پس از مدت‎ها که گمانه‎زنی‎‎هایی در رابطه با کاندیدا‎های انتخابات ریاست‎جمهوری مطرح شده بود، کاندیداها اندک ‎اندک در حال رونمایی از خود هستند.

هفته نامه «پنجره» در ویژه نامه نوروزی خود نوشت: پس از مدت‎ها که گمانه‎زنی‎‎هایی در رابطه با کاندیدا‎های انتخابات ریاست‎جمهوری مطرح شده بود، این افراد اندک‎اندک در حال رونمایی از خود هستند و بر حسب تکلیف و برای انجام وظیفه خطیر ریاست‎جمهوری اعلام حضور می‎کنند.

در این میان برخی در آرزوی کرسی نرم ریاست‎جمهوری هستند؛ برخی دیگر آمده‎اند تا به بهانه کاندیداتوری نام خود را دوباره مطرح کنند و به زندگی سیاسی خود رونق ببخشند و برخی نیز همین تریبون‎‎های رسانه‎ای و گفت‎وگو با رسانه‎‎های مختلف برایشان کافی است تا بتوانند نظرات خود را به گوش مردم برسانند.

 

* منوچهر متکی

منوچهر متکی از جمله افرادی است که با همراهی احمدی‎نژاد معروف شد و پس از جدایی از دولت تلاش دارد تا با نقد دولت معروف‎تر شود. وی پس از انتخابات سال 84 از ستاد انتخاباتی علی لاریجانی وارد تیم احمدی‎نژاد شد و تا اواسط دولت دهم نیز بدون کمترین انتقاد و گلایه‎ای در کنار احمدی‎نژاد به مدیریت وزارت خارجه مشغول بود. هرچند که متکی برخلاف بسیاری از وزاری احمدی‎نژاد از بادوام‎ترین اعضای دولت به‎شمار می‎رفت ولی اکنون یکی از منتقدین جدی دولت است و فرقی هم نمی‎کند که این انتقاد اقتصادی باشد یا هسته‎ای. مدتی پیش وی با انتشار نامه‎ای سرگشاده خطاب به مردم ایران اعلام کاندیداتوری کرد تا به قول خودش مردم ایران به دولتی که لیاقتش را دارند برسند! گفته می‎شود وی یکی از کاندیدا‎های جبهه پیروان خط امام و رهبری در این انتخابات خواهد بود.

 

*‌ سعید جلیلی

برای یک سیاستمدار، سن زیر 50 سال یعنی جوان بودن. سعید جلیلی یکی از کاندیدا‎های جوان با سیمای انقلابی است که این‎روز‎ها نامش برای کاندیداتوری ریاست‎جمهوری بر سر زبان‎ها افتاده است. برایش کمپین انتخاباتی تشکیل داده‎اند و در فضای مجازی سایت‎ها و وبلاگ‎‎های زیادی در حمایت از وی شکل گرفته است. با وجود این تبلیغات و حمایت‎‎های خودجوش و نامه‎‎های دعوت از وی برای حضور در انتخابات به‎نظر می‎رسد جلیلی یکی از افرادی است که می‎تواند یک احمدی‎نژاد دیگر باشد و شاید عده‎ای دوست داشته باشند که جلیلی سوم تیر دیگری را خلق کند. اما گویا جلیلی این‎روز‎ها دغدغه‎ای جز پرونده هسته‎ای ایران ندارد و تا‎کنون به همه درخواست‎ها پاسخ منفی داده است. جلیلی نداشتن تیم کاری را بهانه‎ای برای نیامدن خود کرده است. وی شاید تنها کسی باشد که در این شرایط مساعد، علاقه‎ای برای احساس تکلیف کردن ندارد!

 

* اسحاق جهانگیری

در روز‎هایی که پراید مرز 20 میلیون را رد کرده است و ملت دغدغه گرانی آجیل شب عید را دارند، بازار کاندیدا‎های اقتصادی سکه است. هرچه بتوانی از عملکرد اقتصادی دولت بیشتر انتقاد کنی، حرفت بیشتر خریدار دارد. شاید این‎روز‎ها در نظر مردم فرشته نجات باید تحصیلات و سابقه مرتبط با اقتصاد هم داشته باشد. جهانگیری جدی‎ترین گزینه اقتصادی اصلاح‎طلبان در انتخابات 92 است. چندی پیش نیز وی به‎همراه موسوی لاری و مجید انصاری به دیدار رهبری رفته بودند تا کدورت‎‎های گذشته به فراموشی سپرده شود. اما اگر کمی واقع‎بین باشیم، نباید برای جهانگیری پستی بالاتر از مرد اقتصادی دولت اصلاحات قائل شویم.

 

* مصطفی پور محمدی

همه کمبود‎‎های دولت بین منتقدین تقسیم شده است و بخش قانون‎گرایی و پایبندی به قانون که در این سال‎ها محلی از اعراب نداشت، به وزیر اسبق احمدی‎نژاد رسیده است. پورمحمدی این‎روز‎ها از هر لحاظ مرد قانون است؛ از ریاست سازمان بازرسی کل کشور و مصاحبه‎‎های مرتبط با این پست در مبارزه با بی‎قانونی و فساد گرفته تا راه‎اندازی روزنامه و سایت خبری تازه‎تأسیس «قانون». اگر به این لیست هفته‎نامه «متن» و سایت خبری «نامه» را هم اضافه کنیم، مطمئن خواهیم شد که حجت‎الاسلام پور محمدی برای حضور در انتخابات، تیم رسانه‎ای خود را به خوبی مجهز کرده است. احتمال دارد جامعه روحانیت مبارز تهران، حجت‎الاسلام ابوترابی فرد و حجت‎الاسلام پورمحمدی را به‎عنوان کاندیدا‎های خود مطرح کند. هرچند پورمحمدی اعلام کرده که حاضر است به‎نفع ابوترابی کنار برود ولی عزم جدی وی برای ریاست‎جمهوری و فعالیت اندک حجت‎الاسلام ابوترابی سبب شده است که این اظهارنظر صرفا یک تعارف سیاسی تلقی شود.

 

* علی اردشیر لاریجانی

در 8 سال اخیر این‎روز‎ها را باید روز‎های اوج لاریجانی دانست. برخلاف گذشته که وی در مقابل احمدی‎نژاد از رأی چندان بالایی برخوردار نبود، این‎روز‎ها در بهترین شرایط قرار دارد و نظرسنجی‎ها از محبوبیت بالای وی در میان منتقدین دولت خبر می‎دهد. مقابله با دولت در قامت رئیس مجلس و جنجال‎‎های اخیر دولت و مجلس سبب شده است که بسیاری، وی را نماد مقابله با رفتار‎های دولت بدانند. اما انتخابات ریاست‎جمهوری با فرایند انتخاب ریاست مجلس تفاوت فراوانی دارد و نمی‎توان پیش از انتخابات، رأی مردم را پیش‎بینی کرد به همین دلیل بعید به‎نظر می‎رسد که لاریجانی نقد ریاست مجلس را با نسیه ریاست‎جمهوری معاوضه کند.

 

* ولایتی – حداد – قالیباف

در روز‎هایی که این سه نفر به‎شدت به یکدیگر نزدیک شده‎اند و هرگونه اختلاف و جدایی را تکذیب می‎کنند؛ شاید بهتر باشد در کنار یکدیگر و به‎صورت یکجا مورد بررسی قرار گیرند. علی اکبر ولایتی پزشک اطفالی است که سابقه هدایت 16 ساله وزارت خارجه را در کارنامه دارد اما در تلویزیون در مورد تاریخ سخنرانی می‎کند؛ شخصیتی است که نه برچسب ساکت فتنه به او می‎چسبد و نه اصول‎گرای تندرو. دیپلمات‎ها همیشه کم‎حرف هستند و سنجیده سخن می‎گویند اما کم‎حرفی و حضور اندک در میان رسانه‎ها برای یک کاندیدای ریاست‎جمهوری به معنای آن است که وی رغبت چندانی برای ریاست‎جمهوری ندارد و صرفا برای تکمیل پازل وحدت و سنگین‎تر کردن کفه ائتلاف سه نفره وارد گود شده است. ضلع دیگر این ائتلاف حداد عادل است؛ ادیبی که به‎نظر می‎رسد برای ریاست‎جمهوری بسیار مصمم‎تر از ولایتی است. مصاحبه‎‎های منظم و متعدد و پایبندی به ائتلاف سه نفره، از نشانه‎‎های این تصمیم است. نکته جالب‎توجه آن‎که چندی پیش هفته نامه «9 دی» که متعلق به حمید رسایی است و از رسانه‎‎های نزدیک به جبهه پایداری محسوب می‎شود، از حداد عادل به‎عنوان یکی از گزینه‎‎ جبهه پایداری نام برد تا حداد فرد مشترک میان ائتلاف سه نفره و پایداری باشد، هرچند که بسیاری معتقدند جبهه پایداری خیلی پیش از این در مورد کاندیداتوری باقری لنکرانی به اجماع رسیده است. ضلع آخر این ائتلاف را محمدباقر قالیباف تشکیل می‎دهد؛ فردی که در سال 84 مخالفانش به کنایه وی را «سردار، دکتر، خلبان قالیباف» خطاب می‎کردند اما گویی عملکرد وی در شهرداری تهران در 8 سال اخیر به‎ویژه در سال پایانی ثابت کرده است که باید به القاب فوق «پل‎ساز» و «تونل‎ساز» را هم اضافه کرد! اکنون باید منتظر ماند و دید پس از نظرسنجی‎ کدام‎یک از این سه نفر کاندیدای ریاست‎جمهوری خواهد شد و کدام یک به کاندیدای منتخب ائتلاف کمک خواهند کرد.

 

* محمد رضا عارف

اگر از توهم کاندیداتوری خاتمی و رأی‎آوری جهانگیری کمی فاصله بگیریم، خواهیم دید که محمد رضا عارف جدی‎ترین گزینه اصلاح‎طلبان در انتخابات پیش‎رو است. معاون اول کم‎حرف و متین دولت خاتمی این‎روز‎ها تلاش دارد تا پس از حوادث سال 88 با حضور در انتخابات یک چهره موجه از اصلاح‎طلبان در میان افکار عمومی نشان دهد. در جبهه اصلاحات هنوز اجماعی صورت نگرفته است و همه منتظر نظر بزرگان این جبهه نظیر خوئینی‎ها، خاتمی و عبدالله نوری هستند.

 

* کامران باقری لنکرانی

در روز‎های ابتدایی تشکیل جبهه پایداری برخی عدم کاندیداتوری وی برای انتخابات مجلس نهم را نشانه عزم وی برای حضور در میدانی بزرگتر می‎دانستند که هرچه به انتخابات خرداد 92 نزدیک‎تر می‎شویم، این تحلیل بیشتر رنگ و بوی واقعیت به خود می‎گیرد. جبهه پایداری اعلام کرده است که گزینه‎‎های انتخاباتی‎اش جلیلی یا لنکرانی هستند و اگر جلیلی کاندیدا شود، او گزینه اصلی خواهد بود و 313 تن از جوانان حامی این جبهه نیز در نامه‎ای خطاب به جلیلی و لنکرانی همین موضوع را اعلام کرده‎اند. اما خیلی پیش از این‎ها جلیلی خود را از صحنه انتخابات خارج کرده و نیامدنش را قطعی کرده است. پس گزینه دیگری غیر از لنکرانی نمی‎ماند. هرچند که برخی صحبت‎‎های تأیید نشده از وجود مشکلاتی در تأیید صلاحیت لنکرانی حکایت می‎کند؛ ولی فعالیت جدی جبهه پایداری در این زمینه نشان می‎دهد که گویا مشکلی به‎وجود نخواهد آمد.

 

* علی فلاحیان

وی پس از محمدی ری‎شهری دومین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است. از چندی پیش نام وی همواره به‎عنوان یکی از نامزد‎های احتمالی ریاست‎جمهوری شنیده می‎شد و هرچند که این نامزدی خیلی جدی به‎نظر نمی‎رسید اما مصاحبه‎ جالب فلاحیان نشان داد که گویا او بدش نمی‎آید طعم پاستورنشینی را بچشد. فلاحیان عنوان کرده بود که درخواست‎ها برای کاندیداتوری وی به حد نصاب رسیده است و به همین دلیل وی کاندیدای ریاست‎جمهوری خواهد شد! اما دقیقا مشخص نیست که این درخواست‎ها از سوی چه کسانی و تا چه میزان بوده که توانسته است وی را متقاعد به حضور در صحنه انتخابات کند. هرچند گویا همین حد نصاب برای فعالیت بیشتر و حتی علنی‎تر او کافی بوده است اما بعید به نظر می‎رسد که در انتخابات رأی ایشان برای پاستورنشینی به حد نصاب برسد.

 

* محسن رضایی

وی را باید مرد همیشه در صحنه دانست. حالا فرقی نمی‎کند چه صحنه‎ای باشد. فرماندهی میدان جنگ، کاندیداتوری دوره‎‎های متعدد ریاست‎جمهوری و حتی تماشای بازی تراکتور‎سازی در استادیوم یادگار امام تبریز تنها بخشی از صحنه‎‎هایی است که محسن رضایی در آنها حضور داشته است. این بار هم آقامحسن گویا عزم جدی برای کاندیداتوری دارد و برخلاف سال 84 قول داده است که به‎نفع هیچ کس هم کنار نرود. باز هم اوضاع نابسامان اقتصادی و برنامه‎‎های جامع و معروف اقتصادی وی سبب شده است عزم وی برای این حضور جدی‎تر باشد و هر هفته وی در یکی از استان‎ها در حال سخنرانی انتخاباتی باشد. اما وی برخلاف اصول‎گرایان دیگری نظیر قالیباف و لاریجانی برای خود ائتلاف و جبهه خاصی دست و پا نکرده است و عنوان مهم‎ترین نامزد مستقل انتخابات را یدک می‎کشد.

 

* اسفندیار رحیم مشائی

وقتی شعار دولت از سال 84 تا 92 از عباراتی نظیر «عدالت‎خواهی» و «دولت کریمه» و... به شعار «زنده باد بهار» برسد، طبیعی است که نامزد دولت برای انتخابات ریاست‎جمهوری از محمود احمدی‎نژاد با لباس‎‎ها و کاپشن‎‎های ساده به اسفندیار رحیم مشایی شیک‎پوش برسد. البته حامیان دولت هم در این سال‎ها تغییر جدی یافته‎‎اند و از حامیان گفتمان سه تیر به بازیگران و همچنین وبلاگ‎نویسانی رسیده‎اند که نظر رهبری را دچار شبهه می‎دانند.

البته برخی تحلیلگران معتقدند که اسفندیار رحیم مشائی برخلاف آنچه دولت نشان داده است، گزینه نهایی دولت نیست و صرفا بهانه‎ای برای دعوا‎های سیاسی بعدی خواهد بود.

نحوه برخورد دولت با رد صلاحیت‎‎های نظام پزشکی نشانگر آغاز این دعوا‎های سیاسی است. نیکزاد و الهام نیز دیگر گزینه‎‎هایی هستند که احتمال می‎رود در لحظه آخر با تابلوی احمدی‎نژاد در انتخابات ریاست‎جمهوری حاضر شوند.

 

* حسن روحانی

از میان مشکلات دولت، تحریم‎ها سهم حسن روحانی شده است تا برخلاف 7 سال گذشته زبان باز کرده و نسبت به مذاکرات هسته‎ای انتقاد کند و دوران ضعیف مدیریت تیم هسته‎ای در دوران اصلاحات را درخشان‎ترین دوران تلقی نماید. نزدیکی روحانی به آیت‎الله هاشمی رفسنجانی سبب شده است که وی را جزء سیاستمداران راست و البته میانه‎رو تلقی کنند که البته این میانه‎روی سبب شده است تا برخی اصلاح‎طلبان نیز اجماع پیرامون وی را مطلوب بدانند. اما برخلاف اصلاح‎طلبان و اصول‎گرایان، راست‎گرایانی که خود را میانه‎رو می‎دانند، بین مردم از جایگاه خاصی برخوردار نیستند و همین میانه‎روی سبب شده است که در میان اصلاحاتی‎ها و اصول‎گرایان دارای منتقدین جدی باشند.

 

* اکبر هاشمی رفسنجانی

همیشه، آمدن هاشمی برای عده‎ای از موافقان و مخالفانش سود و منفعت داشته است. برخی با شعار ضد هاشمی بودن و برخی هم زیر سایه وی در حال جمع‎آوری رأی هستند. اما غیر از دولتی‎ها، کمتر کسی آمدن وی را جدی می‎داند. هاشمی و فرزندانش حضور در انتخابات را تکذیب می‎کنند و اصول‎گرایان هم شایعه حضور وی را جدی تلقی نمی‎کنند. از سوی دیگر اصلاح‎طلبان نیز ترجیح می‎دهند که وی صرفا به‎عنوان یک بازیگردان در صحنه حاضر شود یا شاید واسطه‎ای برای بازگشت اصلاح‎طلبان به فضای سیاسی کشور از طریق رایزنی با حاکمیت.

 

* حسن سبحانی

استاد آرام و متین اقتصاد دانشگاه تهران پس از آن‎که نتوانست به مجلس هشتم راه یابد، ترجیح داد که از فضای سیاسی کشور فاصله بگیرد اما گویا همیشه به‎دنبال بازگشت به این صحنه بوده است. سبحانی از سیاستمدارانی است که نباید از وی توقع داشت برای محاسبات سیاسی وزن بالایی قائل باشد. همین نکات سبب شد که وی به‎عنوان اولین کاندیدا خود را معرفی کند و بدون توجه به آمادگی ستاد‎ها و رسانه‎‎های حامی، صرفا به بیان نظرات اقتصادی خود بپردازد. سبحانی را می‎توان جزء آن دسته از نامزد‎هایی دانست که خودشان نیز چندان امیدی به پاستوری شدن ندارند و صرفا برای بیان نظرات کارشناسی خود وارد گود شده‎اند.

 

* دیگر نامزد‎ها

در حاشیه این گمانه‎زنی‎ها نام‎‎های دیگری نیز به گوش می‎رسد که حتی خود آن افراد هم از کاندیداتوری خود خبر ندارند! برخی در شبکه‎‎های اجتماعی کمپین‎‎های انتخاباتی طنز راه انداخته‎اند؛ کمپین‎‎هایی که حسابی هم صدا کرده است. کمپین مرتضی درخشان و مطالب جذاب این فعال رسانه‎ای یکی از همین کمپین‎‎های پرطرفدار است که درصد محبوبیتش در این شبکه‎ها از افرادی نظیر لاریجانی و هاشمی نیز بیشتر شده است. در حالی‎که فرمانده سپاه قدس دغدغه اصلی‎اش د بیداری اسلامی است، کمپین دعوت از سردار قاسم سلیمانی از کمپین‎‎های پرطرفدار شبکه «افسران» است. کمپین دعوت از «آیت‎الله سید احمد خاتمی» امام جمعه تهران و احمد توکلی از دیگر کمپین‌های انتخاباتی است.