می‌گویند ایران‌هراسی را متوقف کردیم. اولاً که چنین چیزی نشده. ثانیاً با فرض این که اصلاً این اتفاق هم افتاده باشد، مگر یزید از روز اول امام حسین هراسی را راه نینداخت؟/ می‌گویند ایران فقط در صنعت آب‌گوشت بزباش و قرمه سبزی در جهان برتری دارد. دقیقاً همان حرفی که قبل از انقلاب زده می‌شد.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ در آستانه فرا رسیدن ۳ آذر، و پایان فرصت یک ساله مشخص شده برای توافق هسته‌ای، و با توجه به برخی اخبار نگران کننده مبنی بر خطر واگذاری تمام برگ برنده های ملت ایران در مقابل وعده های پوچ و غیرواقعی طرف غربی برای رفع تحریم‌ها، روز گذشته همایش «منهای عزت، به علاوه تحریم» در سالن حوزه هنری تهران برگزار گردید.

در بخشی از این همایش پیام تصویری آیت الله علم الهدی پخش گردید که متن پیام ایشان برای این همایش به شرح ذیل می باشد.

در انتهای اسارت اهل بیت در شام جریانی اتفاق افتاد که هم تبیین کننده‌ی حوزه‌ی شقاوت دشمن در اجرای مظالم است و هم تبیین کننده‌ی مقاومت و ایستادگی اهل بیت امام حسین علیه السلام در مقام ناکام گذاشتن دشمن از حیث رسیدن به مقصود است. بعد از ورود اهل بیت به شام، طی مراسمی یزید می‌خواست از فرمان‌دهان حاضر در کوفه و کربلا تقدیر کند. یکی از این فرمان‌دهان که یزید خیلی روی او حساب می‌کرد و او را نیرومند می‌شمرد، وقتی گزارش می‌داد، یزید متوجه شد که او دچار ضعف روحیه بوده و از آن چه انجام داده پشیمان است. اصلاً احساس غرور یا قدرت از برنامه‌هایی که در کربلا اجرا شده بود نداشت.

یزید از او پرسید ما که پیروز شدیم، چرا روحیه‌ی تو این قدر خراب است؟ گفت آیا در امانم که جواب بدهم؟ یزید پاسخ مثبت داد. گفت این اسرایی که گرفتیم، روحیه‌ی من را خرد کردند. چرا که روزی که این‌ها را اسیر کردیم، عمر سعد گفت این‌ها اسرای عادی نیستند که شما آن‌ها را تقسیم کنید و بروید آن‌ها را به عنوان برده بفروشید. این‌ها خانواده‌ی رسول الله هستند. باید کاری کنیم که این‌ها این قدر تحقیر شوند که نسبشان را فراموش کنند. دوم این که با چرخاندن این‌ها در شهرها، صلابت پیام‌بر باید بشکند و آن چیزی که با ابهت بشود، خاندان بنی امیه باشند. بنا بر این وقتی گرسنه و تشنه شدند، تا التماس نکردند به آن‌ها آب و غذا ندهید و بعد که التماس کردند، با حس صدقه و تحقیر به آن‌ها آب و غذا بدهید.

بنا شد ما هم همین کار را بکنیم. اما دقیقاً کاری کردند که نقشه‌های ما را خراب کردند. حتی اگر تا مرز مرگ می‌رفتند، حتی نمی‌گفتند که آب یا غذا می‌خواهیم، چه برسد که التماس کنند. گفتیم لا اقل آن‌ها را کتک بزنیم تا این گونه التماس کنند. اما آن‌ها این کار را هم نمی‌کردند و حد اکثر عکس العملشان این بود که بزرگ‌ترها خود را روی کوچک‌ترها می‌انداختند که آن‌ها را از مرگ برهانند.

جمله‌ای که امام حسین اول نهضتشان فرمودند که من دست ذلت به دشمن نمی‌دهم، نشان داده شد که تا این جا که چنین رفتاری با خانواده‌ی ایشان بشود، صادق است.
هر نوع دست دادنی با دشمن ذلت است. این ایستادگی مؤلفه‌ی عزت است در نهضت، نه مؤلفه‌ی ذلت. هر نوع اظهار عجزی در مقابل دشمن، مؤلفه‌ی ذلت است. راه‌برد سیاسی ما کربلا و عاشورا ست. نمی‌توانیم در عرصه‌ی اجرا و مدیریت، این راه‌برد را ندیده بگیریم.

مسئله‌ی آمریکا با ما این نیست که با آن‌ها جنگ کنیم بعد صلح کنیم و بگوییم بنای تنش نداریم و آن‌ها هم راضی بشوند. آن‌ها می‌خواهند ما را از این حرکتی که کرده‌ایم در مقابل آن‌ها پشیمان کنند و این پشیمانی جلوه‌ی جهانی پیدا کند.

نهضت امام خمینی با استکبارستیزی شروع شد که امام با کاپیتولاسیون مقابله کرد. الان هم سی و پنج سال است که قدرت ما بیش‌تر شده و این نشانه‌ی شکست آمریکا است. آمریکا می‌خواهد این روند را متوقف کند.

می‌بینید طی این یک سال، این قدر که از سوی آمریکا تحقیر شده‌ایم و این قدر که به ذلت افتاده‌ایم، هرگز در طول انقلاب نشده بودیم.
آیا زجری که مردم ما دیدند طی این مدت تحریم‌ها که -طی این یک سال هم تداوم یافت- بیش‌تر از زجری بود که خاندان امام حسین دیدند؟آن چیزی که از روز اول وحشت داشتیم که در عرصه‌ی قدرت از آمریکا شکست بخوریم، (بگذریم از این که در مسئله‌ی هسته‌ای چه قدر عقب‌نشینی کردیم و …)…

ما هیچ چیز به دست نیاوردیم. می‌گویند ایران‌هراسی را متوقف کردیم. اولاً که چنین چیزی نشده. ثانیاً با فرض این که اصلاً این اتفاق هم افتاده باشد، مگر یزید از روز اول امام حسین هراسی را راه نینداخت؟ آیا ایشان کوشش کرد این حسین هراسی را درمان کند؟!
آمریکا از یک طرف عربده‌کشی می‌کند و از طرف دیگر نامه‌ی ذلت‌بار به حضرت آقا می‌نویسد. معنای دست دادن مقامات ما به دست آن‌ها… ما زحمات این‌ها که رفتند و با اجازه‌ی رهبری مذاکره کردند، نادیده نمی‌گیریم. مردم به رئیس جمهور رأی دادند و بالاخره یکی از صحبت‌های او این بود و مردم این حرف را پسندیدند. مقام معظم رهبری خواستند که مردم این تجربه را هم داشته باشند، به آن‌ها اجازه دادند. اما الان که یک سال این تجربه را انجام دادیم،…
این پیش‌بینی مقام معظم رهبری که در نوروز ۹۲ در مشهد گفتند که آمریکا قابل اعتماد نیست، الان تحقق یافته که تحریم‌ها پابرجا ماند و عزت ما هم لکه‌دار شد. الان که یک سال تجربه انجام شد، دیگر این راه را ادامه ندهیم و راه‌برد حرکتمان را از امام حسین علیه السلام اخذ کنیم.

همچنین در این همایش نخبگانی میزگردی با حضور آقایان حجت الاسلام رهدار، دکتر ابوالفضل زهره‌وند، حجت الاسلام موسوی نژاد، دکتر کریمی قدوسی برگزار شد که متن سوالات مطرح شده و پاسخ کارشناسان حاضر در این برنامه به این شرح می باشد.


سؤال:
به نظر می‌رسد در مسائل غیر هسته‌ای هم دارند روی‌کرد ما نمی‌توانیم را ترویج می‌کنند تا به این واسطه محتاج مذاکره و رفع تحریم‌ها بشویم.

موسوی نژاد:
این جلسات پشتوانه‌ی محکمی برای اقتدار نظام جمهوری اسلامی است. عمده‌ترین روی‌کرد این است که خواص جمهوری اسلامی را با ایجاد تعلقات ساقط کنند.

نباید فقط انتهای کار عمر و شمر را بررسی کرد. باید سیر شخصیتی او دیده شود. او یک آدم بد زشت سیرت نبود. او از خواص اهل حق بود. هر کسی را که نمی‌شود فرمان‌ده لشکر گذاشت. اما در زمان امیر المؤمنین شمر یکی از فرمان‌دهان لشکر بود. خدا نکند که خواص جامعه سقوط کنند. در زمان امام حسین علیه السلام هر روز ۲۰ هزار نفر می‌رفتند در فرات غسل می‌کردند برای مبارزه با امام حسین.

قبول ندارم که این برای ما برد است که همه‌ی تحریم‌ها را بردارند و ما همه‌ی برنامه‌ی هسته‌ای خودمان را ادامه بدهیم. آن‌ها باید بابت این چند سال که برنامه‌ی ما را متوقف کرده‌اند، به ما خسارت بدهند. اگر اراک را متوقف نکرده بودیم، همین الان راکتور آب سنگین اراک باید سالی ۹ کیلو پلوتونیوم تولید می‌کرد. حالا آمده‌اند می‌گویند اراک را تخریب کنید، ۱۰ سال طول می‌کشد تا بازطراحی شود و بعد از بیست سال به این جا برسید که تازه سالی ۱ کیلو تولید کند. بعد ما بگوییم برد کرده‌ایم. دزده‌ای همه‌ی وسایل شما را بدزدد و بعد از کلی درد سر بیاید مقداری را برگرداند، شادی می‌کنید که برد کرده‌اید؟!

حضرت آقا نرمش قهرمانانه را در زمان روحانی یاد گرفته و قبلاً بلد نبود؟ چرا خواص کاری کردند که نرمش قهرمانانه مطرح شد. مثالش این است که امام علی گفتند مالک برگرد. و گر نه اگر به امام علی بود که کار معاویه را تمام کرده بودند. این این عمار حضرت آقا یعنی چه؟

شما مردم باید از راه‌هایی مثل همین همایش‌ها مطالبه کنید. دیروز کارگرها جلوی مجلس تجمع کرده بودند؟ چه طور است که می‌شود برای خواست‌های صنفی مطالبه کرد، اما برای آرمان‌ها نمی‌شود؟

ما به زنگنه می‌گوییم این سازمان اوپک برای چیست؟ الان که نفت ارزان شده، اوپک باید بنشیند و منافع خود را با راه‌کاری برای افزایش قیمت نفت تأمین کند. چرا جمهوری اسلامی نباید درخواست کند برای جلسه‌ی اضطراری اوپک؟

در مقطعی به هم‌راه کریمی قدوسی و جمعی دیگر از نمایندگان، از وزارت دادگستری مطالبه کردیم که چرا خاتمی بر خلاف مصوبه‌ی شورای عالی امنیت ملی ممنوع‌التصویر نیست؟ کلی سر و صدا از ناحیه‌ی مطبوعات بلند شد که چرا به خاتمی…؟ چرا جامعه این قدر تغییر حالت داده که زمانی معترض خاتمی بودند، اما الان…

هم خواص مقصر هستند و هم مردم. مردم باید مطالبه کنند تا خواص عمل کنند. شک نکنید که در داخل جمهوری اسلامی بدخواه داریم. زمانی شکستمان محتمل خواهد بود که از درون بخواهند به ما ضربه بزنند. و گر نه با آمریکا و … که کاری ندارد ایستادن و جنگیدن.

*****
دکتر ظهره‌وند:
به عنوان کسی که سی سال است در عرصه‌های مختلف سیاست خارجی خدمت کرده‌ام، می‌گویم این نگرانی‌ها…

مطالبی که به نقل از آقای سریع القلم ذکر شد، چیز جدیدی نیست. در سال ۷۲ آقای سریع القلم می‌گفت دوره‌ی حاکمیت‌های بزرگ دیگر گذشته، باید وظایف را محول کنیم به سمن‌ها. از حالت Bad boy تبدیل شویم به Good boy.

بعضی مفاهیم بد بیان می‌شود. جهانی شدن و جهانی‌سازی با هم متفاوت است. باید مفهوم جامعه‌ی جهانی را تبیین کنیم. جامعه‌ی جهانی آن چنان که مقام معظم رهبری فرمودند، یعنی چند قدرت بزرگ که حتی علیه مردم خودشان اقدام می‌کنند. چند دقیقه برق نیویورک می‌رود و مغازه‌ای از سرقت در امان نمی‌ماند.

دو کشوری که زمانی الهام‌بخش بودند یعنی چین و روسیه، نقش خود را از دست داده‌اند. می‌ماند یک کشور الهام‌بخش که آن هم ایران است.

پیش‌رفت‌هایی که ما داشته‌ایم باید سیستماتیک شود. یک پارادایم داریم به عنوان لیبرالیسم که رهبرش آمریکا ست. در این پارادایم نباید با کسی به خاطر داشتن حجاب برخورد شود و لذا ست که در مقابلش اعتراض می‌کنیم. پارادایم ما به عنوان مردم‌سالاری دینی، این طور نیست که همان دموکراسی باشد که ظاهر اسلامی یافته. در پارادایم ما نمی‌شود بانک‌داری مشابه غرب و بدتر از آن وجود داشته باشد، نمی‌شود ساختار اداری مانند غرب باشد، … باید این پارادایم اثبات کارآمدی کند.

طرف مقابل ما قدرت‌محور است. اگر قرار است در مذاکرات به جایی برسیم، باید ابزار قدرت خود را حفظ کنیم. دارد اتفاقاتی می‌افتد. ژئوپولیتیک منطقه را دارند موزاییکی می‌کنند. اگر با هوشمندی با آن برخورد نکنیم، ابزار قدرت خودمان را از دست می‌دهیم.

*****

سؤال:
با نفس توافق که مشکلی نداریم. کدام توافق می‌تواند عزت ما را خدشه‌دار کند و در عین حال تحریم‌ها را هم نتواند رفع کند؟

کریمی قدوسی:
تشکر از جوانانی که طی این یک سال با برگزاری همایش‌ها و … در جهت آگاهی‌بخشی حرکت کردند.

دست‌آوردهای انقلاب اسلامی متعلق به ملت است. مردم هستند که مالک انقلاب هستند. دولت و مجلس و … همه، خادم ملت هستند. حق نداریم که از منافع ملت کوتاه بیاییم و هر که این کار را کرد، خائن به ملت است.
توافق بد، توافقی است که یک شکست‌خورده آن را می‌پذیرد. در تاریخ دیده‌ایم که ملتی که شکست می‌خورد، طلب مذاکره می‌کرد و نسبت به آن مشتاق بود. شروط پیروزی را از دست می‌داد و شروط مذاکره را از طرف پیروز می‌پذیرفت.

این طرف باید از مرکب پیاده می‌شد، خلع سلاح می‌شد، بدون هم‌راه و تنها وارد مذاکره می‌شد. در حالی که سرش در مقابل طرف مقابل خم بود، شروط را جلویش می‌گذاشتند. امضا می‌کرد و عقب‌عقب به نزد مردمش بر می‌گشت و آن‌ها را خلع سلاح می‌کرد. یکی از این مصادیق، پیروزی پیام‌بر در مقابل لشکر ابوسفیان بود. ابن عباس ابوسفیان را خلع سلاح و وارد خیمه‌ی پیام‌بر کرد. او شروط را پذیرفت و آرام آرام از خیمه بیرون آمد. شکوه خیمه‌گاه پیام‌بر را دید و مکه را خلع سلاح کرد و به پیام‌بر واگذار کرد.

حال امروز ما، حال آن روز پیام‌بر است، اگر رئیس جمهور نقشی شبیه ابن عباس بازی کند، که در این صورت نقشی ماندگار برای خود در تاریخ رقم خواهد زد، و گرنه سرشکسته خواهد شد.

اوباما می‌گوید ما طرحی را به ایران داده‌ایم و ایران باید آن را بپذیرد، توافق بد را نمی‌پذیریم. یعنی می‌خواهند القا کنند که این ما هستیم که شکست خورده‌ایم و یک دین که مدعی آرمان جهانی است، دست از ادعایش برداشت.

توافقی که مبانی عزت ملت ایران را نادیده بگیرد، زیر پا گذاشته خواهد شد. روح توافق باید حافظ استقلال کشور باشد، باید باعث حفظ وحدت ملت و پاس‌داشت حق آزادی مردم در دست‌یابی به آن چه نیاز دارد باشد. حافظ خون شهدا باشد. روحیه‌ی استکبارستیزی را اعتلا بخشد. باید حافظ این جمله‌ی امام باشد که فرمود آمریکا شیطان بزرگ است و آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، نه این که آمریکا کدخدا است. حافظ این جمله‌ی امام باشد که «اگر در مبارزه گرسنه بمانیم، فرزند رمضانیم». اگر بگویند همه‌ی گزینه‌ها روی میز است، امام می‌گویند فرزند عاشورا هستیم.
توافق به لحاظ سیاست داخلی باید دربرگیرنده‌ی این مبانی باشد:

روحیه‌ی حزب‌الله را به چالش نکشد، بل‌که آن را ارتقا بخشد.

در بین جناح‌های سیاسی باید بتواند وحدت و اخوت را عمیق کند، چرا که این مسئله مورد وفاق است.

یک جناح از توافق نخواهد بهره‌برداری سیاسی کند، نه این که بگوید توافق کنید که طرف مقابل رأی نیاورد و یا بگوید اگر توافق امضا شود، حتی در خبرگان هم می‌شود کار کرد.

انقلاب مال ملت ایران نیست. مال اسلام است. توافقی که تردید در بین ملت‌های دیگر ایجاد کند و ما را مذبذب نشان بدهد، بد است.

توافقی که رژیم صهیونیستی در عمل و قول از آن ابراز شادمانی کند،‌ …
سه مطلب را در مسقط به ما گفته‌اند:
تحقیق و توسعه منحصر به نسل یک سانتریفیوژها
انتقال اورانیوم غنی شده به کشوری سوم
توافقی که از نظر فنی و هسته‌ای از روز بعد از اجرای آن نتوانند برای حفظ و ارتقای صنعت هسته‌ای این کارها را بکنند:

چه اتفاقی قرار است بیفتند:

یک قول این است که آمریکایی‌ها در مسقط از موضعی شدید برخورد کرده‌اند و حصول توافق ناممکن شده است.

یک قول دیگر می‌گوید همه چیز آماده شده و در آذر توافق صورت خواهد گرفت. آمریکایی‌ها زیاده‌خواهی کرده‌اند، تیم ما هم بدش نمی‌آید که از خطوط قرمز عبور کند. در همین راستا یک خبر هم هست که در روز ۴ آذر برای برگزاری جشن بزرگ خود را آماده کرده‌اند و حتی چیزهایی را هم چاپ کرده‌اند و در این فضا روحانی هم صحبتی بکند و حل این مسئله کلید حل مشکلات با آمریکا معرفی شود.

مقام معظم ره‌بری در صورتی که مذاکره به نتیجه برسد، اگر چیزی نفرمودند یا به صورت کلی مشابه آن چه برای ژنو گفتند، بگویند، مفهومش برای ما این است که هنوز باید صبر کرد و هنوز این میوه نرسیده که قابل چیدن باشد. در چنین شرایطی باید این منطق را ادامه دهیم. اما اگر عکس العمل ایشان این بود که پیام پیروزی بدهند، می‌فهمیم که این توافق خطوط قرمز را حفظ کرده و این پیروزی مدیون پای‌فشاری مردم و زحمات تیم هسته‌ای است.

*****

سؤال:
بسیاری از منتقدین نسبت به روی‌کرد دولت، نگران بودند علاوه بر از دست رفتن مسائل هسته‌ای طی مذاکرات، کلیت انقلاب اسلامی و اصل مبارزه با استکبار به مخاطره افتد.

پاسخ رهدار:

تلقی من این است که اگر بخواهیم یک توصیف حد اقلی از اندیشه‌ی امام داشته باشیم، برنامه‌ای هم که برای تداومش پی خواهیم گرفت، آن هم حد اقلی بود.

از ابتدای انقلاب، دو نگاه نسبت به انقلاب اسلامی وجود داشت. نگاه اول،‌ تلقی‌ای بود که غربی‌ها ترویج می‌کردند و … در کتابش آورد بود، این بود که این انقلاب خاستگاه شکمی دارد و چون مردم گرسنه بودند، انقلاب رخ داد. چرا که اغلب انقلاب‌های مدرن از این دسته‌اند. آن‌ها در مستندهایی که تهیه کردند، اعتصابات و شعارهای مربوط به آن‌ها را ترویج کردند.

اما امام گفتند ما برای نان و خربزه انقلاب نکردیم، ما برای اسلام انقلاب کردیم. بنا بر این سنجه‌ی این انقلاب، معیارهای معیشتی نیست، هر چند که دغدغه‌ی تأمین معیشت را هم باید داشته باشیم.

مشخصاً در بحث سیاست خارجی، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام کتابی را با عنوان سیاست خارجی از منظر امام منتشر کرده و بدون هیچ توصیفی به بیانات ایشان پرداخته. توصیه می‌کنم این کتاب را مطالعه کنید. مفهوم استقلال، عزت،‌ موازنه، عدم مداخله، صلح با ملت‌ها و ستیز با دولت‌های مستکبر و … در دیدگاه امام را می‌خواهم مبنای تحلیل قرار بدهم.
دنیای غرب با استفاده از مفاهیم جعلی و تأسیسی در علوم انسانی به قدرت خود بسط داده. امام با روی‌کردی اثباتی به جعل و تأسیس یک سری مفاهیم دست زده که ضمن آن که وضعیت ما را توصیف می‌کند، غیریت ما با دیگران را هم نشان می‌دهد.
مثلاً شیطان بزرگ، این تعبیر که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، این که هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید و … صرفاً از جنس وعظ معمولی یا حماسی نیست. این تعابیر به خوبی شنیده شد و درباره‌ی آن‌ها مقاله‌ها و کتاب‌ها نوشته شد.
دولت‌مردان را فرزندان انقلاب می‌دانم، اما آن‌ها ظاهراً داعیه‌ای برای پیش‌برد انقلاب با دغدغه‌های انقلاب ندارند. آن‌ها دغدغه‌ی وفق انقلاب با معیارهای جهانی دارند. بنا بر این می‌گویند
این روی‌کرد علمای ما در نهضت مشروطه است. آن‌ها آمدند تفسیری ارائه دادند از واژه‌ی مشروطه که خود جعل نکرده بودند برای تصرف در آن و وفق دادنش با آن چه از دین می‌فهمیدند. اما در جریان انقلاب، امام این گونه عمل نکردند، بل‌که واژه‌هایی را جعل کرد مثل ولایت فقیه، بر مبنای آن نظام‌سازی کرد و … غربی‌ها آمدند و آن واژه را از دیدگاه خود شرح کردند…
روش ما در مشروطه علی‌رغم حضور مردم و علما به شکست منجر شد. الان هم مسئولین ما همین بازی را دارند می‌خورند (اگر آن‌ها را صرفاً ناآگاه بدانیم). تصور می‌کنند که می‌توانند دغدغه‌های انقلاب را با تفسیر حد اقلی از مفاهیمی که قوام‌دهنده‌ی غرب است، پیش ببرند.
خود غرب هم در تجربه‌ی جنگ سرد همین پروژه‌ی گذار مفهومی را بارها به کار گرفتند. رنه گنون در کتاب سیطره‌ی کمیت و الوین تافلر در مقدمه‌ی کتاب موج سوم به این نکته اشاره کردند که رابطه‌ای هست بین استاندارد سازی و سرمایه‌داری و استعمار. آن‌ها می‌گفتند که اگر استانداردهای غربی را ملاک قرار دهیم، هم قابل کنترل می‌شویم و هم قابل محاسبه.
باید دو ساحت را جدا کنیم… یک ساحت تبیین … است که نباید در آن دغدغه‌ی دیالوگ داشته باشیم. در ساحت دوم، باید آن چه را که … به صورتی معقول با غرب به دیالوگ بگذاریم. برای تعامل با دنیا لازم نیست، همه‌ی مفاهیم غرب را بپذیریم. تجربه‌ی تاریخی انقلاب نیز نشان می‌دهد.

در ادامه حجت الاسلام حمید روحانی از اساتید تاریخ انقلاب اسلامی طی سخنانی بیان داشتند: کتابی آورده‌ام از سریع القلم با عنوان ایران و جهانی شدن. در این کتاب مسائل و نظریاتی مطرح شده که پشت هر انسان غیرتمندی را می‌لرزاند. رئیس جمهور محترم بر این کتاب مقدمه نوشته‌اند و در مرکز تحقیقات استراتژیک به چاپ رسیده. نکاتی در آن هست که مسئله‌ی رابطه با آمریکا در برابر آن‌ها ناچیز است. نمی‌خواهم بگویم که هدف این کتاب از بین بردن انقلاب اسلامی و بازگرداندن ملت به خواری و ذلت و مسلط کردن مجدد آمریکا بر جان و مال و ناموس ما است. همه‌ی کسانی که در تاریخ معاصر ما غرب‌باور بودند، را نمی‌خواهم خائن معرفی کنم. هر چند که بنیان‌گذاران این جریان خائن و فراماسون بودند، اما بسیاری دچار اشتباه شدند و قصد خیانت نداشتند.

 

حرف کتاب این است که بدون ارتباط با جهان، رسیدن به آرمان‌ها ممکن نیست.
در صفحه‌ی ۱۲۶ این کتاب آمده است که اگر ایران بخواهد جهانی شود، نباید پای‌بندی به اسلام داشته باشیم و در همه‌ی ابعاد آن را پیاده کنیم. پای‌بندی اسلام با نظم جهانی مشکل دارد. در این کتاب به این نتیجه می‌رسد که به‌ترین نوع نظام، نظام لیبرالیستی است.
می‌گوید قانون اساسی با نظم موجود جهانی، نه این که فقط اختلاف دارد، بل‌که دارای تناقض است. بدون ارتباط‌گیری با قدرت‌های جهانی، پیش‌رفت غیر ممکن است. این صحبت‌ها به معنی بازگشت به دوران ستم‌شاهی است. چرا که حرف آن‌ها هم همین بود. بنا بر این اولین مسئله، کنار گذاشتن اسلام است.
نکته‌ی دوم این است که تأکید می‌کند که درست است که اسلام با لیبرالیسم مشکل دارد، اما ما بالاخره باید لیبرالیسم را انتخاب کنیم.

همچنین در این همایش سه تن از اندیشمندان آمریکایی نیز با پیام ویدئویی حضور داشتند.

پروفسور آنتونی هال (استاد دانشگاه در رشته مطالعات آمریکا از کشور کانادا): آمریکا با استقلال ایران مشکل دارد. آنها هیچگاه توافقی به نفع ایران باشد نمی‌پذیرند.

دکتر رندی شورت (کشیش و مبلغ مسیحی و استاد مطالعات آمریکایی-آفریقایی از کشور آمریکا: من نسبت به مذاکرات خیلی نگرانم. آمریکا سابقه خیلی بدی درباره تعهدات خود دارد.

آرتور سی. الیویر (مستندساز و فیلم ساز منتقد)