«این به هم ریختگی هیچ برنده ای ندارد جز جمهوری اسلامی ایران... آیا مدیران این رسانه توجهی به عقب افتادنشان از رسانه‌های فارسی زبان دیگر در سال انتخابات ریاست جمهوری در ایران کرده‌اند؟»

مشکلات رسانه دولتی صدای آمریکا (VOA) روز به روز پیچیده تر می شود و به تدریج ابعاد جدیدی از آن در حال رسانه ای شدن است.

 

"سانسور و عدم توجه به سوژه‌های خبری مهم"، "عدم رعایت بی‌طرفی در تحلیل‌ها"، "نبود نظارت منطقی"، "نحوه برخورد مدیران با زیردستان، از جمله زیردستان جنس مخالف"، "عدم رضایت دولتمردان آمریکایی از عملکرد و بازدهی صدای آمریکا" و ... برخی موارد خواندنی این بحران رسانه ای است که وب سایت اپوزیسیون خودنویس (khodnevis) به بررسی آن پرداخته است.

درابتدای این گزارش که با عنوان "صدای آمریکا و حاشیه‌های بزرگ‌تر از مت‍ن" منتشر شده، آمده است: «به هم ریختگی رسانه‌ای مثل صدای آمریکا، هیچ برنده‌ای ندارد جز جمهوری اسلامی ایران. اینکه بهترین نیروهای حرفه‌ای در این مجموعه تبدیل به کارمندانی می‌شوند که باید ساعت کارشان پر شود و میزان بهره‌مندی سیستم از آنها به حداقل می‌رسد، تقصیر کیست؟ چه عواملی باعث کوتاه شدن تاریخ مصرف روزنامه‌نگار با سابقه‌ای مثل کاوه باسمنجی یا خبرنگار شناخته شده‌ای مثل رودی بختیار در این مجموعه می‌شود؟ علت رقابت‌های منفی و انتشار خبرهای غیرعمومی تحریریه در رسانه‌ها چیست؟»

نگارنده با ابراز نگرانی از "بازی‌های حاشیه‌ای "، "بی اعتباری سخنان مهمانان" و "عدم مدیریت صحیح بحران ها" در صدای آمریکا، می افزاید: «بررسی بازی‌های حاشیه‌ای و اخراج‌های گاه و بی‌گاه در رسانه‌ای مثل صدای آمریکا، اهل فن را از کنار هم جمع شدن گروهی ایرانی و انجام یک کار حرفه‌ای بلند مدت نا امید کرده است. این رسانه از نگاه برخی، مرکز استخدام رفقا و بیرون انداختن رقبا برای هر مدیر جدید شده است. از سوی دیگر، اعتبار رسانه‌ای صدای آمریکا در دوره‌هایی به خاطر بی‌اعتباری سخنان مهمانان ثابت و یا ارتباط مهمانان با برخی مدیران کادر اجرایی زیر سوال رفته است.

عدم تمدید قرارداد برخی از همکاران قدیمی، بعد از آمدن مدیران جدید، حرف و حدیث‌های بی‌شماری به دنبال داشته است، تا حدی که کنار گذاشته شدن احمد رافت، خبرنگار چندزبانه و باسابقه ساکن ایتالیا به عدم ارتباط خوب با باسمنجی در دوره حضور هر دو در رادیو فردا نسبت داده شد.
عدم مدیریت منطقی بحران‌های کوچک و بزرگ در دو سال گذشته، از جمله اختلاف میان دست‌اندرکاران برنامه پارازیت را نمی‌توان به راحتی توضیح داد.»

 

خودنویس با اشاره به برخی مشکلات جنسی در صدای آمریکا از جمله تجاوز "مهدی فلاحتی" به "الهام ستاکی" و سوء استفاده جنسی " لیلی مظاهری" از " کیانوش سنجری" که بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت، می افزاید: «نحوه به کارگیری نیرو در صدای آمریکا همیشه محل پرسش و شک و تردید بوده است. حساسیت کارکنان این رسانه به استخدام کسانی که با مدیران آشنا بوده‌اند، حساسیت‌زا بوده است. نحوه برخورد مدیران با زیردستان، از جمله زیردستان جنس مخالف نیز معمولا در بیرون از صدای آمریکا به شکلی اغراق آمیز مورد بحث بوده است.»

 

 

در ادامه این گزارش با ابراز تاسف از رواج سانسور خبری در این رسانه مدعی بی طرفی، آمده است: «عدم توجه به اهمیت سوژه‌های خبری مهم از جمله نکاتی است که نمی‌توان به راحتی از کنارشان گذشت. عدم پخش سخنرانی محمود احمدی‌نژاد و عدم پوشش خبری مناسب در زمان حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در نیویورک، از نقاط تاریک مدیریت خبری صدای آمریکا به حساب می‌آید و اختلافاتی میان مشاوران و مدیران تحریریه به‌وجود آورد. عدم پوشش مناسب کار گروه اعزامی به سوریه از جمله مسائلی است که هنوز توضیح کاملی در باره آن ارائه نشده است. گفته می‌شود بی‌توجهی‌های متعددی به سوژه‌های مهم خبری در دوره سردبیری باسمنجی و مدیریت ستاره درخشش اتفاق افتاده است.»

خودنویس به تحلیل های جهت دار و بی اعتبار این رسانه اشاره کرده و می افزاید: «به گفته برخی از همکاران صدای آمریکا، نبود "پلتفورم" مناسب در این رسانه، باعث می‌شود که حتی حضور بهترین مدیران خبری و رسانه‌ای، نتیجه‌ای جز تولید غیر حرفه‌ای و پراکنده و بی‌برنامه نداشته باشد. به گفته این افراد، نبود نظارت منطقی بر نحوه تولید و برنامه‌ریزی و همچنین نبود یک چارت و ساختار مناسب باعث می‌شود که صدای آمریکا، محل اتلاف انرژی و نیروی کاری حرفه‌ای‌ها باشد.

 

یکی از اعضای صدای آمریکا معتقد است که تحلیل‌های کیفی گاه از سوی ناظرانی برای مدیران صدای آمریکا تهیه و نوشته می‌شود، که ممکن است روابطی با مدیران یا تهیه کنندگان این رسانه داشته باشند. به گفته چند عضو صدای آمریکا، منافع مشترک برخی ناظران با افراد یا برنامه‌هایی در این رسانه، بی‌طرفی و حرفه‌ای بودن تحلیل‌ها را زیر سوال می‌برد.
از سوی دیگر، کم آوردن بودجه در این رسانه دولتی را نمی‌توان ناشی از مدیریت صحیح مالی دانست. کمبود بودجه می‌تواند بهانه‌ای برای حذف برخی از برنامه‌ها نیز باشد. بررسی مجدد علل حذف برنامه‌های مختلف و یا افزوده شدن برخی برنامه‌های جدید به جدول تولید از سوی یک نهاد کاملا حرفه‌ای و بی‌طرف مطمئنا به سوال‌های زیادی پاسخ خواهد داد.»

نگارنده با بیان اینکه "عدم استخدام نیروهای کارآمد فنی و هنری از نقاط ضعف این رسانه است" ادامه می دهد: «بخشی از حملات به صدای آمریکا را باید از دریچه‌‌های مختلف بررسی کرد. رساندن "پیام"هایی از درون محیط صدای آمریکا به رسانه‌هایی که نقشی در فضاسازی علیه آن داشته‌اند، جای تامل زیادی دارد. برخی از این خبرهای غیرموثق حتی باعث بروز اختلاف میان دوستان و شرکای کاری در صدای آمریکا شده است.
برخی از خبرسازی‌ها به روابط تیره شده برخی از رفتگان از صدای آمریکا با تازه جذب شده‌ها به این رسانه مرتبط بوده‌اند. به عنوان مثال، مطالب منتشر شده در وبلاگ‌هایی نوپا به تشدید اختلاف‌ها در گروه تولید پارازیت منتهی شد.
یک عضو صدای آمریکا معتقد است که نبود چارچوبی حرفه‌ای و مناسب در صدای آمریکا، باعث شده که "باند"های مختلف در مواقع لزوم، اخباری متناسب با منافع خود، و بر ضد منفعت گروه‌های رقیب را به رسانه‌ها و وبلاگ‌های کوچک و بزرگ منتقل کند.»

 

اوباما از عملکرد صدای آمریکا راضی نیست

در پایان این گزارش آمده است: «یکی از مسائلی که ممکن است پس از مطالعه برنامه‌ریزی و تولید در صدای آمریکا به ذهن تحلیل‌گران برسد، میزان انتظار دولت آمریکا و کنگره از این رسانه است. آیا دولت اوباما از نحوه کار این رسانه راضی است؟ آیا حاشیه‌های بسیار زیاد مرتبط با صدای آمریکا برای وزارت خارجه ایالات متحده قابل قبول است؟
گرچه آمدن جان کری به وزارت خارجه می‌تواند در دراز مدت، بر روی سیاست‌گذاری‌های صدای آمریکا تاثیرگذار باشد، اما با توجه به سابقه‌ای که از این مجموعه برجای مانده، تغییراتی که منتهی به توسعه پایدار این رسانه شود چندان دست یافتنی به نظر نمی‌رسد. حال باید پرسید که اشکال از دولتی بودن مجموعه است، یا از روش اداره شدنش توسط بعضی ایرانی‌هایی که با مدیریت حرفه‌ای رسانه‌های غربی آشنایی ندارند؟
باید منتظر ماند و دید که نتیجه زلزله اخیر در چارچوب صدای آمریکا که با رفتن به ظاهر موقت کاوه باسمنجی و احتمال رفتن دائمی رودی بختیار همراه بوده، چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟ آیا مدیران این رسانه توجهی به عقب افتادنشان از رسانه‌های فارسی زبان دیگر در سال انتخابات ریاست جمهوری در ایران کرده‌اند؟
باید دید...»