به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»، در ادامه سلسه جلسات سخنرانی، به مناسبت ایام الله دهه فجر، اهالی شهرک مشیریه و نمازگزاران مسجد امام حسن مجتبی‌علیه‌السلام دیشب میزبان دکتر مهدی کوچک‌زاده بودند. قابل توجه است که در شب‌های قبل آقایان آیت‌الله‌ تقوایی و یامین‌پور و حجت‌الاسلام ریاضت سخنرانی کردند و از این پس نیز آقایان دکتر تقی‌پور، دکتر سروری، حجج الإسلام جلالی، ابوالقاسمی، روانبخش و بی‌آ‌زار تهرانی سخنرانی خواهند کرد.

در ادامه متن کامل صحبت های کوچک زاده آمده است:
انصراف مسئولین از اهداف عظیم انقلاب، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین است

ما برای شکم و شهوت انقلاب نکردیم، برای عزت و شرف انقلاب کردیم
این انقلاب برای چه بود؟ این سؤال خیلی مهمی است. برای چه مردم ما از ابتدای نهضت، که حدود پنجاه سال است، این سختی‌ها را تحمل کردند؟ این 70-80 هزار شهید انقلاب ما چه می‌خواستند؟ این 200 هزار شهیدی که در این جبهه‌ها خونشان بر زمین ریخت چه می‌خواستند؟ باید جواب این سؤال را پیدا کنیم وگرنه عده‌ای جواب عوضی را بر ما غالب می‌کنند.
جواب این سؤال را کجا پیدا کنیم؟ بهتر است پاسخ این سؤال را از کسی بپرسیم که این انقلاب را بنیان گذاشت؛ کسی که به خاطر او جوانان ما جان خود را فدا کردند. حضرت امام رضوان‌الله‌علیه می‌فرمایند:
«مطالعه کنیم در این نهضت ببینیم که این نهضت چه بود؛ برای چه بود؛ و چه شد که تا اینجا پیروز شده است؛ و باید چه کرد که تا آخر پیروز بشود. نهضت‌ها در عالم خیلی بوده است؛ انقلابات در عالم خیلی بوده است؛ انقلاب در شوروی هم بود؛ انقلاب در فرانسه هم بود؛ انقلاب ایران با آنجا چه فرقی دارد؟ و انقلاب ایران برای چه هست، و انقلاب شوروی برای چه بود؟ مردم ایران چرا در خیابان‌ها ریختند و فریاد کردند و همه «الله اکبر» گفتند و فریاد کردند؟ قضیه این چه بود؟ آیا مردم ایران هم مثل شورشی‌های شوروی فریاد می‌کردند و علف می‌خواستند؟ فریاد می‌کردند و دنیا می‌خواستند؟ خونشان را جوان‌های ما برای اینکه یک زندگی مرفهی در دنیا داشته باشند خون می‌دادند؟ این می‌شود که یک کسی خودش را بکشد که زندگی‌اش خوب باشد؟ یا خیر؛ این یک نهضت الهی بود. نهضت [ما] مثل نهضت‌های آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند یا آنهایی که نهضت‌هایشان نهضت‌های جهت مادی بوده است، نبوده است. نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهوری اسلامی، به عنوان اسلام، به عنوان احکام اسلام، در خیابان‌ها ریختند و همه گفتند ما این رژیم را نمی‌خواهیم؛ و حکومت عدل اسلامی و جمهوری اسلامی می‌خواهیم... [آیا] این تحول عظیمی که در این ملت پیدا شد یک تحولی بود فقط برای این معنا که مثلاً رژیم نباشد یا دنباله داشت؟ [هدف نهضت آن بود که] رژیم [طاغوتی] نباشد؛ حکومت اسلامی باشد. اساس آن بود؛ اساس آن بود که می‌خواستند قرآن حکومت کند در این کشور. موانع را برداشتند که حکومت، حکومت اسلامی باشد؛ نه اینکه همه مقصد این بود که فقط آزاد باشیم. همه مقصد این بود که مستقل باشیم؟ ایران می‌خواست که مثل مملکت مثلاً سوئد باشد؟ آزاد هستند؛ مستقل هم هستند؛ اما اگر از قرآن در آن خبری نباشد، باز هم چنین می‌خواهند؟ ایرانی‌ها این را می‌خواستند که قرآن باشد یا نباشد؟ اسلام باشد یا نباشد؟ ما آزاد باشیم، ما آن جهت حیوانی‌مان، آن جهت حیوانی‌مان اشباع بشود، کاری به معنویات دیگر ما نداریم! ایران جوان‌های خودش را برای این داد یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی! یک جوان‌هایی مثل جوان‌های صدر اسلام که شهادت را برای خودشان فوز می‌دانستند می‌گفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم. مسئله این بود و مسئله این هست.» (صحیفه نور ج8 )
عده‌ای می‌خواهند به بهانه‌ی شکم شرف مردم را به باد دهند
ولی عده‌ای می‌خواهند به مردم بفهمانند که ای مردم یک مدتی مغزمان تاب برداشته بود و انقلابی کردیم و دیگه نمی‌خواهیم انقلاب کنیم. یک مدتی خوشی زیر دلمان زده بود و جنگ کردیم، دیگر نمی‌خواهیم بجنگیم. مردم می‌خواستند شکمشان سیر بشود پس زنده باد آقای ظریف. پس برویم دستانمان را در دستان آمریکا بگذاریم و دو کلمه حرف بزنیم و چهار میلیارد پول بگیریم و نون و پنیر بخریم و بخوریم. همه‌ی آقایونی که برای جمع کردن رأی مردم، خودشان را به امام می‌چسبانند، همین‌ها امروز هم دارند به امام وصله می‌زنند که امام اصلاً با «مرگ بر آمریکا» موافق نبود. برخی می‌گویند: «درست است که سانتریفیوژها باید بچرخد ولی چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد.». ولی ما می‌گوییم آن ملتی که تکیه بر خداوند کرد یک دیدگاهی دارد. در آن دیدگاه، همه چیز دلار نیست. این دو تا نگاه است.
حضرت امام می‌فرمایند: «ملت شريف ايران توجه داشته باشيد كه كارى كه شما مردان و زنان انجام داده‏ايد آن قدر گرانبها و پر قيمت است كه اگر صدها بار ايران با خاك يكسان شود و دوباره با فكر و تلاش فرزندان عزيز شما ساخته گردد، نه تنها ضررى نكرده‏ايد، كه سودِ زيستن در كنار اولياء‌اللَّه را برده‏ايد.» (صحيفه امام، ج‏20، ص: 326)
سود زیستن در کنار اولیاء‌الله یعنی چه؟ چند دلار می‌ارزد؟ می‌شود آن را با دلار خرید و فروش کرد؟ یک چیزهای دیگری غیر از این دلار وجود دارد. امروز عده‌ای می‌خواهند به ما بگویند: « ای مردم بیخود زور زدید، بیایید مثل بچه‌ی آدم بنشینید سر جاتون، دست بدهید به دست آمریکا تا وضعتان خوب بشود.» وضعمان خوب بشود یعنی چه؟ یعنی شکممان سیر بشود؟ برای این انقلاب کردیم؟ سود زیستن در کنار اولیاء‌الله یعنی چه؟ یعنی چیزهای دیگری غیر از دلار و نان و پنیر و گوجه هم هست.
عده‌‌ای می‌خواهند نگاه ما را مادی کنند. البته این بدین معنا نیست که راضی باشید به سختی‌هایی که بر شما وارد می‌شود. کسی که تن به ظلم بدهد اولین ضد اسلام است. اگر مسئولین به واسطه دنیاطلبی و زیاده‌خواری‌شان مرتکب خیانت شوند و موجب سختی زندگی شما ‌شوند باید امر به معروف و نهی از منکر بکنید. اولین کسی که در مقابل ظلم مسئولین قیام کرد خود حضرت امام بودند.
امام حسین علیه‌السلام هم می‌فهمیدند که فرزندان خود را باید سیراب کنند؛ می‌فهمیدند که زندگی شیرین است ولی نه به هر قیمتی. ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای اینکه بعد از شصت‌سال چند تا چاه توالت پرکنیم؟ اگر این‌طور باشد دیگر انسان اشرف مخلوقات نیست. امروز عده‌ای دارند به مردم القا می‌کنند که ما این همه زحمت کشیدیم که وضعمان خوب بشود. آیا به هر قیمتی؟
کسی که برایش فرق نمی‌کند شکمش به چه قیمت و به‌دست چه کسی پر شود منحرف است
امام رضوان‌الله‌علیه می‌فرمایند:
«گمان نشود كه كسانى كه ايمان ندارند اينها هم خدمت به كشور مى‏كنند و فرقى ما بين آنها و آن كسانى كه ايمان دارند نيست. و الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ و يَأْكُلُونَ كَمَا تأكُلُ الأَنعَامُ و النَّارُ مَثوىً لَهُم؛ كسى كه ايمان ندارد خوراكش نظير حيوانات است. يعنى در آخور الاغ، نبى اكرم كاه بريزد يا ابوجهل كاه بريزد، هيچ فرقى به حال او نمى‏كند. او مى‏خواهد بخورد. حيوان مى‏خواهد، ميل دارد كسى تيمارش كند؛ اين تيماركننده على‌بن‌ابي‌طالب باشد يا ابن‌ملجم، اين فرقى به حالش نمى‏كند. اگر ابن‌ملجم بهتر تيمار كرد، با او بيشتر رفيق است. اين آيه شريفه، كه اين مطلب را مى‏فرمايد، دستور كلى است براى شناخت منحرف از غير منحرف كه ما چطور منحرف‌ها را بشناسيم، و چطور غير منحرف‌ها را. منحرف‌ها آنها هستند كه فرقى به حالشان نمى‏كند كه اين پارك، اين اتومبيل، كه به دستشان آمده از راه صحيح آمده يا از راه دزدى، خيانت شده است و اين به دستش رسيده است يا اينكه نه، روى امانت و روى يك كسب صحيح آمده است؛ هيچ فرقى به حال او نمى‏كند. او اتومبيل را مى‏خواهد؛ او خوبى اتومبيل را مى‏بيند؛ از كجا آمده، اين اصلًا پيش او مطرح نيست؛ چنانچه پيش انعام مطرح نيست كه از كجا آمد و [نزد] آن اشخاص انحرافى نظير همان حيوانات «از كجا آمده» مطرح نيست، «چه هست» مطرح هست.» (صحيفه امام، ج‏7، ص: 469)
آیا ما حیوانیم؟ هرکس که بدهد فرقی نمی‌کند؟ آیا این هدف بوده؟ این همه شهید برای این بوده؟ آیا برای اینکه ما به هر قیمتی سیر بشویم؟ ما باید سیر بشویم ولی هدف سیر شدن نیست. برای چه باید سیر باشیم؟
یک عمر آمریکایی‌ها دارند دنیا را به خاک و خون می‌کشند، اینها جنایتکارند، اینها بودند که جنگ را بر ما تحمیل کردند، هنوز که هنوز است به این آقایونی که دست رفاقت در دست اینها گذاشته‌اند نارو می‌زنند؛ آیا ما برویم برای پول خودمان که به زور نگه داشته‌اند التماس کنیم؟ و آن چیزهایی را که جوانان با زحمت به دست آورده‌اند تعطیل کنیم؟ هیچ‌کس دلسوزتر از امام برای رفاه این ملت نبود. هیچ‌کس از امام ملی‌گراتر نبود. امام فرمودند که یکبار شاه رفته بود آمریکا، این آقای نیکسون اصلاً صورت شاه را نگاه نکرد؛ امام می‌گفت تلخی این صحنه هنوز در ذائقه من هست.
جای دیگر امام می‌گوید:
«اگر راست مى‏گويند براى بيكاران كار پيدا كنند. اين جوان بعد از بيست سال تحصيل، كار مى‏خواهد. فردا كه فارغ التّحصيل مى‏شود سرگردان است. اگر معاشش فراهم نشود نمى‏تواند دين خود را حفظ كند. شما خيال مى‏كنيد آن دزدى كه شب‌ها از ديوار، با آن همه مخاطرات، بالا مى‏رود و يا زنى كه عفت خود را مى‏فروشد، تقصير دارد؟ وضع معيشتْ بد است كه اين همه جنايات و مفاسد، كه شب و روز در روزنامه‏ها مى‏خوانيد، به وجود مى‏آورد.» (صحيفه امام، ج‏1، ص: 271)
امام به فکر معیشت مردم بود، به فکر درد مردم بود، ولی اگر بنا باشد که زیر بار ظلم برود هیهات من‌الذله.
حرف منحرفین امروز این است که «پیروزی یعنی سیری شکم و شکست یعنی گرسنگی»
بعد از عملیات رمضان که خیلی شهید دادیم عده‌ای آمدند پیش امام که داریم خیلی کشته می‌دهیم، امام فرمودند مگر به شما مربوط است؟ شما بروید وظیفه خود را انجام بدهید. امروز عده‌ای می‌خواهند بگویند که پیروزی یعنی سیری شکم و شکست یعنی گرسنگی. اگر این‌طور باشد حضرت ابی‌عبداللهعلیه‌السلام شکست‌خورده‌ترین شکست‌خورده‌هاست. امروز می‌خواهند این فرهنگ را عوض کنند.
قاضی ابهامات توافقنامه ژنو خودِ آمریکاست
من کاری به جرئیات توافقنامه ندارم. آقای ظریف رفته است ژنو و نشسته است و یک قراردادی با اینها نوشته است. آنچه هر دو طرف قبول دارند چهار صفحه است. فرض کنیم اصلاً ما نمی‌فهمیم که این چهار صفحه چه هست. ما می‌گوییم همین چهار صفحه را باراک حسین اوباما می‌خواند و در کنگره‌شان می‌گوید ما درِ هسته‌ای ایران را تخته کردیم و هیچی به ایران ندادیم. فقط یک پول کمی را (که پول‌های خودشان بوده) در هشت قسط بهشون می‌دهیم که سه برابر آن دوباره به صندوق ما بر می‌گردد چون بهشون اجازه می‌دهیم نفت بفروشند. از این طرف، حسن فریدون روحانی می‌گوید ما هسته‌ای‌مان پا بر جاست و هیچ چیزی هم نداده‌ایم. کدام طرف درست می‌گویند؟ ما نمی‌دانیم. من سؤال می‌کنم که فردا که می‌خواهیم برویم این قرارداد را با هم اجرایی کنیم، با هم دعوایمان می‌شود. خوب در این صورت آقای اوباما کجا می‌رود و شکایت می‌کند؟ می‌رویم شورای امنیت سازمان ملل. حالا قاضی‌ای که آنجا نشسته است، حرف چه کسی را قبول می‌کند؟ معلوم است حرف چه کسی را قبول می کند. ما قراردادی داریم به نام NPT که همه‌ی کشورهایی که این قرارداد را امضا کنند حق دارند اورانیوم غنی کنند برای تولید برق و در کشاورزی و پزشکی و ... . چرا به ما می‌گویند شما حق ندارید؟ چون باراک اوباما می‌گوید این‌ها حق ندارند. پس معلوم می شود توافقنامه ژنو هم مثل NPT می‌شود. بی‌حکمت نیست که حضرت آقا می‌فرمایند من خوشبین نیستم.
اگر تیم مذاکره‌کننده در مذاکرات به اسلام صدمه بزنند خودمان قلم پایشان را خرد می‌کنیم
خوب حالا مردم رأی دادند و ایشان را رئیس جمهور کرده‌اند، ایشان هم میل دارد برود مذاکره کند. خوب برود مذاکره کند ولی اگر به اسلام صدمه بزند قلم پایشان را خرد می‌کنیم و نمی‌گذاریم کار به حضرت آقا برسد. چرا آقا می‌فرمایند: « این‌هایی که دم از مذاکره با آمریکا می‌زنند یا با الفبای سیاست بیگانه‌اند یا از الفبای غیرت بی‌خبرند؟» ما آمریکا را 35 سال آزموده‌ایم. خود شماها، دولت یازدهم و تیم مذاکره‌کننده، هشت سال قبل آمریکا را آزمودید، فرش قرمز زیر پای اینها پهن کردید، تعلیقِ داوطلبانه کردید و درِ همه چیز را بستید و دوباره دارید برمی‌گردید به هشت سال قبل؟ چرا این‌قدر به دشمن خوشبین هستید؟ دشمنی که دشمنی‌اش ثابت شده است، دشمنی که بارها گفته است ریشه ملت ایران را باید خشکاند.
این انقلاب برای چه بود؟ امام می‌فرماید:
«مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست. انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت ارواحنا فداه است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏اى مسئولين را از وظيفه‏اى كه بر عهده دارند منصرف كند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد.»
یعنی آیا مسئولین باید دائماً به دنبال ایجاد زمینه برای حکومت حضرت باشند و نان و آب مردم را رها کنند؟ نه، اینها با هم تنافری ندارد. ایجاد زمینه حکومت یعنی ایجاد عدالت در میان مردم نه با خفت دو ریال جنس به مردم دادن. این چه بساطی بود که راه انداختید؟ همه می‌دانند که می‌شد پولش را به مردم بدهید.
دولت یازدهم پنهان‌کاری و ناهماهنگی می‌کند
مجلس اصلاً خبر ندارد که اینها چه جوری تصمیم گرفتند که به این عده بدهند و به فلان عده ندهند. از کجا این کار را درآوردید؟ اصلاً کی به شما گفت کالا بدهید؟ اصلاً با اجازه کی برنج هندی می‌دهید؟ من از رئیس کمسیون اقتصادی مجلس آقای مصباحی‌مقدم پرسیدم گفت من نمی‌دانم. همان‌طور که ما نمی‌دانیم اینها در ژنو چه ‌گفتند و چه شنیدند. خودِ وزیر خارجه به صراحت می‌گوید محرمانه است اگر مرا استیضاح هم کنید نمی‌گویم.
شما چه کار می‌کنید؟ ما از کجا بدانیم شما همه چیز را نمی‌فروشید؟
حضرت امام می‌فرمایند: «بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايد، ولى اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند.
... چه كسى است كه نداند مردم عزيز ما در سختى هستند و گرانى و كمبود بر طبقه مستضعف فشار مى‏آورد، ولى هيچ كس هم نيست كه نداند پشت كردن به فرهنگ دوَل دنياى امروز و پايه‏ريزى فرهنگى جديد بر مبناى اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامى با امريكا و شوروى، فشار و سختى و شهادت و گرسنگى را به دنبال دارد و مردم ما اين راه را خود انتخاب كرده‏اند و بهاى آن را هم خواهند پرداخت و بر اين امر هم افتخار مى‏كنند. اين روشن است كه شكستن فرهنگ شرق و غرب، بى‏شهادت ميسر نيست.» (صحيفه امام، ج‏21، ص: 328)
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته