لیگ امارات با بازیکنان ما چه کرد ؟

بازي هاي ضعيف سامره و رجب زاده بار ديگر اين ادعا كه ليگ امارات بازيكنان ايراني را به شدت ضعيف مي كند تقويت كرد.

پرويز مظلومي كه از نتيجه به دست آمده در اهواز به شدت ناراحت بود و تيم خود را مستحق شكست نمي دانست به هواداران مس اميدواري مي دهد كه با تمرينات بيشتر خيلي زود مشكل تيم خود را رفع مي كند.مربي مس در رابطه با نيمكت نشيني علي سامره هم گفت:"

در دو بازي قبلي از عملكرد سامره راضي نبوديم و براي همين او را نيمكت نشين كرديم. او در رابطه با اين تصميم هيچ اعتراضي نداشت هيچ، حتي خيلي هم به ما كمك كرد و من اميدوارم اين نيمكت نشيني به او براي كسب آمادگي كمك كند!".

در گذشته نه چندان دور حضور همزمان ده بازيكن ايراني در ليگ امارات از مجموع 20 بازيكن خارجي اين ليگ و تبعات حاصل از آن، موضوعي است كه در طول ساليان گذشته، ثمره اي جز پسرفت براي فوتبال ايران نداشته است. اگرچه ليگ امارات از نگاه AFC هم سطح با ليگ هاي برتر آسياست؛

 اما، اين كه چرا فوتبال اين كشور به جز مواردي معدود براي بازيكنان ايران خوش يمن نبوده است و يا اين كه چرا اماراتي ها در طي ساليان اخير سراغ ايرانيان آمده اند و چگونه است كه لژيونرهاي ايراني در اكثر موارد پس از بازگشت از امارات، نتوانسته اند سطح انتظارات گذشته را برآورده كنند؟ از جمله موضوعاتي است كه مي تواند در بلند مدت سطح فوتبال كشور را تحت تاثير قرار دهد.

تجربه گذشته نشان مي دهد كه تجربه حضور نيكبخت واحدي و حامد كاويانپور در الوصل چندان رضايت بخش نبوده است، موضوعي كه پس از بازگشت واحدي به تهران باعث شد، وي ماه ها از حضور موثر در فوتبال باشگاهي و ملي كشور دور بماند.

حضور بازيکنان ايراني در ليگ‌هاي عربي از گذشته‌هاي دور آغاز شد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، نفراتي چون حسن روشن و ابراهيم قاسمپور راهي سرزمين شيخ‌نشين‌ها شدند. در دوره‌هاي بعدي ستاره‌هايي چون ناصر محمدخاني، حميد درخشان و فرشاد پيوس به ليگ قطر پيوستند و در سال‌هاي بعد نيز علي دايي و افشين پيرواني راه آنها را ادامه دادند.

حتي قبول کردن حرفه اي بودن ليگ امارات نيز نمي‌تواند توجيه قابل قبولي براي کوچ بي‌رويه بازيکنان ايراني باشد. چرا حتي يک بازيکن از ژاپن، کره جنوبي يا چين در اين ليگ بازي نمي‌کنند؟

محمد زادمهر به اين پرسش اينگونه پاسخ مي‌دهد: "شرايط فوتبال ما با کشوري چون ژاپن قابل قياس نيست. فوتبال آنها در اختيار بخش خصوصي است و به راحتي مي‌توانند در آن سرمايه‌گذاري کنند. متاسفانه با اين شرايط جز خارج شدن فوتبال از سيطره دولت و سپردن آن به بخش خصوصي راهکاري براي جلوگيري از انتقال ستاره ها به ليگ امارات وجود ندارد."

منوچهر اقبالي نيز راهکاري براي حل اين مشکل پيدا نمي‌کند و عنوان مي‌کند: "دولت تاحدودي مي‌تواند پول تزريق کند و با گذشت زمان مجبور مي‌شود براي قراردادها سقفي مشخص تعيين کند. حتي با دريافت مبالغ کلان از بازيکنان براي صدور ITC نيز نمي‌توان مانع حضور آنها در ليگ‌هاي ديگر شد. متاسفانه بايد قبول کرد که فوتبال ما ورشکسته است

در حالي مربي تيم مس از عدم اعتراض سامره نسبت به نيمكت نشيني خود صحبت مي كند كه مهاجم مس پس از خروج از تركيب ثابت و از دست دادن كاپيتاني خود را از دست رس خارج كرده است.

سامره كه در دو بازي هفته اول مس هم نتوانسته بود انتظارات را نسبت به خود برآورده كند زير فشار انتقادات هم قرار داشت و ترجيح مي داد كمتر در ديد رسانه ها قرار بگيرد. هرچند جانشينان سامره هم در بازي با استقلال اهواز نتوانستند مشكل گلزني مس را حل كنند و اين تيم دومين بازي متوالي خود را هم بدون گل زده پشت سر گذاشت. بازي هاي ضعيف سامره و رجب زاده بار ديگر اين ادعا كه ليگ امارات بازيكنان ايراني را به شدت ضعيف مي كند تقويت كرد. نكته اي كه هم رجب زاده و هم سامره قول ثابت كردن خلاف آن را داده بودند كه تا پايان هفته سوم از آن ناتوان بودند

جالب اینکه روزنامه اماراتي البيان نوشت: در فصل جديد مسابقات فوتبال باشگاهي امارات، بازيكنان ايراني ضعيف‌ترين نفرات بودند!

بايد قبول کرد که حضور بازيکنان ايراني در امارات چيزي عايد فوتبال ما نمي‌کند. به غير از علي کريمي (که در بسياري از موارد استثنا است)، ساير نفراتي که در ليگ اين کشور حضور پيدا کردند، به موفقيتي که يک بازيکن به دنبال آن است نرسيده‌اند.

بازيکناني چون نيکبخت واحدي و کاويانپور به خوبي به اين امر واقف‌اند. شايد روزي بالاخره مسئولان به اين نتيجه برسند که امروزه فوتبال يک صنعت است و بايد براي رونق آن سرمايه‌گذاري کرد؛ نه اينکه با وضع قوانين جديد در خصوص کاهش مبالغ قراردادها به پاک کردن صورت مسئله پرداخت .