به نظر میرسد در بازار سکه ی «تحولات غرب پسند»، دلدادگان به «خوشبینی هایی که رو به پایان اند»، کم کم به تئوری های متناسب می اندیشند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ دقیقا در ساعاتی که ابهام ها به اوج خود رسیده اند، ایده ای به ذهن مسئولان هتل کوبورگ وین میرسد: پختن کیک! 

کیک هایی اختصاصی، منقوش به تصویر پرچم کشورها و همراه با جملاتی با مضمون آرزوی توفیق. توفیقی که البته هرچه میگذرد انگار برای طرف های ایران در دور پایانی مذاکرات «نخواستنی تر» میشود!
طرف غربی که در ابتدا تحت عنوان «مطالعات ادعایی»، ترم های نامربوط به امور هسته ای را وارد مذاکرات ایران و 1+5 کرده بود، در ادامه نیز انواع ادعاها درباره برنامه موشک های بالستیک، پژوهشهای دانشگاهی، آزمایشات و حتی انفجاراتی مشکوک(!) در ایران را مطرح و به رغم تذکرات طرف ایرانی وارد فضای رسانه ای پیرامون مذاکرات و حتی اتاق های مذاکره کرد. کار «طرح ادعاهای بی ربط» و «دامن زدن بی معنا به بی اعتمادی» به جایی می‌رسد که برخی نزدیکان به کنگره آمریکا ابراز عقیده میکنند که نمیشود باور کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهان رفع سوء تفاهمات میان ایران و آمریکا باشد! تشکیک بسیار مهمی که بخوبی نشان میدهد که دل طرف غربی به اندازه ی «نمایش یک ایرانِ غیر قابل تحمل» در گرو هیچ چیز دیگر نیست. 
ولی شاید با این همه، هنوز کسی گمان نمی‌کرد زمانی هم خواهد رسید که گفتگوهای «به ظاهر هسته ای» که به تعبیر مدیر مسئول روزنامه کیهان «دیگر تنها تابلو و پوشش اش هسته ایست»(1) بدون اینکه کمترین ارتباطی با فعالیت های هسته ای کشورمان داشته باشد، حتی از منظر «طرف های درگیر» نیز دچار تنوع و تکثری شگفت آور و شایسته تامل شود.
ظاهرا قرار است قبول کنیم در ماجرایی درگیر شده ایم که وزیر امور خارجه ی آمریکا برای به نتیجه رساندن اهداف خود «مجبور» یا بطور دقیق تر «مایل» است با وزیر خارجه عمان در فرودگاه مسقط و در مسیر برگشت از اجلاس اپک در چین دیدار کند، در لندن با سامح شکری وزیر خارجه مصر گفتگو کند، باز در لندن و دوباره با یوسف بن علوی وزیر مشاور در امور خارجی عمان دیدار کند، در پاریس با سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی به گفتگو بنشیند، و در اقدامی پر بازتاب، با همتایان اماراتی، کویتی، بحرینی و قطری خود «کنفرانس تلفنی» برگزار کند و علاوه بر همه ی اینها، ارائه گزارش های منظم به نتانیاهو را نیز از قلم نیندازد تا جایی که رادیو دولتی آلمان خبر میدهد که جان کری برای «چندمین بار» از ابتدای دور پایانی مذاکرات هسته ای در گفتگوی تلفنی با نخست وزیر رژیم صهیونیستی گزارش روند کنونی مذاکرات را در اختیار وی قرار داده است. و ضمنا بشنویم اخبار تائید نشده از «حضور» کوتاه مدت وزیر خارجه عمان در وین را و همینطور سفرهای جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا به اوکراین و سپس ترکیه را.
حتی باید بشنویم و تعجب نکنیم بابت نقل قول برخی خبرگزاری ها از یکی از وزرای سعودی که «مذاکرات هسته ای مساله ای بین ایران و آمریکا نیست بلکه تبعات جهانی دارد» خصوصا وقتی هنوز مدت زیادی نگذشته است از سخنان نابخردانه ی وزیر خارجه ی سعودی درباره اینکه «ایران در مورد مسائل سوریه بخشی از مشکل است نه بخشی از راه حل!»
اما راستی ایران چه خواسته که باید «موضوعات» و «طرف ها»ی درگیر در مذاکرات این اندازه متکثر و متنوع شوند؟
ایران می‌خواهد سانریفیوژهای فعلی اش - هر تعداد که هستند - فعال شوند و فعال بمانند.
ایران می‌خواهد در بازه ی زمانی مشخصی به توان ۱۹۰ هزار سو برسد تا بتواند نیروگاه هایش را مستقل اداره کند.
ایران می‌خواهد فرایندهای «تحقیق و توسعه» که قلب هر صنعتی هستند، در صنعت هسته ای اش هم محدود نشوند.
ایران می‌خواهد هیچ‌کدام از سایت های هسته ای اش که با هزینه های مادی و معنوی فراوان ساخته شده اند جنبه نمایشگاهی و آزمایشگاهی پیدا نکنند.
ایران می‌خواهد همه ی تحریم های ناشی از قطعنامه های شورای امنیت در سریعترین زمان ممکن «لغو» شوند (و نه تعلیق) تا دوباره برقرار کردن آنها نیازمند تصمیم و رای مجدد اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد.
ایران می‌خواهد همه ی تحریم های یکطرفه ی آمریکا یا اروپا در سریعترین زمان ممکن «لغو» شوند.
ایران می‌خواهد تعبیر «زمان گریز» در فضای گفتگوها هرچه کمرنگ تر شود چون به شکل بیمارگونه ای «بدبینانه» است و امکان سرایت این بدبینی به طرف ایرانی نیز وجود دارد.
ایران می‌خواهد تعبیر مبهم و کشدار «رفع شدن نگرانی ها» در فضای گفتگوها هرچه کمرنگ تر شود چون به واقع مشخص نیست در یک فضای حقوقی اساسا چطور میشود از تعابیری چنین ابهام آلود استفاده کرد!
ایران می‌خواهد اراده اش در «نرفتن به سوی سلاح هسته ای» را که در فتوای عالی ترین مقام حکومتی و دینی کشور متبلور شده است جدی گرفته شود.
ایران می‌خواهد تعابیر «تعلیق» و «تمدید» جای خود را به «لغو» و «خاتمه» بدهند. 
آمریکا و اسرائیل البته از یک سو کاملا طرفدار «تعلیق» اند و بر این موضع تصریح هم دارند. از جمله جف راتک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا میگوید «تعلیق موجب می‌شود تا اگر رژیم ایران به تعهدات خود در توافق پایبند نماند، بتوان فورا تحریم‌ها را بازگرداند» و یا «لغو فوری تحریم‌ ها درست نیست»(2)
اما در ساعات اخیر، منهای گفته هایی که با منبع و منشاء ناشناس پخش شده اند، نشانه هایی آشکار دیده میشود دال بر اینکه علاوه بر «تعلیق بجای لغو»، «تمدید بجای توافق» نیز گزینه و انتخاب فعلی طرف غربی است.
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی ضمن حمایت از «تمدید» مذاکرات هسته ای با ایران تاکید کرد که البته در این صورت هم «امکان توافق خوبی وجود نخواهد داشت.»(3) تا بطور غیرمستقیم نشان دهد که چه چیز برای اسرائیل مطلوب ترین وضعیت را تشکیل میدهد: «تمدید» و «نرسیدن به توافق خوب»، برای همیشه! 
مطلوبترین وضعیتی که ضمانت برقراری اش در «وارد کردن موضوعات متنوع» و «درگیر کردن طرف های بیشمار» در مذاکرات بوده است. اقدامی که جان کری و دستگاه خارجی ایالات متحده مدتهاست به دقت مشغول آن است و اخیرا نیز تلاش اش در این زمینه چندبرابر شده است.
 
سرمقاله نویس روزنامه واشنگتن پست(4)، «تمدید مذاکرات» را در وضع کنونی بهترین نتیجه ی ممکن اعلام می‌کند و جالب اینجاست که در مقام توجیه گفته ی خود، «ادامه ی متوقف ماندن بخشی از برنامه ی هسته ای ایران»، و البته «باقی ماندن تحریمها در وضعیت فعلی» را مورد اشاره قرار میدهد!
 
 «یو تی سندی یگو» در گزارشی از جمله بیان میدارد که حتی اگر نتوان در مذاکرات «محدودیت جدی بر برنامه هسته ای ایران» اعمال کرد، چیز زیادی از دست نرفته است چرا که این برنامه هم اکنون متوقف و تحت نظارت است.(5)
 
شاید در واکنش به همین نشانه هاست که نماینده مردم ماکو در مجلس شورای اسلامی هشدار میدهد «اگر استکبار جهانی فکر میکند با طولانی تر کردن مذاکرات و طرح ادعاهای بی اساس میتواند ملت ایران را وادار به تسلیم کند خیال باطلی دارد»(6) بماند که نمایندگان مجلس ایران هنوز از اینکه «به قدر کاخ سفید و کاخ کرملین و پادشاه عمان و صهیونیسم غاصب و آلمانیها و فرانسویها و وزیر خارجه امارات نیز محترم نبوده اند»(7) گلایه دارند و عطاء الله حکیمی نماینده رودبار در نطق پیش از دستور یکشنبه خود ضمن ابراز این عقیده، حتی آن سه یا چهار نماینده مجلس که از جزییات باخبرند را «از ما بهتران» خواند!
 
به نظر میرسد در بازار سکه ی «تحولات غرب پسند» ، دلدادگان به «خوشبینی هایی که رو به پایان اند»، کم کم به تئوری های متناسب می اندیشند. حسین علایی (که مقاله مشهور او در سالگرد توهین رژیم پهلوی به امام هنوز در یادهاست) «مهمترین نتیجه مذاکرات» را این میداند که «زمانی ایران به عنوان خطر برای امینت جهانی معرفی میشد اما دیگر چنین تصوری رنگ باخته است و قطار تحریم ها که راه افتاده بود و به سرعت راهش را ادامه میداد و در حال شتاب گرفتن نیز بود، متوقف شده است»(8)
 
در هتل کوبورگ کیک هایی پخته و در میان اعضای هیئت های گوناگون توزیع شده که آنچنان که تصاویر نشان میداد، بر کیک مربوط به هر هیئت، تصویر پرچم آن کشور هک شده  همراه با جملاتی با مضمون آرزوی توفیق.
اما اگر به تکثر تزریق شده در «موضوعات» و «طرف های» مذاکرات جاری، «پچ پچ» های به «همهمه» تبدیل شده ی ساعات اخیر را نیز اضافه کنیم، کاملا قابل پیش بینی است که در ساعات آینده، مسئولان هتل کوبورگ وین موظف به پخت و توزیع کیکی بزرگتر خواهند شد که اینبار بجای پرچم کشورها روی آن هک شده است: به سلامتیِ تمدید!
تمدید، بعنوان تنها محصولِ طبیعی مذاکراتی که «موضوعات» و «طرف ها»ی آنرا با تمام توان متعدد کردند!
 
پی نوشت:
 
"Our President, analytical news site"