هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با شماره اخیر نشریه «اندیشه پویا» ناگفته هایی از دوران احمدی نژاد را مطرح کرد و گفت، اولین نفری بودم که مخالفت کردم و تا آخر ایستادم.ی در این مصاحبه گفت که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ثابت شد، آنچه مردم اراده کنند، می شود.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از پایگاه جوان انقلابی ؛ هاشمی دو نکته را که پس از انتخابات در دیدار با روحانی مطرح کرده است، بیان کرد.
** در هشت سال دولت نهم و دهم شرایط نه برای من بلکه برای بسیاری از مردم و نظام سخت بود، چون دو دوره رییس جمهوری و چند دوره در مجلس بودم و با جزییات مسائل و ساختار آشنا بودم، می دیدم که بنای عظیم انقلاب که با زحمت، فداکاری و خون جوانان بنا شده چگونه دارد می ریزد… کسانی آمده بودند که شاید با حسن نیت ولی سوء مدیریت داشتند همه چیز را خراب می کردند. واقعاً روزانه و خیلی روشن می دیدم که هر تصمیم آنها غیرکارشناسانه و به ضرر نظام، مردم و کشور است.
** آیا تا به حال بررسی شد که چرا پس از انتخابات سال ۱۳۸۴ که به قول بعضی ها مردم از حضور من در سیاست خسته شدند در اولین انتخابات پس از آن (انتخابات دوره چهارم مجلس خبرگان) بین آیات و حجج اسلام مردم رأی معنی داری به من دادند؟ پس از تقاضای آیات عظام و علمای اعلام و مسوولین نظام شرکتم در انتخابات را به عدم دخالت نهادهای خاص مشروط کرده بودم. وقتی آتش توپخانه تخریب گران خاموش شد، مردم براساس شناخت قبلی رأی دادند. آن نهادها که به نفع من تبلیغ نمی کردند، فقط جلوی دخالت آنها در مراحل مختلف انتخابات گرفته شد.
** در هر انتخاباتی اگر اصرار مردم، نخبگان و حتی علما و مراجع قم و نجف نبود نمی آمدم
** آقای خاتمی که آقای احمدی نژاد را نیاورد. همان گونه که من آقای خاتمی را نیاوردم. کاری که من در آن مقطع (انتخابات سال ۱۳۷۶) کردم این بود که جلوی تقلب را گرفتم. تاکید من در برخورد با تقلب انتخاباتی آن چنان تاثیر داشت که بعدها تندروهای جریان مخالف خاتمی در انتقادهایی از من صراحتاً می گفتند که سخنرانی های آقای هاشمی در خطبه نماز جمعه و حضور ایشان در ستاد انتخابات وزارت کشور جلوی تقلب را گرفت. راست می گویند چون در وزارت کشور به دست اندرکاران انتخابات گفتم مجازات کوچک ترین تقلب خیلی شدید خواهد بود.
** (در دولت های نهم و دهم) در یک جلسه دو ساعته در هر استانی که می رفتند بیش از ۱۵۰ طرح و مصوبه داشتند. در ظاهر آن مصوبات لطف به مردم آن استان ها بود ولی در حقیقت ظلم به آنها بود چون اولا امیدوار و سپس ناامید می شدند. ثانیا طرح های بدون پشتوانه های کارشناسی دوامی ندارد ثالثا اکثر قریب به اتفاق آن طرح ها فقط روی کاغذ بودند و یا کلنگ عملیات اجرایی آنها به زمین می خورد و به همان شکل باقی می ماند. همین الان یکی از مشکلات دولت آقای روحانی هزاران طرح غیر توجیهی و نیمه تمام و وجود افراد غیرکارشناس در جایگاه های اجرایی است… به سیاست های کلی که رهبری ناظر آن بودند و می بایست اجرا می شدند، توجهی نمی کردند و اصلا رسما اعلام می کردند که مخالف تصمیمات مجمع تشخیص مصلحت هستند… کار به جایی رسیده بود که دروغ، تهمت توهین، غیبت و بالاتر از همه ریا برای دولت فراگیر شده بود. سیاست خارجی هم به جای عقلانیت متکی به شعار بود که عواقب آن را دیدید. در سیاست خارجی منافع باندی و شعاری را بر منافع ملی ترجیح می دادند.
** (در دوران دولت احمدی نژاد) من به دعوت ملک عبدالله برای شرکت در کنفرانس گفت و گوی ادیان به مکه رفتم و درخلال سفر تفاهمات خوبی برای کم کردن اختلافات داشتیم… وقتی برگشتیم ناگهان وزیر خارجه دولت احمدی نژاد اعلام کرد که از اقای ری شهری که نماینده ولی فقیه در سازمان حج بود در فرودگاه جده انگشت نگاری شد و به ایشان توهین کردند. من موضوع را از خود آقای ری شهری پرسیدم و گفت اصلا چنین چیزی نبود. خود ایشان به آقای متکی زنگ زد که چرا چنین خبری را پخش کرده اید؟ در جواب گفت: تحت فشار بودم که چنین خبری را بسازم و بگویم. مصالح جهان اسلام و منافع کشور را فدای اختلافات سیاسی خویش کردند و پس از آن دیدید که عربستان چه رویکردی با ایران داشت و چه ضررهایی که به خاطر این تخاصم ساختگی متوجه جهان اسلام مخصوصا کشورهای اسلامی در منطقه شد.
** در اولین دیدار با دکتر روحانی که رییس جمهور شده بود، دو نکته را به ایشان گفتم. اول اینکه کسی را برای وزارت و مسوولیت های دیگر به شما پیشنهاد نمی کنم و اگر در انتخاب اشخاص از من مشورت بخواهید، نظراتم را می گویم. دوم اینکه اگر در موردی انتقادی ببینم، می گویم.
** در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ثابت شد که آنچه مردم اراده کنند، می شود. شرط آن احترام به آزادی و آرای آنان است. در انتخابات اخیر رهبری تعبیری درباره حق الناس بودن رأی مردم داشتند… از طرفی چون ولی فقیه گفتند یک حکم شرعی است از طرف دیگر یک اصل اسلامی و انسانی و منطبق با استانداردهای دموکراسی دنیا است که حق را به اکثریت می دهد. با توجه به این اصل کسی حق ندارد با هر توجیهی در مقدمات انتخابات دخالت کند. یعنی نباید کسی را بدون دلیل رد صلاحتی کنیم. حق نداریم از ابزار حکومتی برای رأی آوردن یا نیاوردن کسی استفاده کنیم. نمی توان حق الناس را ظالمانه سلب کرد. در تبلیغات باید عادلانه رفتار شود. در شمردن آرا باید حق رعایت شود. این شرطها، شرط های رعایت حق الناس است و باید مراعات شان کنیم.
** اخیرا رهبری دو جمله گفتند که هر دو می تواند خط آینده را ترسیم کند. یکی اینکه «رأی مردم حق الناس است» که معنایش سلامت و آزادی همه انتخابات در جمهوری اسلامی است. جمله دیگر اینکه «عمیقا به اعتدال اعتقاد دارم» اگر حق الناس بودن رأی مردم پایه باشد و اعتدال روش کارهای ما باشد بهترین فضا برای سیاست داخلی به وجود می آید.