اصلاح‌طلبان اگرچه دولت یازدهم را خانه اجاره‌ای خود می‌دانند اما به دنبال یک‌خانه امن هستند. آنچه مشخص است نه اصلاح‌طلبان روحانی را اصلاح‌طلب می‌دانند و نه روحانی خود را اصلاح‌طلب نامیده است. از همین رو اصلاح‌طلبان اجاره‌نشین روحانی شده‌اند تا در فضای سیاسی خود را بازنمایی کند و دولت نیز نسبت به اصلاحات و بدنه آن، به عنوان عمله تاکتیکی و گاهی اوقات استراتژیک می‌نگرد.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ همین تحلیل نیز از سوی تئوریسین‌های جریان اصلاحات مطرح می‌شود و آنان دولت روحانی را وسیله نقلیه‌ای برای عبور اصلاح‌طلبان از حالت استثنا و خطر به حالت نرمال در فضای سیاسی کشور توصیف می‌کنند و از دولت نیز همین مطالبه سیاسی را دارند. دستکم تشکیل احزاب جدیدالتأسیسی مانند حزب «اتحاد ملت»‌ که بدل حزب تندرو مشارکت است نیز یکی از همین تلاش‌ها برای حضور دوباره این جریان در فضای سیاسی کشور است. موضوعی که سعید حجاریان اخیراً در مقاله‌ای بدان صحه می‌گذارد و می‌نویسد: «اجماع برای نرمالیزه کردن شرایط و عبور از شرایط استثنایی نیاز امروز است.» [1]

اصلاح‌طلبان ادعای دیگری هم دارند تا دولت را بیش‌ازپیش به خود وابسته سازند و آن ارتزاق دولت از بدنه اجتماعی اصلاحات است. چنین مسئله‌ای به‌کرات و به‌طور مداوم از سوی اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود تا دولت به هوش باشد و هوای دیگر در سر ننهد.

از این باب ناصر مهدوی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در گفت‌وگویی با روزنامه آرمان صراحتاً می‌گوید: «اعتدال گفتمان نیست چون پشتوانه‌ای ندارد.»‌ و چنین استدلال می‌کند که «از همان ابتدای حضور آقای روحانی در عرصه سیاسی به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری آنچه ایشان را ترغیب کرده بود تا این واژه را به کار ببرد انگیزه سیاسی و اجتماعی بود نه انگیخته فکری و فرهنگی؛ یعنی ایشان از تندروی و سرکشی برخی از گروه‌های سیاسی جامعه نامطمئن و به نوعی احساس ناآرامی می‌کردند.»[2]

کارکردی که مدنظر اصلاح‌طلبان است و سعید حجاریان این‌گونه آن را تئوریزه می‌کند: «گفتمان اعتدال به دنبال نرمالیزاسیون و عادی سازی است. هدف دولت روحانی از عادی سازی بازگرداندن عرصه عمومی کشور به شرایط غیر استثنایی و نرمال کردن فضاست. تا قبل از بیست و چهارم خرداد 92 و انتخاب دولت اعتدال، ما در حادترین وضعیت استثنایی قرار داشتیم. روحانی انتخاب شد و حالا او با گفتمان اعتدال به دنبال نرمال کردن قدرت است.»؛ کارکردی که نشان می‌دهد نگاه اصلاح‌طلبان به دولت روحانی به عنوان جاده‌صاف‌کنی است که راه عبور آنان را همواره می‌کند.

از روحانی عبور نمی‌کنیم

«از روحانی عبور نمی‌کنیم» عبارتی است که اینک ورد زبان اغلب اصلاح‌طلبان شده است، عبارتی که پیام دوسویه‌ای در خود مستتر و پوشیده دارد. ازیک‌طرف اصلاح‌طلبان سعی دارند ائتلاف خود با دولت را حفظ و حراست کنند و از سوی دیگر از دولت این واهمه را دارند که بنا به آنچه در برخی از محافل اصلاح‌طلبی مطرح شده است، اصلاح‌طلبان خیال ندارند از دولت جدا بشوند و نمی‌توانند به‌طور مستقل در فضای سیاسی کشور روی پای خود بایستند.

این موضوع مکرراً از سوی اصلاح‌طلبان تأکید می‌شود تا پیام به خوبی به دولت برسد و به واقع باید بگوییم، اصلاح‌طلبان به‌صورت خیلی محترمانه به دولت اعلام کرده‌اند ما پیاده‌نظام و یا به تعبیر دیگر، عمله شما هستیم.

در تازه‌ترین اظهارات اصلاح‌طلبان شهربانو امانی، نماینده سابق اصلاح‌طلب بر موضع هماهنگ شده «اصلاح‌طلبان از روحانی عبور نمی‌کنند»‌ پافشاری می‌کند. یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب نیز از وجود چنین تفکری در میان برخی اصلاح‌طلبان خبر می‌دهند و درحالی‌که آن را خطرناک توصیف می‌کند، می‌نویسد:‌ «متأسفانه ساز ناکوکی این روزها توسط برخی از اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود گریبان گیر بزرگ‌ترین جریان حامی دولت در کشور شده است؛ آنچه امروز اصولگرایان آن را با ذوق و شوق "پروژه عبور از روحانی" می‌خوانند.»

البته وصل کردن پروژه "عبور از روحانی"‌ به اصولگرایان سابقه دوساله دارد. در بهمن‌ماه سال 92 نیز این موضوع توسط موسوی لاری که اینک مأموریت ایجاد اتحاد میان اصلاح‌طلبان را دارد مطرح شد؛ موسوی لاری دراین‌باره این پروژه را تاکتیک رقیب برای بر هم زدن بازی حریف قلمداد کرد و گفت: «جناحی که آقای باهنر به آن وابسته است تنها روزنه امیدش این است که میان آقای روحانی و جریان حامی او اختلاف ایجاد شود. اینکه اصلاح‌طلبان در حال عبور از روحانی هستند، درواقع رؤیای جناح اصولگراست که آقای باهنر مطرح کرده است.»[3]

اما همواره این ترس از سوی اصلاح طلبان بوده است که دولت ساز جدایی از آنان را بزند. در همین رابطه، فیاض زاهد عضو حزب اعتماد ملی نسبت به عبور روحانی از اصلاح‌طلبان اظهار نگرانی کرده و گفته است: «ممکن است روحانی بگوید وارد انتخابات ریاست جمهوری دوم می‌شوم، با توجه به این آورده‌ها اگر در سال ۹۲، رئیس‌جمهور وام‌دار بودم، این بار یک رئیس‌جمهور مستقل خواهم شد، این نقطه خطرناکی است. فرض من این است که آقای روحانی چنین باوری ندارد اما کسی از دل آدم‌ها خبر ندارد. اگر رئیس‌جمهور فکر کند که بیانیه آیت‌الله هاشمی، اقدامات اصلاح‌طلبان و کناره‌گیری عارف از انتخابات در رأی‌گیری او بی‌تأثیر بوده و او خود به‌تنهایی در این مبارزه انتخاباتی به پیروزی رسیده، به نظر من با آینده سیاسی خود قمار کرده و این خطری است که می‌تواند او را تهدید کند.»[4]

به هر شکل اصلاح‌طلبان اجاره‌نشین از اینکه صاحب‌خانه آنان را جواب کند همواره در هراسند و ازاین‌رو گاه‌وبیگاه نسبت به عبور از دولت به یکدیگر هشدار می‌دهند و پروژه عبور از روحانی را کتمان می‌کنند. البته اصلاح‌طلبان چندان با پروژه‌های این‌چنینی بیگانه نیستند و پروژه‌های مختلفی از جمله عبور از رئیس دولت اصلاحات و عبور از حاکمیت و ... را کلید زده‌اند و اجرای برنامه عبور از روحانی نیز چندان برای آنان موضوع غیرممکنی نیست اما به نظر می‌رسد این جریان سیاسی به این نتیجه رسیده که یارای حضور مستقل در صحنه سیاسی کشور را ندارد و اگرچه پز بدنه اجتماعی را می‌دهند اما به خوبی می‌دانند که نمی‌توانند در فضای واقعی به چنین مواردی دل‌خوش کنند و باید با کمترین قید و شرطی در اختیار دولت باشند و مغز متفکر دولت نیز با استفاده تاکتیکی از مهره‌های اصلاحات در شطرنج سیاسی داخلی، هر جا نیاز داشته باشد سربازان اصلاحات را با خطوط قرمز نظام درگیر کرده و یک‌یک آن‌ها را برای آینده سیاسی خود، به بیرون هدایت می‌کند، از سوی دیگر، اصلاحات نیز با شیب ملایم، انتقام چنین تاکتیکی را از دولت خواهد گرفت و آرام آرام ادبیات به سوی "عبور از روحانی" تغییر خواهد کرد.(+)


پانوشت:
[1] اندیشه پویا شماره 28،(مقاله سعید حجاریان)
[2] http://www.armandaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=980&pageno=6
[3] روزنامه شرق گفت‌وگو با موسوی لاری بهمن 92
[4] گفت‌وگوی فیاض زاهدی با روزنامه آفتاب یزد در اردیبهشت 94
"Our President, analytical news site"