بایستی دید تصمیمگیران، نسبت به خطرات این اعزام اشراف داشتند؟ آیا احتمال اعزام به کشوری غیر از یمن وجود داشت؟ آیا پیشبینی چنین واکنشی از سوی عربستان و نیروهای ائتلاف برای دولتمردان وجود داشت؟ آیا ایران مترصد تنش نظامی در منطقه بوده و هست؟ آیا هدف ایران از اقدام رسانهای بسیج افکار به نفع ملت یمن بود، یا یک اشتباه تاکتیکی محسوب میشد؟
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ چند روزی است که از رسانهها خبر «پهلو گرفتن کشتی ایرانی «شاهد» را که با عنوان کشتی «نجات» حامل کمکهای انسان دوستانه برای یمنیها بود»، در ساحل جیبوتی شنیدیم. این کشتی در 21 اردیبهشت سواحل ایران را به سمت بندر الحدیده یمن ترک کرد و قرار بود 12 روزه به ساحل حدیده یمن برسد و پهلو بگیرد که متأسفانه با فشارهای عربستان موفق به پهلو گرفتن در این بندر نشد و نهایتاً تصمیم بر آن شد که در جیبوتی کنار گرفته و محموله کمکهای مردمی را از طریق سازمان جهانی غذا، وابسته به سازمان ملل به مردم یمن برسانند.
انعکاس این خبر در رسانههای داخلی و خارجی بازتابهای متفاوتی داشته و رجوع به افکار عمومی و دریافت حساسیت آن لزوم طرح این مسئله را ضروری کرده که چرا با وجود تبلیغات قابل توجه و مانور رسانهای (که ساحت دیپلماسی عمومی امری بهجا محسوب میشود) از اعزام این کشتی و تأکید بر کنار گرفتن آن در یمن، نهایتاً با تهدید عربستان ناچار شدیم به درخواست اولیه ایالات متحده گردن نهیم و محموله را از طریق سازمان ملل به یمنیها برسانیم؟
از سوی دیگر باید دید چرا با وجود تجربه ناموفق هفتههای اخیر کشورمان در خصوص ارسال مرسولههای پزشکی و غذایی باز هم مسئولین اصرار به آزمون این روش داشتهاند و این بار بهگونهای مصممتر اجرای آن را با انعکاس وسیعتر در رسانهها دنبال کردهاند؟
بدون شک مقاومت عربستان در جلوگیری از رسیدن کشتی شاهد به یمن از دید تصمیم گیران و تصمیم سازان کشورمان پوشیده نمانده است؛ ولی باید دید در پیش گرفتن مشی اینچنینی بر مبنای چه سیاستی بوده است و اساساً چه هدفی را در سر داشتهاند؟
نگاهی کوتاه به مسئله
کاروان دریایی هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران برای امدادرسانی به مردم یمن، غروب روز دوشنبه 21 اردیبهشتماه، حرکت خود را از اسکله شهید رجایی بندرعباس آغاز کرد تا برای رساندن 2500 تُن کمکهای دارویی و غذایی به مردم جنگزده یمن، مسیر 1785 مایلی را طی کند. از این 2500 تن بار، 2400تن آن مواد غذایی از قبیل 1200 تن برنج، 700 تن آرد، 400 تن کنسرو، 50 تن آبمعدنی و ... و حدود 100 تن انواع داروها و تجهیزات پزشکی است. هرچند بارها اعلام شده که این کشتی حامل چه محمولهای بوده است اما ائتلاف سعودی که از دو ماه پیش حملات به یمن را آغاز کرده است و هماکنون نیز کنترل مرزهای دریایی و هوایی این کشور را در دست دارد، مطابق با منطق بازدارندگی و حفظ موازنه، با بدگمانی نسبت به این کشتی، خواستار بازرسی محموله شد و پیش از رسیدن آن بارها اعلام کرده بود که اجازه ورود کشتی این را به یمن نخواهد داد. ایران چندی قبل سه مرتبه هواپیماهای حامل کمکهای بشردوستانه خود را به یمن فرستاد که با جلوگیری جنگندههای سعودی روبهرو شد و این بار با اصرار بیشتر قصد خود را در رساندن این کمکها آنهم بهطور مستقیم به یمن اعلام کرد.
نیروهای ائتلاف اعلام کردهاند هر کشتی را به هنگام ورود به آبهای یمن مورد بازرسی قرار میدهند اما در مورد کشتی کشورمان این حساسیت بیشتر است، خصوصاً که عربستان سعودی قبل از این ایران را به اقدام برای تسلیح حوثیها متهم کرده بود و در مقابل تهران این اتهامات را بهطورکلی رد میکند. باید خاطرنشان کرد پیش از این آمریکا از تهران خواسته بود کشتیاش را به سمت کشور جیبوتی منتقل کند زیرا این کشور نهتنها میزبان کمکهای ایران بلکه مرکز توزیع کمکهای سازمان ملل متحد برای یمن است و به جهت ممانعات از ورود ایران به آبهای یمن این پیشنهاد را داده بود.
به هر تقدیر این مسئله با اعتراض شدید دولت فراری یمن در سازمان ملل متحد و نیروهای ائتلاف مواجه شد و با وجود پافشاری و اصرار مسئولان کشورمان نهایتاً این کشتی از بندر الحدیده به جیبوتی تغییر مسیر داد.
آرمانگرایی واقعنگر
آرمانگرایی؛ انقلاب اسلامی ایران سال 1357 بر پایه ایدئولوژی اسلامی- شیعی شکل گرفت و تحقق یافت. این ایدئولوژی برای قریب 1400 سال با عقاید، رفتارهای اجتماعی و سنتهای مردم عجین شده. بدین اعتبار نگاه انقلاب و بهتبع آن قانون اساسی جمهوری اسلامی به محیط بیرونی خود نگاهی توأم با باورهای اسلامی و بالأخص فرهنگ تشیع بوده و با توجه به رسالت جهانی که برای خود قائل است توجه و اهمیت خاصی به کشورهای اسلامی و سایر کشورهای آزادیخواه و مستقل میدهد. در این ارتباط جمهوری اسلامی با داشتن هویت اسلامی بقای نظام و منافع آن را در گروی پیروی از وحی الهی و اسلامی ماندن آن میداند و از نظر اعتقادی لازم میداند از سرزمینهای اسلامی و مسلمانانی که نیازمند کمک هستند با تمام قوا کمک و دفاع نماید، چراکه تضعیف هر جز از جامعه اسلامی لطمهای است جبرانناپذیر به سایر اجزا آن.
از سوی دیگر جهتگیریهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی به نحوی است که نافی هرگونه سلطه بیگانه بر ایران و جوامع اسلامی مستقل است و از این رو برابر اصل 152 قانون اساسی با توجه به معیارهای مکتبی خود نمیتواند نظارهگر اقدامات و مظالم مستکبران در دنیا باشد، در نتیجه ظلمستیزی و حمایت از مستضعفان در قبال مستکبران را از جمله اهداف مهم خود در سیاست خارجی قرار داده تا بدین ترتیب وعده الهی که همانا حاکمیت مستضعفین بر جهان است، تحقق یابد. این اصل جمهوری اسلامی را ملزم میسازد تا در هر گوشهای از جهان، از مسلمانانی که به حقشان تجاوز و تعدی میشود بهعنوان نماینده حکومت اسلامی از آنها دفاع کند و در حد توان و قدرت خود جلوی تجاوز و تعدی ظالمان را نسبت به آنها بگیرد. بر اساس اصل 154 قانون اساسی در راستای جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حق همه مستضعفین جهان در راستای استقلال و عدم وابستگی به دول بیگانه، است.
منطقه باب المندب و خلیج فارس حوزه عملیاتی رزمناوهای جمهوری اسلامی ایران هستند، و به نظر نمیرسد که ایران در صورت لزوم از این پتانسیل علیه عربستان بهره نبرد. بنابراین در شرایط عادی عربستان به قدرت ایران برای واکنش در برابر حمله احتمالی به کشتی شاهد واقف بود. لذا در اینجا مطابق منطق بازدارندگی ارتکاب حمله منطقی به نظر نمیرسید چراکه هزینههای این امر برای عربستان زیاد میشد.
واقعنگری؛ اما در عین حال آرمانگرایی سیاست خارجی ایران واقعنگر نیز هست. و این به معنی این است که در عین حمایت از مظلومین و حمایت از مبارزه حقطلبانه آنها در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان از هرگونه دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، پرهیز میکند.
کشتی نجات و تطابق با این رویکرد؛ بر این اساس اگر بخواهیم به موضوع کشتی شاهد و چرایی اتخاذ تصمیم مجدد برای ارسال محموله هلالاحمر به مسلمانان بیدفاع یمن بنگریم، باید گفت رسالت جهانی انقلاب اسلامی ایجاب میکند بدون در نظر داشتن واکنشهای اینچنینی مستکبران، نهتنها به مردم یمن بلکه به تمام مسلمانان نیازمند که مورد تظلم واقع شدهاند باید کمکهای همهجانبهای داشته باشیم و صرف احتمال بروز واکنشهای غیرمعقول و لجوجانه دولتهایی مانند عربستان و متحدانش در این منظومه فکری، نمیتواند جمهوری اسلامی را از این هدف مهم و «وظیفه خطیر» منصرف سازد. چراکه تحقق حاکمیت مستضعفین بر جهان و برقراری نظام اسلامی اصیل با فرازوفرودهای بهمراتب شدیدتر از این روبهرو خواهد گردید و در مسیر نیل به این هدف والا باید با اراده محکمتر و تدبیری هوشمندانهتر به میدان وارد شد. جمهوری اسلامی به «خطیر بودن» این وظیفهی خود واقف بود و از عکسالعمل مشابه رژیم اشغالگر قدس به کشتی مرمره ترکیه که با هدفی مشابه وارد آبها شد تا حصر غزه را بشکند، واقف بود و میبایستی برآورد هر سناریوی دیگری را نیز میکرد.
بنابراین با عینک آرمانگرایی واقعنگر سرلوحه قرار دادن آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی در سیاست خارجی و رسیدن به آن به هر طریقی کافی به نظر نمیرسد و تکرار مکرر آن بدون در نظر گرفتن همه جوانب امر رافع مسئولیت نیست. بلکه این آرمانها که بهعنوان اهداف والا و بلندمدت جمهوری اسلامی مطرح گردیده است؛ باید با دقت نظر و تعقل بیشتر در عمل، ملاحظات همهجانبه و عمقبخشی بیشتر همراه گردد بهنحویکه وجهه منطقهای و بینالمللی کشورمان با اقدامات عجولانه زیر سؤال نرود و اقتدار ملیمان مورد خدشه قرار نگیرید.
آیا کشتی ایران سالم به یمن میرسید؟
منطق بازدارندگی یعنی، بازداشتن حریف از هرگونه حمله احتمالی با تهدیدی که معتبر و توأم با توانایی باشد. بازدارندگی یک مکانیسم کنترل نظم در نظام بینالملل محسوب میشود. در شرایط عادی که دو بازیگر دارای عقلانیت در نظام بینالملل دست به کنش میزنند، مکانیسم بازدارندگی یک مکانیسم مناسب برای کنترل امنیت و نظم است.
این مکانیسم برای موفقیت البته نیاز به چند شرط دارد که در تعریف بازدارندگی نیز مشخص است. اولاً توان؛ جمهوری اسلامی توان ضربه به عربستان در صورت هرگونه اقدام ناشایست علیه کشتی ایران را داشت. دوما اعتبار؛ ایران اعتبار لازم برای هشدار به عربستان را دارد. قدرت نظامی ایران چیزی نیست که در کلام نخبگان سیاسی تعریف شود. منطقه باب المندب و خلیج فارس حوزه عملیاتی رزمناوهای جمهوری اسلامی ایران هستند، و به نظر نمیرسد که ایران در صورت ممکن از این پتانسیل علیه عربستان بهره نبرد. بنابراین در شرایط عادی عربستان به قدرت ایران برای واکنش در برابر حمله احتمالی به کشتی شاهد واقف بود. لذا در اینجا مطابق منطق بازدارندگی ارتکاب حمله منطقی به نظر نمیرسید چراکه هزینههای این امر برای عربستان زیاد میشد.
آیا مردم منطقه نسبت به رسیدن کشتی ایران به یمن خوشبین بودند؟
یکی از موارد موفقی در اعزام کشتی ایران به آبهای آزاد به مقصد یمن صورت گرفت، بهرهوری از دیپلماسی رسانهای و توان رسانهای توسط ایران بود. بهگونهای که در تمام این چند روز که کشتی به مقصد یمن حرکت میکرد از این پتانسیل بهره برد. تا حدی که وقتی طی یک نظرسنجی از مردم عرب در خصوص میزان موفقیت این کشتی در راه رسیدن به یمن سؤال پرسیده شد، حدود 70 درصد از مخاطبان عربزبان این سایت از نقاط مختلف دنیا به این سؤال پاسخ مثبت دادند و این مسئله نشانگر قدرت رسانهای بود که در حمایت از این کشتی صورت گرفت.
چه نکاتی در خصوص اعزام کشتی وجود داشت و آیا ایران آنها را میدانست؟
1. واکنش تند عربستان در قبال این موضوع، مسئله دور از انتظاری برای مسئولین کشورمان نبوده است
2. اولویت جمهوری اسلامی درگیری با عربستان نبوده است لذا ارسال این کشتی و پیش از آن چند هواپیما علاوه با اولویت اهداف انسان دوستانه و کمک به جنگزدگان یمن، صورت گرفته و نه طراحی جنگ احتمالی با عربستان
3. این کشتی همچنین با هدف شکستن حصر دریایی به یمن اعزام شده است.
4. اعزام این کشتی هدف ثانویهای نیز دنبال داشت و آن هم تخریب چهره سعودیها در افکار عمومی، ایران در این اعزام به دنبال وجهه آفرینی برای مردم یمن و بازنمایی مظلومیت مردم این کشور در جهان با اثبات این گزاره بود که عربستان جنگطلب حاضر به اعزام دارو و غذا به این کشور نیز نشد.
5. هدف ایران درگیری در منطقه با یک کشور مسلمان در شرایط کنونی نیست، در ماجرای یمن و بهطور کلی تحولات منطقه از یکسو ایران قرار دارد که بر وحدت اسلامی تکیه میکند و در عین تلاش برای تفهیم جامعه جهانی نسبت به اهداف صلحجویانه خود در فعالیتهای هستهای، در قبال دیگر کشورهای مسلمان منطقه که مورد عداوت واقع شدهاند، بیتفاوت نیست و حتی با وجود تهدیدات مکرر باز هم کمکهای انسان دوستانه خود را به یمن گسیل میدارد و البته هر بار بهواسطه کارشکنی عربستان این مأموریت به سرانجام نمیرسد و در یکسوی معادله کشوری مثل عربستان قرار میگیرد که بهواسطه یکجانبهگرایی لجامگسیخته علاوه بر حمایتهای پنهانی از آشوبطلبان تروریست، کشوری را به حکم تلاش برای تعیین سرنوشت که حق مسلم هر ملتی است؛ مورد تهاجم نظامی قرار میدهد و نهایتاً دستاوردی جز هرجومرج و آشوب برای منطقه به بار نمیآورد.
وقتی طی یک نظرسنجی از مردم عرب در خصوص میزان موفقیت این کشتی در راه رسیدن به یمن سؤال پرسیده شد، حدود 70 درصد از مخاطبان عربزبان این سایت از نقاط مختلف دنیا به این سؤال پاسخ مثبت دادند و این مسئله نشانگر قدرت رسانهای بود که در حمایت از این کشتی صورت گرفت.
ایران چه گزینههایی در پیش داشت، چه گزینهای را انتخاب کرد؟
اما نهایتاً آنچه اتفاق افتاد، غلبه سناریو و نگاه واقعگرایانه و تغییر مسیر کشتی شاهد به سمت جیبوتی و پرهیز از هرگونه تحریک عربستان سعودی بود.
در این اتفاق چند سناریو مطرح است که عبارتاند از:
1. کشتی بایستی به ساحل حدیده میرفت چراکه مطابق «منطق بازدارندگی» نظام بینالملل این کشتی مورد حمله واقع نمیشد. و حتی اگر مورد حمله واقع میشد، فضای رسانهای به نفع مردم یمن و به ضرر عربستان در افکار عمومی جهان فائق میشد. شبیه اتفاقی که با حمله به کشتی مرمره ترکیه که به غزه عازم بود و مورد حمله اسرائیل واقع شد، افتاد. و این سبب بسیج افکار عمومی در جهان به نفع یمن و گروههای مبارز علیه عربستان میشد.
2. سناریوی دیگر سناریوی «بیدرایتی و بیتدبیری دولت» است، عدهای معتقد هستند که اعزام کشتی و تبلیغات رسانهای که پشت این اعزام صورت گرفت، نهایت بیتدبیری بود چراکه عزت و اقتدار ملی ایران مورد توجه واقع نشده است. پایگاه خبری عصر ایران با عنوان «"کشتی نجات" و بیتدبیری آشکار: جای عزت ملی کجاست؟» بر زیر سؤال رفتن عزت ملی تأکید داشت و نوشت «اگر از همان اول میگفتند که کشتی نجات به جیبوتی میرود تا از آن طریق کمکهایش را به مردم یمن برساند، بسیار بهتر از این بود که ابتدا بگویند میخواهیم به یمن برویم ولی بعد از تهدید عربستان، راه خود را از یمن به سمت جیبوتی کج کنند. آیا این بیتدبیری، آسیب جدی به عزت ملی، آن هم در برابر عربستان سعودی نبوده است؟»[1]
3. سناریوی دیگر این است در صورت روانه شدن این کشتی به ساحل حدیده و «حمله احتمالی نظامی» به این کشتی اقتدار ملی ایران زیر سؤال میرفت.
4. سناریوی دیگر تحت «تأثیر افکار عمومی» طراحی شده است و بر آن است سعودیها در جریان تسلط حوثیها بر یمن و با فرار رئیسجمهور سابق یمن به عربستان حمله نظامی به این کشور در ابعاد گسترده را پیش روی خود قرار دادند و سعی کردند با اتهام زدن به ایران در حمایت مستقیم از حوثیها و مداخله در امور این کشور، چهره صلحجویانه کشورمان را مورد هجوم قرار دهند و بهنوعی خود را در اذهان عمومی تبرئه کنند. در جریان ارسال محمولههای کمکی ایران نیز مجدداً با جوسازی رسانهای سعی در القای این شایعه داشتند که قرار است ایران از طریق این محموله و با پوشش کمکهای دارویی و غذایی به حوثیها تسلیحات و مهمات برساند. لذا از آغاز حرکت کشتی تهدیدهای مختلفی مبنی بر بازرسی کشتی، عدم اجازه ورود به آبهای یمن و حتی درگیری نظامی مطرح شد.
5. یک گزینه دیگر و آن گزینهای که دولت آن را انتخاب کرد، سناریوی خوشبینانه در برابر «منطق تصمیمگیری و پرهیز از تنش» است و اعزام کشتی به جیبوتی و پرهیز از هرگونه تنش بینالمللی در شرایط مذاکره هستهای است. منطق این گزاره این است که اتخاذ این تصمیم از سوی دولتمردان ما بُعد دیگری نیز دارد و آن هم به کار بستن قدرت نرم در مواجهه با عربستان، تخریب چهره این کشور و وارد کردن ضربه مضاعف به اعتبار آن در افکار عمومی مردم منطقه و جهان و خصوصاً جوامع مسلمان است.
فرجام سخن؛
با توجه به نکات و گزینههایی که ذیل تئوری جمهوری اسلامی یعنی «آرمانگرایی واقعنگر» مورد بررسی قرار گرفت بایستی ماجرای اعزام کشتی مورد بررسی قرار گیرد. لذا بایستی دید نظام تصمیمگیری ایران، نسبت به خطرات این اعزام اشراف داشته؟ آیا احتمال اعزام کشتی به جایی غیر از یمن وجود داشته؟ آیا پیشبینی چنین واکنشی از سوی عربستان و نیروهای ائتلاف برای دولتمردان وجود داشت؟ آیا ایران مترصد تنش نظامی در منطقه بود؟ آیا هدف ایران از اقدام رسانهای بسیج افکار به نفع ملت یمن بود، یا یک اشتباه تاکتیکی محسوب میشود؟
با پاسخ به این سؤالات بهراحتی میتوان از خدشه به عزت ملی یا حفظ عزت ملی و دستیابی به اهداف سخن گفت. استدلال برخی بر این است که عزت ملی در این مورد زیر سؤال رفت و با بیتدبیری برخورد شد و برآیند تغییر مسیر کشتی لطمه به اقتدار ملی ایران بوده و در نگاه دوم با دید واقعگرایی استدلال برخی نیز این است که با سرلوحه قرار دادن عقلانیت در سیاست خارجی، هدف از این اقدام تخریب چهره عربستان و نمایان کردن خوی تهاجمی نیروهای این کشور بوده است که علیرغم تلاش مکرر ایران در امدادرسانی به جنگزدگان یمن این کشور باز هم با بهانههای واهی مانعتراشی کرده است. در این نگاه ماجرا نهتنها خدشهای به اقتدار ما در افکار عمومی وارد نکرده، بلکه بهعکس بهنوعی وجههآفرینی نیز به همراه داشته است.(+)
زهرا سلیمانیپور
پی نوشت:
[1].http://www.asriran.com/fa/news/397179/
"Our President, analytical news site"
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو