واقعاً مردم ، رئیس جمهور را دوست دارند و این به هیچوجه غلو و اغراق نیست. آن کسانی که این ادعا را مطرح میکنند یا اصلاً در بین مردم نیستند یا اطلاعات ندارند و یا با یک گروه خاصی سروکار دارند و فکر میکنند که همه مردم همان گروه خاص هستند که این اشتباه است. اگر میان مردم و جامعه بروند، میبینند که اینطور نیست.
گفتوگو با معاون اجرایی رئیس جمهور آن هم در کوران سفرهای استانی هیات دولت و در حالی که تمامی اعضای هیات همراه رئیس جمهور به دلیل فشار و سنگینی کار در خستگی مشهودی به سر میبرند، خالی از لطف نبود. حمید بقایی معتقد است «خداوند باید دلها را برای آدم نرم کند» به همین دلیل تبلیغات زیاد نمیتواند افکار عمومی را مدیریت کند. گفتوگوی ما با حمید بقایی را بخوانید.
* * *
آقای بقایی! با تشکر از فرصتی که برای این گفتوگو در اختیار ایران قرار دادید. اجازه بدهید صحبت خودمان را با موضوعی شروع کنیم که شاید بیش از سایر فعالیتهای دولت نهم و دهم در بین مردم نمود داشته و البته در حوزه کاری شما به عنوان معاون اجرایی رئیسجمهور قرار دارد و آن هم «سفرهای استانی رئیسجمهور و هیات دولت» است. اخیراً دور جدیدی از سفرهای استانی دولت آغاز شده و هیات محترم دولت پس از سمنان، به استان خوزستان هم سفر کردند. در این خصوص نظر خود را بفرمایید.
سفرهای استانی متوقف نشده بود و به شکل دیگری با حضور رئیسجمهور در استانها اتفاق میافتاد. البته تابستان سال پیش و پس از سفر به استان خراسان رضوی، مصادف با ماه مبارک رمضان شد و بعد از آن هم اجلاس سران جنبش عدم تعهد را در تهران داشتیم که این عوامل موجب مشغله زیادی برای رئیسجمهور و هیات دولت شد. ولی آقای رئیس جمهور به طور متوسط هفتهای به یک استان میرفتند و گاهی هم شده که حتی در یک هفته به دو الی سه استان سفر میکردند که در آن سفرها اجتماعات مردمی را هم داشتیم. به هر حال چون که تعداد پروژهها جهت افتتاح بسیار زیاد است این را میطلبد که افتتاح پروژهها هم در قالب سفرهای ویژه و هم در قالب سفرهای استانی انجام شود.
قبل از شروع دور جدید سفرها، انتقادها و اظهارنظرهایی هم مطرح بود و هر کس از ظن خود یار این تحلیل میشد که دلیل توقف چند ماهه سفرهای استانی چه بوده. حتی در اخبار آمد که آقای دهقان نیز دلیل این مسأله را کاهش استقبال مردم از سفرهای استانی ذکر کرده بود!
ببخشید. کدام «آقای دهقان»؟
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی و نماینده طرقبه و چناران.
من ایشان را نمیشناسم. در سفر استانی به خراسان رضوی ایشان را ندیدیم. تا الان هم مصاحبههای ایشان را ندیدهام، اما «آقای دهقان» هم مانند بقیه آزاد هستند هر جور که تمایل دارند صحبت کنند.
اما این خبر در صفحه اول یکی از روزنامههای صبح به نام «تهران امروز» درج شده بود.
خب، روزنامه «تهران امروز» که معلوم است متعلق به چه جریانی است. من گاهی اوقات که به کیوسکهای مطبوعاتی مراجعه میکنم میبینم که روزنامههای دیگر بیشتر مورد توجه هستند. این روزنامه، برای افراد و طیف خاصی چاپ میشود و به نظرم خیلی بازخورد اجتماعی هم ندارد تا به حال من ندیدم مردم سوالی پرسیده باشند و قبلاً در این قبیل روزنامهها منعکس شده باشد.
باز هم تاکید میکنم این قبیل روزنامهها خیلی بازخورد اجتماعی ندارند و صرفاً در میان قشر خاصی خواننده دارند. راستی مگر تیراژ این روزنامه واقعاً چندتاست؟
مبنــای ایـــن نتیجهگیری شما چیست؟
ببینید، جامعه ما را میبیند و میشناسد. مردم ما ناآگاه و ناآشنا نیستند و فقط از طریق یک رسانه خاص کسب خبر نمیکنند. بعضیها 10 هزار تومان دادهاند و یک وبلاگ درست کردهاند و اسم آن را هم سایت گذاشتهاند، بگذریم که چقدر هم از جاهای مختلف و بهانههای مختلف بودجه میگیرند، اما باید از آنها پرسید که شما با این وبلاگ یا به اصطلاح سایت، کجا نماینده افکار عمومی هستید؟ چند نفر خواننده دارید؟ اصلاً چه کسی به سراغ شما میآید؟ گیریم که به سراغ شما هم بیاید، حتماً حرف شما را باید قبول بکند؟ ولی طرف مدعی است که هم مرا میبینند و هم مرا قبول دارند و هم به حرف من عمل میکنند. یعنی اینقدر اعتماد به نفس دارد!
اما بعضیها اینطور استدلال میکردند که دولت به دلیل عدم استقبال مردمی این سفرها را متوقف کرده است!به نظر من کسانی که فکر میکنند استقبال مردمی وجود ندارد و اینگونه برداشت میکنند، شاید خودشان در بین مردم زندگی نمیکنند. بنده کسی هستم که در بین مردم زندگی میکنم و در بین مردم رفتوآمد دارم.
واقعاً مردم رئیس جمهور را دوست دارند و این به هیچوجه غلو و اغراق نیست. آن کسانی که این ادعا را مطرح میکنند یا اصلاً در بین مردم نیستند یا اطلاعات ندارند و یا با یک گروه خاصی سروکار دارند و فکر میکنند که همه مردم همان گروه خاص هستند که این اشتباه است. اگر میان مردم و جامعه بروند، میبینند که اینطور نیست. اتفاقاً مردم نظام را دوست دارند، رئیس جمهور را دوست دارند و ایشان را یک فرد پاک و سالم میدانند و این نکته خیلی مهم است. مردم میفهمند که یک عده دارند جوسازی میکنند. حتی بعضاً تنها و یا با خانواده هستم، ولی وقتی که با مردم صحبت میکنم، میبینم که مردم رئیس جمهور را دوست دارند و به ایشان ابراز محبت میکنند.
ولی برخی معتقدند که دولت محبوبیت سابق را به دلیل برخی عملکردها در بین مردم ندارد! به نظرم طرح این حرفها و صحبتها توسط برخی اشخاص، چشم بر روی حقیقت بستن است. الآن که هوا روشن است و خورشید وسط آسمان، بعضیها میگویند شب است. حالا وقتی که طرف نمیخواهد حقیقت را قبول کند، این دیگر مشکل خودش است. واقعاً چه باید کرد که راضی شود؟
آخر این افراد، این نتیجهگیریها را براساس برخی بازخوردها در سطح جامعه میدانند! ببینید، نباید جای مردم صحبت کرد. مردم دلهای درست و پاکی دارند، نظام را دوست دارند و آقای احمدینژاد را هم قبول دارند. حالا آیا واقعاً این نوع نتیجهگیریها که شما میگویید براساس مستندات متقن است؟ خود شما الآن دارید میبینید و قطعاً جاهای دیگر هم خارج از حوزه دولت برای مصاحبه میروید. اگر برخورد مردمی و انسانی که آقای احمدینژاد با مجموعه خبرنگاران دارند، جای دیگر هم سراغ دارید، بگویید. خود شما وقتی با آقای احمدینژاد صحبت میکنید، احساس میکنید ایشان از خودتان است و خیلی راحت با ایشان ارتباط میگیرید و صحبت میکنید و این از امتیازات آقای احمدینژاد است.
در دوره چهارم سفرهای استانی خدا توفیق داد و بنده در تمام سفرها و در همه جا با ایشان همراه بودم و علاقه مردم به آقای احمدینژاد را میدیدم. این را همیشه به یاد داشته باشید: «خداوند باید دلها را برای آدم نرم کند.» همان طور که ما اعتقاد داریم روزی خلق خدا را خداوند میدهد. باید اعتقاد داشته باشیم دلی که روزی آن را خدا میدهد، آن دل را هم خدا نرم میکند و به آن جهت میدهد. به همین دلیل با چهار تا برنامه غیرواقعی ساختن و شش تا فیلم پخش کردن و نظرسنجی و روزنامه که خلاف واقع هم باشد، نمیتوان افکار عمومی را مدیریت کرد.
پس شما دولت و شخص آقای رئیس جمهور را همچنان محبوب میدانید؟
بله. مردم ما در حال حاضر رئیسجمهور را واقعاً دوست دارند. این را که میگویم فقط در یک جای خاص ندیدهام. مثلاً به بازار تهران رفتم و شما میدانید که در بازار تهران همه اقشار مردم رفت و آمد دارند. اغلب میگویند «آقای بقایی سلام ما را به آقای احمدینژاد برسان» یک بار یکی از دوستان حرفی زده بود و بنده براساس حکم شرعی با ایشان تماس گرفتم و گفتم که شما چرا این حرف را زدهاید؟ این حرف اشتباه است. گفت بله این حرف را زدهام چون که این نظر مردم است. به او گفتم که چرا بحث کنیم؟ من حاضرم که با هم به عنوان نمونه به بازار تهران برویم بدون محافظ و اطرافیان، ببینیم که اصلاً کسی در آنجا شما را میشناسد. بالاخره از برخوردی که مردم با شما دارند میشود تشخیص داد که مردم با شما چه رفتاری و چه صحبتی میکنند.
متاسفانه ایشان حاضر به پذیرش درخواست بنده نشد. مردم واقعاً رئیسجمهور را دوست دارند و به ایشان علاقه دارند و مجدداً تاکید میکنم دلیل عمده این علاقه و دوست داشتن خدماتی است که دولت به کشور ارائه داده است. حالا اگر عدهای میخواهند این خدمات را نادیده بگیرند این دیگر مشکل خودشان است. بالاخره خدایی هم بالای سر هست.
از نظر شما این مشکل از کجاست؟
شما بهتر میدانید که دلیل آن چیست و این مشخص است و تکرار آن هم فایدهای ندارد ولی آن چه که مسلم است مردم خدمات دولت را میبینند؛ میبینند که برایشان کار و تلاش شده است و واقعاً مسئولان با این حجم فشارها و کارشکنیهای بینالمللی که بعضاً به وجود میآید، دارند زحمت میکشند و تلاش میکنند. ما باید برای مردم کار کنیم چون این مردم هستند که در اولویت قرار دارند. اصلاً یکی از نظرسنجیها، خود انسان است. مثلاً اگر به خود شما بگویند که بیایید در فلان جا کار کنید، شما میگویید اجازه دهید من یک بررسی داشته باشم.
بعد میروید و آن محیط کاری را برآورد میکنید تا ببینید برای شما مناسب است یا خیر. خب این هم یک جور نظرسنجی است؛ شما علاوهبر این که از چند نفر سؤال میکنید، خودتان هم آن جا را بررسی میکنید و یا حتی مدتی در آن جا کار میکنید و بعد از آن اگر مناسب دیدید در آن جا کار میکنید. ما هم همین طور هستیم. خود من هم به خیابان و بین مردم میروم و با آنها ارتباط برقرار میکنم. آن چه را که من دارم میبینم مثبت بوده است و تا الان من به غیر از این برخوردی ندیدهام. مردم نظام و انقلاب را دوست دارند، رهبری را دوست دارند و دولت هم در مسیر انقلاب و رهبری حرکت میکند.
پس تأکید دارید که دولت در مسیر انقلاب حرکت میکند؟
بله، مگر غیر از این است؟
جناب آقای بقایی! همان طور که اطلاع دارید برخی افراد و جریانهای سیاسی از وجود یک حلقه انحرافی در دولت نام میبرند که قصد سوءاستفاده از موقعیت موجود برای برآورده کردن اهداف خود را دارد! در این باره چه نظری دارید؟
ببینید! راجع به چه کسی تهمت نمیزنند؟ حرف پشت سر چه کسی نیست؟ امام جمعه محترم «بندرعباس» یک بار حرف خوبی به من زد و گفت: گاهی وقتها بعضیها علیه همه اتهام میزنند و حتی راجع به خدا هم اتهام زدند و گفتند که مثلاً حضرت عیسی پسر خدا هست که خداوند در قرآن فرموده است: «لم یلد و لم یولد». خیلی از این ادعاهایی که گاهی بنده میشنوم اصلاً وجود نداشته است.
مثلاً رئیس محترم سازمان بازرسی کل کشور جناب آقای پورمحمدی چند وقت پیش مصاحبهای را با یکی از خبرگزاریها داشتند و در آن مصاحبه گفته بودند که قراردادی 450 میلیون یورویی در کیش منعقد شده است که جلوی آن را گرفتهاند. بعد از آن مصاحبه بنده چندین نامه برای ایشان فرستادم و خواستم که این قرارداد را بفرستند چرا که این موضوع اصلاً صحت ندارد. 450 میلیون یورو میدانید یعنی چقدر؟ خب! اگر چنین قراردادی هست لطفاً منتشر کنند. چرا معطل میکنند؟ چنین چیزی اصلاً وجود ندارد و دروغ است.
برگردیم به بحث قرارداد 450 میلیون یورویی کیش! شما درخواستی به سازمان بازرسی کل کشور برای انتشار قرارداد ارسال کردهاید؟
من چندین نامه برای ایشان فرستادم که لطفاً قرارداد مورد ادعایتان را بفرستید. من در همین جا از ریاست این دستگاه نظارتی درخواست میکنم که قرارداد مورد ادعایشان را برای ما بفرستند یا به رسانهها بدهند تا منتشر شود. یک چنین چیزی اصلاً وجود ندارد. بهتر است به جای اینکه اتهام بزنند اول اثبات کنند قراردادی هست و اگر وجود داشت تازه باید اثبات کنند که دارای اشکال قانونی است.
تاثیر این اتهام زنیها چه بوده؟ آیا میشود گفت خسارتی هم متوجه مناطق آزاد و اقتصاد کشور شده است؟
ببینید. این اتهامزنیها موجب شد که سرمایهگذاری در مناطق آزاد آسیب ببیند و مسئول این زیان همین افراد هستند. چون که وقتی این حرفها را میزنند و شایعات درست میشود سرمایهگذارها وحشت میکنند و با خودشان فکر میکنند که آنجا چه خبر است و چه فسادهایی دارد اتفاق میافتد. به همین دلیل جلو نمیآیند و این باعث میشود در شرایط ویژهای که کشور دارد برای ما چنین مشکلاتی به وجود بیاید. بالاخره یکی باید پاسخگو باشد.
لابد من باید پاسخ بدهم؟ چرا من باید پاسخ بدهم؟ آن کسی که اتهام زده است و با این اتهامها باعث شده تخریب اقتصادی رخ دهد، باید جوابگو باشد. این یک نمونه خیلی ساده آن بود. حالا رئیس یک دستگاه که در نامه هم درج کردهام و گفتهام که شما در دوره آقای فلاحیان معاون وزیر اطلاعات بودهاید، در زمان آقای ریشهری معاون ضدجاسوسی بوده اید، در زمان آقای دری نجفآبادی معاون بودهاید، پس یک آدم عادی نیستید و سابقه کار حراستی دارید و یک زمان هم کار قضایی کردهاید. یک دفعه به عنوان رئیس یک سازمان میآیید و بدون سند و مدرک به یک مجموعه اتهام میزنید در این حالت دیگر چه توقعی میشود از بقیه داشت؟ شما سند و مدرکتان کجاست؟
اگر مستندات و مدارک ندارید، پس باید از مجموعه و کارمندان و مدیران من رسماً عذرخواهی کنید، زیرا آموزههای شرعی و قرآنی حکم میکند وقتی به کسی اتهام زدید که صحت ندارد، باید از او عذرخواهی و طلب بخشش و مغفرت کنید. بنده نامهام این بوده است و هیچ خبری هم از جواب نیست. هر بار هم که نامه میدهیم، میبینیم که در پاسخ به یک گل دیگر هم آراسته میشود!
این قبیل اتهامها علیه دولت فراوان است. از جمله اتهام مداخله دولت در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی. در این زمینه نظری دارید؟
شما اگر به همین مورد 450 میلیون یورویی توجه کنید، آن 3 هزار تا از داخل آن درمیآید. من خیلی شفاف دارم عرض میکنم که چنین اتهامی دروغ است. اگر مدرکی هست و قرارداد دارند، منتشر کنند. این موضوع خیلی شفاف است؛ اول قرارداد و بعد مستندات پرداختهای مالی را منتشر کنند. اینها میخواهند وارد بحثهای انحرافی و سفسطه شوند و بحث را شلوغش کنند و اصل موضوع را از بین ببرند.
این جریانها به خود شما هم اتهامات فراوانی وارد کردهاند که فقط شامل این پرونده نمیشود. بلکه بحث قاچاق اشیا، عتیقه و تاریخی در زمان مدیریت شما در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز مطرح است!
دو سال پیش به ما تهمت زدند که در موزه ملی، اشیای تاریخی سرقت رفته است. بنده به رئیس جمهور نامه نوشتم و گفتم که آقای رئیس جمهور چنین اتهامی مطرح شده است. این اتهام متوجه میراث فرهنگی، گمرک، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و چند دستگاه دیگر هم میشود. در واقع همه اینجاها زیر سوال رفته است و فقط یکجا نیست. لطفاً شما نامه مرا جهت رسیدگی به وزارت اطلاعات ارجاع دهید تا مسأله روشن شود.
این نامه را بنده در مهرماه سال 90 به رئیس جمهور نوشتم و آقای رئیس جمهور هم به وزیر اطلاعات ابلاغ کردند. به قول معروف مگر موزه ملی خانه خاله است که خروار خروار اشیای تاریخی را ببرند و هیچ نهاد نظارتی هم نفهمد؟ پس آنها هم الان متهم هستند. خوب است نام چند شیء برده شده را هم ذکر کنند. نکند موبایل خشایارشا یا کلاشینکف شاهعباس را هم برده باشند؟
خب نتیجه این پیگیری چه شد؟
تا الان که هیچ. پیشنهاد میکنم این موضوع را از وزارت اطلاعات پیگیری کنید.
اگر موافق باشید، به بحث مسائل موجود در حوزه اجرایی شما یعنی نهاد ریاست جمهوری هم بپردازیم. شاید بتوان گفت که هماکنون جدیترین مسأله، بحث استخدام نیروهای جدید در نهاد ریاست جمهوری باشد. در این زمینه چه اقدامی انجام شد؟ آیا قرار است همان 1500 نفر را استخدام کنید؟
حوزه اداری- مالی ما پیگیر کارهای قانونی آن است. به امید خدا از طریق آزمون و گزینش این کار را انجام خواهیم داد. ببینید، در مورد به کارگیری این تعداد نیرو، فقط نهاد نیست، ما دستگاههای تابعهمان زیاد است. ما دستگاههای زیادی را زیر نظر نهاد ریاست جمهوری داریم. نهاد خودش یک بخش ستادی است ولی دارای زیرمجموعههای متعددی است که تعداد زیادی از آنها بازنشسته شدهاند و تعداد زیادی هم خلأ نیرو دارد.
در رابطه با بحث بودجه نهاد هم برخی معتقدند خیلی غیرمنطقی افزایش پیدا کرده است! صحبت این است که سال پیش 377 میلیاردتومان بوده، ولی امسال688 میلیاردتومان شده است!
به نظر شما با این همه وظایف و زیرمجموعهها و ماموریتهایی که نهاد دارد این مبلغ زیاد است؟ خود نهاد ریاست جمهروی هزینههای زیادی ندارد و عمده اعتبارات آن حسب دستور ریاست جمهوری به دستگاهها و نهادهای دیگر ابلاغ میشود. بیشترین بودجهای که نهاد دارد به سفرهای استانی، استانداریها و حتی نهادهای حمایتی اختصاص پیدا میکند. بهعنوان مثال سال گذشته کوی دانشگاه را بعد از سالهای متمادی دولت ساخت و همه ساختمانهای آن را نوسازی کرد که اخبار آن هم منعکس شد یا بهعنوان مثالی دیگر کانون اصلاح و تربیت که به عهده سازمان زندانها بود، دولت وارد عمل شد و اقدامات خوبی هم انجام شده است.
همه دستگاهها و مجموعههایی که زیرنظر رئیسجمهوری هستند تابع نهاد ریاست جمهوری میباشند. در اصل رئیس نهاد خود رئیسجمهور هستند و بنده سرپرست هستم یا جانشین ایشان هستم، والا مسئولیت اصلی نهاد با خود رئیسجمهوری است و الآن ما هر اقدامی که انجام میدهیم باید تحت نظر ایشان باشد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو