در متن توافقنامه به تعهداتی «داوطلبانه» از سوی گروه ۱+۵ اشاره شده است و روشن است که تعهد داوطلبانه، حق غنی سازی را برای طرف مقابل ثابت نمی کند؛ زیرا آنها می گویند که شما حق غنی سازی ندارید، اما ما به صورت داوطلبانه و با نظارت خودمان و به شکل موقت، اجازه می دهیم که چنین کنید. مثل کسی که اجازه بدهد شما از ماشینی استفاده کنید که آن را مال شما نمی داند، آیا حق ماشین داشتن را برای شما قائل شده است؟

حجت الاسلام حسن روحانی در پیام روز گذشته خود به رهبر معظم انقلاب این چنین مرقوم نمودند که: "دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران است". این سخنان بدان معنی است که رئیس جمهور محترم شش کشور حاضر در گروه ۱+۵ را همان جامعه جهانی می داند.

در حالی که سال گذشته 118 کشور عضو جنبش عدم تعهد که روسیه و چین هم عضو آن هستند حق هسته ای ایران را به رسمیت شناختند و آقایان نگفتند که جامعه جهانی حق هسته ای ایران را به رسمیت شناخت و حالا که چند کشور قلدر جهان در برابر قبول 27 مورد تعهد مقداری از سرمایه های بلوکه شده خود ایران باز پس گرفته شده است این امر به اثبات حقانیت هسته ای ایران اطلاق می گردد.

حال در متن ذیل تلاش شده است که متن توافق نامه ایرن و غرب از منظر حقوقی بررسی شود تا که شاید زوایای این توافق بیش از پیش هویدا گردد:

۱. در متن توافقنامه به تعهداتی «داوطلبانه» از سوی ۵+۱ اشاره شده است و روشن است که تعهد داوطلبانه، حق غنی سازی را برای طرف مقابل ثابت نمی کند؛ زیرا آنها می گویند که شما حق غنی سازی ندارید، اما ما به صورت داوطلبانه و با نظارت خودمان و به شکل موقت، اجازه می دهیم که چنین کنید. مثل کسی که اجازه بدهد شما از ماشینی استفاده کنید که آن را مال شما نمی داند، آیا حق ماشین داشتن را برای شما قائل شده است؟

۲. اینکه در عناصری که قرار است «بعداً» روی آن بحث بشود و مورد توافق یا عدم توافق قرار بگیرد، آمده باشد که آن عناصر باید بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاحهای هسته ای و موافقتنامه های پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی باشد باید، به معنای به رسمیت شناختن فعلی حق ایران نیست. ثانیاً در آنجا نیامده است که باید «همه حقوق و تعهدات» لحاظ شود و به صورت قضیه مهمله آمده است.

در حالی که این دقتها در ادبیات «حقوق»ی مورد توجه است. ضمناً حق استفاده صلح آمیز هسته ای، از نظر حقوقی متضمن غنی سازی، آن هم در ایران نیست. خوب است دوستان تیم مذاکره آن بخش از ان پی تی یا ... که اشاره به حق غنی سازی هسته ای همه کشورها در خاک خودشان اشاره دارند را نشان بدهند.

۳. اینکه گام نهایی باید متضمن یک برنامه غنی سازی مورد توافق طرفین باشد، به معنای شناختن حق غنی سازی ایران در این معاهده نیست؛ زیرا ممکن است که آنها بگویند ما «داوطلبانه» به شما اجازه می دهیم که مثلاً تا زیر سه درصد و با بهره گیری از دو عدد سانتریفیوژ غنی سازی را در ایران ادامه دهید.

۴. در این توافقنامه ذکر نشده است که مکان غنی سازی مورد توافق احتمالی، در ایران باشد.

به هر حال متن این بیانیه حق مشخصی را برای غنی سازی هسته ای در ایران به رسمیت نشناخته است و طرح یاد شده از نظر حقوقی، دارای ابهامات و کلی گویی های بسیار زیادی است و دستاویزی برای انواع و اقسام تفسیر ها است؛ به حدی که ماده همه یا هیچ طرح را نیز ناکارآمد می کند.

به هر روی، تلاش های تیم هسته ای کشورمان برای حل مشکل پیش آمده قابل تقدیر است و امیدواریم در گامهای بعدی بتوانند با دقت بیشتر و توکل بر خداوند و حمایتهای داخلی، به نتایج بهتری برسند.