رفتار آقای ظریف و یادآوری مکرر اتفاقات سال 84 به تیم آمریکایی که به یک رویه ثابت برای او تبدیل شده، رفتاری معمول و عادی نیست. آقای ظریف آمریکاییها را از چه میترساند؟ از حقوق هستهای ایران؟ یعنی آقای ظریف این پیام را میدهد که شکست مذاکرات منجر به پیگیری حقوق هستهای ایران خواهد شد؟
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ آقای ظریف در آستانه مذاکرات جدید در وین، پیامی ویدئویی درباره این مذاکرات و چشمانداز آن منتشر کرد. فیلم آقای ظریف توانست در روز نخست مذاکرات حجم قابلتوجهی از اخبار را به خود اختصاص دهد؛ هرچند نفس این اقدام آقای ظریف حساب شده بود، اما جدای از ظاهر و پوسته این قبیل اقدامات باید به متن و واقعیات مربوط به مذاکرات توجه شود. یکی از این موضوعات را باید صریح گفت تا در آستانه یک توافق احتمالی ناگفته نماند. رفتار آقای ظریف عادی نیست. یعنی یادآوری اتفاقات ۲۰۰۵ به تیم آمریکایی که به یک رویه ثابت برای ظریف تبدیل شده، چندان عادی نیست.
طی تقریبا یک ماه اخیر که مذاکرات برای حصول توافق بر سر گام نهایی روند کندی را دنبال کرده محمدجواد ظریف هر بار به آمریکاییها اتفاقات سال ۸۴ و تصمیم ایران برای پیشبرد برنامه هستهای خود را آدرس میدهد. در واقع ظریف نشان داده تنها اهرم و ابزار او برای اقناع آمریکاییها برای انجام یک توافق، ترساندن آنها از تکرار تجربه شکست مذاکرات است. او به آمریکاییها میگوید پس از شکست مذاکرات در سال ۲۰۰۵ ایران سانتریفیوژهایش را ۱۰۰ برابر کرده و به ۲۰ هزار عدد رسانده است، سطح غنیسازی خود را از ۵/۳ درصد به ۲۰ درصد رسانده است، در حال تکمیل و راه اندازی رآکتور اراک است و نیز تاسیسات فردو را تدبیر و تجهیز کرده است. این تنها ابزار ظریف برای اقناع آمریکاییهاست تا با او توافق کنند. آیا این رفتار جزئی از آداب دیپلماتیک است؟خیر! این رفتار آقای ظریف را نمیتوان ناشی از دغدغه وی برای احقاق حقوق هستهای ایران در مذاکرات دانست. با چند سوال از آقای ظریف میتوان این موضوع را کمی بیشتر شفاف کرد.
تصویری از پیام آقای ظریف که در یوتیوب منتشر شد و سپس توسط مسئولین سایت آپارات به عنوان فیلم اول سایت در صفحۀ اول این سایت پربینندۀ ایرانی قرار گرفت. سایت آپارات، از زمان به قدرت رسیدن دولت آقای روحانی تاکنون صحبتهای بسیاری از مقامات دولتی را بدین شکل در معرض توجه بازدیدکنندگان قرار داده است.
۱- آیا ایران از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ اقداماتی فراتر از حقوق هستهای خود مرتکب شد؟ ما هیچ اقدامی فراتر از حقوق هستهای خودمان که در انپیتی صراحتا به آنها اشاره شده، انجام ندادیم. افزایش سانتریفیوژها و ساخت و بهکارگیری نسلهای پیشرفتهتر ماشینهای غنیسازی منطبق بر حقوق هستهای ما بوده و هست. غنیسازی اورانیوم تا سطح ۲۰درصد نیز اقدامی مغایر قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی نبوده و ایران به عنوان یک کشور عضو میتواند تا سطوح بسیار بالاتری نیز اقدام به غنیسازی کند. ما براساس قوانین انپیتی و پذیرش شرایط آژانس، حق ساخت و راهاندازی رآکتور آبسنگین داشتهایم. درباره تاسیسات فردو نیز ایران هیچ اقدامی مغایر حقوق هستهای خود انجام نداده است. پس آقای ظریف آمریکاییها را از چه میترساند؟ از حقوق هستهای ایران؟ یعنی آقای ظریف این پیام را میدهد که شکست مذاکرات منجر به پیگیری حقوق هستهای ایران خواهد شد؟ به عبارت دیگر آیا معنای توافق، توقف فعالیتهای هستهای ایران و عدمپیگیری حقوق هستهای است؟ آیا براساس این الگوی آقای ظریف، مفهوم توافق، همان توقف حقوق هستهای نیست؟
۲- واقعیت این است که ما در موضوع هستهای با آمریکاییها هیچ منافع مشترکی نداریم. موضوع محل اختلاف حقوق قانونی ما است. آنها نمیخواهند ایران از حقوق هستهای برخوردار باشد. وندی شرمن همین دیروز یعنی ۲ روز بعد از پیام ویدئویی ظریف، صراحتا گفت آمریکا معتقد است ایران نیازی به غنیسازی صنعتی ندارد. این یعنی اینکه ایران باید سانتریفیوژهایش را به ۴ هزار عدد یا کمتر از آن کاهش دهد. بنابراین موضوع محل اختلاف، حقوق هستهای است. خوب! سوال این است که وقتی طرف مقابل توافق را مشروط به چشمپوشی ایران از حقوق هستهای خود میکند، طرف ایرانی چرا باید اصرار بر توافق کند یا طرف مقابل را از شکست مذاکرات بر حذر دارد؟! شاید گفته شود این رفتار طرف ایرانی برای ترساندن آمریکاییها از تبعات شکست مذاکرات و طرح موضوع پیشرفتهای شتابان برنامه هستهای ایران است. این ادعا قابل قبول نیست چراکه دولت یازدهم با یک گارد منفعلانه وارد مذاکرات هستهای شد. واقعیت این است که دولت یازدهم بهگونهای رفتار کرده که طرف آمریکایی «نیاز» ایران به مذاکره و توافق را برآورد کرده است. وقتی آمریکاییها دائما میگویند تحریمها ایران را پای میز مذاکره آورد، یعنی برآورد آنها از اثرگذاری تحریم است. آنها دوران انتخابات و وعدههای کاندیداها بویژه آقای روحانی را رصد کردهاند. به همین دلیل ذهنیت و برآورد آمریکاییها از ماهیت رفتار دولت یازدهم در مذاکرات شکلگرفته است و به این سادگی قابل تغییر نیست.
۳- این شائبه وجود دارد که این رفتار آقای ظریف ناشی از طرح یک دغدغه حزبی و نه ملی است. آقای ظریف در همان مذاکرات معروف سعدآباد هم چنین دغدغهای را با محمد البرادعی مطرح کرده است. او میخواست البرادعی را راضی کند تعریف و تفسیر مساعدی از «تعلیق» ارائه دهد و شرایط داخلی ایران و وضعیت رقبای انتخاباتی دولت خاتمی را در صورت شکست مذاکرات یادآوری میکرد. ظریف پس از وین ۴ نیز بار دیگر ۲۰۰۵ را به آمریکاییها یادآوری کرد و اکنون با فیلمی که منتشر کرده، بار دیگر و در آستانه مذاکرات نهایی این موضوع را تکرار کرده است. باید به ما منتقدان عملکرد سیاست خارجی دولت بویژه در موضوع هستهای این حق را داد که معتقد باشیم با این اظهارنظر آقای ظریف که در آستانه مذاکرات طرف مقابل را از تکرار اتفاقات ۱۳۸۴ بر حذرداشته، او با یک گارد انتخاباتی وارد مذاکرات شده است. اینها رفتار شائبهبرانگیز است. چرا وزیر امور خارجه مرتبا به گونهای رفتار میکند که شائبه پیگیری منافع حزبی در حوزه مسائل ملی را مطرح میکند؟
قسمتی از مستند جنجالی من روحانی هستم که در آن محمد جواد ظریف از البرادعی میخواهد تا برای رسیدن به یک توافق، هر چند ضعیف فقط برای رضایت افکار عمومی ایران و پیروزی جبهه اصلاخات در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ به او کمک کند.
دانلود لینک مستقیم فیلم با حجم 2.53 مگابایت
و دست آخر اینکه آقای ظریف بهتر از همه میداند آنچه نظام جمهوری اسلامی طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ انجام داد، توانست جایگاه ایران را به مراتب چه در مسائل منطقهای و جهانی و چه در همین موضوع هستهای ارتقا دهد. آقای ظریف به خوبی تفاوت جایگاه چانهزنی ایران در مذاکرات سعدآباد، پاریس و بروکسل را با مذاکرات یک سال اخیر در وین و ژنو میداند. ظریف میداند آنچه ایران طی این ۸ سال انجام داد تا چه اندازه میتواند خواستههای ایران برای پذیرش حقوق هستهای خود به غرب را تحمیل کند. همان ۸ سالی که آقای رئیسجمهور قسم جلاله یاد کرد دیگر هرگز تکرار نمیشود!
میدان ۷۲
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو