درآمدهای نفتی دولت‌های نهم و دهم معادل 20 هزار تن طلا بوده که گویای بالاترین توان اقتصادی دولت‌های پس از انقلاب است.

 زمانی که بحث مقایسه درآمد دولت‌های گوناگون به میان می‌آید به دلیل آن‌که میزان درآمدها بر مبنای قیمت‌های جاری مورد محاسبه قرار می‌گیرد ناچار برای مقایسه دقیق توان اقتصادی حاصل از این درآمدها یا باید بر مبنای قیمت ثابت، این درآمدها را تعدیل و مقایسه کرد یا براساس یک کالای شاخص معادل سازی انجام گیرد.

در روش دوم معمولا مبنای مقایسه طلاست؛ با توجه به آن‌که مبنای ارزش اقتصادی بدون خدشه محسوب شده و کالایی جهانی است. در ساختار پولی بین‌المللی اگر چه دلار به عنوان پول بین‌المللی مبنای مبادلات است ولی زمانی که قیمت طلا در بازار کاهش یا افزایش می‌یابد این‌گونه استدلال می‌شود که افزایش قیمت طلا ناشی از کاهش توان اقتصادی دلار است، کاهش قیمت طلا نیز به افزایش توان پشتوانه دلار یا همان اقتصاد امریکا تفسیر می‌شود.
بر همین اساس می‌توان گفت در این گزاره‌ها طلا یک مبنای ثابت ارزش محسوب شده و نوسان در ارزش ارزی مانند دلار شکل می‌گیرد.
با توجه به این وضعیت اگر برمبنای قیمت روز طلا طی سال‌های 60 تا 91 میزان درآمدهای نفتی را به طلا
معادل سازی کنیم، درآمدهای نفتی کشور به طور متوسط معادل 1796 تن طلا در سال بوده است. بالاترین میزان معادل طلایی در سال 86 بوده است که 82 میلیارد درآمد نفتی کشور به نرخ روز معادل 3650 تن طلا بوده و کمترین میزان در سال 64 بوده است که 6 میلیارد دلار درآمد نفتی کشور ارزی معادل 433 تن طلا داشته است.
در بین دولت‌های فعال طی سال‌های مورد اشاره کمترین میزان درآمد طلایی نفت به دولت‌های سوم و چهارم
باز می‌گردد که سکانداران اقتصاد کشور در دوران دفاع مقدس بودند. درآمدهای نفتی کشور طی سال‌های 60 تا 67 معادل 8088 تن طلا بوده است.
در مقابل بیشترین درآمد طلایی نفت در سال‌های 84 تا 91 بوده است، یعنی دوران فعالیت دولت‌های نهم و دهم که در این دوره معادل طلایی درآمدهای سالانه نفتی کشور به رقمی‌معادل 2500 دلار رسیده و سر جمع آن رقمی‌معادل
19 هزار و 996 تن بوده است. البته در رتبه دوم دولت اطلاحات قرار دارد که معادل طلایی درآمدهای نفتی دوره اصلاحات تنها 300 تن کمتر از دولت‌های نهم و دهم بوده است. به این ترتیب می‌توان با یک مبنای ثابت توان اقتصادی حاصل از صادرات نفت کشور را در دوره فعالیت هر یک از دولت‌ها رتبه‌بندی کرد و بر همین اساس دستاوردهای اقتصادی هر یک از دولت‌ها با همین معیار قابل مقایسه است. آیا دستاوردهای دولت‌هایی که بیشترین توان اقتصادی را در اختیار داشته اند با دستاوردهایی که در کارنامه‌شان ثبت شده تناسب دارد؟