انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نسبت به انتخابات گذشته دارای اهميتی مضاعف شده است. این نكته‌ای است كه رهبر انقلاب اسلامی، روز چهارشنبه (۱۳۹۲/۲/۲۵) به آن اشاره كردند: «امروز انتخابات شما به يك موضوع مهم بين‌المللى تبديل شده است.

دستگاههاى فكرى دشمنان نشسته‌اند رصد ميكنند مقدمات اين انتخابات را، اين حادثه‌ى بزرگ را؛ دارند نگاه ميكنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند.»
در میان سخنرانی‌های اخیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌طور اجمالی می‌توان ۸ برنامه عملیاتی دشمنان را برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ شناسایی كرد:
۱- برنامه‌ريزى و برنامه‌سازى رسانه‌های دشمن برای انتخابات ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
۲- ناامیدكردن مردم از طریق مانع‌تراشی و كتمان پیشرفتها ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
۳- ايجاد ترديد و دودلی در دل مردم تا همت آنها را كوتاه و ضعیف كنند ۱۳۹۱/۱۲/۳۰
۴- ایجاد اختلاف بین مسئولین ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
۵- برهم زدن ثبات و آرامش كشور ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
۶- پرت كردن حواس مردم از انتخابات با یك ماجرای سیاسی، اقتصادی یا امنیتی ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
۷- سعی در اخلال در برگزاری انتخابات ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
۸- تشكيك در سلامت انتخابات ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
پیش از این نیز ایشان درباره اهمیت شناخت نقشه دشمن، هشدار داده بودند كه «ترفندهاى دشمن را بايد شناخت، فهميد. او البته دشمنى‌‌اش را ميكند؛ امر طبيعى است، اما اينكه ما نفهميم دشمنى او را و از اين معنا غفلت كنيم، اين قابل قبول نيست.» ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره نقشه دشمن در انتخابات آتی، در ذیل آمده است:


۱- تدارك رسانه‌های دشمن برای انتخابات ۹۲
در طول اين سالها، قبل از هنگام انتخابات، تبليغات دشمن عليه انتخابات شروع شده؛ يعنى قبل از آنكه مسئولين ما و رسانههاى ما و مطبوعات ما شروع كنند براى انتخابات كار كردن، دشمن طراحى كرده است و شروع كرده است؛ اين دفعه هم همين جور است.
ما اطلاع داريم كه اين دفعه هم رسانههاى رسمى و شناخته شدهى دشمن - كه هر وقت توانستند، عليه جمهورى اسلامى كار كردند - از مدتى پيش دارند طراحى ميكنند، برنامهريزى ميكنند، برنامهسازى ميكنند، براى اينكه دل مردم را نسبت به انتخابات سرد كنند؛ شروع هم كردهاند، منتها برنامهريزىشان خيلى وسيعتر از اين حرفها است؛ ميخواهند مردم پاى صندوق نيايند؛ ميخواهند مردم در ادارهى كشور و مديريت كشور سهيم نشوند؛ ميخواهند مردم در صحنه نباشند؛ لذا تلاش ميكنند. اگر حضور مردم نباشد، آنها براحتى ميتوانند تهاجم خودشان را چندين برابر كنند. حضور مردم است كه به نظام اسلامى و به كشور عزيز ما مصونيت ميبخشد. حضور مردم است كه عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقويت ميكند: علم ما پيشرفت ميكند، بصيرت ما پيشرفت ميكند، سازوكارهاى مديريت ما پيشرفت ميكند - همچنان كه در طول اين سالها پيشرفت كرده است - اين به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگيزههاى مردم است؛ ميخواهند اين انگيزهها نباشد، لذا سعى ميكنند انتخابات را بىرونق كنند. ۱۳۹۲/۰۲/۱۶
 
۲- مانع‌تراشی و كتمان پیشرفت‌ها
دشمنانی كه مايل نيستند پيشرفت و ترقی و رشد همه‌جانبه‌ی ملت ايران را ببينند، دو كار عمده در برنامه‌ی آنها وجود دارد: يكی اين كه تا آنجائی كه بتوانند، مانع‌تراشی كنند كه ملت نتواند به اين پيشرفتها و رشد دست پيدا كند؛ با تحريم، با تهديد، با مشغول كردن مديران به كارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف كردن حواس ملت بزرگ ايران و نخبگان كشور به كارهائی كه در فهرست كارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ يعنی مانع شدن عملی.
كار دوم اين است كه در تبليغاتِ خودشان پيشرفتها را انكار كنند. امروز یك شبكه‌ی تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیا مشغول به كار است، برای اینكه اثبات كند كه در ملت ایران، در كشور ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزی‌های ملت را انكار كنند؛ اگر ضعفهائی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده كنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّتها و نقاط جوشش را ــ كه در سراسر كشور و در هر گوشه و كنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند ــ از چشمها پنهان كنند.
رئیس جمهور آمریكا در نطق رسمی، از مشكلات اقتصادی ایران حرف میزند؛ مثل اینكه از پیروزی خود دارد صحبت میكند؛ كه بله، در ایران پول ملی افت كرده است، مشكلات اقتصادی اینچنین و آنچنان است. البته او به قوّتهای این ملت، به تلاشهای مثبت و سازنده‌ای كه در این كشور دارد انجام میگیرد، به پیروزی‌های بزرگ این ملت اشاره‌ای نكرده است و هرگز نخواهد كرد. سی سال است كه ما با چنین چالشی مواجه‌ایم ــ كه من در ارزیابی این سی سال، بعداً یك كلمه عرض خواهم كرد ــ اما چالشی كه ملت ایران با آن مواجه است و دشمنانی ــ هم در عمل و هم در تبليغات ــ كوشش ميكنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگير كشور ايران كه در سايه‌ی اسلام زندگی ميكند، بشوند، امروز چند برابر است. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱

۳-ایجاد اختلاف بین مسئولین
يكى از كارهاى مهم آنها اين است كه با روشهاى موذيانه و موريانه‌وار، بين ما اختلاف بيندازند؛ اين جزو كارهاى رائج اينهاست، اين كار را از قديم انجام ميدادند. البته متبحر و كارشناس كامل اين كار، انگليسى‌هاى خبيثند؛ آنها در زمينه‌ى ايجاد اختلاف، از همه كارشناس‌ترند؛ آمريكائى‌ها پيش آنها شاگردى ميكنند، از آنها ياد ميگيرند! ايجاد اختلاف از راه‌هاى نفوذ، مثل موشهاى دزد، مثل موريانه، وارد شدن و نفوذ كردن؛ اينها جزو كارهاى متعارف آنهاست. ما بايد حواسمان جمع باشد. بايد اختلافات به حداقل برسد.
البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هيچ اشكالى هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفيقند، اختلاف نظر هم دارند؛ هميشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گريبانگيرى، به مچگيرى در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهميت ندارد. يك وقت يك چيزهاى مهمى است، خب مردم بايد مطلع شوند؛ اما اين اختلافاتى كه انسان مىبيند بين اين حضرات هست، چيزهائى نيست كه اينقدر اهميت داشته باشد كه حالا با ادعاهاى گوناگون، ما اينها را بزرگ كنيم، جلوى چشم مردم نگه داريم، به اينها اهميت بدهيم؛ كه اهميتى هم ندارد. اختلافات را نبايد علنى كرد؛ اختلافات را نبايد به مردم كشاند؛ احساسات مردم را نبايد در جهت ايجاد اختلاف تحريك كرد. از امروز تا روز انتخابات، هر كسى احساسات مردم را در جهت ايجاد اختلاف به كار بگيرد، قطعاً به كشور خيانت كرده. ۱۳۹۱/۰۸/۱۰

۴- برهم زدن ثبات و آرامش كشور
دشمنان ما بارها كوشش كردند كه با شيوه‌هاى گوناگون، اين ثبات سياسى را به هم بزنند. در اول انقلاب، با ايجاد درگيرى‌هاى قوميتى در شرق و غرب كشور، شمال و جنوب كشور، سعى كردند نگذارند انقلاب اسلامى به آرامش دست پيدا كند و كشور را از تلاطم انقلاب بيرون بياورد؛ اما موفق نشدند. بعد از آن سعى كردند با تهاجم يك همسايه‌ى ديوانه - صدام به معناى واقعى كلمه، يك انسان وحشى و ديوانه و افسارگسيخته و خطرناك بود - امنيت كشور را به هم بريزند؛ از داخل هم گروهكها كمكش كردند...
بعد سعى كردند اين ثبات را از داخل به هم بريزند. من فقط اشاره كنم؛ نميخواهم وارد تفاصيل شوم. هم در سال ۷۸، هم در سال ۸۸ - با فاصله‌ى ده سال - نقشه و توطئه‌ى دشمن يك جور بود. در هر دو مورد سعى‌شان اين بود كه بتوانند ثبات سياسى را در كشور به هم بزنند؛ سعى‌شان اين بود كه تلاطم ايجاد كنند؛ اين آرامش عمومى را، اين ثبات را از اين ملت بگيرند.
اين ثبات و آرامش را بايد قدر بدانيم. ملت قدر ميدانند. من كه به شما عرض ميكنم، در واقع خطابم به كسانى است كه ميخواهند قدرنشناسى كنند در مقابل اين ثباتى كه وجود دارد؛ آن كسانى كه با حركات خود، با اعمال نادرست خود، با كج‌تابى‌هاى خود سعى ميكنند اين ثبات و آرامش را، اين استقرار را، اين طمأنينه و ثبات را در كشور به هم بزنند. البته مسئولين كشور، با تدبير، حواسشان هست؛ من هم تأكيد ميكنم؛ هم به مسئولين قوه‌ى مجريه، هم به مسئولين قوه‌ى مقننه، هم به مسئولين قوه‌ى قضائيه، كه مراقب باشند بدخواهان و دشمنان با توطئه‌ى خود نتوانند اين آرامشى را كه در سطح كشور وجود دارد - كه نشانه‌ى بزرگترين اقتدار اين ملت است، كه ميتواند همه‌ى خيرات را به طرف آنها جلب كند - به هم بزنند.
ما در چند ماه بعد از اين، مسئله‌ى انتخابات را داريم. تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات، بايد همت همه‌ى مسئولين اين باشد كه آرامش سياسى كشور را حفظ كنند؛ نگذارند فضاى سياسى كشور، جنجالى و متلاطم شود؛ اين جزو چيزهائى است كه هوشمندى مسئولان كشور ان‌شاءاللّه بايد بتواند اين را تحقق ببخشد...
سفارش ما بيشتر به مسئولين است، به سياستمداران است، به مديران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند اين آرامش و استقرار و طمأنينه‌اى را كه به فضل الهى در كشور وجود دارد و دشمن سعى كرده اين را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعى كنند اين آرامش و استقرار را حفظ كنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بيايد. گاهى يك حرف، گاهى يك عمل نسنجيده، گاهى يك اقدام نابجا، موجب تلاطم در محيط سياسى ميشود؛ بايد خيلى مراقب باشند. ۱۳۹۱/۰۷/۲۴

۵- سعی در اخلال در برگزاری انتخابات
امروز آنچه بنده تشخيص ميدهم - كه بررسى حركات دشمن نشان ميدهد - اين است: با اينكه ما حدود پنج ماه به انتخابات داريم، ذهن دشمن متوجه انتخابات ماست. انتخاباتى كه در خرداد آينده در پيش داريم، از نظر ما مهم است، از نظر دشمن هم مهم است؛ حواسش به آن انتخابات است. اگر ميتوانستند كارى ميكردند كه اصلاً انتخابات انجام نگيرد، اين كار را ميكردند. خب، اين كار براى آنها ميسور نيست، مقدور نيست؛ مأيوسند از اين كه بتوانند اين كار را انجام دهند. يك بار بعضى‌ها تلاش كردند كه انتخابات مجلس را عقب بيندازند؛ حتّى به ما گفتند اگر ميشود، دو هفته عقب بيندازيد. گفتيم نميشود؛ انتخابات بايد در همان روزِ خودش انجام بگيرد؛ يك روز هم نبايد عقب بيفتد. نتوانستند، دستشان به جائى نرسيد. آنها اين را تجربه كرده‌اند، ميدانند انتخابات عقب‌افتادنى نيست؛ لذا دنبال راه‌هاى ديگرند. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹

۶- كمرنگ‌ برگزار شدن انتخابات و بدون حضور همگانی

آنها چون فهميدند هدف حماسه‌ى سياسى و حماسه‌ى اقتصادى چيست، از همين حالا به خيال خودشان شروع كرده‌اند به تخريب كردن. امروز انواع و اقسام تبليغات وجود دارد براى اينكه در عرصه‌ى اقتصادى، مردم را دچار يأس و نوميدى كنند؛ در عرصه‌ى سياسى، انگيزه‌ى مردم را از حضور در ميدان سياست و بالخصوص در ميدان انتخابات كاهش دهند. آنها ملت ايران را نشناخته‌اند. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷

اوائل انقلاب كه هنوز قانون اساسى فراهم نشده بود، آماده نشده بود و لازم بود مجلس خبرگان تشكيل شود، چند ماه بيشتر نگذشته بود كه امام شوراى انقلاب را احضار كردند قم. ما رفتيم. امام آنچنان تند و تلخ برخورد كردند: چرا اقدام نميكنيد براى تشكيل مجلسى كه بتواند قانون اساسى را تنظيم كند؟ ديرش ميشد امام. اين، طبيعت جمهورى اسلامى است؛ اين طبيعت در جمهورى اسلامى بحمداللّه باقى مانده است. خيلى‌ها خواستند انتخابات را كمرنگ كنند، از وقت مقرر عقب بيندازند، حضور مردم را در آن كمرنگ و بى‌رونق كنند - براى اين كار، انگيزه داشتند - اما نتوانستند؛ تا امروز نتوانستند، بعد از اين هم به توفيق الهى نخواهند توانست. آنها چرا انگيزه دارند انتخابات را كمرنگ كنند؟ چون دشمن ميداند كه قوام جمهورى اسلامى، متكى به رأى و حضور مردم است. در جمهورى اسلامى اگر مردم در صحنه نباشند، جمهورى اسلامى چيزى نيست. جمهورى اسلامى كه چهارتا مسئول از قبيل بنده نيستند؛ جمهورى اسلامى يعنى حضور همگانى ملت ايران و حركت عمومى به سمت آرمانها و آرزوهاى بزرگ و عملى؛ اين معناى جمهورى اسلامى است.

اتكاء جمهورى اسلامى و اقتدار جمهورى اسلامى به دلهاى مردم است، به عواطف و احساسات مردم است، به خرد و انديشه و بصيرت مردم است. اگر در طول سى و چند سال، با اين همه تلاش نتوانستند جمهورى اسلامى را متزلزل كنند، به خاطر اين است؛ والّا اين دنياى مادى، اين دنياى مستكبر، اين قدرتهاى ظالم و بى‌رحم و خبيث، مگر ممكن بود بگذارد يك نظامى با اين داعيه‌هائى كه نظام جمهورى اسلامى دارد، زنده بماند؟ مى‌بينيد با كشورهائى كه نهضتى در آنها به نام اسلام راه افتاده، چه ميكنند؛ زير فشار ميگذارند، خواسته‌هاى خودشان را به‌زور بر آنها تحميل ميكنند، آنها را وادار ميكنند. در جمهورى اسلامى اين كارها نشد؛ نتوانستند. دشمن ميخواهد خواسته‌هاى خود را بر جمهورى اسلامى تحميل كند، جمهورى اسلامى را سربه‌فرمان خود قرار دهد؛ و اين در صورتى ميتواند اتفاق بيفتد كه جمهورى اسلامى ضعيف باشد. با حضور مردم، جمهورى اسلامى قوّت ميگيرد؛ نميخواهند اين اقتدار باشد؛ لذا در همه‌ى انتخاباتهاى ما، در طول اين سالها، قبل از هنگام انتخابات، تبليغات دشمن عليه انتخابات شروع شده؛ يعنى قبل از آنكه مسئولين ما و رسانه‌هاى ما و مطبوعات ما شروع كنند براى انتخابات كار كردن، دشمن طراحى كرده است و شروع كرده است؛ اين دفعه هم همين جور است.۱۳۹۲/۰۲/۱۶

۷- پرت كردن حواس مردم از انتخابات با یك ماجرای سیاسی، اقتصادی یا امنیتی
يكى از راه‌ها هم اين است كه سعى كنند در ايام انتخابات، سر مردم را به يك چيز ديگرى گرم كنند؛ يك حادثه‌اى پيش بياورند، يك ماجرائى درست كنند؛ يك ماجراى سياسى، يك ماجراى اقتصادى، يك ماجراى امنيتى. البته اين هم جزو نقشه‌هاى دشمن است، اما بنده مطمئنم كه ملت ايران بسيار بصيرتر و باهوش‌تر از اين است كه با يك چنين ترفندهاى خصمانه‌ى دشمنان يا عوامل دشمنان فريب بخورد؛ نه، ان‌شاءاللّه انتخابات به اذن‌اللّه، به حول و قوه‌ى الهى، به فضل پروردگار، انتخابات خوب و پرشورى خواهد شد. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹

۸- تشكيك در سلامت انتخابات
يك مسئله‌ى ديگر اين است كه به مردم گفته شود، تلقين شود كه انتخابات سلامت لازم را ندارد. البته بنده هم تأكيد ميكنم كه انتخابات بايد سالم برگزار شود؛ منتها اين، راه دارد. در جمهورى اسلامى، در قوانين ما، راه‌هاى قانونىِ بسيار خوبى براى حفظ سلامت انتخابات پيش‌بينى شده است. البته كسانى بخواهند از طرق غير قانونى عمل كنند، خب به ضرر كشور ميكنند؛ كمااينكه در سال ۸۸ از راه‌هاى غير قانونى وارد شدند، كشور را دچار هزينه كردند، براى مردم اسباب زحمت درست كردند، براى خودشان هم اسباب بدبختى و سرشكستگى در زمين و در ملأ اعلى شدند. راه‌هاى قانونىِ خوبى وجود دارد. بله، بنده هم اصرار دارم كه انتخابات بايد با سلامت كامل، با رعايت امانتِ كامل انجام بگيرد. مسئولين دولتى و مسئولين غير دولتى كه در كار انتخابات دست‌اندركارند و مسئول هستند، همه بايد طبق قانون، با دقت كامل، با رعايت كمال تقوا و پاكدستى عمل كنند تا انتخابات سالمى پيش بيايد؛ و مطمئناً هم چنين خواهد شد. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹

۹- تصویب تحریم‌ها و سعی در خسته كردن مردم
امروز جبهه‌ى مقابل ما - كه سردمدار آن جبهه هم آمريكا و صهيونيستهايند - به تمام طرقى كه ميتوانسته است متوسل و متشبث بشود، متشبث شده؛ از تمام راه‌ها كه ميتوانسته براى مقابله‌ى با ملت ايران بهره‌گيرى كند، بهره‌گيرى كرده است، براى اينكه بتواند اين دو عامل، يعنى عامل تقويت كننده‌ى نظام، و عامل ايستادگى مردم در صحنه را تضعيف كند و از بين ببرد. خودشان هم همين را تصريح ميكنند؛ ميگويند اين تحريمهائى كه ما بر عليه ايران تصويب و اجرا ميكنيم - و با عناد كامل دنبال ميكنند - براى اين است كه مردم را خسته كنيم، مردم از صحنه خارج شوند، مردم به نظام اسلامى پشت كنند. يا اين كار صورت بگيرد، يا در اراده‌ى مسئولين رخنه به وجود بيايد؛ مسئولين در محاسباتِ خودشان تجديدنظر كنند. تعبير آنها اين است: ميگويند ميخواهيم مسئولين جمهورى اسلامى احساس كنند كه هزينه‌ى تصميم‌گيرى‌هاى آنها بالاست. اين يعنى رخنه ايجاد كردن در اراده‌ى مسئولين كشور. با همه‌ى توانشان، با همه‌ى ترفندهائى كه بلدند، دارند اين دو كار را دنبال ميكنند. يا در مردم ايجاد ترديد كنند و مردم را از نظام جدا كنند، يا در مسئولين ايجاد ترديد كنند و مسئولين را وادار كنند كه در تصميمهاى خودشان تجديدنظر كنند. اشتباه كردند؛ هيچكدام را نميتوانند انجام دهند. ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

۱۰- ايجاد ترديد و دودلی در دل مردم
يك ملاحظه‌اى در ذهن طرفهاى مقابل ما هست كه اين ملاحظه را باز كنيم، تحليل كنيم. آنها ميگويند تكيه‌ى نظام جمهورى اسلامى به اين مردم است؛ اگر توانستيم اين مردم را از نظام جمهورى اسلامى جدا كنيم، قدرت مقاومت از نظام جمهورى اسلامى گرفته خواهد شد. اين فكرِ طرف مقابل ماست. خب، اين فكر دو قسمت دارد؛ يك قسمتش را درست فهميدند، يك قسمتش را غلط فهميدند، غلط كردند. آن قسمتى كه درست فهميدند، اين است كه بله، تكيه‌ى جمهورى اسلامى به اين مردم است؛ پشتوانه‌ى نظام اسلامى، هيچ كس جز انبوه توده‌هاى عظيم ملت ايران نيست؛ حصار اين كشور و اين نظام، همين مردمند. آنچه كه غلط فهميدند، اين است كه خيال كردند با فشار تحريم، با زورگوئى در زمينه‌ى مسائل بين‌المللى و بازرگانى و توليد و غيره، خواهند توانست ملت ايران را به زانو در بياورند و عاجز كنند. اگر فكر ميكنند خواهند توانست اين پشتوانه را از جمهورى اسلامى بگيرند، اينجا را اشتباه كرده‌اند. ۱۳۹۱/۱۱/۲۸
در عرصه‌ی سیاست، از یك جهت همت آنها این بود كه ملت ایران را منزوی كنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید كنند. همت آنها را كوتاه و ضعیف كنند. ۱۳۹۱/۱۲/۳۰
ما كه اول سال عرض كرديم حماسه‌ى سياسى و اقتصادى، فهميديم چه داريم ميگوئيم؛ دشمن هم فهميد كه ما چه داريم ميگوئيم. دشمن با تحريم و با فشار اقتصادىِ گوناگون سعى كرد مردم را از ميدان خارج كند. ميگويند كه ما با مردم دشمن نيستيم. دروغ ميگويند؛ راحت، با وقاحت! بيشترين فشار براى اين است كه مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگيرند، مردم زير فشار قرار بگيرند، شايد بتوانند به اين وسيله بين مردم و نظام اسلامى فاصله ايجاد كنند. هدف، فشار بر مردم است. اگر چنانچه اين حركت عظيم اقتصادى، اين جهش اقتصادى، اين برنامه‌ريزى درست، چه در بخش قانونگذارى، چه در بخش اجرا، در سطوح مختلف، مورد توجه قرار بگيرد، همه‌ى اين فشارها خنثى خواهد شد. ملت ايران و مسئولان كشور بايد با عزم راسخ، دشمن را مأيوس كنند. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
ما اطلاع داريم كه اين دفعه هم رسانه‌هاى رسمى و شناخته شده‌ى دشمن - كه هر وقت توانستند، عليه جمهورى اسلامى كار كردند - از مدتى پيش دارند طراحى ميكنند، برنامه‌ريزى ميكنند، برنامه‌سازى ميكنند، براى اينكه دل مردم را نسبت به انتخابات سرد كنند؛ شروع هم كرده‌اند، منتها برنامه‌ريزى‌شان خيلى وسيع‌تر از اين حرفها است؛ ميخواهند مردم پاى صندوق نيايند؛ ميخواهند مردم در اداره‌ى كشور و مديريت كشور سهيم نشوند؛ ميخواهند مردم در صحنه نباشند؛ لذا تلاش ميكنند. اگر حضور مردم نباشد، آنها براحتى ميتوانند تهاجم خودشان را چندين برابر كنند. حضور مردم است كه به نظام اسلامى و به كشور عزيز ما مصونيت ميبخشد. حضور مردم است كه عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقويت ميكند: علم ما پيشرفت ميكند، بصيرت ما پيشرفت ميكند، سازوكارهاى مديريت ما پيشرفت ميكند - همچنان كه در طول اين سالها پيشرفت كرده است - اين به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگيزه‌هاى مردم است؛ ميخواهند اين انگيزه‌ها نباشد، لذا سعى ميكنند انتخابات را بى‌رونق كنند.۱۳۹۲/۰۲/۱۶

 

۱۱- چگونه پازل مورد نظر دشمن را پر نكنیم؟
ترفندهاى دشمن را بايد شناخت، فهميد. او البته دشمنى‌‌اش را ميكند؛ امر طبيعى است، اما اينكه ما نفهميم دشمنى او را و از اين معنا غفلت كنيم، اين قابل قبول نيست. يك وقت مى‌‌بينيد ما در داخل جدول و پازلهاى دشمن قرار ميگيريم - در پازل، مجموعه‌‌اى را كنار هم ميچينند، تا يك شكلى از تويش در بيايد - تا يكى از اين اجزاء را ما تأمين بكنيم. خوب، اين خيلى چيز بدى است؛ ما بايد سعى كنيم كه تأمين‌‌كننده‌‌ى اجزاء او نباشيم. مثل اين جدول حروف متقاطع كه وقتى كنار هم گذاشته ميشود، يك كلمه‌‌اى از تويش در مى‌‌آيد. دشمن يك جدولى اين جورى درست كرده، براى اينكه يك حرفى از تويش در بياورد؛ چند تا از اين حروف را هم ما بگذاريم! اين را بايد مراقبت كرد؛ بحث سر اين است؛ بايد جدول دشمن را كامل نكنيم؛ پازل دشمن را كامل نكنيم؛ ببينيم دشمن چه كار دارد ميكند و چه كار ميخواهد بكند؛ اهداف و حضور واضح او را ببينيم. ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
اين را از حالا همه بدانند: آن كسانى كه ممكن است از سر دلسوزى، راجع به انتخابات يك توصيه‌هاى عمومى بكنند كه آقا انتخابات اينجورى باشد، آنجورى نباشد، حواسشان باشد به اين مقصود دشمن كمك نكنند؛ مردم را از انتخابات مأيوس نكنند، هى نگويند انتخابات بايد آزاد باشد. خب، معلوم است كه انتخابات بايد آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشته‌ايم؛ كدامش آزاد نبوده است؟ در كدام كشور ديگر، انتخابات از آنچه كه در ايران ميگذرد، آزادتر است؟ كجا صلاحيتها ملاحظه نميشود، كه اينجا روى اين مسائل هى تكيه بكنند، هى تكيه بكنند، هى بگويند، هى تكرار كنند و يواش يواش اين ذهنيت را به خيال خودشان در مردم به وجود بياورند كه خب، اين انتخابات فايده‌اى ندارد؟ اين يكى از خواسته‌هاى دشمن است. آن كسانى كه در داخل، اين حرفها را ميزنند، ممكن است غفلت كنند. من ميگويم غفلت نكنيد، حواستان باشد، كار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نكند؛ مقصود او را تكميل و تتميم نكند. اين يكى از راه‌هاى از شور و هيجان انداختنِ انتخابات است. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
خب، پس انتقاد چه ميشود؟ انتقاد هم نكنيم؟ من اعتقاد ندارم كه نبايد انتقاد كرد؛ اتفاقاً در يادداشتهائى كه كردم - كه حالا ان‌شاءاللّه اگر وقت شد، عرض ميكنم - اصرار دارم بر اين كه جريان دانشجوئى و جنبش دانشجوئى موضع انتقادى خودش را حتماً حفظ كند. به‌هيچ‌وجه توصيه‌ى ما اين نيست كه شما انتقاد نكنيد. خب، چه كار كنيم كه اين انتقاد، تكميل كننده‌ى پازل دشمن نباشد؟ روى اين مسئله فكر كنيد. نه اينكه بگوئيم تكميل پازل دشمن كه يك امر منفى است، با لزوم انتقاد كه يك امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتيد؛ من انتقاد كردم، در همه‌ى دنيا نقل هم شد؛ اما هيچ كس در دنيا ادعا نخواهد كرد كه فلانى عليه نظام اسلامى يا فرض كنيد كه عليه تشكيلات مديريت اجرائى يا تقنينى كشور دارد اقدام ميكند. خب، شما هم همين جور انتقاد كنيد. بنابراين انتقاد كردن ميتواند به شكلى انجام بگيرد كه به‌هيچ‌وجه مقصود دشمن را برآورده نكند و به تعبيرى كه ما عرض كرديم، پازل دشمن را تكميل نكند. ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
اين‌طور نيست كه همه‌ى كسانى‌كه به دشمن كمك مى‌كنند، كسانى باشند كه دشمن را شناخته‌اند و نقشه‌ى كلى و مهندسىِ كلان او را نسبت به نظام دانسته‌اند و عالماً و عامداً به او كمك مى‌كنند؛ نه، عده‌اى هم هستند كه اگر به آنها گفته شود شما داريد به دشمن كمك مى‌كنيد، حاضرند يقه‌ى خودشان و شما را بگيرند و پاره كنند و بگويند اين حرفها چيست! اينها واقعاً هم با دشمن مخالف و بدند. اگر شما مهندسىِ كلى و كلان نظام را در نظر داشته باشيد، از اين پرهيز خواهد شد. هر كس متوجه و مراقب خود و رفتارش باشد، از اين‌كه نادانسته و ناخواسته كمك دشمن باشد، پرهيز خواهد كرد. وقتى حروف كلمه يا جمله‌اى در جدول گذاشته مى‌شود، بايد عبارتى درست شود. بعضى‌ها نمى‌دانند حرفى كه دارند در اين خانه مى‌گذارند، مكمل آن عبارت است. تمهيداتى فراهم مى‌شود و اينها مى‌آيند اين حرف را در اين خانه مى‌گذارند - «و هم يحسبون انّهم يحسنون صنعا» - دليل و استدلالى هم برايش درست مى‌كنند؛ اما توجه ندارند كه اين حرف، آن كلمه يا جمله‌ى پانزده حرفىِ جدول را يك قدم به تحقق نزديك كرد؛ درست مثل يك پازل كه جاها معين است و معلوم است كه چه قطعه‌اى كجا بايد گذاشته شود. نادانسته از منِ نوعى مى‌خواهند كه اين قطعه را اين‌جا بگذارم؛ من هم فكر مى‌كنم اشكالى ندارد؛ غافل از اين‌كه وقتى اين جزء با آن نود جزء ديگر همراه شد، آن شكل، ظاهر مى‌شود و من كمك كننده‌ى به تشكيل آن بوده‌ام! بعضى اين‌طورى عمل مى‌كنند. مثلاً اگر دشمن بخواهد براى تحقق آرزوى بزرگ خود - كه ريشه‌كنى جمهورى اسلامى و پايين آوردن پرچم اسلام از قله‌ى اين كشور است - طراحى كند، طبيعتاً طراحى، اجزا و مقدماتى دارد. ايجاد اختلاف، ايجاد بى‌ايمانى، ايجاد مشكلات براى مردم، عميق كردن فاصله‌ى طبقاتى، ترويج فساد، بدبين كردن مردم به مسؤولان، و دستگاه‌هاى ضابط و انضباط بخش را از حيثيت انداختن - مثل از حيثيت انداختن قوه‌ى قضاييه، از حيثيت انداختن شوراى نگهبان، از حيثيت انداختن مجلس، از حيثيت انداختن دستگاه‌هاى گوناگون - همه جزو اجزاء اينهاست. بعضى‌ها به اين بخش كمك مى‌كنند، بدون اين‌كه به ارتباط اين بخش با ديگران توجه كنند؛ اين بر اثر عدم بصيرت است. ۱۳۸۴/۰۳/۰۸