آیا در پشت پرده جاسوسی غرب، دست‌های پنهان در تدارک توطئه‌های اسرارآمیزی برای کشتن رهبران ضد امریکایی در جهان است؟
آیا ابتلای رهبران کشورهای امریکای لاتین و دیگر سران مخالف، به بیماری‌های مرموز و به ظاهر سرطان، از توطئه‌های پشت پرده جاسوسان غربی برای ترور اینگونه سران و رهبران است؟

چگونگی ترور چهره‌های برجسته سیاسی از راه سرایت انواع بیماری‌ها اخیراً مورد بحث و بررسی پژوهشگران علمی قرار گرفته و رسانه‌های جهان اقدام به انتشار گزارش‌هایی درباره اینگونه ترورها کرده‌اند.
در پی مرگ اسرارآمیز هوگو چاوز، رهبر فقید ونزوئلا بود که دامنه اینگونه گزارش‌ها در رسانه‌های جهان گسترده‌تر شده و خبرنگاران شبکه‌های مختلف با افشای توطئه بزرگ غرب علیه رهبران جبهه ضد امریکایی و ضد امپریالیستی اسنادی را درباره بیماری مشکوک منجر به مرگ مرموز چندین رهبر و سیاستمدار طرفدار این جبهه منتشر کرده‌اند.
همزمان با مرگ هوگو چاوز، رهبر فقید ونزوئلا، که شبهات درباره مرگ این سیاستمدار برجسته بالا گرفته، جنجال‌های خبری درباره بیماری لاعلاج این رئیس جمهوری که در سن 58 سالگی از دنیا رفته، افزایش یافته و این بار صحبت‌ها درباره یک توطئه بزرگ است که جان رهبران کشورهای امریکای لاتین و به‌طور کلی مخالفان سیاست‌های ایالات متحده را هدف گرفته است. نقشه‌ای سیاه که نخستین بار، تئوری تکان‌دهنده آن در اسناد ویکی لیکس رونمایی شد تا اینکه امروزه یکی از رهبران روسیه نیز خواستار تحقیقات گسترده مجامع بین‌المللی درباره علت مرگ هوگو چاوز و ابتلای دیگر رهبران کشورهای امریکای لاتین به انواع بیماری‌های مرموز از جمله سرطان شده است. این چهره سیاسی می‌پرسد: چه کسانی در پشت پرده این نمایش مرگبار هستند؟ آیا پیشرفت علم و فناوری راه سوءقصد به جان مخالفان را برای رهبران غرب که خواستار متوقف ساختن توسعه ممالک رو به پیشرفت هستند، آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر ساخته است؟ این سؤالی است که با توجه به افشای مدارک بیشتر در آینده پاسخ‌های مطمئن‌تری برای آن پیدا خواهد شد.
یادآوری توطئه‌های فراموش شده
یک روز پس از مرگ چاوز، گنادی زوگانف، رهبر حزب کمونیست روسیه نسبت به مرگ مشکوک پنجاه و سومین رئیس جمهوری ونزوئلا واکنش نشان داد. 6 مارس 2013 میلادی (16 اسفند ماه) زوگانف در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی «روسیه 24» خواستار آن شد تا درباره علت واقعی مرگ مرموز چاوز تحقیقات بین‌المللی گسترده‌ای انجام گیرد. زوگانف در این باره اظهار داشت: «چه طور ممکن است 6 تن از رهبران کشورهای امریکای لاتین که با سیاست‌های امریکا مخالف بوده‌اند و همواره تلاش‌شان بر این بوده که استقلال و هویت از دست رفته کشورهایشان را بازپس گیرند، بطور همزمان به یک بیماری مرموز (سرطان) مبتلا می‌شوند؟»
به گفته برخی از تحلیلگران سیاسی، گزارش‌ها نشان می‌دهند که بخشی از ادعاهای اخیر زوگانف، کاملاً صحت دارد و تا امروز 6 تن از رهبران کشورهای امریکای لاتین در فواصل زمانی نسبتاً نزدیک به هم قربانی توطئه بیماری شده‌اند.
علاوه بر رهبران فوت شده با توطئه «ابتلا به بیماری» کریستینا فرناندز دو کرشنر، رئیس جمهوری کنونی کشور آرژانتین یکی از رهبران برجسته امریکای لاتین است که این روزها مشغول جدال با بیماری سرطان است. کرشنر با پیروزی در انتخابات به سمت ریاست جمهوری در آرژانتین رسید و پس از ایزابل برون، دومین زن آرژانتینی است که تاکنون توانسته کرسی ریاست جمهوری این کشور را از آن خود کند. در دسامبر 2012، کیریشنر پس از انجام آزمایش های متعدد و تشخیص پزشکان مبتلا به سرطان تیروئید اعلام شد و این در حالی است که بررسی‌های ‌ بعدی حاکی از آن بود وی پیش از آن از لحاظ جسمانی در صحت و سلامت کامل بوده و هیچ گونه سابقه بیماری در پرونده پزشکی خود نداشته است. علاوه بر چاوز و فرناندز، رئیس جمهوری کنونی برزیل، دیلما روسف نیز در سال 2009 به سرطان غدد لنفاوی دچار شد و ماه‌ها تحت شیمی درمانی قرار داشت تا آن که توانست سلامتی خود را یک بار دیگر باز یابد. دیلما وانا روسف، زاده دسامبر 1947 نخستین زن برزیلی است که در تاریخ این کشور توانسته بر مسند ریاست جمهوری تکیه بزند. در این میان، فرناندو لوگو با نام کامل فرناندو آرمیندو لوگو مندز که از سال 2008 تا 2012 مقام ریاست جمهوری کشور پاراگوئه را برعهده داشت، در اوت 2010 مبتلا به سرطان تشخیص داده شد.
توطئه ترور با سیگار برگ
لوییس ایناسیو لولا دا سیلوا، سیاستمدار برزیلی و رئیس جمهور سابق این کشور نیز مانند سایر همتایانش در چند سال اخیر به بیماری سرطان دچار شد. داسیلوا پس از ابتلا به سرطان گلو تحت مداوای شیمی درمانی قرار گرفت و موفق شد با این بیماری مرگبار به جدال بپردازد و بار دیگر به دنیای سیاست بازگردد.
اما پیش از همه، فیدل کاسترو، رهبر سابق کشور کوبا و سیاستمدار بازنشسته کشور‌های امریکای لاتین در سال 2006 مبتلا به بیماری سرطان تشخیص داده شد. فارغ از تئوری توطئه جاسوسان غربی برای شیوع بیماری مرگبار سرطان در میان رهبران کشور‌های امریکای لاتین شاید معروف‌ترین تلاش برای از میان برداشتن کاسترو همان ماجرای سیگار برگ معروف باشد. این سیگار برگ توسط دانشمندان سازمان سیا ساخته شده و به جای تنباکو از مواد منفجره پر شده بود. طبق نقشه‌ها قرار بود این سیگار روی صورت کاسترو منفجر شود و اثری از وی و چهره‌اش باقی نگذارد، اما تیزهوشی و ذکاوت تیم محافظان کاسترو سبب شد طرح این ترور نیز مانند خیلی از طرح‌های دیگر برای از میان برداشتن یکی از مخالفان سرسخت ایالات متحده خنثی و با شکست مواجه شود.
فابیان اسکالانته، رئیس سابق سرویس‌های امنیتی کوبا، سیگار برگ انفجاری را تنها یکی از نقشه‌های ترور کاسترو معرفی کرده و اذعان داشته تاکنون 638 مورد طرح ترور برای از میان برداشتن کاسترو کشف و خنثی شده است.
دقیقاً به همین علت نیز خیلی‌ها عقیده دارند نام فیدل کاسترو باید از لحاظ تعداد دفعاتی که به جانش سوء قصد شده، در کتاب رکورد‌های گینس به ثبت برسد. اسکالانته که چند سالی از بازنشسته شدنش می‌گذرد، کتابی را تحت عنوان «638 راه برای کشتن کاسترو» نوشته و به تشریح و توضیح شماری از این نقشه‌های ترور پرداخته است.
حلزون انفجاری
بعضی از نقشه‌هایی که برای ترور کاسترو طرح‌ریزی شده‌اند، شاید شبیه به داستان‌های علمی تخیلی به نظر برسند. مثلاً در یک مورد، سازمان سیا با توجه به علاقه وافر کاسترو به غواصی در آب‌های سواحل کاراییب نقشه‌ای شگفت‌انگیز را طرح‌ریزی می‌کند. مأموران این سازمان تعداد زیادی از حلزون‌های دریای کاراییب را جمع‌آوری می‌کنند تا از بین آنها چند صدف بزرگ را به منظور جاسازی مواد منفجره پیدا کنند. سیا قصد داشت این صدف‌‌ها را با مواد منفجره پر کند و بعد طوری آنها را رنگ‌آمیزی کند که توجه کاسترو هنگام غواصی به آنها جلب شود.
لباس شنای کاسترو نیز یکی دیگر از نقشه‌های جنجالی سیا برای ترور رهبر سابق کوبا بود. در این طرح قرار بود لباس شنای کاسترو را به یک نوع قارچ سمی آغشته کنند تا وی به یک بیماری پوستی شدید مبتلا شود. اسناد مربوط به این سوءقصد‌ها در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون افشا شدند. این مدارک نشان می‌داد که طرح‌های یادشده جزیی از برنامه‌های سازمان سیا با هدف ترور فیدل کاسترو بوده‌اند که بعد‌ها به دلایل عملیاتی کنار گذاشته شدند، اما یکی از آخرین سوءقصد‌های «سیا» به جان کاسترو در سال 2000 میلادی اتفاق افتاد. کاسترو در آن زمان قرار بود جایی در کشور پاناما سخنرانی کند که مأموران امنیتی شخص کاسترو توانستند در کنترل‌هایشان 90 کیلوگرم مواد منفجره بسیار قوی را زیر تریبونی که قرار بود رهبر کوبا پشتش بایستد کشف کنند. نقشه مواد منفجره که مأموران سیا مسئول تهیه و جاسازیشان بودند نیز به سرنوشت طرح‌های پیشین دچار و با شکست مواجه شد.
بازگشت به چاوز و سلاح سرطانزا
نیکلاس مادورو که پس از مرگ چاوز به عنوان رئیس جمهوری موقت ونزوئلا در عرصه سیاسی این کشور حضور دارد، چند ساعت پیش از آن که خبر مرگ چاوز رسماً اعلام شود، «دشمنان تاریخی سرزمین‌شان» را عامل ابتلای چاوز به بیماری سرطان عنوان کرد و در ادامه یادآور شد یاسر عرفات، رهبر سابق فلسطین نیز زمانی بر اثر ابتلا به یک بیماری مشکوک جان باخت. بنا به یافته‌های تحقیقات آزمایشگاهی در سوییس، یاسر عرفات با پلوتونیوم مسموم شده بود. آخرین بار در نوامبر 2012، گروهی از بازپرسان بین‌المللی به درخواست سهی عرفات، همسر یاسر عرفات، مأموریت یافتند تا با نبش قبر و نمونه برداری از پیکر وی، یک بار دیگر احتمال مرگ عرفات با مواد رادیواکتیو را مورد بررسی قرار دهند.
هوگو چاوز پیش از این در سال 2011، زمانی که مبتلا به بیماری سرطان تشخیص داده شد حدس و گمان‌هایی را درباره «سلاح سرطانزا»ی دولت امریکا مطرح کرده بود. چاوز در این باره گفته بود: «آیا خیلی عجیب خواهد بود اگر بگوییم آنها به نوعی فناوری دست پیدا کرده‌اند که باعث شیوع سرطان در میان رهبران کشور‌های امریکای لاتین شده و ما دست کم تا 50 سال دیگر قرار نیست چیزی راجع به این سلاح خطرناک بدانیم؟» وی همچنین در ادامه اظهاراتش افزوده بود: «فیدل (کاسترو) همیشه به من می‌گفت، چاوز مراقب خودت باش. این آدم‌ها به فناوری پیشرفته‌ای دست پیدا کرده‌اند. تو زیادی بی‌احتیاطی. مراقب چیز‌هایی که می‌خوری باش. مراقب تمام خوردنی‌هایی که برایت می‌آورند باش... فقط کافی است یک سوزن کوچک از چشمت پنهان بماند تا آنها چیزی را که نمی‌دانم چیست به تو تزریق کنند.»
این حقیقت که سازمان سیا بار‌ها و بار‌ها جان چاوز را هدف سوءقصد قرار داده بود، کاملاً اثبات شده است. مرگ این رئیس جمهوری فقید در سن 58 سالگی این روز‌ها منجر به گسترش این احتمال شد که ابتلای چاوز به سرطان، در واقع سلاحی برای برکنار ساختن وی از مسند قدرت بوده است.
عده‌ای از جمله رهبر کنونی حزب کمونیست روسیه عقیده دارند پس از آن که طرح کودتای 2002 برای براندازی چاوز به شکست انجامید، بیماری کشنده سرطان به عنوان آخرین سلاح این بازیگران پشت پرده به منظور از میان برداشتن یکی از برجسته‌‌ترین رهبران امریکای لاتین به کار گرفته شد.
توطئه کشتار با بیماری‌‌ها
این در حالی است که چاوز پیش از مرگش خود در این باره با تأکید یادآور شده بود که گرچه این حدس و گمان عجیب به نظر می‌رسد، اما ترجیح می‌دهد افکارش را با صدای بلند بیان کند تا این که «اتهامات عجولانه»‌ای را متوجه سران امریکایی کند. چاوز همواره معتقد بود آشکار شدن موارد سرطان آن هم در فواصل زمانی نزدیک به هم در میان رهبران امریکای لاتین، با توسل به قانون احتمالات توجیه‌پذیر نیست. وی همچنین در یکی از سخنرانی‌های خود به اقدام دانشمندان دولت امریکا در سال‌‌های دهه 1940 اشاره کرده بود. به گفته چاوز طی آن سال‌ها تعداد زیادی از زندانیان گواتمالایی با ترفند دانشمندان امریکایی بر اثر ابتلا به سفلیس و سایر بیماری‌های کشنده جان باختند و این در حالی است که پس از گذشت بیش از 7 دهه این اسناد به تازگی افشا شده‌اند.
اسنادی که در سایت اینترنتی «ویکی لیکس» منتشر شد، نشان می‌داد در سال 2008، سازمان سیا از سفارت کشورش در کشور پاراگوئه خواسته بود تا تمام اطلاعات بیومتریک کاندیدا‌های ریاست جمهوری در این کشور از جمله دی ان ای/ DNA هر چهار کاندیدای آن زمان را جمع‌آوری کنند. به این ترتیب با شناسایی کد‌های ژنتیکی هر فرد، می‌توان سلاحی را برای دستکاری و ایجاد اختلال در ژن‌های فرد مورد نظر ایجاد کرد که در فاصله بسیار کوتاهی مرگ حتمی وی را رقم بزند.
تشعشعات آلفا
اگر فرض کنیم چنین داده‌هایی در آستانه انتخابات برزیل جمع‌آوری شده‌اند، بنابراین می‌توان اطمینان یافت ابتلای دیلما روسف به بیماری سرطان در سال 2009، با این تئوری بی‌چون و چرا هماهنگ است. ایالات متحده که بخش اعظم نفوذش را در کشور‌های امریکای لاتین از دست داده، شاید به دنبال راه‌های ارزان‌تر و کم‌هزینه‌تر به منظور خلاص شدن از شر همتایان مخالفش است. در زمانه‌ای که تشعشعات آلفا، امواج الکترومغناطیس یا مواد شیمیایی اصلی‌‌ترین عامل پیشرفت سرطان به شمار می‌روند، این نظریه مطرح می‌شود که سازمان سیا با توجه به امکانات موجود، به احتمال فراوان از این موارد به عنوان سلاح‌های جدیدش استفاده می‌کند.
عده‌ای بر این عقیده‌اند که با توجه به بحران‌هایی که این روز‌ها گریبانگیر اقتصاد امریکا شده و وضع این کشور را به مملکت پرآشوب یونان شبیه کرده، اتفاقاً کاملاً منطقی به نظر می‌رسد که فرض کنیم آنها به روش‌های جدید، ناشناخته، سریع الوصول و ارزان قیمتی دست یافته‌اند که در پروسه از بین بردن دشمنان و مخالفانشان پر اثر واقع خواهند شد. شاید مهم‌ترین مزیت چنین متد‌ها و روش‌هایی این باشد که عاملان جنایت و ترور هیچ گونه رد پایی از خودشان برجای نمی‌گذارند و به آسانی دستشان را به خون مخالفان خود آلوده می‌کنند.


آیدا تدین