تنها مدرکی که به دست آمد این بود که دستوری صادر شده بود تا چراغ‌های استادیوم امجدیه یا همان شهید شیرودی امروز و همچنین چراغ پد بالگرد ساختمان وزارت کشور فعلی، آن شب روشن باشد و وزارت خارجه نیز همینطور تا همه چیز آماده باشد و از جمله تمام سیستم پدافند تهران آن شب جمع شود.

 مشاور شهید چمران تاکید کرد: ما به یقین رسیدیم که یک سری فرمان‌های خاص و مهم صادر شده بود که البته برخی از عوامل آن دستگیر و محاکمه شدند از جمله اینکه تمام سیستم پدافند تهران آن شب به بهانه ضرورت جابجایی جمع و غیرفعال شده بود.

محمد کریم عابدی را اگرچه اهالی رسانه به خاطر عضویت در کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم می شناسند اما بازرس شهید چمران از همان روزهای اول درگیر یکی از پیچیده ترین و مهمترین اتفاقات کشورمان بوده است و با گذشت بیش از 30 سال، هنوز هم با شور و حرارت خواهان پیگیری این ماجراست چراکه این مصداق را موضوعی مهم برای شناخت بسیاری از ابهامات موجود در ابتدای انقلاب می داند. عابدی که دکترای هوافضای خود را پیش از انقلاب اسلامی از آمریکا اخذ کرده، در دوران دفاع مقدس به عنوان یک خلبان دلیر، در عملیاتهای مختلف حضور داشته و پس از آن نیز عهده دار مسئولیتهای مختلفی در ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع بوده است.

نماینده مردم طبس در مجلس هشتم و عضو فعلی ستاد توسعه هوا و فضا در مصاحبه‌ای تفصیلی به مناسبت سالگرد شکست تاریخی حمله نظامی آمریکا در صحرای طبس در پاسخ به سوال خبرنگار  مشرق نکاتی را بازگو کرد که شاید کمتر در رسانه مطرح و بررسی شده باشد.

 اسناد مهم حادثه دست آیت الله خلخالی بود

وی در ابتدای این گفتگو در تشریح چگونگی اطلاع یافتن و حضور در صحرای طبس پس از شکست مفتضحانه آمریکا گفت: صبح روز 6 اردیبهشت سال 1359 حضرت آیت الله خامنه‌ای، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید دکتر چمران که وزیر دفاع بودند و بنده به عنوان مشاور عالی ایشان و خلبان بالگرد شنوک، شهید محمد خضرایی با جمع دیگری، به وسیله هواپیما به اصفهان رفته و از آنجا با بالگرد شنوک از مسیر یزد به سمت طبس حرکت کردیم.

وی با یادآوری اینکه قبل از ما تعدادی از برادرهای ژاندارمری و شهربانی و از جمله برادران سپاه یزد برای بررسی به محل رفته بودند، گفت: بعد از این‌ها نیز آیت‌الله خلخالی هم به منطقه طبس رسید و اسناد و مدارک و تعداد 9 جسد از کشته شدگان آمریکایی را با خود بردند.

عابدی در خصوص یافته های خود از آن واقعه گفت: ما در آنجا یک نقشه و دست نوشته با پرچم عربستان پیدا کردیم که به فارسی و انگلیسی روی کاغذها نوشته شده بود: «برادر ایرانی من یک مهمان خارجی هستم. من را کمک کنید جا مانده‌ام، گم کرده‌ام من را یاری دهید» که اگر فردی گیر افتاد بتواند از این مطالب استفاده کند و خودش را نجات دهد.

عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس هشتم در خصوص وضعیت آن موقع کویر طبس گفت: از بالگردها دو عدد سالم بود (یکی صدمه خورده بود) و دو تا متلاشی شده بود و دو تا در مسیر خراب شده بود.

"ما با بالگرد شنوک به سمت یزد برگشتیم و از آنجا به سمت تهران. "

بازرس وزارت دفاع در دوران شهید چمران با اشاره به رمز گذاری عملیات به نام «پنجه عقاب» افزود: یک ناو بالگردبر به دریای عمان آمده بود و از دریای عمان 8 فروند بالگرد که 6 فروند بالگرد اصلی بوده و 2 فروند رزرو به پرواز درآمده بودند. مأموریت بالگردها حرکت از دریای عمان به سمت شرق دریاچه بختگان و بعد به سمت کویر بم و از کویر بم به کویر دربند بود.

رادارها کور شده بود

عابدی یادآور شد: ما هم در دربند سایت رادار داریم و هم در گنو مدرنترین رادار روز غرب را داشتیم که تا اقیانوس هند را رصد می‌کرد اما چون سیستم رادار غربی بود خودشان آشنا بودند که چطور رادارها را کور کنند. رادار دربند را هم همین کار را کردند.

نماینده مردم طبس در مجلس هشتم در ادامه این گفتگو افزود: تپه ماهورها در طبس به گونه ای است که اطراف تپه بلند است و وسط، تپه‌های کوچک قرار دارد و اگر چیزی وسط این‌ها باشد دیگر دیده نمی‌شود و رادار  هم نمی‌توانست آن‌ها را بگیرد و نه چشم می‌توانست ببیند.

عابدی با تشریح خطای نظامیان آمریکا در طبس به مشرق گفت: خدا می‌خواهد که این‌ها اشتباه بزرگ دیگری را مرتکب بشوند و اشتباه این بود که  در ساعت شروع به حرکت تأخیر ایجاد شود. فرمانده عملیات اجازه هات ریفیولینگ می‌گیرد و می‌گوید با توجه به دیر شدن، بالگرد پرواز کند و نزدیک هواپیمای سوخت رسان بیاید و دیگر موتورها را خاموش نکند اما در این فاصله یک اتوبوس که از زوار امام رضا علیه‌السلام بودند در حال عبور از ان منطقه بود که این اتوبوس را متوقف می‌کنند و سرنشینان را به داخل همان سی130 که کماندوها را از آن خارج کردند منتقل می‌کنند.
وی همچنین به تشریح نحوه سقوط بالگرد آمریکایی پرداخت و افزود: در همان وضعیت که بالگرد می‌خواهد بلند شود و نزدیک‌تر بنشیند یک ماشین دیگر از راه می‌رسد که یک تانکر سوخت است. به این تانکر ایست می‌دهند اما تانکر توجهی به ایست نمی‌کند و به حرکت خود ادامه می‌دهد. به تانکر تیراندازی می‌کنند و با انفجاز تانکر، نور زیادی شکل گرفت و خلبان در حین بلند شدن، در فاصله چند صد متری توده آتش می‌بیند و این روی دیدش تأثیر منفی می‌گذارد. از سوی دیگر آر اچ 3‌دی 6 ملخ در بالا دارد و 6 ملخ در دم که این ملخ ها باد زیادی را تولید می‌کند و خود هواپیمای سوخت رسان هم روشن بوده و 4 موتورش هم در حال کار کردن است. باد این دو هواگرد، تولید گردباد کرده  و خلبان را گیج می‌کند و موقعیتش را گم می‌کند و ملخ‌های این بالگرد با تانکر سوخت برخورد کرده و یک بمب عظیم در صحرای طبس منفجر می‌شود.

این مسئول سابق ارتش جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: به دلیل این انفجار کارتر دستور برگشت تیم عملیات را صادر کرد.

 تمام سیستم پدافند تهران جمع شده بود

نماینده مردم طبس در مجلس هشتم درباره مسائل مبهم پیش آمده درباره این موضوع گفت: خبر سقوط بالگردها به ستاد ارتش و بنی صدر رسید ولی او توجه نکرد. فردای آن روز که بنی صدر از دزفول همراه مشاورینش در حال بازگشت به تهران بود، مشاورین به بنی صدر می‌گویند که بهتر است که بالگردها را منهدم کنیم و به همین خاطر F4 ها پرواز می‌کنند و آنجا را بمباران می‌کنند که خدا را شکر همه اسناد و تجهیزات از بین نرفت.

مشاور شهید چمران با اشاره به مفقود شدن جعبه سیاه‌های بالگردهای از بین رفته نیز گفت: اسناد اصلی به دست ما نیفتاد.

عابدی با بعید دانستن دستگیری و مجازات مقصران واقعه طبس از جمله مشاورین بنی صدر تصریح کرد: بنابر آنچه که در ذهن من است فرمانده پدافند هوایی آن زمان چند وقتی به زندان رفت اما بعد از مدتی دیدند که ایشان کاره‌ای نبوده آزادش کردند.

وی همچنین درباره فرآیند کور کردن بحث راداری و عدم فعالیت یگان‌های پدافندی نیز گفت: ما به یقین رسیدیم که یک سری فرمان‌هایی صادر شده که آن برخی از آن عوامل هم دستگیر و محاکمه شده‌اند. تنها مدرکی که به دست آمد این بود که دستوری صادر شده بود تا چراغ‌های استادیوم امجدیه یا همان شهید شیرودی امروز و همچنین چراغ پد بالگرد ساختمان وزارت کشور فعلی، آن شب روشن باشد و وزارت خارجه نیز همینطور تا همه چیز آماده باشد و از جمله تمام سیستم پدافند تهران آن شب جمع شود.

وی اظهار داشت: مدتی بعد جلسه‌ای در وزارت جنگ سابق برگزار شد که رییس جلسه درخواست داشت که همه مدارک را بدهیم به او. من امتناع کردم ولی گزارش کار را دادیم. مدارک در اختیار آنها هیچگاه به دست ما نرسید و نفهمیدیم آن‌ها چه کسانی بودند و هیچوقت هیچ چیزی از این جریان توسط آن گروه بروز داده نشد."

 ماجرای یک عکاسی از محل نگهداری جاسوسان امریکایی

این کارشناس مسائل نظامی اضافه کرد: پس از شکست نگذاشتند این قضیه زنده بماند و این برای خودش یک هنر بود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: پس از این واقعه، چون مشاور عالی چمران بودم، سفری به کرمانشاه داشتم و در جمع افسران قدیمی هوانیروز جلسه‌ای برگزار کردیم و آنجا یک نفر گفت آقای عابدی این عکسی که در مجله فلایت نیوزویک از سفارت آمریکا انداخته شده شما دیده اید؟ آیا این به نظر شما عکس ماهواره‌ای است؟ گفتم خیر. همه نظرشان این بود که با یک وسیله پرنده که از بالای سفارت عبور می‌کرد از فاصله چند صد متری عکس برداری شده. حال سوال پیش آمد که چه کسی این عکس را انداخته؟

وی با اشاره به استخدام مأمورینی برای تحقیق در زمینه این موضوع اضافه کرد: ما متوجه شدیم دو شرکت با نام‌های هلیکوپتر سرویس و هلیکاپتر ایران در کشور فعالیت می کنند که این دو شرکت دارای 75 خلبان خارجی است که با تعداد زیادی خدمه فنی، در حال پرواز در حساس‌ترین نقاط کشور مانند صداوسیما، انرژی اتمی، سکوهای توانیر، مخابرات، سکوهای نفتی و دیگر نقاط حساس هستند!

عابدی با بیان اینکه این دو شرکت در ان زمان در اختیار یکی از فعالان فعلی بخش خصوصی به نام آقای "خ" بود، گفت: به او گفتم شما باید برای تداوم فعالیت این شرکت با خلبانهای غربی از آقای چمران یا از امام سوال می‌کردید. بعد از این ماجرا بنده دستور دادم سریعاً طرحی آماده کنند که این دو شرکت به مجموعه وزارت دفاع منتقل شوند که از ماحصل آن، "ساخه" شکل گرفت.

"در فاصله کمتر از 6 ماه توانستیم 75 خلبان که بیشترشان در ظاهر هلندی  و در اصل امریکایی بودند را بیرون و بجای آنها خلبانان ایرانی جایگزین کنیم."

علت های متعدد و مبهم کارشکنی در ساخت موزه طبس

نماینده مردم طبس در مجلس هشتم در خصوص علت ساخته نشدن موزه طبس برای گرامیداشت این واقعه مهم گفت: آقایان می خواستند موزه را در یزد بسازند اما ما با دلایل متقن و پیگیری، مانع انجام این کار شدیم. مدتی بعد، املاک این منطقه را جزء اردکان کردند که این اتفاق یک فاجعه بود و توانستیم این منطقه را به طبس برگردانیم.

وی اضافه کرد: بالاخره باز هم موزه را نبردند طبس بلکه بردند در صحرا که خدا می‌داند میلیاردها تومان هزینه داشت چون آب ندارد و برای تأمین آب 2 الی 3 میلیارد هزینه می‌خواهد. برق ندارد، گاز ندارد و اصلاً لازم نیست موزه آنجا باشد. موزه باید در طبس باشد که فرودگاه دارد و مسافران داخلی و خارجی می‌آیند و اگر موزه را آنجا می‌ساخیتم تاحالا چند برابر هزینه خودش را درآورده بود.
عابدی در ادامه با انتقاد از نحوه عملکرد دولت آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد در مورد برخورد سرد با این مسئله مطرح کرد: باید بپرسیم که با گذشت 9 سال از دستور رهبر انقلاب، چطور سازمان اجلاس سران در مدت 6 ماه ساخته می‌شود، اما موزه طبس با این همه وقفه مواجه شده؟