"من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‌ی اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما توئی؛ صاحب این کشور توئی؛ صاحب این انقلاب توئی؛ پشتیبان ما شما هستید."

«پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ بعد از برگزاری انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری در سال 1388 و حضور 40 میلیونی ملت ایران در پای صندوق های رای، که از یک طرف تجدید میثاق و آغاز فصلی نو در انقلاب اسلامی بود و از طرف دیگر زلزله ای سیاسی بر تن کشورهای استکبارخواه غربی که همواره به دنبال ممانعت از پیشرفت ملت ایران بودند حاصل شد؛ اما در اثنای همین جشن بزرگی که مردم ایران صحنه ای از حماسه و حضور خود را برای جهانیان به نمایش کشانده بودند، عده ای بدخواه از درون و برخی مغرض از بیرون مثل همیشه، با اتهام زنی و دروغ گویی در پی خدشه دار کردن این جشن ملی برآمدند. در این راستا مقام معظم رهبری بیاناتی را در نماز جمعه تهران در تاریخ 29/3/1388ایراد فرمودند که بسیاری از مواضع روشن گردید و تردیدکنندگان از شک خود فارغ و آگاهان بر مواضع خود استوار گردیدند و به نظر دیدبان باید توجه ویژه ای بر این بیانات صورت بگیرد به گونه ای که تبدیل به یکی از برگهای سرنوشت ساز تاریخ ملت ایران شده است. لذا در این نوشتار به بررسی محورهای مهم سخنرانی مقام معظم رهبری در روز 29 خرداد سال 1388 پرداخته شده است.

محور اول: زلزله ی سیاسی؛ حضور بی نظیر مردم در انتخابات

در انتخابات ریاست جمهوری 1388 نزدیک به 85 درصد از دارای صلاحیت شرکت در انتخابات که تقریبا معادل با 40 میلیون نفر می شد شرکت کرده بودند به طوری که بعد از همه پرسی سال 1358، بی نظیرترین مشارکتی بود که مردم ایران از خود به نمایش گذاشته بودند و این آمار مشارکت امروز در دموکراسی ترین کشورها قابل وصول نیست و نهایتا نزدیک به 40 درصد از مردم به مشارکت سیاسی می پردازند لذا حضور پرشور مردم ایران پیام های مهمی را به دنیا صادر کرد.

به طوری که مقام معظم رهبری تشکر خود را نسبت به مردم ایران اعلام کردند: «حرف من عبارت است از یک دنیا تجلیل و تعظیم و تشکر. بنده دوست ندارم در سخنرانی‌ها و خطابه‌ها نسبت به مخاطبان خودم با مبالغه حرف بزنم یا تملق آنها را بگویم؛ اما در این قضیه‌ی انتخابات، خطاب به شما مردم عزیز عرض میکنم که هر چه با مبالغه صحبت بکنم، زیاد نیست؛ حتّی اگر بوی تملق هم بدهد، ایرادی ندارد. کار بزرگی کردید. انتخابات 22 خرداد یک نمایش عظیمی بود از احساس مسئولیت ملت ما برای سرنوشت کشور؛ نمایش عظیمی بود از روح مشارکت‌جوی مردم در اداره‌ی کشورشان؛ نمایش عظیمی بود از دلبستگی مردم به نظامشان.»

محور دوم: اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی ایران

بسیاری از کشورهای غربی همواره به دنبال آن بوده اند که مانع از مشارکت بالای مردم ایران در انتخابات شوند تا از این طریق نارضایتی مردم ایران را از حکومت اسلامی نشان داده و به مشروعیت زدایی این نظام بپردازند، به گونه ای که در ایام نزدیک به انتخابات بسیاری از رسانه های غربی همت خود را بر منصرف کردن مردم از مشارکت در انتخابات صرف می کنند اما گویا چندان در عملیاتی کردن و به نتیجه رساندن این سیاست موفق نبوده اند که آمارهای مختلف خود حاکی از این مسئله است.

«انتخابات 22 خرداد نشان داد که مردم، با اعتماد و با امید و با شادابی ملی در این کشور زندگی می کنند. این جواب خیلی از حرفهائی است که دشمنان شما در تبلیغات مغرضانه‌ی خودشان بر زبان می‌آورند. اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمی کنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمی کنند؛ اگر احساس آزادی نکنند، به انتخابات روی خوش نشان نمی دهند. اعتماد به نظام جمهوری اسلامی در این انتخابات آشکار شد. و من بعد عرض خواهم کرد که دشمنان همین اعتماد مردم را هدف گرفته‌اند؛ دشمنان ملت ایران می خواهند همین اعتماد را در هم بشکنند. این اعتماد بزرگترین سرمایه‌ی جمهوری اسلامی است، می خواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ می خواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند درباره‌ی این انتخابات و این اعتمادی را که مردم کردند، تا این اعتماد را متزلزل کنند. »

علاوه بر این موضوع نکته قابل توجه دیگر حضور پرشور نسل های جدید و جوان در این نوع عرصه ها است به گونه ای که نشان از دلبستگی آنها به آرمان ها و اهداف نسل های گذشته است: «نسل جوان ما بخصوص نشان داد که همان شور سیاسی، همان شعور سیاسی، همان تعهد سیاسی را که ما در نسل اول انقلاب سراغ داشتیم، دارد؛ با این تفاوت که در دوران انقلاب، کوره‌ی داغ انقلاب دلها را به هیجان می‌آورد، بعد هم در دوره‌ی جنگ به نحو دیگری؛ اما امروز اینها هم نیست، در عین حال این تعهد، این احساس مسئولیت، این شور و شعور در نسل کنونی ما وجود دارد. »

محور سوم: رسیدن به پیروزی در برابر مستکبران بعد از حضور و ایستادگی مردم

تاریخ خود گواه است که هر زمانی مردم در برابر زیاده طلبی کشورهای استعمارگر استادگی کرده و مردم با تمام توان در صحنه حضور پیدا کرده اند به دنبالش پیروزی هم حاصل گردیده است چنانکه باید نگاه ها به داخل مرزها دوخته شود و اولویت با ظرفیت ها و استعداد های درونی کشور باشد لذا این مهم باید مد نظر مسولان در همه زمینه ها و زمان ها باشد. در همین انتخابات سال 1388 که هنوز فتنه گران به خیانت خود نپرداخته بودند، کشور ایران در آستانه رسیدن به فصل جدیدی از روابط خود با کشورهای دنیا بود که فتنه گران مانع از آن گردیدند.

مقام معظم رهبری: « بعد از آنکه این حضور عظیم دیده شد، اینها شوکه شدند؛ فهمیدند چه اتفاق بزرگی در ایران افتاد؛ فهمیدند که باید خودشان را با این شرائط جدید وفق بدهند؛ هم در امور بین الملل، هم در امور خاورمیانه و جهان اسلام، هم در مسئله‌ی هسته‌ای. در مسائل ایران شوکه شدند؛ فهمیدند که سرفصل جدیدی در مسائل مربوط به جمهوری اسلامی پیدا شد، که مجبورند این را بپذیرند.»

اما دقیقا بعد از اینکه افرادی مانند موسوی وکروبی به طبل دشمنان دیرین ملت ایران تپیدند و سخن از تقلب و تجمع بر زبان راندند، مثل گذشته فرصت برای سوء استفاده ی فرصت طلبان فراهم شد و آن پیروزی بزرگ مردم را که به یک تهدید تبدیل کردند. به طوری که حتی مقام معظم رهبری در این زمینه به برخی از آقایان تذکر هم داده بودند: « من آنوقت به دوستان خوبمان در داخل کشور تذکر دادم و گفتم این حرفی را که دشمن می خواهد به ذهن مردم رسوخ بدهد، نگوئید.»

محورچهارم: جذب حداکثری (جدا بودن حساب مردم از فتنه گران)

در انتخابات سال 88 از بین چهار نامزد موجود مردم طبق دیدگاه ها و سلایق خود به کاندیدای مورد نظر خود رای دادند و رای همه مردم با هر گرایش سیاسی رای به نظام جمهوری اسلامی ایران بود، حتی آن بخش از مردم که طرفدار موسوی و کروبی بودند حسابشان از فتنه گران جدا است و نباید آنها را متهم به فتنه گری کرد بلکه آنهایی که به تجمع های غیرقانونی و آسیب زدن به اموال عمومی و توهین به مقدسات استمرار ورزیدند، جز محکومین هستند.

« انتخاب به عهده‌ی مردم بوده و هست. مردم انتخاب کردند. خواست من، تشخیص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات کنند. مردم خودشان طبق معیارهای خودشان تشخیص دادند، حرکت کردند، عمل کردند؛ میلیونها این طرف، میلیونها آن طرف. بنابراین، مسئله، مسئله‌ی درونی نظام است. اینی که بخواهند صورت مسئله را تغییر بدهند، این صد در صد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بین نظام و بیرون از نظام نیست، دعوا بین انقلاب و ضد انقلاب نیست؛ اختلاف بین عناصری در درون چهار چوب نظام است.... همه‌ی کسانی که به این چهار نامزد رأی دادند، مأجورند؛ ان‌شاءاللَّه اجر الهی دارند. همه‌شان در درون جبهه‌ی انقلابند، متعلق به نظامند؛ اگر با قصد قربت رأی داده باشند، عبادت هم کرده‌اند. خط انقلاب، چهل میلیون رأی دارد؛ نه بیست و چهار و نیم میلیون که رأی به رئیس جمهور منتخب است. چهل میلیون به خط انقلاب رأی دادند.»

البته باید توجه داشته باشیم که مقام معظم رهبری صرفا در این مسئله به جذب حداکثری اشاره نکرده اند بلکه همواره جز سیاست ها و شیوه های مدیریتی ایشان بوده و حتی در اداره کشور هم ایشان تاکید بر استفاده ی از همه سلایق و گرایش ها می کنند.

محور پنجم: رقابت آزاد

یکی از ویژگی های کشورهای دموکراسی به معنای اعم وجود رقابت آزاد در انتخابات است به طوری که برنامه های تبلیغاتی نامزدها و تجمعات و مناظره های تلوزیونی در طی انتخابات خود نشان داد که نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال ایجاد فضای مناسب رقابتی، شفافیت و تصمیم آگاهانه بوده و صرفا به دنبال برگزاری یک انتخابات محدود برای موجه جلوه دادن در عرصه بین المللی نبوده است.

« این رقابتها کاملاً رقابتهای آزاد، جدی و شفاف بین نامزدهای مختلف بود؛ همه دیدند. به قدری این رقابتها و این گفتگوها و این مناظره‌ها شفاف و صریح بود، که عده‌ای به آن معترض شدند ... این مناظره‌ها تو دهن آن کسانی زد که از بیرون تبلیغ می کردند که این رقابتها نمایشی است، واقعیت ندارد. دیدند نخیر، واقعیت دارد؛ جدی در مقابل هم ایستاده‌اند، با هم بحث می کنند، با هم استدلال می کنند. بنابراین مناظره‌ها و گفتگوها بسیار از این جهت مثبت بود .... مردم احساس کردند که در نظام اسلامی بیگانه به حساب نمی‌آیند، نظام کشور اندرونی و بیرونی ندارد. همه چیز در مقابل مردم آشکار، همه‌ی نظرات در مقابل مردم بیان شد و معلوم شد رأی مردم ناشی از همین دقتها و تأملات خواهد بود.»

و قطعا این نوع از رقابت‌ها خود نشان از وجود آزادی بیان هم هست اما باید توجه داشت که رقابت آزاد و آزادی بیان به معنای اتهام زدن بی‌اساس به دیگران، توهین، حتک حرمت، بی اخلاقی، آسیب رساندن به اموال عمومی و مردم نیست.

محور ششم: حمایت از مسولان و خدمت گزاران مردم، با وجود اختلاف نظر

باید همواره در کنار ضعف‌ها؛ قوت‌ها را هم دید و اگر انتقادی صورت می گیرد و از عیب ها گفته می شود در کنار آن باید حسن ها هم بیان گردد و حتی با وجود اختلاف نظر می توان از یک اقدام مناسب یک فرد و یا جریان حمایت کرد و از نگاه صفر و صدی دوری گزید.

مقام معظم رهبری برای هر دو جریان رقابت کننده در انتخابات، سهمی از اشتباهات را قائل شدند: «از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانی‌ها را برای من می‌آوردند و من میدیدم یا گاهی می‌شنیدم؛ تهمتهائی زدند، حرفهائی گفتند؛ به کی؟ به کسی که رئیس جمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است. نسبتهای خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغ‌گوئی متهم کردند! اینها خوب است؟ کارنامه‌های جعلی برای دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، می‌بینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشی کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبت‌های خجالت‌آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.» و در مقابل «از این طرف هم شبیه همین کارها به نحو دیگری انجام گرفت. کارنامه‌ی درخشان سی ساله‌ی انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضی از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهای این نظامند؛ اینهاکسانی هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند.»

نکته ی دیگری که باید تذکر داده شود تفاوت و تطابق دیدگاه طرفین ماجرا با مقام معظم رهبری است؛ امام خامنه ای سپس می فرمایند: «من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف‌نظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‌ی مسائل خارجی اختلاف‌نظر دارند، هم در زمینه‌ی نحوه‌ی اجرای عدالت اجتماعی اختلاف‌نظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلاف‌نظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است


محور هفتم: قانون گرایی و دوری از افراط گری

موسوی و کروبی جز نامزدهایی بودند که کرارا در مناظرات و برنامه های تبلیغاتی خود از قانون گرایی صحبت می کرند اما بعد از اینکه نتایج انتخابات مشخص شد گویا دچار فراموشی شدند و از انجام اقدامات غیرقانونی برای تنش آفرینی ابایی به خود راه ندادند؛ این در حالی بود که در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران طرق مختلف قانونی برای بازنگری نتایج انتخابات در نظر گرفته شده است و حتی مقام معظم رهبری خاطر نشان کردند که: «اگر واقعاً شبهه‌ای هست، از راه‌های قانونی پیگیری بشود. قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست. همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند، حق دادند که شکایت کنند، حق دادند که بررسی بشود. بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر مواردی خواستند صندوقها را بازشماری بکنند، با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند. خودشان باشند، آنجا بشمرند، ثبت کنند، امضاء کنند.»

به طوری که اگر بنا بر این باشد که هرکسی برای محقق کردن خواسته های خود متوصل به بی قانونی شود قطعا هیچ گونه نظم و ثباتی در جامعه حاکم نخواهد بود: « این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور می کنند، وادار می کنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است؛ این محاسبه‌ی غلطی است.»

محور هشتم: مسولیت نخبگان سیاسی در رابطه با مردم

همه مسولان و نخبگان سیاسی باید توجه داشته باشند که در برابر مردم وظایفی را بر عهده دارند و نباید با افراط و تفریط جامعه را دچار تشنج کنند، گاهی با عدم موضع گیری صحیح و به موقع و یا گاهی با اقدامات نسنجیده ای که توسط نخبگان سیاسی صورت می گیرد تبعات غیرقابل جبرانی را برای کشور به وجود می آورد.

« در این قضیه‌ی انتخابات، مردم حقاً و انصافاً به وظیفه‌ی خودشان عمل کردند. وظیفه‌شان این بود که بیایند پای صندوقهای رأی، که به بهترین وجهی این وظیفه اداء شد؛ اما ما و شما (نخبگان سیاسی) وظائف سنگین‌تری داریم. آن کسانی که به یک نحوی یک نوع مرجعیتی در افکار مردم دارند؛ از این سیاسیون و رؤسای احزاب و کارگردانان جریانات سیاسی، و یک عده‌ای از اینها حرف‌شنوی دارند، اینها خیلی باید مراقب رفتار خودشان باشند؛ خیلی باید مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها کمی افراطی‌گری کنند، دامنه‌ی این افراطی‌گری در بدنه‌ی مردم به جاهای بسیار حساس و خطرناکی خواهد رسید که گاهی خود آنها دیگر نمیتوانند آن را جمع کنند، که ما نمونه‌هایش را دیده‌ایم. افراط وقتی در جامعه به وجود آمد، هر حرکت افراطی به افراطی‌گری دیگران دامن میزند.»

محور نهم: رفتارشناسی دشمن

یکی از مسائل مهمی که برای هر ملت و علی الخصوص سردمداران یک کشور ضروری است رفتارشناسی دشمنان می باشد به طوری که اگر این رفتارشناسی به درستی صورت نگرفته باشد، آسیب های فراوانی را در برهه های حساس و حیاتی وارد خواهد کرد و امکان اقدام متقابل نسبت به دشمن را از بین خواهد برد لذا یکی از مواردی که می تواند در فهم رفتارشناسی از دشمن موثر باشد انتخابات سال 88 و اقداماتی است که از طرف کشورهای غربی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.

«بنده در این دو سه هفته، رفتار و گفتار دولتمردان آمریکا و دولتمردان چند کشور اروپائی را دنبال کردم؛ در این هفته‌های نزدیک به انتخابات و آن روز انتخابات و شب بعد از انتخابات، بعد هم این دو سه روزِ بعد از انتخابات. یک وضع متغیر و متفاوتی داشت. اول، قبل از شروع انتخابات جهتگیری رسانه‌هایشان، دولتمردانشان، این بود که در اصلِ انتخابات ایجاد تردید کنند، شاید شرکت مردم کم بشود...

بعد از آنکه این حضور عظیم دیده شد، اینها شوکه شدند؛ فهمیدند چه اتفاق بزرگی در ایران افتاد؛ فهمیدند که باید خودشان را با این شرائط جدید وفق بدهند؛ هم در امور بین الملل، هم در امور خاورمیانه و جهان اسلام، هم در مسئله‌ی هسته‌ای. در مسائل ایران شوکه شدند؛ فهمیدند که سرفصل جدیدی در مسائل مربوط به جمهوری اسلامی پیدا شد، که مجبورند این را بپذیرند. این مال هنگامی بود که این حرکت عظیم مردم دیده شد و از اینجا مرتب به وسیله‌ی ایادی خودشان مخابره شد و همه‌شان اظهار تعجب کردند؛ از همان صبح جمعه این اظهارات شروع شد...

وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس کردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موج‌سواری کنند. لحنشان از روز شنبه و یکشنبه عوض شد و وقتی یواش یواش چشمشان افتاد به بعضی از اجتماعات مردمی که به دعوت نامزدها مثلاً در خیابانها پیدا شدند، امیدوار شدند، یواش یواش نقابهایشان کنار رفت و حقیقت خودشان را بنا کردند نشان دادن.»

باید توجه داشت که اگر مسئولان در شناخت برآیند کلی رفتارهای دشمنان تلقی درستی نداشته باشند قطعا دچار اشتباهات بزرگی خواهند شد، علی الخصوص در حوزه ی روابط بین الملل و سیاست خارجی این امر بسیار دخیل بوده و همواره مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در مقابل چهارچوب های رفتاری کشورهای مستکبر اقدامات متناسبی را انجام داده اند و با لبخند زدن پوشالی غربی ها، ماهیت زیاده طلبی آنها را فراموش نکرده اند.

جمع بندی:

علاوه بر محورهای مهمی که از بیانات مقام معظم رهبری در تارخ 29 خرداد 1388 استخراج گردید نکات قابل توجه دیگری هم وجود دارد که نیازمند به بررسی بوده و لازم به تبیین می باشد که از جمله ی آنها به این شرح است:

1- لزوم دوری از سیاه نمایی 2- مبارزه با فساد اقتصادی 3- تحقق مردم سالاری دینی با ویژگی های ممتاز 4- ایستادگی نظام جمهوری اسلامی در برابر دشمنان و حوادث ریشه کن به دلیل پایه ی ایمانی و دینی 5- سو استفاده ی غربی ها از شعار حقوق بشر و عدم پایبندی خود به آن 6- اقدامات مغرضانه ی رسانه های غربی و صهیونیستی در انتخابات ریاست جمهوری 7- ابتکارات نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخابات 8- نیاز جامعه به آرامش از طریق ارتباط باخداوند، و حسن ظن به او.

به نظر دیدبان با توجه به روشنگری ها و اتمام حجت هایی که مقام معظم رهبری در این سخنرانی انجام داده اند جای هیچ شکی برای اقدامات آگاهانه و مغرضانه ی فتنه گران و اصحاب آن باقی نگذاشته است لذا اینکه حتی بعد از گذشت پنج سال از فتنه 88 پشیمان نشده اند و حاضر به عذرخواهی از ملت ایران نبوده اند دیگر دلیلی ندارد که عده ای سخن از رفع حصر این فتنه گران بزنند و حتی به خود این اجازه را بدهند که اقدامی در جهت تسریع این امر صورت دهند.

پی نوشت:

تمامی نقل وقول های مستقیمی که در این یادداشت آمده است مربوط به سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه تهران(1388/03/29) می باشد.
 

دانلود لینک مستقیم فایل صوتی با کیفیت سخنرانی امام خامنه ای در نماز جمعه مورخ 1388/3/29 با حجم 22.5 مگابایت

دانلود لینک مستقیم فایل تصویری کم حجم سخنرانی امام خامنه ای در نماز جمعه مورخ 1388/3/29 با حجم 6.1 مگابایت