سال آخر دولت دهم همراه بود.
حضور داوران، هنرمندان و اعضاي كانون ملي منتقدان تئاتر كشور جهت نقد و بررسي اين آثار و بازتاب كيفيت بالاي آثار نمايشي نشان دهنده تلاش و همت مضاعف هنرمندان شهرستاني براي اثبات توانمندي هاي خود بود و همين مساله آرام آرام هنرمندان تهراني را نيز كه اغلب به عنوان داوران اين جشنواره به تماشاي آثار شهرستاني نشسته بودند را بر آن داشت تا اذعان كنند كه با رشد و جهش بالايي در تئاتر استاني كشور مواجه بودند.
انتخاب دشوار آثار محدود از جشنواره استاني براي معرفي به جشنواره منطقه اي كه امسال در پنج منطقه برگزار شد، بار ديگر معاون امور هنري و مدير مركز هنرهاي نمايشي را بر آن داشت تا با تاكيد مجدد بر نحوه عادلانه توزيع دارايي ها و بودجه تئاتر در سراسر كشور انرژي مضاعفي را به هنرمندان نمايش كشور انتقال دهند و همين مساله زمينه انتخاب ۱۳ اثر نمايش از شهرستان ها در جشنواره مناطق براي حضور در سي ويكمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر را فراهم ساخت.

** ثبت نخستين جشنواره بين المللي ايراني در تقويم جهاني رويدادهاي تئاتري
ثبت جهاني جشنواره تئاتر كودك ونوجوان همدان در تقويم رخدادهاي تئاتري جهان اين امكان را فراهم آورد تا تئاتر كودك ونوجوان ايران، پا به پاي تئاتر بزرگسال بواسطه جشنواره هايي چون فجر و مريوان بتواند خود را بيش از پيش در جهان مطرح كند و درخشش گروه هاي نمايشي كودك ونوجوان، عروسكي و خياباني اعزام شده به جشنواره هاي جهاني و موفقيت آنها مهر محكمي بر اثبات توانمندي هاي هنرمندان تئاتر ايران به شمار مي رفت.

** راه اندازي دفتر تئاتر در خانه
از ديگر اقدامات معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و اراشد اسلامي در دولت دهم راه اندازي دفتر «تئاتر در خانه» با هدف توسعه و معرفي همه جانبه تئاتر در كشور با شعار فراگير كردن هنر نمايش ملي در ايران اسلامي بود.
در همين راستا مقرر شد تا آثاري كه با شاخصه هاي مطرح چون توجه به هويت ملي و ايراني، بازتاب واقعي و اثر گذار مباني ديني و معرفتي و منطبق با فرهنگ عمومي جاري در كشور و ميان اقوام مختلف هم راستا باشند، به شكل حرفه اي ضبط و در شبكه نمايش خانگي به عنوان محصولات نمايشي به شكل سراسري توزيع شوند.
نخستين گام ها در اين زمينه با جديت برداشته شد و توزيع دو سري اول فيلم ها برخي آسيب ها و ضعف ها را براي مديران آشكار ساخت كه مسوولان تصميم گرفتند با برطرف ساختن اين امر در گام دوم بهره برداري از اين طرح با جامعه هدف بيتشتري و نگاه كشوري به تهيه، تكثير و توزيع آثار نمايشي در قالب شبكه نمايش خانگي بپردازند.

** جشنواره سي ويكم تئاتر فجر، فراز و فرودها و نقطه عطف بزرگ آن
شروع طلايي و رشد راضي كننده هنر نمايش طي سال ۱۳۹۱ هنرمندان كشور را هر روز بيشتر از روز گذشته چشم انتظار آغاز بزرگترين رخداد نمايشي كشور، يعني جشنواره سي ويكم تئاتر فجر مي كرد، جشنواره اي كه با دبيري سعيد كشن فلاح از چهره هاي ممتاز دانشگاهي و مديريتي كشور ناخودآگاه انتظارها را براي خود بالاتر نيز برد.
از سوي ديگر حضور مستمر وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در دبيرخانه اين رويداد و نظارت مسقيم وي بر پيشبرد كارهاي اين جشنواره و تزريق كمك هاي مالي جهت كمبود منابع ريالي و ارزي براي برگزاري هر چه باشكوه تر اين رخداد در دو حوزه نمايش هاي داخلي و بين المللي نويد اين را مي داد تا اين بار شاهد برگزاري جشنواره تئاتر فجر هم شان و اندازه نام و اعتنبار آن در كشور باشيم كه متاسفانه اين مهم بويژه در بخش بين الملل و كيفيت مديريت آن نتوانست جامعه هنرمندان را راضي كند.
و بار ديگر تنها درخشش نمايش هاي شهرستاني تا حدي بود كه حتي اغلب هنرمندان حضور اين نمايش ها را برگ زرين اين جشنواره مي دانستند و خوشحال بودند كه تلاش هاي مستمر مديران در امر ارتقاي كيفي آثار هنرمندان شهرستاني توانسته در بهترين بزنگاه خود يعني تئاتر فجر پاسخ گويي مطلوبي داشته باشد.
يكي از مهمترين و درخشان ترين اتفاقات حوزه تئاتر و بويژه جشنواره بين المللي تئاتر فجر حضور رييس جمهوري ايران اسلامي در مراسم اختتاميه اين جشنواره بود.
از بدو برگزاري اين جشنواره تئاتري اين نخستين بار بود كه تئاتر فجر ميزبان يكي از روساي جمهور كشور بود و دكتر احمدي نژاد در اين مراسم علاوه بر اهداي نشان درجه يك فرهنگ به محمدعلي كشاورز و داود رشيدي، از مسوولان و متوليان تئاتر خواست تا اعتمادشان به هنرمندان تئاتر ر افزايش دهند و قول داد تا تمام تلاش خود و اعضاي هيات دولت را به كار گيرد تا بودجه تئاتر كشور در ارائه بودجه سرانه كشور در امر فرهنگ ارتقا پيدا كند.
اما اتفاق مهم بعد از برگزاري اين جشنواره، برگزاري نشست آسيب شناسي سي ويكمين جشنواره بين المللي تئاتر فجر با حضور قادر آشنا مدير مركز هنرهاي نمايشي و پيمان شريعتي دبير اجرايي اين رخداد بود.
جالب آنكه در اين نشست نيز بار ديگر شاهد غيبت سعيد كشن فلاح به عنوان مهمترين سكان دار اين جشنواره بوديم و در مقابل اسماعيل عالي زاد دبير سي ودومين جشنواره بين المللي تئاتر فجر براي ارائه چشم اندازهاي اين رويداد در دور آتي در مراسم حاضر بود.
در اين نشست قادر آشنا خود به بيان تمامي نقاط ضعف و قوت جشنواره پرداخت و همين مساله تا حدودي جو نه چندان مثبت به وجود آمده بين هنرمندان و اصحاب رسانه بعد از برگزاري اين جشنواره را تلطيف كرد و عالي زاد نيز با بيان آنكه براي برگزاري جشنواره سي ودوم با قدرت هر چه تمام تر در حال انجام امور است و خبر داد كه دبيرخانه اين جشنواره فعاليت خود را آغاز كرده است تا در برگزاري اين رخداد در گام سي ودوم شاهد نواقص و آسيب هاي دوره هاي قبلي نباشيم.
از ديگر اتفاقات نه چندان خوشايند حوزه نمايش بسته شدن خانه نمايش شماره دو بود كه در ابتداي سال جاري با اهداف بزرگي چون تمركز زدايي از سالن هاي نمايشي در مركز شهر و كمك به توسعه زيرساخت هاي فضاهاي نمايشي تاسيس شده بود.
اين محل به دليل استيجاري بودن و عدم دريافت مدارك لازم جهت تغيير كاربري توسط شهرداري پلمپ شد و مسوولان قول مساعد دادند تا محل جديدي را براي احداث و راه اندازي مجدد اين خانه نمايش مهيا كنند.