اظهارات اخیر عطاء الله مهاجرانی از اعضای اصلی حلقه لندن كه با واكنش شدید و غلیظ سایر بخش های فرقه سبز و ضدانقلاب مواجه شده ، پیام های مختلفی در بر دارد.

عطاء‌الله مهاجرانی (وزیر فراری دولت خاتمی) اخیراً در جلسه‌ای که در کتابخانه «کنزینگتون» لندن برگزارشد، در خصوص تحولات اخیر برخی کشورهای اسلامی نظراتی را ارائه داده و در پاسخ به پرسشی در‌خصوص تناسب ایران با مصر و حوادث اخیر این دوکشور، این دو را از یک جنس نمی‌داند، بلکه به اعتقاد وی ایران کشوری مستقل است و در مقایسه رئیس‌جمهور فراری مصر با رهبری معظم انقلاب اسلامی(قیاسی بی‌ربط)، کارنامه اقتصادی و زندگی رهبر ایران را خالی از هر نقطه سیاه و حتی «نقطه خاکستری» می‌داند.

سخنان اخیر مهاجرانی در اردوگاه داخلی و خارجی فتنه، غوغایی به پا کرده است. تئوری‌پرداز اسب‌تروا توانست با این نظریه حداقل در فضای مجازی جایی برای جولان فتنه‌گران پس از راهپیمایی پرشور مردم در 22 بهمن سال 88 فراهم آورد.

آن روزها مدعیان شعار «ما ‌بیشماریم» ادعا می‌کردند، جمعیت حاضر در خیابان‌های منتهی به میدان آزادی طرفداران آنها بوده‌اند، اما با تئوری مهاجرانی بدون هیاهو وارد خیابان‌ها شده‌ و یکدیگر را نمی‌شناخته‌اند، بنابراین موفق به عرض‌اندام نشده‌اند؟!

در مورد این ادعا بعد از یک سال باید پرسید در 22 بهمن سال جاری که شما بیانیه‌ای برای حضور‌ هوادارانتان به خیابان‌ها نداده‌بودید، مردمی که در شهرهای مختلف این روز بزرگ را پاس‌داشتند چه کسانی بودند؟! این بار که دیگر پای اسبی در میان نبود! که بتوانید مردم را هوادار خود جلوه دهید.

اکنون بعد از افتضاح سال گذشته، پس از گذشت یکسال دوباره شاهد بزرگنمایی از تصویر مخدوش وزیر خائن دوران اصلاحات هستیم، آن هم با اخباری که گویا مهاجرانی طرفدار دوآتشه نظام اسلامی و رهبری آن است!

گفته‌های اخیر مهاجرانی در اردوگاه خارجی فتنه سبز چند هدف اصلی و مهم را می‌تواند در پی داشته باشد که برخی از آنها عبارتند از : ‌

1-تلاش مهاجرانی برای زمینه‌سازی یک عذرخواهی به ملت ایران، به منظور تعمیر پل‌های تخریبی پشت سر خود و توجیه اقدامات گذشته برای بازگشت دوباره به ایران. لازم به ذکر است این مورد در صورتی درست است که واقعاً جریان سبز از او و تئوری‌اش ناراضی بوده و تئوری «اسب تروا» ساخته عناصر اصلی صحنه‌گردان فتنه نباشد.

2-برخی افراد که از عدم همراهی مردمی با فتنه سبز مطمئن شده‌اند، تلاش می‌کنند با «مهره‌سوزی» علت شکست‌های گذشته را برخی افراد مثل مهاجرانی جلوه داده و علت ریزش نفرات در اردوگاهشان را توجیه نمایند.

3- مهاجرانی همان کسی است که در روزهای اول فرارش از ایران، بی‌پروا به همه مقامات نظام اسلامی هتاکی می‌نمود، اکنون تعریف و تمجید او از نظام و مسئولان آن، نشانه‌ای از شکست مبارزه مستقیم با نظام اسلامی‌ است؛ نشانه‌ای از ناممکن بودن موفقیت برای فتنه‌گران در برخورد شارپ با انقلاب اسلامی. بنابراین تئوری‌پرداز نظریه اسب‌تروا احتمالاً می‌خواهد با تئاتر جدیدی تلاش ‌کند با یک مرگ ظاهری به سبک طوطی داستان‌ مولوی، به همپالکی‌های خود در درون نظام اسلامی بفهماند، آنها نیز باید سیاست نفوذ و استحاله را در پیش بگیرند تا بتوانند در حمایت ظاهری از نظام اسلامی، پس از نفوذ در دستگاه‌ مختلف(همان تئوری اسب‌تروا) در وقت مقتضی ضربه‌های اساسی را بر پیکر تنومند انقلاب وارد نمایند.