اکنون این سومین انتخابات است كه كانديداي مورد حمايت افراطيون اصلاح طلب با پس زمینه عکس خاتمی در پوسترهايشان می خواهند محبوبیتی برای خود دست و پا کند.

اصلاح طلبان نوستالژی دوم خرداد را هنوز برفضاي جامعه حاكم مي بينندو لامحاله چاره ادامه حیاتشان را در ارتزاق از آن.

اما در اين "قبر" آيا مرده اي هست تا برايش "گريه كردن" سودمند افتد؟

تجربه انتخابات هايي كه پس از دوم خرداد برگزار شد نشان داد كه استفاده از عكس و حمايت خاتمي از آن جهت كه "منتخب 20 ميليوني مردم" بود،كارگر مي افتد.

اين امكان حتي اگر احتمال آن ضعيف،آنقدر جذاب بود كه خاتمي را هم به صحنه بكشد و اودر راستاي اجراي منويات طراحان اين استراتژي حتي سخنراني 22بهمن ماه سال 78 خود را به "حمايت علني و قاطع" از ليست مشترك "جبهه دوم خرداد" اختصاص دهد و البته نتيجه هم بگيرد.

با اين حال "دور فلك" يكسان نگذشت و نوبت به دور دوم رياست خاتمي بر جمهور كه رسيد،"آسمان تپيد."3019.jpg

انتخابات دومين دوره شوراهاي شهر و روستا بود كه نشانه‌هاي اوليه اين رويگرداني عمومي از گفتماني كه حاكم بود آشكار گشت.

با اين حال عبرت آموزي دركار نبود و انتخابات هفتم مجلس،ليست اصلاحات حتي به زور چاپ عكس خاتمي بر تارك پوستر نتوانست در شهرهاي بزرگ و علي الخصوص تهران حتي يك كانديدا را در معرض مقبوليت مردم قرار دهد.

با اين حال اين روند ادامه پيداكرد و خاتمي ترجيح داد تا براي شكستن حلقه شكستها، "خود" وارد صحنه شود.

رئيس دولت هشتم به اين منظور خطوط قرمز قانوني را هم درنورديد و در انتخابات كليدي رياست جمهوري در سال 84 مستقيما وارد صحنه شد.

خاتمي اگرچه پيش از آن احراز اين پست را"كلاه گشاد" ناميده و از "صف كشيدن كانديداها براي آن كه چنين كلاهي بر سرشان رود"ابراز تعجب كرده بود،اما ترجيح داد براي تداوم اهتزاز پرچم اصلاحات بر حاكميت،"از خودش" هزينه كند.

در اين راستا اعلان حمایت رسمی محمد خاتمی از معین درحالی صورت گرفت که او رئیس جمهور بود. یک گمانه وجود داشت و آن این بود که خاتمی از هر کسی حمایت کند، مردم او را برمی گزینند.

این اعلام حمایت در پوسترها نقش بست اما بی اعتنایی مردم به معين خیلی زود پرده از یک واقعیت اجتماعی برداشت.

این رفتار مردم به درستی فهم نشد و بلافاصله و در دور دوم بود که اعلان حمایت و پوسترهای دو نفری هاشمی و خاتمی بر هر کوی و برزنی نصب شد تا بخت خاتمی برای جلب حمایت مردمی به سوی نامزد مطلوبش يك بار ديگر آزموده شود. این بار نیز نتیجه قبلی تكرار شد و راي آورد كسي كه از ديدگاه اصلاح طلبان نبايد.

به هر حال با روي كارآمدن احمدی نژاد بسیاری از انگاره ها و نظریات جامعه شناختی حاميان خاتمي و البته خودش "خدشه دار" شد.با اين حال آنان سعي كردند تا اين واقعه تاريخي را با "يك اتفاق" و "كودتاي نرم" و ... تحليل كنند و از كنار اين "خاطره تلخ" رد شوند.

اين شد كه خاتمي به درخواست حاميانش دو سال بعد يعني در اسفندماه سال 86،بارديگر "عكس انتخاباتي" گرفت تا ليست موسوم به "ياران خاتمي" پوسترشان را هم به "دست خط حمايتي" و هم به "عكس" وي بيارايند.

اما اين بار هم استفاده و هزينه از "خاتمي" اسب تراواي اصلاحات نشد و شكست سنگين مجلس هفتم براي اصلاح طلبان به طور سنگين تري تكرار شد.

این شاید یک "رفراندوم عمومی" بود تا خاتمي ميزان نفوذ اجتماعی خودش را براي آخرين بارببسنجد.

پس از شکست فاحش لیست "یاران خاتمی" در دور اول انتخابات هشتم مجلس،البتهآنها تلاش كردند تا برای جلوگيري از القاءكاهش محبوبیت اجتماعی خاتمی،دور دوم اين انتخابات را در فروردين 87 "بدون نام خاتمي" برگزار كنند. حذف این نام اما همان اندازه در موفقيت "ياران خاتمي" بی تاثیر بود که درج آن.

از اين جا به بعد بود كه كم كم زمزمه "تمام شدن دوره محبوبيت خاتمي" در اردوگاه اصلاح طلبان هم پيچيد.

اين نكته را برخي از بزرگان اصلاح طلبان هم فهميده بودند هر چند كه از بيان آن محذور داشتند.

منتجب نیا اما چنين محذوري نداشت چراکه به اعتماد ملی پیوسته بود و رابطه اعتماد ملي و خاتمي هم براي همگان مشخص.

وي در اين باره به خاتمي نامه نوشت و وي را كه نه در انتخابات نهم و نه انتخابات دهم رياست جمهوري سرسازگاري با كانديداي حزب "اعتمادملي"نداشت،چنين نصيحت كرد:" خاتمي عزيز ظرفيت شما آن نيست كه در انتخابات رياست جمهوري و مجلس براي شكست يك نفر و پيروزي چند نفر هزينه شويد."

اکنون و در روزهای آغازین تبلیغات انتخاباتی براي انتخابات دهم رياست جمهوري "آزموده دو انتخابات پيشين" دوباره"درحال آزموده شدن" است.

اين بار البته پوسترهای تبلیغاتی اي براي موسوي چاپ شده كه در آن ها خاتمي و موسوي كنار هم ايستاده اند و نشسته اند و ...

بايد منتظر ماند و نتيجه انتخابات دهم را ديد؛ و اين كه اين بار هم اگر اصلاح طلبان شكست انتخاباتي بخورند و ميرحسين از ورود به پاستور "جا" بماند،خاتمي بالاخره به توصيه منتجب نيا تن مي دهد و براي انتخابات مجلس نهم طرح جديدي در مي اندازد يا نه.

در اين ميان نبايد از نظر دور داشت كه شايد هزينه كردن هاي پياپي از نام و عكس خاتمي به تجويز تبليغاتي استراتژيست هاي جنگ رواني در جبهه افراطيون انجام مي شود كه در اين صورت به نظر مي رسد "سوال"مذكور را بيش و پيش از خاتمي بايد از استراتژيست هاي تبليغاتي اصلاح طلب پرسيد.