گلوب اند میل یک روزنامه سراسری کانادا در این باره می‌نویسد: ایران در طول هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به کشوری خطرناک تبدیل شده است. این خطر اما از سوی تسلیحات هسته ای که در بدترین شرایط تهدیدی دراز مدت است، نبوده بلکه سیاسی است.

این روزها انتخابات ریاست جمهوری ایران در کانون توجه رسانه‌های خارجی قرار گرفته است. این رسانه‌های با توجه به زاویه دید خود به تحلیل بازیگران بازی انتخابات و تبعات خروجی این بازی می‌پردازند.

 

گلوب اند میل یک روزنامه سراسری کانادا در این باره می‌نویسد: ایران در طول هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به کشوری خطرناک تبدیل شده است. این خطر اما از سوی تسلیحات هسته ای که در بدترین شرایط تهدیدی دراز مدت است، نبوده بلکه سیاسی است.

 

فرارو نوشت: بدتر از قدرت نمایی احمدی نژاد در برابر اسرائیل و غرب و بدتر از حمایت بی تاثیر وی از افراطیون، تاثیری است که خود احمدی نژاد بر ایران گذاشت. ایران یک دهه پیش، کشوری امیدوار بود که روند دور شدن از افراطی گری های انقلاب را در پیش گرفته و در مسیر عادی سازی شرایط و ایجاد روابط سازنده با جهان قرار گرفته بود. دوره احمدی نژاد این شرایط را تغییر داد تا ایران به انزوا، فقر و سوءمدیریت نزدیک شود!

 

این دوره به روزهای پایانی خود نزدیک می شود. چهار هفته دیگر مردم ایران تصمیم خواهند گرفت که چه کسی رئیس جمهور آینده شان باشد و این انتخابات بر سرنوشت جهان تاثیر خواهد گذاشت.

 

با وجود آنکه دموکراسی به طور کامل در ایران اجرایی نمی شود اما این کشور آنقدر دموکراتیک است که پایان دو دوره ریاست جمهوری مانع شرکت احمدی نژاد در دور جدید انتخابات شود.

 

این بار اما مردم ایران از روی خشم پای صندوق های رای خواهند رفت. آنها شاهد بودند که ثروت شان چطور توسط سیاست های رئیس جمهور و جنگ سرد وی با غرب سقوط کرد. سوال اصلی این است که آیا آنها خشم خود را معطوف به احمدی نژاد خواهند کرد یا کشورهایی که به انزوای ایران دامن زدند.

 

تمام مردم ایران صدمات سال های ریاست احمدی نژاد را حس کرده اند. تورم از کنترل خارج شده و قیمت مواد غذایی و سبزیجات به حدی رسیده که در استطاعت بسیاری از خانواده ها نیست. ارز ایران، ریال با سقوط ارزش روبرو شده است. بیکاری به امری عادی تبدیل شده، گسترش مصرف هروئین، این کشور را در بدترین جایگاه جهانی قرار داده و جنایت به پدیده ای شوم تبدیل شده است!

 

این کشور بخش قابل توجهی از درآمدهای خود را صرف اعمال یارانه بر قیمت بنزین و کالاهای دیگر کرده و اصلاحات ترمیمی باعث تشدید تورم شده است. با وجود آنکه ایران یکی از صادرکنندگان اصلی نفت در جهان است، به شدت به واردات سوخت گران وابسته است.

 

چهاردهم ژوئن که آرا شمرده شوند، شاید تنها نکته مهم اقتصاد باشد. این امر هفته گذشته به خوبی نمود یافت؛ زمانیکه اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق با اعلام کاندیداتوری خود در لحظات پایانی نام نویسی، بسیاری را شگفت زده کرد. در واکنش به همین خبر بود که ارزش ریال چهار درصد افزایش یافت.

 

رفسنجانی به عنوان شخصیتی که توانست نقشی فعال در پایان یافتن جنگ ایران و عراق داشته باشد و همچنین فردی که در دهه 1990 میلادی به سازندگی اقتصاد ایران کمک های بسیاری کرد، شناخته شده است. وی از حامیان منتقدان انتخابات سال 2009 بود. وی شانس خوبی برای پیروزی دارد.

 

باوجود آنکه نظام ایران دید مثبتی نسبت به وی ندارند، اما به خوبی می دانند که تلاش برای کنار گذاشتن وی از جریان انتخابات ریاست جمهوری، ناآرامی های ناخواسته ای را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر به نظر می رسد حمایت اصولگرایان میان دستکم دو کاندید اصلی تقسیم شده است. قدرت نمایی رئیس جمهور در برابر نظام ایران بدان معنا است که تعداد بسیاری از محافظه کاران میانه رو نیز به رفسنجانی رای خواهند داد.

 

در چنین شرایطی آیا رئیس جمهوری رفسنجانی می تواند به برنامه هسته ای ایران پایان دهد و موافقیت ایران برای ایجاد روابط سازنده با آمریکا را شکل دهد؟ مسلماً نه.

 

ایران هنوز هم عمیقاً در جنگ سرد خود فرو رفته است. اما عقل اقتصادی وی می تواند تاثیرات مشابهی داشته باشد. دیگر نزاع طلبی جایگزین موفقیت اقتصادی نخواهد بود. اگر ایران بتواند تهدید کردن خود را خاتمه دهد، تهدید جهان را نیز پایان خواهد داد.