« به نظر می رسد زاویه ی نگاه مسئولین سیاست خارجی دولت تدبیر و امید و نظریه پردازان آن، تفاوت محسوسی با نوع نگاه رهبر معظم انقلاب در این حوزه داشته باشد. مواضعی که گاهاً با مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران در سایر حوزه ها نیز فاصله بسیار داشته و در مواردی در جهت عکس آن قرار دارد. به نظر می رسد که ریشه این قضیه را باید در سال های گذشته جستجو کرد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ آقای محمد جواد ظریف یکی از عناصر اصلی تیم مذاکره کننده هسته ای کشور در تحت نظر آقای حسن روحانی ، طی سال های ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۴ بود . همان تیمی که نتیجه عقب نشینی های پی در پی شان ، به تعبیر مقام معظم رهبری ، منجر به تعطیلی بیش از دو سال فعالیت های هسته ای کشور شد . از هنگام روی کار آمدن دولت یازدهم نیز که آقای ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه و مسئول پیگیری مذاکرات هسته ای قرار گرفت ، ایشان مواضع گوناگونی اتخاذ کرده که علامت سؤال های بزرگی را در باره ایشان ایجاد کرده است .
در همین زمینه بخوانید :
چارچوب شناسی اندیشه های سیاسی تئوریسینهای سیاست خارجی دولت یازدهم-1: "محمود سریعالقلم"
علیرضا زاکانی نماینده مجلس شورای اسلامی ، طی سخنانی در تاریخ ۱۷ بهمن ۹۲ در قم اظهار داشت :
« کسانی که نمایندگی ما را در مذاکرات هسته ای بر عهده دارند ، تفکر آنان با تفکرات راستین انقلاب اسلامی زاویه دارد ۱ … تیم مذاکره کننده ، نظم موجود جهانی را پذیرفته اند و کدخدایی را برای جهان قائلند و این تفکر در تقابل با تفکر انقلاب اسلامی است ». ۲
۱۲۰۰نفر از اساتید و طلاب سطوح عالی و خارج حوزه های علمیه قم و تهران نیز در تاریخ اول اسفند ۹۲ طی نامه ای خطاب به آقای حسن روحانی ، نوشتند :
« به نظر می رسد زاویه ی نگاه مسئولین سیاست خارجی دولت تدبیر و امید و نظریه پردازان آن ، تفاوت محسوسی با نوع نگاه رهبر معظم انقلاب داشته باشد. نوع نگاه مسئول دستگاه دیپلماسی [آقای ظریف] به مذاکرات هسته ای ، بنا بر آنچه ایشان اذعان داشته اند، این است : عزمی وجود دارد که از دشمنی ها بکاهد و از عمق کینه ها کاسته شود . حال آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ مد ظله العالی ـ فرموده اند : این مذاکرات عمق دشمنی آمریکا را با انقلاب اسلامی ایران و مردم ما آشکار نمود».۳
همچنین حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی ، طی سخنانی اظهار می دارد :
« آقای ظریف وزیر خندانی است که وقتی فرزندان این مرز و بوم در جبهه های جنگ به شهادت می رسیدند و هزینه می دادند ، از دوره دبیرستان تا همین چند سال قبل در آمریکا زندگی کرده و بزرگ شده و با جان کری و جان بولتون و بی جان های دیگر آمریکایی رفیق شده و قهوه خورده است . آیا وی قرار است با این توافقنامه های غیر حقوقی و چند پهلو ، حق این مردم را بستاند ؟» ۴
به این مناسبت بد نیست نگاهی گذرا به برخی مواضع آقای ظریف از گذشته تا حال ، بیندازیم :
۱ – کمک به آزادی گروگان های آمریکایی در لبنان :
رابین رایت طی مقاله ای در مجله تایم با اشاره به نقش ظریف در آزادی گروگان های آمریکایی می نویسد :
« جواد ظریف از اواخر دهه ۱۳۶۰ به بعد ، در تمام توافقاتی که در دو دهه گذشته میان ایران و آمریکا انجام شده ، نقش کلیدی داشته است . به گفته جیان دومنیکو پیکو ، معاون سابق دبیرکل سازمان ملل که مسئول مذاکره برای آزادی گروگان های خارجی در لبنان بود ، جواد ظریف در این مذاکرات یک واسطه ی ” فوق العاده ارزشمند” بوده است ».۵
سایت دیپلماسی ایرانی نیز در مقاله ای می نویسد :
« محمد جواد ظریف هنگامی که دیپلمات جوانی بود ، به عنوان یکی از مذاکره کنندگان ، در روند آزادی دیپلمات های آمریکایی در لبنان ، حضور داشته است ».۶
۲ – کمک به آمریکا در حمله به افغانستان :
پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ که در ظاهر با شرکت عوامل القاعده و نیروهای بن لادن و در واقع طبق شواهد و قرائن متعدد ، با طراحی خود مقامات وزارت دفاع و سازمان سیا و تأیید رئیس جمهور آمریکا انجام گرفته بود ، دولت آمریکا به افغانستان لشکر کشی کرد . آقای ظریف در این مورد می گوید :
« بنده با کسانی که معتقدند ۱۱ سپتامبر کار آمریکاست مخالفم . آنها فکر می کنند چون منافع ۱۱ سپتامبر به آمریکا رسید ، پس کار خودش است . اما بنده اعتقاد دارم که هیچ ضرورتی ندارد که چون آمریکا از آن بهره مند شده ، پس باید کار خودش باشد ».۷
می بینیم که آقای ظریف نیز همان مواضع مقامات آمریکایی را اتخاذ می کند .
ابوالفضل زهره وند ، از دیپلمات های سابق وزارت امور خارجه ، در مورد برخی از اقدامات ذلیلانه باند نیویورکی ها در دوران آقای خاتمی می گوید :
« باند نیویورکی ها خیلی اشتیاق داشتند که آمریکایی ها هر چه زودتر وارد افغانستان شوند . اینها در ژنو با آقای ران کراکر که در آن زمان مسئول مذاکره کننده آمریکایی ها بود ، مذاکراتی در مورد افغانستان انجام دادند . کراکر در خاطراتش در این باره می نویسد : من وقتی آن قدر اشتیاق می دیدم ، تا پاسی از شب ، در باره موضوعات مختلف صحبت می کردیم . برای من خیلی باعث تعجب بود که تیم ایرانی این همه اشتیاق داشت که شیطان بزرگ در کنار مرزهایشان حضور پیدا کند!»۸
همچنین جیمز رابیس نماینده آمریکا در امور افغانستان و پاکستان ، که در مذاکرات بن در آلمان سرپرستی تیم آمریکایی را عهده دار بود ، در مورد گفت و گوهای بن درباره افغانستان پس از جنگ نوشت :
« محمد جواد ظریف ، رئیس هیئت نمایندگی ایران در گفتگوهای بن درباره افغانستان بعد از جنگ ، در جبهه های مختلف به آمریکا کمک کرد ».۹
رابین رایت نیز طی مقاله ای در مجله تایم می نویسد :
« به گفته دیپلمات های آمریکایی ، بعد از حمله آمریکا به افغانستان ، این هیئت اعزامی ایران بود که توانست نیروهای مخالف در افغانستان را قانع کند که دستور کار آمریکا را برای ایجاد دولتی جدید در کابل ، بپذیرند». ۱۰
۳- دیدارهای مخفیانه با مقامات آمریکایی :
باربارا اسلوین نویسنده آمریکایی ، در کتاب خود در مورد برخی مسائل زمان دولت خاتمی ، به دیدارهای مخفی مقامات ایرانی با مقامات آمریکایی اشاره کرده ، می نویسد :
« به رغم فرصت های از دست رفته در سال های بعد از ۱۱ سپتامبر ، مقامات ایران و آمریکا در این سالها چند دیدار مخفی در کشورهای اروپایی داشتند از جمله در آپارتمان شخصی اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان ، یا در مقر سازمان ملل در ژنو . رایان کراکر سفیر وقت آمریکا در عراق و زلمای خلیل زاد نماینده وقت آمریکا در بغداد ، با چند مقام ایرانی از جمله محمد جواد ظریف [ معاون وزیر خارجه ] در این گفت و گوها [ که پنهانی بود ] شرکت داشتند ». ۱۱
همچنین کالین پاول ، اولین وزیر امور خارجه دولت جورج بوش ، در گفتگویی با بی.بی.سی به مناسبت ۱۱ سپتامبر ، از دیدارش با کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت خاتمی ، و گفتگوی دو طرف پرده برداشت . پاول اظهار داشت که کمال خرازی به طور خصوصی به وی گفته بود که پیگیری برنامه هسته ای ، اولویت دولت اصلاحات نیست .۱۲
خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی گفته بود :
«ظریف در رأس بسیاری از مذاکرات مخفی برای پایان دادن به جدایی ۳۵ ساله تهران و واشنگتن بوده است». ۱۳
همچنین آقای دنیس راس ـ که تا سال ۲۰۱۱ به عنوان مشاور امور خاورمیانه در دولت آمریکا کار می کرد ـ گفته بود : ظریف پیش از این نشان داده است که مصمم به برقراری رابطه با غرب است . ۱۴
قضایای فوق گویای آن است که هم سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ، هم کمال خرازی وزیر خارجه وقت ، و هم محمد جواد ظریف معاون وقت وزیر خارجه ، بدون توجه به سیاست های رسمی نظام و تذکرات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر ممنوع بودن هر گونه مذاکره ی مقامات رسمی ایرانی با مقامات آمریکایی ، مبادرت به تصویب ملاقات پنهانی با مقامات آمریکایی نمودند . این ملاقات ها نه تنها منجر به هیچ گونه امتیازی به نفع ایران نشد ، بلکه برعکس ، باعث گستاخ تر شدن و جری تر شدن مقامات آمریکایی نیز شد.
۴ – ترس از قدرت نظامی آمریکا :
آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران ، طی سخنانی در دانشگاه تهران می گوید :
« غربی ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی ترسند . آیا شما فکر کرده اید که آمریکا که با یک بمبش می تواند تمام سیستم های نظامی ما را از کار بیندازد ، از سیستم نظامی ما می ترسد ؟» ۱۵
به دنبال این اظهارات آقای ظریف ، در تذکر بیش از ۵۰ نماینده مجلس شورای اسلامی به ایشان ، در مورد سخنان وی در دانشگاه تهران آمده :
« متأسفانه آقای ظریف که در ایام دفاع مقدس در آمریکا زندگی می کرد و پس از پایان ایام جنگ به ایران آمد ، در سابقه زندگی خود حتی یک ساعت حضور در دفاع مقدس ندارد ، نه شهیدی در کنار خود دیده ، نه خون ، نه مجروحی و نه تیر و ترکش دیده ، باید از این تجهیزات نظامی دشمن بترسد و آن را بزرگ بپندارد ، در حالی که مهمترین سیستم دفاعی ما در کنار پیشرفت های نظامی ، روحیه شهادت طلبی است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، مانند سنگ کوچکی ماشین جنگی دشمنان ما را از کار می اندازد . این سیستم دفاعی با بمب های آمریکایی قدرتمند تر می شود و از کار نمی افتد . همان طور که امام راحل فرمود : بکشید ما را ، ملت ما بیدارتر می شود . متأسفانه این سخنان آقای ظریف بجای بازدارندگی ، دشمنان این کشور را برای تحرکات نظامی علیه ملت ما تحریک می کند ». ۱۶
حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی در این باره می گوید :
« آمریکا در ذهن آقای ظریف ، کشوری است که می تواند با یک بمب ، سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد و جمهوری اسلامی در وضعیتی است که با یک بمب همه چیز آن از بین می رود ! این نگاه حکایت از وادادگی وزیر امور خارجه به دشمن شماره یک ایران و توان داخلی کشورمان دارد ». ۱۷
همچنین حجت الاسلام سید محمود نبویان ، نماینده مجلس شورای اسلامی ، طی نطقی در مجلس گفت :
« من از شورای عالی امنیت ملی سؤال دارم اینکه آقای ظریف در دانشگاه تهران گفت آمریکا می تواند با یک بمب ، سیستم دفاعی ما را از بین ببرد ، خلاف امنیت ملی نیست ؟»۱۸
دقیقاً به خاطر همین مواضع منفعلانه است که طی ۱۱ ماه اول دولت یازدهم ، مقامات گستاخ دولت آمریکا ، جمهوری اسلامی ایران را ۲۰ نوبت به حمله نظامی تهدید می کنند ؛ یعنی چند برابر تهدیدات آمریکا در طی هشت سال دولت احمدی نژاد .
۵ – تأیید دروغ بزرگی به نام هولوکاست :
در شهریور ماه ۹۲ ، ظریف در صفحه توئیتر خود به زبان انگلیسی در پاسخ به نوشته دختر نانسی پلوسی ـ رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا ـ نوشت :
« ایران هیچ گاه هولوکاست را انکار نکرده و آن مردی که در ایران هولوکاست را انکار می کرد ، رفته است» . ۱۹
در پاسخ به این موضع گیری ظریف ، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان ، طی مقاله ای می نویسد :
« منظور آقای ظریف از “مردی که هولوکاست را انکار می کرد” آقای دکتر احمدی نژاد است و این اشاره ضمن آنکه اهانت به رئیس جمهور سابق و دور از انصاف و آداب دیپلماتیک است ، با واقعیت نیز همخوانی ندارد . زیرا هولوکاست فقط یک افسانه ساخت صهیونیست هاست ولی دکتر احمدی نژاد با طرح یک سؤال هوشمندانه ، پاشنه آشیل صهیونیسم بین الملل را نشانه رفته و پرسیده بود اگر هولوکاست واقعیت داشته باشد ، آلمان نازی عامل آن بوده است ، بنا بر این چرا باید مردم مسلمان فلسطین تاوان جنایت نازی ها را بپردازند و چرا یک یا دو استان از آلمان یا اتریش به صهیونیست ها واگذار نشده است ؟ و چنانچه واقعیت نداشته باشد ، چرا صهیونیست ها با استناد به یک داستان جعلی ، مظلوم نمایی کرده و خود را از همه دنیا طلبکار می دانند ؟ احمدی نژاد با این سؤال منطقی که هیچ یک از دیپلمات های غربی ، جرئت و یا هوشمندی لازم برای طرح آن را نداشتند ، مشروعیت جعلی رژیم صهیونیستی را فرو ریخت و از این زاویه در خور تقدیر و تحسین فراوان است . آیا جناب آقای ظریف برای این پرسش علمی و منطقی پاسخی دارند ؟ اگر دارند ، بفرمایند ! و اگر پاسخی ندارند ـ که ندارند ـ انتظار آن بوده و هست که زبان و قلم به تقدیر از آقای احمدی نژاد بچرخانند و نه اهانت به ایشان و دلداری به دشمنان ». ۲۰
« تا کنون دهها مورخ برجسته اروپایی و صدها استاد بلند آوازه و متخصص شناخته شده ، در بررسی اسناد تاریخی ، با ارائه اسنادی که هیچ صاحب نظری نمی تواند در صحت آنها کمترین تردیدی روا دارد ، به روشی کاملاً علمی اثبات کرده اند ماجرای قتل عام ۶ میلیون یهودی ، کوره های آدم سوزی ، اتاق های گاز و همه آنچه صهیونیست ها در این باره ادعا می کنند ، دروغ محض و یک داستان ساختگی با اهداف نه فقط سیاسی ، بلکه جنایتکارانه است .
به عنوان مثال ، پروفسور روبر فوریسون ، استاد دانشگاه “لیون” فرانسه و کارشناس عالی رتبه بررسی و ارزیابی اسناد و مدارک تاریخی ، هزاران سند را در این زمینه بررسی کرده است و طی سالها تحقیق از تمامی مراکز مورد ادعای صهیونیست ها ، نظیر اتاق های گاز ، موزه ساختگی کوره های آدم سوزی ، داخائو در مونیخ آلمان و … بازدید کرده و با صدها شاهد به گفت و گوی دقیق و علمی پرداخته و در نهایت بدون کمترین تحلیل و تنها به زبان اسناد نشان داده است که ماجرای کشتار یهودیان در آلمان نازی یک دروغ بزرگ تاریخی و فریب شرم آور افکار عمومی است ». ۲۱
اما ظریف در گفت و گو با یک شبکه تلویزیونی آلمانی ضمن تأیید داستان ساختگی صهیونیست ها در مورد هولوکاست ، می گوید :
« هولوکاست یا کشتار جمعی یهودیان را نمی توان انکار کرد و باید از تکرار چنین جنایتی جلوگیری کرد ».۲۲
محمد جواد ظریف در گفت و گو با شبکه تلویزیونی ای.بی.سی آمریکا در تاریخ ۷ مهر ۹۲ ، با “نسل کشی” و “جنایت فجیع” نامیدن هولوکاست ، گفت آنچه به عنوان “افسانه” در سخنرانی های رهبر ایران ترجمه شده ، اشتباه در ترجمه فارسی به انگلیسی است ! ظریف گفت :
« هولوکاست افسانه نیست ، کسی در مورد افسانه حرف نمی زند ». ۲۳
به نظر می رسد که جناب ظریف برای خوشایند غربی ها ، حاضر است که حتی سخنان رهبری نظام را نیز به سلیقه خود تحریف کند ! برخلاف ادعای آقای ظریف ، مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری فرموده بودند :
« کسی که به افسانه ی هولوکاست اعتراض می کند و می گوید من قبول ندارم ، او را زندان می اندازند محکومش می کنند که چرا یک حادثه ی پنداری تاریخی را انکار می کنی ». ۲۴
بنا بر این ، برخلاف ادعای آقای ظریف ، مقام معظم رهبری در عبارت فوق ، به صراحت از هولوکاست به عنوان یک ” افسانه ” یاد می کنند .
آیا پذیرفتن هولوکاست توسط رئیس دستگاه دیپلماسی در مصاحبه با شبکه های خارجی و عدم صراحت در رد این افسانه بزرگ تاریخی ـ که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بر بی پایه بودن آن تأکید داشته اند ـ تفاوت نگاه حاکم بر رئیس دستگاه دیپلماسی را با ولی امر جامعه ، آشکار نمی کند ؟
۶ – عدم تصریح در نامشروع بودن رژیم صهیونیستی :
آقای ظریف در بهمن ماه ۹۲ ، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ ، حاضر نشد به صراحت درباره عدم به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی از سوی ایران اظهار نظر کند و با عباراتی مبهم گفت این موضوعی است که باید فلسطینی ها درباره آن تصمیم بگیرند . ۲۵
ظریف برخلاف سیاست های رسمی نظام جمهوری اسلامی و برخلاف راه امام و آرمان های انقلاب اسلامی ، در یک موضع گیری کاملاً مشکوک و بودار ، در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه دو تلویزیون آلمان درباره “به رسمیت شناختن دولت اسرائیل” گفت :
« این وظیفه ما نیست که اسرائیل را به رسمیت بشناسیم یا نه ، بلکه این موضوع باید از سوی فلسطینیان مورد پذیرش قرار گیرد ». ۲۶
ظریف همچنین در کنفرانس امنیتی مونیخ رفتاری از خود نشان داد که برخلاف موضع جمهوری اسلامی در قبال رژیم صهیونیستی است . بی تفاوتی نسبت به حضور وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در مراسم سخنرانی اجلاس امنیتی مونیخ و اظهارات بی سابقه درباره هولوکاست در گفت و گو با یک رسانه غربی و همچنین طفره رفتن از بیان مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره موجودیت اسرائیل ، از جمله اقدامات ظریف بود که حتی شگفت زدگی رسانه های صهیونیستی را به همراه داشت . وزیر امور خارجه ایران پس از آن سخنرانی خود در اجلاس امنیتی مونیخ را آغاز کرد که موشه یلعون وزیر جنگ اسرائیل ، در ردیف جلو در کنار یوکیو آمانو مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و وزیر خارجه سوئد نشسته بود و جلسه را ترک نکرد . با این حال ، محمد جواد ظریف بدون آنکه واکنشی به حضور وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نشان دهد ، سخنان خود را در این اجلاس به پایان برد !
نکته قابل توجه دیگر درباره همین اجلاس آنکه به هنگام سخنرانی ظریف ، نمایندگان کشورهای عربی از جمله وزیر امور خارجه عربستان و قطر ، جلسه را ترک کردند .۲۷
به راستی مقامات وزارت امور خارجه چه سیاستی را در پیش گرفته اند که یک مقام ارشد رژیم صهیونیستی این جرئت را به خود می دهد و در یک جلسه رسمی که سخنران اصلی آن یک مقام ارشد ایرانی است ، حضور پیدا می کند و مطمئن است که آن مقام ایرانی هیچ واکنشی نشان نمی دهد ؟!
در پاسخ به مواضع غیر اصولی و غیر انقلابی آقای ظریف ، مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ طی سخنانی می فرمایند :
« امام در مقابل رژیم صهیونیستی که یک رژیم جعلی و غاصب است که بر منطقه ی فلسطین مظلوم حکومت می کند ، صریحاً موضع گرفت ؛ هیچ ملاحظه و پرده پوشی نکرد ؛ اینها اصول و پایه ها است .
نظام سلطه در شکل کامل خود تجسم و تجسد پیدا می کند در رژیم و دولت کنونی ایالات متحده ی آمریکا ؛ لذا امام صریحاً در مقابل آمریکا موضع گرفت . موضع گیری ما در مقابل آمریکا به مناسبت این نیست که اینها یک ملتی باشند که ما با این ملت مخالف باشیم یا خصوصیات نژادی تأثیر داشته باشد ؛ مسئله اینها نیست ؛ مسئله اینست که منش و ذات و رفتار دولت ایالات متحده ی آمریکا ، مداخله گری و سلطه گری است ؛ امام در مقابل این ، موضع صریح و شفاف گرفت . برای همین است که شما می بینید انقلاب بعد از گذشت ۳۵ سال ، بر اصول و مبانی و بر ریل حقیقی خود استوار و پا بر جا است ».۲۸
مقام مظم رهبری در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۲ نیز طی سخنانی می فرمایند :
« آمریکایی ها امروز بیشترین رودربایستی را از رژیم منحط صهیونیستی دارند . بیشترین ملاحظه را از محافل صهیونیست دارند . پنجه ی قدرتمندان مالی و کمپانی های صهیونیستی بر دولت آمریکا و کنگره ی آمریکا و مسئولین آمریکایی آنچنان مسلط است که اینها مجبورند ملاحظه ی آنها را بکنند ؛ ما که مجبور نیستیم ملاحظه ی آنها را بکنیم . ما از روز اول گفتیم ، امروز هم می گوییم ، بعد از این هم خواهیم گفت : ما رژیم صهیونیستی را یک رژیم نامشروع و حرامزاده می دانیم . یک رژیمی است که بر اساس توطئه به وجود آمده است ، بر اساس توطئه و سیاست های توطئه آمیز هم دارد حفظ می شود و حراست می شود ». ۲۹
در تاریخ اول مرداد ۱۳۹۳ یعنی دو روز قبل از روز جهانی قدس ، مقام معظم رهبری در دیدار با تشکل های دانشجویی ، با اشاره به حملات وحشیانه نظامیان اسرائیلی به مردم مسلمان غزه در چند روز گذشته ، می فرمایند :
« رژیم صهیونیستی یک رژیمی است که از اول تولد نامشروع خود ، بنا را گذاشته بر خشونت آشکار ، انکار هم نمی کنند … جنایات غزه خارج از تصور ، واقعیت ذاتی رژیم گرگ صفت و کودک کشی است که تنها علاجش نابودی و از بین رفتن است … تا وقتی که این رژیم جعلی سرپا است و نابود نشده است ، علاج چیست ؟ علاج ، مقاومت قاطع و مسلحانه ی در مقابل این رژیم است … مقاومت قاطع و مسلحانه فلسطینی ها و گسترش آن به کرانه باختری ، تنها راه مقابله با این رژیم وحشی است … آنچه مهمتر است ، اینست که توجه کنیم که امروز دنیای استکبار و در رأس آنها آمریکا ، از این فاجعه آفرینی ، از این جنایت ، از این خشونت غیر قابل توصیف حمایت می کنند . این مهم است ، باید روی این [موضوع] تأکید کرد . امروز قدرت های سلطه گر غربی ـ یعنی چند دولت بزرگ و ثروتمند و مقتدر غربی که در رأس آنها آمریکا است ، پشت سرش هم انگلیس خبیث ـ محکم ایستاده اند برای اینکه از این رژیم غاصب و ظالم و سنگدل دفاع کنند ؛ این خیلی مسئله مهمی است . صریح دارند حمایت می کنند … با کمال وقاحت می ایستند و می گویند ما از اسرائیل حمایت می کنیم … ما این را به عنوان یک تجربه ی مهم باید برای خودمان حفظ کنیم و آمریکا را بشناسیم . آمریکا این است ، نظام لیبرال دمکراسی این است . این در عمل ما ، در قضاوت ما ، در برخورد ما ، اثر خواهد گذاشت و باید اثر بگذارد ». ۳۰
علی رغم مواضع بسیار صریح و آشکار مقام معظم رهبری نسبت به “نامشروع” و “جعلی” خواندن رژیم صهیونیستی ، اما متأسفانه در جریان تهاجم وحشیانه نظامیان رژیم صهیونیستی به مردم بی دفاع غزه در ماه رمضان ۱۳۹۳ ، و حتی در روز قدس که شاهد حضور میلیونی مردم مسلمان ایران در حمایت از مردم غزه و مخالفت با جنایات رژیم نامشروع و جنایتکار اسرائیل بودیم ، آقای ظریف نه در روز قدس و نه در روزهای قبل از آن ، حتی یکبار هم حاضر نشد به نامشروع بودن و جعلی بودن رژیم صهیونیستی اشاره ای بکند . همچنین در حالی که دولت جنایتکار آمریکا از تمام حملات نظامی و جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه دفاع و پشتیبانی کرد و بودجه قابل توجهی را نیز برای تقویت بنیه نظامی اسرائیل اختصاص داد ، و مقام معظم رهبری نیز به صراحت فرمودند که این موضوع باید در قضاوت و موضع گیری ما نسبت به آمریکا تأثیر بگذارد ، اما در سخنان گوناگون آقای ظریف در این ایام ، کوچکترین اشاره ای در محکومیت این مواضع دولت آمریکا به چشم نمی خورد ! اینها نشان می دهد که آقای محمد جواد ظریف بنا ندارد از ادامه مسیر غلط و ناصحیح خود ، دست بردارد .
حجت الاسلام سید محمود نبویان ، نماینده مجلس شورای اسلامی نیز طی نطقی در مجلس گفت :
« من از شورای عالی امنیت ملی سؤال دارم ؛ اینکه آقای ظریف در مقابل رژیم صهیونیستی نرمش نشان می دهد و مسئله قدس را به یک مسئله فلسطینی تقلیل می دهد و او می گوید که خود فلسطینی ها باید مسئله کشورشان را حل کنند ، خلاف امنیت ملی نیست ؟ آیا تحقیر و توهین های مکرر جان کری و دیگر مقامات کاخ سفید به مردم کشورمان که نتیجه رویکرد جدید مقامات سیاست خارجی کشورمان است ، خلاف امنیت ملی نیست ؟» ۳۱
۷ – دوستی با جو بایدن :
دکتر احمد بخشایشی اردستانی ، استاد دانشگاه امام صادق (ع) ، اظهار می دارد که آقای ظریف با جو بایدن معاون باراک اوباما و با چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا ارتباط دوستی دارد .۳۲
سایت دیپلماسی ایرانی نیز طی مقاله ای در مرداد ۹۲ می نویسد :
« در دفترچه تلفن ظریف ، شماره تلفن افرادی مانند جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا ، چاک هیگل وزیر دفاع و شماری از “مقامات امنیت ملی ایالات متحده آمریکا” نوشته شده است ». ۳۳
در همین رابطه ، برنت اسکو کرافت ، مشاور امنیت ملی دولت جورج بوش ، ظریف را ” فردی منطقی” می خواند ! ۳۴
جالب است که همه مسئولین جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا کنون از دید مقامات آمریکایی ، افرادی “بی منطق” بوده اند و در این میان فقط یک استثناء وجود دارد و آن هم جناب آقای ظریف است !
خبرگزاری رویترز هم در گزارشی گفته بود :
« ظریف رابطه خوبی با جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا ، چاک هیگل وزیر دفاع و “تعدادی از مقامات امنیتی” از هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه دارد ». ۳۵
باید توجه داشت که جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا ، همان کسی است که در مهر ماه ۹۲ ، تحریم های ایران را “مؤثرترین تحریم ها در طول تاریخ” خوانده و گفته بود که افزایش این تحریم ها همچنان به عنوان یک گزینه مطرح خواهد بود . ۳۶
دکتر سعید زیبا کلام استاد دانشگاه تهران ، در اردیبهشت ۹۲ در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو ، در رابطه با توهین های دولت آمریکا به ایران و عدم واکنش دولت نسبت به آن گفت :
« دلیل عدم واکنش دولت تنها یک چیز می تواند باشد که آن هم وادادگی و روابط بسیار حسنه ی آقای ظریف با جو بایدن ، معاون رئیس جمهور آمریکاست . جو بایدن کسی است که می گوید : “برای صهیونیست بودن نیازی نیست که حتماً یهودی بود ، و من یک صهیونیست هستم” .
آقای زیبا کلام در ادامه می افزاید : برای رفاقت وزیر امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران با این فرد و عنوان شدن این جمله از سوی آقای ظریف که “من با جو بایدن دوستی نزدیک دارم” ، باید عزا گرفت ». ۳۷
خود آقای ظریف نیز در مصاحبه با برنامه نگاه ۱ تلویزیون ایران ، به ارتباطات گسترده خود با جو بایدن اعتراف می کند اما ادعا می کند که منظورش این بوده که مانع جنگ طلبی شود ! ۳۸
۸- ادعای اختلاف اسرائیل با آمریکا در توافق ژنو :
پس از آنکه آقای روحانی و ظریف با انتقادات فراوان اساتید دانشگاه و کارشناسان حقوقی و هسته ای از توافقنامه ژنو مواجه شدند ، برای خاموش کردن صدای منتقدین ، ادعا کردند که مقامات اسرائیلی از توافق ژنو ناراحت و ناراضی هستند و کسانی هم که در داخل کشور از این توافق انتقاد می کنند ، حرف صهیونیست ها را تکرار می کنند !
در همین راستا ، آقای ظریف که برای ادای توضیحات پیرامون توافق ژنو در مجلس حاضر شده بود ، اظهار داشت :
« این توافقنامه شرایط را عوض می کند ، فضای جهانی را عوض می کند . اسرائیل ، رژیم صهیونیستی و نتانیاهو که دست و پا می زند که این شرایط را به هم بزنند ، به خاطر این است که میلیاردها دلار هزینه کردند از ایران چهره غلطی بسازند و امروز این چهره درهم فرو ریخته است . نگرانی رژیم صهیونیستی از این است».۳۹
اما باید دید که آیا رژیم صهیونیستی واقعاً از این توافق ناراحت است ، یا اینکه برعکس ، بسیار هم از آن راضی است ؟!
جالب است بدانیم که “مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل” ، هفت ماه پیش از توافق ژنو ، گزارشی تهیه کرد و در آن مفاد موافقت نامه میان ایران و ۱+۵ را چنین برآورد کرد :
هیچ اورانیوم بالاتر از ۵ درصد در ایران غنی سازی نخواهد شد .
غنی سازی اورانیوم به تأسیسات نطنز محدود خواهد شد .
تمام فعالیت های هسته ای در تأسیسات فردو به حالت تعلیق درخواهد آمد .
ایران راکتور اراک را عملیاتی نمی کند .
ایران اورانیوم خام و یا هر ماده دیگری را به منظور استفاده برای پلوتونیوم یا تریتیوم ، غنی سازی نخواهد کرد .
تمام فعالیت های مرتبط با استخراج پلوتونیوم از اورانیوم غنی شده ، ممنوع خواهد شد مگر در مقیاس آزمایشگاهی .
ایران پروتکل الحاقی را به عنوان پایه و اساس افزایش نظارت های بین المللی مطابق با گسترش موافقت های ذیل دوباره تصویب خواهد کرد .
گسترش بازرسی ها عبارتند از :
۱ – دسترسی آزاد به هر موقعیت و تأسیسات در ایران
۲ – اجازه نمونه برداری و اندازه گیری در هر نقطه ایران و در هر نقطه از قلمرو حاکمیت ایران
۳ – دسترسی نامحدود به اسناد و سوابق ، از جمله کامپیوتر و مستندات علمی و فنی
۴ – دسترسی نامحدود به پرسنل ایرانی
۵ – نظارت توسط دوربین به طور مداوم در نقاط حساس . این فیلم ها به طور مستمر به خارج از ایران منتقل خواهد شد .
مدت زمان این قرارداد نامحدود و هر گونه تغییر ، بسته به توافق هر دو طرف خواهد بود .
هرگونه تخلف از این توافقنامه ، موجب تجدید طیف گسترده ای از تحریم ها بدون نیاز به تصمیم گیری های بیشتر خواهد شد . ۴۰
شباهت بسیار زیاد میان متن سند فوق با توافقنامه ژنو ، بیانگر آنست که یا صهیونیست ها پیشنهاد دهنده متن توافقنامه ژنو بوده اند ، و یا اینکه آمریکایی ها با مشورت صهیونیست ها ، متن قرارداد ژنو را تنظیم کرده اند .
حال آیا باز هم جناب آقای روحانی و آقای ظریف می توانند ادعا کنند که توافقنامه ژنو باعث خشم و ناراحتی صهیونیست ها شده است ؟!
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا ، پس از ملاقات با نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، بار دیگر تأکید کرد که واشنگتن و رژیم صهیونیستی در زمینه برنامه هسته ای ایران ، کاملاً هماهنگ هستند .۴۱
جان کری در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی.ان.ان در تاریخ ۱۶ بهمن ۹۲ گفت :
« اسرائیلی ها باید بدانند که آمریکا همیشه از نیازهای امنیتی اسرائیل حمایت می کند . من کارنامه حمایت ۱۰۰ درصدی از اسرائیل را در دوره ۲۹ ساله خود در مجلس سنا دارم ». ۴۲
دیوید منشاری بنیانگذار انجمن مطالعات ایران در دانشگاه تل آویو ، به تقسیم کاری که پشت پرده میان آمریکا و اسرائیل صورت گرفته اشاره کرده و فاش می سازد که مخالفت های نتانیاهو کاملاً ساختگی و برای رد گم کردن است . وی گفت که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ، از متن توافقنامه هسته ای میان ایران و کشورهای غربی ، راضی است و ابراز مخالفت های وی در راستای استراتژی دیپلماسی عمومی در مواجهه با ایران است . وی مخالفت نتانیاهو با توافقنامه ژنو را به واکنش های ایرانیان نسبت به مواضع اسرائیلی ها مرتبط دانست .او معتقد است چون دولت ایران از توافقنامه راضی است ، اسرائیل تلاش دارد به گونه ای موضع نگیرد که مردم ایران به علت حساسیت منفی نسبت به مواضع اسرائیلی ها ، به مخالفت با توافقنامه بپردازند .۴۳
می بینیم که برخلاف ادعای جناب ظریف ، اتفاقاً رژیم صهیونیستی بسیار از توافقنامه ژنو راضی و خوشحال بوده و از به هم خوردن آن به شدت نگران می باشد . در این راستا ، یکی از مقامات نظامی رژیم صهیونیستی می گوید : ایران باید مطمئن شود که اگر مذاکرات را مختل کند ، هزینه بالایی برایش خواهد داد . ایران باید آگاه شود که در آن صورت تحریم ها فوراً از سر گرفته می شود ، آن هم در مقیاسی وسیع تر و گزینه نظامی هم به شکلی واقعی و معتبر مد نظر خواهد بود . ۴۴
آقای ظریف باید به این سؤال پاسخ دهند که اگر رژیم صهیونیستی از توافقنامه ژنو ناراضی بوده پس چرا تهدید می کند که اگر ایران آن را نقض کند ، مورد حمله نظامی قرار خواهد گرفت ؟!
خبرگزاری فارس به نقل از روزنامه اسرائیلی جروزالم پست گزارش داد که شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در دیدار از مکزیک ابراز امیدواری کرد که توافقنامه موقت اخیر ایران و ۱+۵ مردم ایران را از تهدید دور کند و آن را به کشوری مشارکت کننده در صلح تبدیل کند ! ۴۵
می بینیم که برخلاف ادعای جناب آقای ظریف ، رژیم صهیونیستی نه تنها از این توافق نگران نیست ، بلکه از آن استقبال هم می کند !
در دور دوم مذاکرات میان ایران و ۱+۵ که در وین برگزار شد ، آمریکایی ها خواهان بررسی مسئله برنامه موشکی ایران شدند . در این خصوص گرت پورتر در مقاله ای نوشته بود ، کاملاً مشخص است که درخواست برای مذاکره بر سر برنامه موشکی ایران ، اساساً از سوی اسرائیل به طور مستقیم و از طریق اعضای کمیته روابط خارجی سنای آمریکا که خود را به دستور کار آیپک ـ لابی معروف صهیونیستی در آمریکا ـ متعهد می دانند ، مطرح شده است . در این راستا ، روزنامه صهیونیستی هاآرتص در تاریخ اول اسفند ۹۲ به نقل از یک مقام ارشد صهیونیستی گزارش داد که وزیر امور راهبردی اسرائیل ، قبل از آغاز مذاکرات ماه فوریه ، با وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا و شماری از مقامات ارشد وزارتخانه های خارجه فرانسه و انگلیس دیدار و تأکید داشته است که برنامه موشکی ایران باید بخشی از دستور کار مذاکرات برای توافق نهایی باشد . ۴۶
وندی شرمن پس از مذاکره با مقامات ایرانی در وین ، به اسرائیل رفت و گفت :
« من به اینجا آمده ام تا به حرف های شما گوش کنم و البته درباره آنچه که در وین گذشت ، به شما گزارشی کوتاه و البته با برخی جزئیات آن بدهم ».۴۷
شرمن در این دیدار ، به مدت ۵ ساعت به وزیر امور راهبردی اسرائیل ، گزارش مذاکرات را داد . ۴۸
مئیر جاودانفر استاد دانشگاه هرتزلیا در اسرائیل ، در مصاحبه با رادیو فردا گفت :
« خانم وندی شرمن نماینده دولت آمریکا و یکی از بهترین دوستان دولت اسرائیل است ». ۴۹
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا نیز طی سخنانی در لابی صهیونیستی آیپک در آمریکا ، در تاریخ ۱۲ اسفند ۹۲ اظهار داشت :
« هنگامی که ایران اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی نداشته باشد ، اسرائیل امن تر خواهد بود ؛ و این چیزی است که ما به آن دست یافته ایم . ما به صورت دائم با دوستان خود در اسرائیل مشغول رایزنی هستیم . بلافاصله پس از اینکه وندی شرمن آخرین دور دیدارهای خود در وین را به پایان رساند ، فوراً به اسرائیل رفت و نشست توجیهی کاملی در زمینه گفتگوهای صورت گرفته ، داشت ». ۵۰
همان گونه که ملاحظه می گردد ، مقامات آمریکایی بلافاصله بعد از مذاکرات ایران با ۱+۵ ، گزارش کامل مذاکرات را در اختیار مقامات رژیم صهیونیستی قرار می دهند .
یووال استینیتز وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی نیز طی سخنانی اظهار داشت :
« در پیش نویس اولیه توافقنامه هسته ای ژنو ، ایرانی ها می توانستند ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی خود را حفظ کنند و صرفاً توافق می کردند از ادامه تولید این سطح از اورانیوم خودداری کنند . اما در پی اعمال نفوذ اسرائیل از طریق فرانسه ، در متن نهایی توافقنامه مقرر می شود که ایران نیمی از ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی خود را رقیق کرده و نیم دیگر را به اکسید تبدیل کند .
وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی همچنین گفت : بر اساس نسخه اولیه توافقنامه ژنو ، ایران صرفاً از آغاز به کار راکتور آب سنگین اراک خودداری می کرد و به ساخت بخش های کلیدی این راکتور ادامه می داد . اما در پی رایزنی فرانسوی ها با اسرائیل ، دولت فرانسه در این زمینه نیز شرایط متفاوتی را برای ایران مطرح کرد ». ۵۱
معنای عبارات فوق آنست که شرایط مورد نظر رژیم صهیونیستی ، در توافقنامه ژنو گنجانده شده و جناب آقای ظریف نیز آن را تأیید کرده است !
در اردیبهشت ۱۳۹۳ نیز یک هیئت بلندپایه آمریکایی متشکل از سوزان رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید ، وندی شرمن معاون وزیر خارجه ، دیوید کوهن معاون وزیر خزانه داری ، درک کولت معاون وزیر دفاع ، آوریل هاینس معاون رئیس سازمان سیا ، ژنرال دیوید گلدفین رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا ، فیل گوردون مشاور ویژه رئیس جمهور ، و دن شاپیرو سفیر آمریکا در اسرائیل ، به اسرائیل سفر کرده و با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر ، شیمون پرز رئیس جمهور و یوسن کوهن مشاور امنیت ملی اسرائیل دیدار کردند .در این دیدار ، هیئت آمریکایی گزارش تلاش های گروه ۱+۵ در موضوع هسته ای ایران را به مقامات اسرائیلی ارائه کردند.۵۲
همان گونه که در فوق ملاحظه گردید ، دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی در موضوع هسته ای ایران کاملاً با یکدیگر هماهنگ بوده ، توافقنامه ژنو نیز در هماهنگی کامل میان آمریکا با رژیم صهیونیستی و علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران ، تنظیم شده است .
۹ – انفعال در برابر گستاخی های عربستان :
آقای ظریف در تاریخ ۴ بهمن ۹۲ در گفت و گو با خبرگزاری رویترز اعلام کرد که با “ترکی الفیصل” رئیس سابق سازمان استخبارات عربستان سعودی دیدار کرده است .
این دیدار در حالی انجام شد که اظهارات مقامات ایرانی در درخواست دیدار با مقامات رسمی عربستان ، با بی اعتنایی مقامات رسمی سعودی مواجه شده و به تازگی همپیمانان جمهوری اسلامی ایران از جمله ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ، بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نوری المالکی نخست وزیر عراق ، از عربستان سعودی به عنوان حامی اصلی تروریسم در منطقه نام برده و دولت روسیه نیز خواستار ارجاع پرونده عربستان به عنوان حامی اصلی عملیات های تروریستی در خاک این کشور در شورای امنیت سازمان ملل شده بودند . مواضعی که متأسفانه با سکوت مشکوک دستگاه دیپلماسی کشور و عدم حمایت از مواضع رؤسای سه کشور مزبور ، در موضع ضعف قرار گرفته است .
این دیدار بین رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان با یکی از ضد ایرانی ترین شاهزاده های سعودی برگزار شد ، آن هم در شرایطی که اقدامات خصمانه سعودی ها علیه جمهوری اسلامی ایران در ماه های اخیر افزایش قابل ملاحظه ای یافته و بعد از اثبات نقش سعودی ها در انفجار تروریستی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت و حمله به دیپلمات های کشورمان در کشورهای همسایه ، علاوه بر ابعاد سیاسی و بین المللی ، وارد فضای امنیتی شده است .
ترکی الفیصل که یکی از افراطی ترین سیاستمداران سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران است ، بلافاصله پس از دیدار با ظریف ، در سخنان خود در نشست داووس گفت :
« بزودی آشکارا در مقابل ایران خواهیم ایستاد … امروز عربستان حامی کسانی است که علیه شیعیان فعالیت دارند . هر چه عربستان و دوستانش می کشند ، از ایران و نظام و انقلاب آن است … پس از پایان یافتن موضوع عراق و لبنان ، به صورت علنی علیه ایران خواهیم ایستاد ».۵۳
پس از آنکه دبیرکل سازمان ملل از ایران برای شرکت در کنفرانس ژنو ۲ برای بررسی وضعیت سوریه دعوت کرد ، تحت فشار آمریکا و عربستان سعودی ، یک روز بعد دعوتش از ایران را پس گرفت که این یک توهین آشکار به جمهوری اسلامی بود . وزیر خارجه عربستان سعودی در یک موضع گیری رسمی اعلام کرد که ایران صلاحیت حضور در ژنو ۲ را ندارد . ۵۴
با همه این توهین ها و تحقیرها از سوی مقامات عربستان سعودی و اقدامات خصمانه و تروریستی آنان علیه جمهوری اسلامی ایران ، باز هم مقامات وزارت خارجه به دنبال آن هستند که دولت عربستان از رئیس جمهور ایران برای دیدار از عربستان دعوت کند !
واقعاً باید گفت که چشم آقای حسن روحانی روشن با این وزیر خارجه ! به راستی تا کی باید شاهد تحقیر نظام جمهوری اسلامی ایران توسط دولت مستکبر و جنایتکار آمریکا و نوکران دست نشانده اش باشیم ؟
۱۰ – همسویی با مخالفان دولت سوریه :
روزنامه عرب زبان الشرق الاوسط چاپ لندن ، طی مقاله ای در باره موضع ایران درباره کنفرانس ژنو ۲ ، می نویسد که وزیر خارجه ایران در مورد خروج نیروهای خارجی از سوریه ، همان موضعی را اتخاذ کرد که موضع عربستان سعودی و رئیس ائتلاف مخالفان سوری بود ! ۵۵
ظریف در حاشیه اجلاس داووس سوئیس ، در یک میزگرد که از سوی شبکه العربیه عربستان سعودی برگزار شده بود ، شرکت کرد و در اظهار نظری تأسف بار ، خواستار خروج همه نیروهای خارجی از جمله حزب الله لبنان از خاک سوریه شد . وی در پاسخ سؤال آیا از حزب الله می خواهید که نیروهای خود را از سوریه خارج کند ؟ پاسخ می دهد :
« من از همه نیروهای خارجی می خواهم از سوریه خارج شوند ».
این در حالی است که سید حسن نصرالله ، دبیرکل حزب الله لبنان ، چندی پیش دستور دو برابر کردن تعداد نیروهای حزب الله در سوریه را صادر کرده بود . ۵۶
۱۱ – زمینه سازی برای بهره برداری های تبلیغاتی غربی ها علیه ایران :
ظریف در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با وزیر خارجه سوئد ، خواهان آغاز مذاکرات حقوق بشری با اروپا شده بود آنهم در حالی که به خوبی می داند مسئولیت پرونده حقوق بشر ، طبق مصوبه شورای عالی امنیت ملی با ستاد حقوق بشر قوه قضائیه است . ۵۷
در این راستا ، یک هیئت اروپایی که با هماهنگی وزارت خارجه در آذر ماه به ایران آمده بود ، با دو تن از محکومان دادگاه در فتنه ۸۸ ، در محل سفارتخانه یونان در تهران ملاقات و ضمن تجلیل از آنان ، به آنها جایزه ساخاروف دادند ! ۵۸
کاظم جلالی نماینده مجلس ، در این باره اظهار داشت :
« این اقدام ناپسندی بود که آنها در این سفر اقدامی پنهانی و مخفیانه انجام دادند .
وی همچنین گفت : این هیئت قبل از سفر ، به وزارت خارجه نامه ای داده بودند که ما سه روز قبل از انجام سفر در جریان آن قرار گرفتیم . زمانی که این بحث مطرح شد ، اعلام کردیم که ما به عنوان مجلس با انجام این دیدار مخالفیم ».۵۹
همچنین حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی ، طی مصاحبه ای در تاریخ سوم دی ۹۲ اظهار داشت :
« ملاقات هیئت پارلمانی اروپا با محکومین فتنه ۸۸ نشان داد که این افراد هنوز با بیگانگان در ارتباط هستند و نقش ستون پنجم را برای غربی ها ایفا می کنند .
وی همچنین گفت : اگر این ملاقات به لحاظ دیپلماتیک درست بود ، پس چرا مخفیانه صورت گرفت ؟
ترقی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت : خانم اشتون و عواملی از اتحادیه اروپا در جمع مخالفان دولت اوکراین حضور یافتند و از آنان حمایت رسمی کردند و این اقدام به معنای دخالت مستقیم در امور کشور اوکراین بود ». ۶۰
خانم کاترین اشتون نماینده اتحادیه اروپا نیز که با دعوت قبلی آقای ظریف ، در تاریخ ۱۷ اسفند ۹۲ به تهران آمده بود ، پس از انجام ملاقات های رسمی ، به دیدار یکی از محکومان فتنه ۸۸ رفته و با وی گفتگو کرد . این دیدار در سفارتخانه اتریش در تهران انجام گرفت . ۶۱
پس از این ماجرا ، احمد بخشایش اردستانی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ، در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت :
« دیدار اشتون با یکی از فتنه گران سال ۸۸ ، در واقع دخالت در امور داخلی ایران است و معنی آن اینست که حقوق بشر در ایران رعایت نمی شود ». ۶۲
ابراهیم آقا محمدی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز به خبرگزاری فارس گفت :
« آیا این گونه موارد از سوی وزارت خارجه قابل توجیه است ؟ … بحث سؤال و استیضاح وزیر خارجه در صحن مجلس مطرح خواهد شد زیرا هر روز شرف ، استقلال و آبروی ما در حال آسیب دیدن است … وزیر خارجه در حال واخوردگی و عقب نشینی از استقلال است و از نقطه ضعف با برخی موضوعات برخورد می کند ».
محمد اسماعیلی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در همین رابطه گفت :
« در دیدار هیئت قبلی اروپایی از تهران [آذر ماه] ما از مدیران و وزیر خارجه در این باره سؤال کردیم ولی در نهایت آنان به این سؤال پاسخ روشنی ندادند و ما شاهد هستیم که این روند در حال تکرار شدن است . من فکر می کنم که این دیدارها به دنبال شکل دادن توطئه ای در داخل کشور هستند ». ۶۳
در این شرایط ، وزارت خارجه تظاهر کرد که از این ماجرا خبر نداشته است ! ۶۴
همچنین مهرداد بذرپاش نماینده مجلس شورای اسلامی ، طی مصاحبه ای با خبرگزاری تسنیم اظهار داشت :
« خانم اشتون قبل از سفر به ایران ، شرط کرده بود که با فتنه گران دیدار خواهد داشت و طرف ایرانی هم این را پذیرفته بود . از دولتی که خود را دولت راستگویان معرفی می کند ، توقع خلاف گویی نمی رود . وزارت خارجه صریحاً به مردم بگوید که شرط سفر اشتون ، دیدار با عوامل فتنه بوده است . این چندمین بار است که وزارت خارجه با بازی های سیاسی و روش های غیر متعارف ، سعی می کند تقصیر این اتفاقات را به گردن نگیرد و خود را مبرا نشان دهد اما از سوی دیگر هدف بخشی از دولت را که تطهیر و مصونیت بخشی به فتنه گران است ، دنبال کند . چرا وزارت خارجه با این گونه اقدامات نسنجیده به مداخلات غربی ها در امور داخلی کشور ، رسمیت می بخشد ؟ این چه روشی است که وزارت خارجه در پیش گرفته است ؟»۶۵
آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه نیز در جلسه مسئولان عالی قضائی در تاریخ ۲۱ اسفند ۹۲ ، توافق بر سر انجام این سفر به شرط برخی دیدارهای صورت گرفته خارج از عرف دیپلماتیک را مصیبت و مطلع نبودن از چنین دیدارهایی را مصیبتی بزرگتر دانست و گفت :
« در کجای دنیا اجازه می دهند که یک خارجی بیاید و هر جا دلش خواست برود و با هر کسی دیدار کند ؛ مگر کشور در و پیکر ندارد ؟
اگر بناست چنین روندی ادامه یابد و بر خلاف امنیت و مصالح کشور در چنین سفرهایی اقداماتی صورت گیرد ؛ قوه قضائیه وارد عمل می شود و تبعات آن نیز در آینده بر عهده وزارت امور خارجه خواهد بود ». ۶۶
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود می گویند که اطلاعاتی در اختیار دارند که وزارت خارجه نه تنها از دیدار کاترین اشتون با برخی عناصر فتنه مطلع بوده ، بلکه مقدمات آن را نیز فراهم کرده است .
مایکل مان سخنگوی کاترین اشتون هم در تاریخ ۲۳ اسفند به رادیو فردا گفت که این دیدار با مقام های ایرانی هماهنگ شده بود .۶۷
هنگامی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ هشتم اسفند ۹۲ در مراسم رونمایی از گزارش “وضعیت حقوق بشر در ایران” ، تصریح می کند که آمریکا با جریان فتنه و اپوزیسیون در ایران دارای ارتباطات مستمر است ، به خوبی مشخص می شود که حرکات فوق کاملاً برنامه ریزی شده و هماهنگ می باشد .۶۸
در این راستا حسین کنعانی مقدم ، کارشناس مسائل سیاسی ، می گوید :
« آنها سیاستی در پیش دارند تا همانند اوکراین ، جناح های مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران را تقویت کنند … به نظر می رسد یک اهمالی در وزارت خارجه وجود دارد که فضای این گونه موضوعات را طوری باز گذاشته و شرایط را برای دیگران آنقدر سهل گرفته اند که آنها به راحتی به برخی موضوعات ورود پیدا می کنند و عملاً به مسائل حقوق بشر که هیچ ربطی به اتحادیه اروپا و مذاکرات هسته ای با ایران ندارد ، ورود پیدا می کنند ». ۶۹
اروپایی ها آنچنان از مواضع منفعلانه آقای ظریف خوشحال شده اند که در یک اقدام وقیحانه و گستاخانه جدید در تاریخ ۱۴ فروردین ۹۳ ، با صدور قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی ایران ، با دخالت آشکار در امور داخلی ایران ، خواهان اجرای موارد زیر از سوی جمهوری اسلامی ایران شده اند :
« اجرای بی کم و کاست توافقنامه ژنو ، خاتمه دادن به نقض حقوق بشر ، آزادی سران فتنه ۸۸ ، آزادی همجنس بازی ، اجازه ملاقات به هیئت های اروپایی جهت دیدار با محکومین امنیتی ، بازگشایی انجمن صنفی روزنامه نگاران ، تأسیس دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران ».۷۰
صدور این قطعنامه ، یک بار دیگر شکست سیاست به اصطلاح تنش زدایی دولت یازدهم را به اثبات رساند و نشان داد که هر چقدر ما در برابر قلدریها و خط و نشان کشیدن های غربی ها کوتاه بیاییم و سیاست لبخند را در پیش بگیریم ، دشمن ، این را نشانه ترس و جازدن ما تلقی کرده و بر حجم حملات و گستاخی هایش خواهد افزود . همچنین این ماجرا نشان داد که دیدارهای قبلی هیئت های اروپایی با برخی فتنه گران سال ۸۸ ، با هماهنگی خود وزارت خارجه صورت گرفته است .
۱۲ – جلوگیری از برگزاری جشنواره ضد آمریکایی :
یکی دیگر از اقدامات دستگاه سیاست خارجی در راستای خوش خدمتی به غربی ها بخصوص آمریکا ، ممانعت از برگزاری یک گردهم آیی ضد آمریکایی در ایران بود . جشنواره ” افق نو ” که قرار بود تعداد زیادی از متفکران غربی مخالف سیاست های آمریکا و غرب در تهران گردهم آیند ، با عدم صدور ویزا از سوی وزارت خارجه ، تعطیل شد . ۷۱
دکتر حسن عباسی نیز طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشگاه ملایر در اواخر اسفند ۹۲ ، می گوید :
« یکی از اولین کارهایی که این دولت کرد ، همایش “هالیوودیزم و افق نو” را تعطیل کرد ».۷۲
۱۳ – ممانعت از ورود هیئت نظامی کره شمالی :
وزارت خارجه ایران در بهمن ماه ۹۲ ، به درخواست مقامات آمریکایی ، از ورود یک هیئت نظامی کره شمالی به ایران جلوگیری کرد . در این راستا ، جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ، اظهار داشت :
وزارت خارجه با درخواست سفیر آمریکا در سازمان ملل ، از سفر هیئت کارشناسی موشکی کره شمالی به کشورمان جلوگیری کرده است و سفیر آمریکا در سازمان ملل در توجیه این درخواست از ایران ، گفته است که چون کره شمالی تحریم است ، شما نباید با آن کشور ارتباط داشته باشید … بنده و آقای حسینیان در مجلس ، از آقای قشقاوی معاون پارلمانی وزارت خارجه سؤال کردیم که وی همان لحظه با معاون آسیایی وزارت خارجه تماس گرفت و روی بلندگو گذاشت و سؤال را مطرح کرد . معاون آسیایی وزارت خارجه نیز این مسئله را تأیید کرد ». ۷۳
جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز طی نامه ای از محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به دلیل “عدم حمایت از پیشرفت های دفاعی کشور و جلوگیری از سفر هیئت های کارشناسی سایر کشورها از جمله کره شمالی در جهت توسعه توان موشکی به ایران” سؤال کردند . این نمایندگان در بیانیه خود ، ضمن اعتراض به سیاست های وزیر امور خارجه ، این وزارتخانه را تحت تأثیر رفتار مقامات آمریکایی دانسته و گفته اند چرا باید وزارت امور خارجه با تحریک سفیر آمریکا در سازمان ملل ، از سفر هیئت های کارشناسی کشورهای دیگر از جمله کره شمالی به جمهوری اسلامی جهت توسعه توان موشکی جلوگیری کند ؟ ۷۴
۱۴ – تلاش برای جلوگیری از برگزاری رزمایش های نیروهای مسلح :
یکی دیگر از اقدامات جناب ظریف در راستای کسب رضایت مقامات آمریکایی ، تلاش در جهت جلوگیری از برگزاری رزمایش های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بود . در این راستا ، جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی در یک نشست خبری اظهار داشت :
« آقای ظریف در یک جلسه عالی می گوید “ما به تمام توافق مان عمل کردیم . الان وقتش است که نیروهای مسلح از این رزمایش ها صرف نظر کنند” . آنجا اعتراضی می شود . یک بزرگی در آنجا می گوید که می خواهند دندان غیرت نیروهای مسلح را بکشند . این طرحی است که چندین سال است آمریکایی ها دارند پیگیری می کنند ». ۷۵
۱۵ – حمایت از سران فتنه :
در ماه های اخیر نمونه های متعددی از فاصله گذاری ظریف با مواضع رسمی کشور در موضوعات سیاست داخلی و خارجی مشاهده شده است . وی در تاریخ ۱۴ بهمن ۹۲ در مصاحبه با شبکه تلویزیونی فونیکس آلمان ، به صراحت گفته بود دولت به تعهد خود برای آزادی موسوی و کروبی وفادار است و برای آن تلاش می کند . او قبلاً هم در فیس بوک خود از این دو نفر حمایت کرده بود . ۷۶
این مواضع در حالی است که این دو نفر ـ به همراه تعداد دیگری از چهره های مطرح سیاسی ـ در سال ۱۳۸۸ با پشتیبانی گسترده سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس ، در صدد انجام طرح خائنانه براندازی نظام و ساقط کردن رهبری نظام بودند .
ظریف همچنین در تاریخ ۱۶ فروردین ۹۳ به دیدار سید محمد خاتمی ـ از سران طرح خائنانه براندازی نظام در سال ۸۸ ـ رفت و با وی ملاقات کرد . ۷۷
حال ببینیم که این آقایان از چه کسانی حمایت می کنند و قصد آزادی چه کسانی را دارند ؟
مقام معظم رهبری درتاریخ ۱۲ آبان ۱۳۸۹ با اشاره به ماجرای فتنه ۸۸ و برخی توطئه های پشت پرده ، می فرمایند :
«چند سالی که بگذرد ، آن وقت قلم های بسته شده آگاهان بین المللی روان خواهد شد ، باز خواهد شد ، …آن روز خواهید خواند که چه توطئه بزرگی پشت فتنه سال ۸۸ بود . این فتنه خیلی چیز مهمی بود ؛ قصدشان خیلی قصد عجیب و غریبی بود . در واقع می خواستند ایران را تسخیر کنند» . ۷۸
ایشان همچنین در سال ۸۹ ، درسالروز قیام ۱۹ دی مردم قم فرمودند :
«هنوز ابعاد فتنه سال گذشته به طور کامل شناخته نشده است و زمینه های زیادی برای تحلیل و تبیین آن وجود دارد زیرا دشمن طراحی و محاسبات دقیقی انجام داده بود … کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می گویند ، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند … عامل اصلی ، دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند و در طراحی و محاسبات خود ، به دنبال حذف جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند … به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود ؛ نه فقط حقیقت دین ، حتی شعارهای دینی هم باقی نماند ؛ برنامه این بود . طراحی این بود که اگر توانستند قاعده دولت را به شکل مطلوب خودشان بچینند ؛ که بعد از آن ، راه حرکت شان روشن بود که چه کار می کردند . اگر هم قاعده حکومت و دولت طبق میل آنها چیده نشد و برایشان ممکن نشد ، کشور را به آشوب بکشانند» .۷۹
پس از یک سری بررسی های اطلاعاتی مشخص می شود که میرحسین موسوی از چند سال قبل از انتخابات ۸۸ ، در فکر براندازی نظام بوده است . در این راستا ، مشاور وزیر اطلاعات طی مصاحبه ای در سال ۸۹ ، از طرح میر حسین موسوی در سال ۸۵ برای براندازی نظام ، چنین می گوید :
«میرحسین موسوی و دوستانش در جلسه ۲۵ فروردین ۱۳۸۵ ، استراتژی خود را “اجتماعی کردن گفتمان” ذکر می کنند و گفتمان را نیز “جنگ برای بازپس گیری مواضع از دست رفته” تعریف می کنند . دقیقاً شش ماه بعد ، یعنی در تاریخ ۲۰ مهر ۱۳۸۵ ، مجدداً در جلسه ای با مسئولیت شخص موسوی ، موضوع براندازی نرم نظام را صریحاً مطرح می کنند و می گویند : اسقاط نظام از طریق بازتولید انقلاب ۱۳۵۷ غیر ممکن است ؛ اما پاشنه آشیل نظام ، انقلاب نرم است» .۸۰
در همین سال ۱۳۸۵ ، یک بودجه ۴۰۰ میلیون دلاری از سوی دولت آمریکا ، برای ایجاد بی ثباتی در ایران تصویب می شود .
جواد منصوری معاون سابق وزیر خارجه ، در خرداد ۸۹ در گفت و گو با خبرگزاری فارس ، از تدارک گسترده سازمان سیا برای پیاده کردن انقلاب رنگی در انتخابات سال ۸۸ ، چنین می گوید :
«از دو سال قبل از انتخابات ـ یعنی از سال ۱۳۸۶ ـ حدود ۳۰۰ نفر در میز انتخابات ریاست جمهوری ایران در سازمان سیا کار می کردند تا انقلاب رنگی نیرومندی را علیه نظام ایجاد کنند» . ۸۱
حجت الاسلام محسنی اژه ای ( وزیر وقت اطلاعات ) در تاریخ ۷ تیر ۱۳۸۸ در یک مصاحبه تلویزیونی با اشاره به کنترل های وزارت اطلاعات بر روی فعالیت های اطلاعاتی برخی کشورهای خارجی می گوید : «مقداری که کار اطلاعاتی کردیم و بر موضوع اشراف یافتیم ، دیدیم که برخی کشورها و مشخصاً انگلیس و آمریکا در جهت براندازی نرم که نوعی از انقلاب های مخملی است ، به شدت مشغول فعالیت هستند و برنامه های مختلفی را تحت پوشش های گوناگون دنبال می کنند و با نزدیک شدن به برخی فعالان سیاسی ما ، یارگیری می کنند و در برخی حوزه ها با پوشش آموزش و تحقیقات و همایش ها برنامه های خود را دنبال می کنند» .۸۲
دکتر منوچهر محمدی استاد دانشگاه ، در مورد میرحسین موسوی می گوید :
« میرحسین موسوی نه به خاطر انگیزه های شخصی و نه به خاطر ویژگی های شخصیتی ، بلکه بر اساس طراحی ها و برنامه ریزی های طراحان جنگ نرم ، مأموریت فرماندهی جنگی را بر عهده گرفت که هدف آن براندازی نظام اسلامی بود» ۸۳
دکتر علی اکبر ولایتی نیز در مورد هدف موسوی و کروبی می گوید :
« تردیدی ندارم که موسوی و کروبی به لحاظ سیاسی با بیگانه در ارتباطند و به دنبال تضعیف قانون اساسی و براندازی بودند» .۸۴
محمد علی ابطحی مسئول دفتر سید محمد خاتمی ، در اعترافاتش در سال ۸۸ در دادگاه ، به هدف اصلی توطئه گران ـ یعنی حذف رهبری نظام ـ چنین اشاره می کند :
« تردیدی نیست که جهت گیری اصلی آشوب های اخیر پس از انتخابات و تمهیدات آن در قبل از انتخابات ، دارای هدف روشن حذف رهبری نظام بوده است» .۸۵
سید محمد خاتمی نیز که خود نقش قابل توجهی در جریان توطئه سال ۸۸ ایفا کرده بود ، در آبان ۱۳۸۹ اعتراف می کند که :
«جنبش سبز شکست خورده و به انحراف کشیده شده است . ما حرکتی را شروع کردیم که به تقابل با نظام انجامید و اصلاحاتی که برای آن خون دل خورده بودیم را در مسیر براندازی قرار دادیم» .۸۶
نشریه اشپیگل آلمان هم در تیر ماه ۸۸ از میرحسین موسوی به عنوان “قهرمانی که قرار است پروژه براندازی را به نفع اپوزیسیون مخالف انقلاب به پیش ببرد” یاد کرد و تصریح نمود :
« هدف وقایع اخیر ، پایان دادن به جمهوری اسلامی است ، نه اعتراض به نتیجه انتخابات» .۸۷
آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه ، نیز در اردیبهشت ماه ۸۹ در جریان سفر به همدان و در دیدار با علما و روحانیون این استان اظهار داشتند :
« در فتنه اخیر ، برخی از افرادی که در کنار امام (ره) و به همراه امام بودند ، به جریانی تبدیل شدند که متأسفانه بدتر از منافقان عمل کردند» .۸۸
آیت الله موحدی کرمانی نیز در مصاحبه با روزنامه ایران در سال ۸۹ اظهار می دارند :
« در این فتنه که نهایتاً ماهیتش روشن و بعداً مشخص شد که حامی اصلی آن ، آمریکا و اسرائیل و اروپاست ، اینها وارد شدند و چهره شان را نشان دادند … مشخص بود این حرکت و فتنه ، ضد نظام ، انقلاب و اسلام است ».۸۹
هنری کیسینجر صهیونیست وزیر خارجه اسبق آمریکا ، در یک سخنرانی خواستار پشتیبانی مستقیم و مداخله آمریکا در امور ایران در راستای حمایت از میرحسین موسوی شد . وی جریان حامی موسوی را تنها راه آمریکا برای خاتمه دادن به عمر حکومت ایران دانست . ۹۰
آدام ارلی سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا ، نیز گفته بود :
« همین حالا هم این موضوع پنهانی نیست که ما از موسوی و خاتمی حمایت می کنیم ؛ اما علنی شدن این حمایت هم زمان با اعمال تحریم ها ، می تواند این فایده را داشته باشد که مردم ایران به این نتیجه برسند که تنها راه رهایی از تحریم ها ، گرایش به این افراد است ».۹۱
فرح پهلوی ـ بیوه شاه معدوم ـ نیز در اسفند ۸۸ در گفت و گو با شبکه سعودی العربیه با تعریف و تمجید از موسوی و کروبی گفت :
« آقایان موسوی و کروبی بسیار شجاعند . آنها از جان گذشتگی زیادی از خود نشان دادند و من از طریق اینترنت از آنها پشتیبانی می کنم ».۹۲
همچنین یوری لوبرانی سفیر رژیم صهیونیستی در ایران در زمان شاه ، در گفت و گو با وال استریت ژورنال در سال ۸۸ اظهار داشت :
«بهترین راه مقابله با حکومت اسلامی ، حمایت از مخالفان است ، نه حمله نظامی . ما باید هر چه در توان داریم برای حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی انجام دهیم . حمایت اسرائیل از موسوی به صرفه تر از جنگ با ایران است» . ۹۳
و سرانجام بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، در تیر ماه ۸۸ طی سخنانی می گوید :
« ما موسوی و جریان سبز را تحسین می کنیم و برخورد حکومت ایران با آنان را محکوم می نمائیم . آنها مورد احترام ما هستند ». ۹۴
این حمایت ها در سال های بعد نیز همچنان ادامه می یابد . مثلاً وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا ، در تاریخ ۱۵ بهمن ۹۲ در جلسه استماع کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا ، با دخالت گستاخانه در امور داخلی ایران گفت :
« ما از ایران می خواهیم تمام زندانیان سیاسی را آزاد کند ، از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی را که نزدیک به سه سال است که بدون اتهام سیاسی در بازداشت خانگی به سر می برند ».۹۵
دکتر علیرضا زاکانی نماینده مجلس شورای اسلامی ، با بیان اینکه فتنه ۸۸ طرف غربی را امیدوار کرد و باعث افزایش حجم تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران شد ، عنوان داشت :
« یک پایه جدی مشکلات ما در مذاکرات ومسائل هسته ای ، همین فتنه بود و پس از آن ، تحریم ها هم بیشتر شدند ». ۹۶
وزارت خارجه آمریکا نیز در اقدامی مداخله جویانه ، با صدور بیانیه ای بار دیگر خواستار آزادی موسوی و کروبی شد و از ایران خواست که به حصر آنها پایان دهد . پیش از این نیز وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا ، آزادی آنها را خواستار شده بود .۹۷
محسن رفیق دوست وزیر سابق سپاه ، در پاسخ به درخواست آمریکا برای آزادی موسوی و کروبی گفت :
« بیانیه وزارت خارجه آمریکا در حمایت از سران فتنه ، مزدور بودن موسوی و کروبی برای آمریکا را به اثبات رساند … پیش از این نیز بارها گفته ایم که اصل فتنه ۸۸ در خارج از مرزهای ایران طراحی شد و هدایت آن را آمریکا و اسرائیل به عهده داشتند ». ۹۸
همچنین آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضاییه ، در جلسه ۳۰ بهمن ۹۲ مسئولان عالی قضایی گفت : « حمایت غرب و به ویژه آمریکا از فتنه ۸۸ ، از ابتدا هم عجیب و برخلاف موازین بین المللی و اصل عدم دخالت در امور داخلی کشورهای مستقل بود . فتنه سال ۸۸ حرکتی برخلاف مصالح کشور و ۱۰۰ درصد مغایر با امنیت کشور بود . با این حال ، حمایت های آشکار آمریکا از این فتنه ، خارج از چارچوب های متعارف بود و دخالت ها و اظهار نظرهای اخیر غربی ها و سران آمریکا درباره فتنه از آن هم عجیب تر است و با قاطعیت اعلام می کنیم که این مسئله دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران است و به هیچ وجه پذیرفته شده نیست ». ۹۹
مقام معظم رهبری نیز در دیدار با مردم آذربایجان شرقی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ فرمودند :
« ملت ایران از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۵۷ و از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون ، همواره با خباثت ها ، آزارها ، توطئه ها و تحریم های آمریکا مواجه بوده است که آخرین مورد آن حمایت وقاحت آمیز رئیس جمهور آمریکا از فتنه گران سال ۸۸ بود و اخیراً هم بار دیگر اعلام حمایت کردند ». ۱۰۰
با توجه به موارد فوق ، ملاحظه می گردد که آقای ظریف خواهان آزادی کسانی است که دارای این مشخصات می باشند :
۱ – به دنبال براندازی جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند .
۲ – به دنبال حذف رهبری نظام بودند .
۳ – با سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس در ارتباط بودند .
۴ – از حمایت های مستقیم و آشکار مقامات آمریکایی ، انگلیسی و اسرائیلی برخوردار بودند .
۵ – از حمایت های مستقیم سلطنت طلبان و سایر گروهک های ضد انقلاب برخوردار بودند .
حال این سؤال مهم مطرح می شود که علت حمایت آقایان از چنین اشخاص خائنی چیست و آنها به دنبال چه هدفی هستند ؟
باراک اوباما در تاریخ ۱۳ اسفند ۹۲ طی گفتگو با “بلومبرگ ویو” یکی از دستاوردهای توافق ژنو را تقویت موضع مخالفان نظام ایران در داخل عنوان کرد و گفت :
« البته باید گفت ایرانی ها قادر به تغییر هستند و در واقع در نتیجه توافق در موضوع اتمی ، صداها و روندهایی در داخل ایران که خواهان تغییر هستند تقویت خواهد شد … امری که می تواند یک دهه یا ۱۵ تا ۲۰ سال طول بکشد و ما به نتایج خیلی بیشتر از آنچه آرزو داریم ، برسیم ». ۱۰۱
یعنی یکی از اهداف مهم دولت آمریکا از مذاکرات هسته ای ، زمینه سازی برای تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد .
مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی ، طی مقاله ای در این زمینه می نویسد :
« طرف غربی در ماه های گذشته به صراحت گفته است که هدفش از تلاش برای یک توافق هسته ای ، بازتر کردن فضا برای جریان اصلاح طلب در داخل ایران و قدرتمندتر کردن این جریان در مبارزه ای است که با جریان انقلابی در داخل دارد ». ۱۰۲
ریچارد دالتون سفیر سابق انگلیس در ایران نیز در میزگرد مؤسسه چتم هاوس لندن در همین زمینه می گوید :
« راه بهبود روابط ایران با جامعه جهانی و تقویت اصلاحات داخلی در ایران ، در تقویت جبهه آن دسته از سیاسیون ایرانی است که نگاه به بیرون دارند ». ۱۰۳
حال باید دید که علت مواضع این چنینی آقای ظریف چیست؟ مواضعی که با مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران فاصله بسیار داشته و در مواردی در جهت عکس آن قرار دارد . به نظر می رسد که ریشه این قضیه را باید در سال های گذشته جستجو کرد .
الف – سوابق ظریف تا سال ۱۳۶۶
محمد جواد ظریف در مورد سوابق خانوادگی خود چنین می گوید :
« خانواده ما یک خانواده مذهبی سنتی تاجر هم از طرف مادری و هم از طرف پدری بودند … ما در مجموع خانواده مرفهی بودیم و وضع مالی مادر و پدرم خوب بود ». ۱۰۴
وی که در دوران تحصیل در دبستان و دبیرستان ، تحت تأثیر جریان انحرافی انجمن حجتیه قرار داشته ، به اعتراف خویش ، در جلساتی نیز که در منزل سرکرده انجمن حجتیه ـ شیخ محمود حلبی ـ تشکیل می شده ، شرکت می کرده است.۱۰۵
وی در مورد گرایشات سیاسی پدر خویش نیز می گوید :
« فکر می کنم در طول ۲۵ سالی که با پدرم بودم ، نماز شب او ترک نشد . اما در عین حال از قبل از انقلاب تا زمانی که فوت کرد ، بسیار مخالف انقلابیون و جمهوری اسلامی بود ».۱۰۶
پدر وی نیز همچون شیخ محمود حلبی نماز شبش ترک نمی شد ! اما نماز شبی که با حکومت شاه هیچ گونه تعارضی نداشت ! از بخش دیگر سخنان جناب ظریف بر می آید که پدرش نیز همچون شیخ محمود حلبی ـ که با سران ساواک در ارتباط بود ـ با برخی از همکاران ساواک ارتباط داشته است . وی می گوید :
« با کمک یکی از دوستان پدرم که به ظاهر انسان متدینی بود اما بعد مشخص شد با ساواک همکاری دارد ، به آمریکا رفتم ».۱۰۷
البته جناب ظریف از ذکر نام این دوست پدرش خودداری می کند تا مشخص نشود که این ارتباط تا کجای ساواک امتداد داشته است !
ظریف در دی ماه سال ۱۳۵۵ و در سن ۱۷ سالگی در حالی که دو سال از تحصیل دوره دبیرستان وی هنوز باقی مانده بود ، از کشور خارج شد و به آمریکا رفت . گرفتن پاسپورت و ویزای آمریکا نیز توسط دوست پدرش که همکار ساواک بود ، صورت گرفت . این همکار ساواک که آقای ظریف نام وی را ذکر نمی کند ، از آنچنان نفوذی برخوردار بوده که ظرف فقط دو سه روز ویزای آمریکا را برای وی تهیه می کند .۱۰۸
سفر به آمریکا با درخواست و اصرار خود ظریف انجام می گیرد . در آن دوران عموی وی نیز در نیویورک زندگی می کرد و یکی از اقوام مادرش نیز ساکن آمریکا بود . ۱۰۹
وی پس از طی دوران باقیمانده دبیرستان در کشور آمریکا ، در سپتامبر ۱۹۷۸ ( شهریور ۱۳۵۷ ) وارد دانشگاه می شود . ظریف چندی بعد ، وارد انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا در حوزه برکلی می شود . وی می گوید : « پنج یا شش ماه به انقلاب مانده بود [ یعنی در حدود شهریور ۱۳۵۷ ] که این دوستان را پیدا کردم ، شاید هم آنها مرا پیدا کردند ».۱۱۰
ظریف در جای دیگر می گوید :
« پس از مسئله گروگان گیری ، به دستور آقای کارتر ایرانی ها را دستگیر و ویزایشان را باطل می کردند . بنا بر این امکان بازگشت به ایران برای هیچ کس وجود نداشت . بنده قبل از این اتفاق ، ازدواج کرده بودم و با همسرم دوران بسیار سختی را می گذراندیم … بنده قبل از انقلاب ویزای کثیرالمسافرت گرفته بودم لذا مشکلی برای [ آمدن به ایران و ] بازگشت به آمریکا نداشتم . همسرم پاسپورت و ویزای آمریکا نداشت … [ هنگامی که در آمریکا بودم ] به همسرم نامه نوشتم و در نهایت ، ایشان با اصرار بنده به کنسولگری سفارت آمریکا در تهران رفته و نوبت گرفتند . متأسفانه ایشان در نوبت هزارم قرار گرفت که به این ترتیب گرفتن ویزا حداقل دو سال طول می کشید . بنده در مسیر آمریکا با شخصی که می گفت سفارت آمریکا در دانمارک به راحتی ویزا می دهد آشنا شده بودم . [ اواخر مهر ۱۳۵۸ ] از همسرم خواستم که به دانمارک بیاید تا من نیز از سانفرانسیسکو به او بپیوندم . گرفتن ویزا در آنجا فقط یک روز طول کشید و از آنجا به اتفاق هم به سانفرانسیسکو رفتیم ». ۱۱۱
البته جناب ظریف باز هم اسم این فردی که مثلاً در مسیر آمریکا به طور اتفاقی ! با او آشنا شده را نمی گوید . آیا هیچ یک از آن هزار نفری که برای گرفتن ویزا به کنسولگری آمریکا در تهران مراجعه کرده بودند ، اطلاع نداشتند که سفارت آمریکا در دانمارک یک روزه ویزا می دهد ؟! یا این خدمات ویژه فقط به کسانی داده می شد که توسط همکاران ساواک سفارش شده بودند ؟! طبق یک سند دفتر وابسته دفاعی آمریکا در تهران به تاریخ ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۹ ( ۲۷ شهریور ۱۳۵۸ ) که دارای طبقه بندی “خیلی محرمانه” می باشد ، گفته شده :
« توصیه اعطای ویزا ، به منظور بهره برداری اطلاعاتی مفید برای دولت آمریکا ، ارائه خواهد شد … اشخاص مورد تماس فقط در صورتی اهمیت دارند که اخبار و یا درهای بازی را در اختیار ما بگذارند تا ما به اطلاعات ارزشمندی دست پیدا کنیم ». ۱۱۲
با توجه به سند فوق ، مشخص می شود که سفارت آمریکا در ایران ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، از حربه صدور ویزا ، برای کسب اطلاعات محرمانه استفاده می کرده و از اعطای ویزا به اشخاص متفرقه خودداری می کرده است . لذا آیا می توان باور کرد که در آن شرایط ، کسی به صورت عادی و بدون هیچ سفارشی به سفارت آمریکا در دانمارک مراجعه کند و یک روزه ویزای آمریکا را دریافت کند ؟!
ظریف در بخش دیگری از خاطراتش می گوید :
« آمریکا به طبس حمله کرد و پس از آن آقای کارتر روابط را قطع کرد و در نتیجه کنسولگری ما [در سانفرانسیسکو] نیز باید به کار خود خاتمه می داد . در آن زمان کسی که با کنسولگری رابطه داشت اما دیپلمات نبود بنده بودم . سایر افراد ، یا کارمند قدیمی کنسولگری بودند و یا از اعضای انجمن اسلامی که دیپلمات شده بودند . متأسفانه پس از قطع شدن روابط ، آقای خرم و سایر کارمندان رسمی را که دیپلمات بودند اخراج کردند . به این ترتیب بنده مسئول کنسولگری شدم ».۱۱۳
وی در جای دیگر در این باره می گوید :
« ظرف ۴۸ ساعت کارمندان کنسولگری ها و همچنین سفارت ما ، آمریکا را ترک کردند . از بد حادثه چون در کنسولگری سانفرانسیسکو به صورت افتخاری کار می کردم ، اخراج نشدم ». ۱۱۴
جناب آقای ظریف ! چگونه است که افرادی را که پاسپورت سیاسی و مصونیت دیپلماتیک داشتند را نیز از آمریکا اخراج کردند اما جنابعالی که نه پاسپورت سیاسی داشتید و نه مصونیت دیپلماتیک ـ و به این خاطر بسیار راحت تر می توانستند شما را نیز اخراج کنند ـ در آنجا نگه داشتند ؟! آیا این صرفاً یک حادثه تصادفی بوده یا یک نقشه از قبل طراحی شده ؟!
ظریف در جای دیگر به اختلاف دیدگاه و خط مشی خود با سایر اعضای انجمن اسلامی دانشجویان ، چنین اعتراف می کند :
« اکثر اعضای انجمن اسلامی برخلاف من نسبتاً تند عمل می کردند و مشی بسیار انقلابی داشتند . اگرچه رابطه دوستی بین ما برقرار بود و رفت و آمد خانوادگی نیز با یکدیگر داشتیم ، اما از همان ابتدا خط مشی مان با هم متفاوت بود . افرادی مثل من به رفتاری توأم با آرامش و ارشاد اعتقاد داشتند ، اما آنها شیوه های دیگر را ترجیح می دادند . در همان زمان بود که انگ لیبرالی [سازشکاری] به بنده زده شد ».۱۱۵
یعنی که جناب ظریف از همان ابتدا معروف به داشتن رویه سازشکارانه بوده است .
ظریف در سال ۱۳۶۱ به دفتر نمایندگی ایران در نیویورک می رود و به عنوان کارمند محلی در آنجا مشغول به کار می شود . وی می گوید که در مجمع عمومی همان سال با دکتر ولایتی آشنا شده است . ۱۱۶
وی که در دوران درگیری های گسترده ملت مسلمان ایران با رژیم دست نشانده شاه ، در آمریکا با خیال راحت مشغول کسب علم ! بود ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان در آمریکا ماند و در طی هشت سال جنگ تحمیلی نیز حتی به مدت یک روز نیز سری به جبهه ها نزد !
هنگامی که در مرداد سال ۱۳۹۲ در مجلس شورای اسلامی از وی در خصوص عدم حضورش در جبهه ها می پرسند ، وی پاسخ می دهد :
« آن زمان که کارتر رئیس جمهور آمریکا بود ، در آمریکا دانشجو بودم و اگر به ایران می آمدم ، نمی توانستم برگردم . به خاطر همین آنجا ماندم ». ۱۱۷
البته جناب ظریف هنگامی که مطالب فوق را در مجلس می گوید ، دو مطلب را گویا فراموش کرده . یکی اینکه قبلاً گفته بود دارای ویزای کثیرالمسافرت بوده و می توانسته به راحتی به ایران بیاید و برگردد . دوم اینکه در صفحه ۴۴ کتاب خاطراتش اظهار داشته که در تابستان ۱۳۶۲ به اتفاق همسرش به ایران آمده و مدتی در ایران بوده است ! لذا بهتر نیست که جناب ظریف به جای این گونه توجیهات ناچسب ، صریحاً بفرمایند که هر کسی جرئت حضور در جبهه ها را نداشته و حضور در جبهه مستلزم داشتن شجاعت و ایمان قوی بوده که خب هر کسی از این ویژگی ها برخوردار نبوده است ؟!
در سال ۱۳۶۴ هنگامی که آزمون های جامع دکترایش را در شهر دنور گذراند ، اداره مهاجرت و اقامت ایالات متحده ، ویزای دانشجویی او را باطل کرد . وی پس از این اتفاق به نیویورک رفته وبار دیگر در نمایندگی ایران مشغول به کار شد. وی طی سه سال بعد ، از راه دور تحصیلاتش را تکمیل کرد . وی قبلاً نیز در سن ۲۲ سالگی به نمایندگی ایران در نیویورک رفته و سربازیش را به عنوان کارمند محلی دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل گذرانیده بود .۱۱۸
باید توجه داشت که سازمان های اطلاعاتی آمریکا ، همواره جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یکی از مهمترین اهداف اطلاعاتی خود دانسته و نسبت به آگاهی یافتن از مسائل دفتر نمایندگی ما در نیویورک نیز حساسیت خاصی داشته اند . محمود مهدی سلطانی ، از دیپلمات های سابق وزارت خارجه ، در مصاحبه ای اظهار می دارد :
« محمد جواد ظریف ، کارمند محلی ما در دفتر نمایندگی ایران در نیویورک بود . می دانید آمریکا به هر ایرانی اجازه کارمند محلی شدن نمی دهد . تنها به کسی اجازه می دهد که به پلیس آمریکا و سازمان های اطلاعاتی هم خبری بدهد . این فرد با ورود به ایران سریعاً به عنوان معاون در وزارت خارجه استخدام می شود ». ۱۱۹
خود آقای ظریف در این باره می گوید :
« بنده حدود سی سال در آمریکا زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب می شناسم . از سن ۱۷ تا ۴۷ سالگی بیشتر سالهای عمرم را در امریکا گذراندم …علی رغم سن بسیار پایینم و اینکه بیشتر عمرم را در خارج گذرانده بودم ، ناگهان به عنوان معاون وزارت خارجه انتخاب شده بودم . در آن زمان تنها سه سال بود که کارمند رسمی وزارت خارجه بودم ، که البته سی ماه از این سه سال را نیز به عنوان سرباز کار می کردم . بنا بر این تنها شش ماه از اتمام دوران سربازیم می گذشت که معاون بین الملل وزارت خارجه شدم ». ۱۲۰
ب – نقش ظریف در پذیرش قطعنامه ۵۹۸
در دی ماه سال ۱۳۶۶ ، دولت آمریکا قطعنامه ای را علیه ایران تنظیم کرده بود تا با اعمال یک سری فشارهای اقتصادی و سیاسی ، جمهوری اسلامی مجبور شود قطعنامه تحمیلی ۵۹۸ را بپذیرد . دولت های شوروی و چین تا مدتی جلوی تصویب این قطعنامه را گرفته بودند تا آنکه آقای ظریف ـ که در آن هنگام یکی از کارمندان محلی و تحت مسئولیت نماینده ایران در نیویورک یعنی محمد جعفر محلاتی بود ـ نامه ای به وزارت خارجه می نویسد و می گوید که قرار است این قطعنامه علیه ایران به تصویب برسد . ماجرا را از کتاب خاطرات آقای ظریف مرور می کنیم :
« فکر می کنم در اواخر ماه فوریه [ دهه اول اسفند ] نماینده شوروی به بنده گفت : ما از مرکز دستورالعمل داریم که روز دوشنبه ، یعنی در جلسه بعدی اعضای دائم ، مقاومت مان را متوقف کنیم و قطعنامه پیش خواهد رفت . ما این موضوع را به تهران گزارش دادیم . در تهران با حضرت امام (ره) مشورت کردند و قرار شد نامه ای بنویسیم با این مضمون که پذیرش طرح اجرایی دبیرکل ، مثل پذیرش قطعنامه است … روز یکشنبه بنده نامه مفصلی را به امضای آقای مادرشاهی که در آن زمان نفر دوم بودند ، تدوین کردم . به یاد دارم وقت زیادی را برای همین جمله گذاشتم که پذیرش طرح اجرایی مثل پذیرش قطعنامه است ». ۱۲۱
ادعای بدون سند و مدرک آقای ظریف مبنی بر اینکه نامه پذیرش طرح اجرایی دبیرکل سازمان ملل ـ یا در واقع همان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ـ در اسفند ماه ۱۳۶۶ با مشورت امام خمینی (ره) تهیه شده ، در تضاد کامل با مواضع آشکار و قاطعانه امام خمینی می باشد . آقای هاشمی رفسنجانی بارها تلاش کرده بود تا امام را وادار به قبول قطعنامه ۵۹۸ کند اما امام به هیچ وجه قبول نمی کرد ؛ تا اینکه در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۷ ، با اصرار شدید آقای هاشمی و اظهار عجز برخی مسئولان دیگر ، امام مجبور به سرکشیدن جام زهر قبول قطعنامه می شود . لذا این ادعای آقای ظریف به هیچ وجه نمی تواند صحت داشته باشد .
آقای ظریف در ادامه خاطرات خود ، به نکته مهمی اشاره می کند :
« بعدها که آقای محلاتی را به کشور بازگرداندند ، آقای ولایتی تصمیم گرفت که من را به عنوان سرپرست نمایندگی بفرستد . اما آقای محتشمی پور که در آن زمان وزیر کشور بودند ، با رفتن بنده مخالفت کردند . ایشان در هیئت دولت گفته بود که این فرد آمریکایی است و نمی تواند برود ». ۱۲۲
یعنی که آقای محتشمی پور در سال ۱۳۶۷ ، آقای ظریف را ” آمریکایی ” خطاب می کند . لازم به توضیح است که به دنبال این ماجرا ، محمد جعفر محلاتی به تهران احضار و از کار برکنار شد و توسط وزارت اطلاعات نیز دستگیر گردید .
ظریف در بخش دیگری از خاطراتش می گوید :
« سه هفته بعد ، از کا.گ.ب شوروی ، هیئتی را به ایران اعزام کرده بودند . به طرف مذاکره شان می گویند که نمایندگی نیویورک به شما خیانت کرده است ؛ زیرا ما به نماینده شما گفته بودیم که در مقابل قطعنامه دوم مقاومت می کنیم ولی آنها این نامه را نوشتند ».۱۲۳
معنای عبارات فوق آنست که جناب ظریف ، با ارسال یک خبر خلاف واقع ، صحنه سیاسی جنگ را به نفع آمریکا تغییر داده بود .
البته آقای ظریف در بخش دیگری از سخنان خود مدعی می شود که هیئت روسی یک خبر خلاف واقع را به مقامات ایرانی داده بود و با این کار قصد داشتند که وی را خراب کنند ! بعد هم در صفحه ۸۶ کتاب خاطراتش برای رد کردن مطالب هیئت روسی می گوید :
” متأسفانه این مسائل در کشور ما به راحتی اشاعه می یابد ؛ یعنی زمان آقای ولایتی ، یک سرویس خارجی می دانست که اگر عکس یکی از سفرا را با یک خانم مونتاژ کند و بفرستد ، می تواند آینده او را نابود کند . زمانی که ما نقاط ضعف خود را کاملاً نشان می دهیم ، آنها نیز از آن سوء استفاده می کنند .”
جناب ظریف ! اولاً ، باید گفت که جنابعالی مگر در آن هنگام چه کاره بوده اید که روسها بخواهند شما را خراب کنند ؟ آیا رئیس جمهور بوده اید یا نخست وزیر ، یا وزیر خارجه ؟! جنابعالی فقط یک کارمند محلی دفتر نمایندگی ایران در نیویورک بوده اید که هنوز عضو رسمی وزارت خارجه نیز نشده بودید . آیا می توان باور کرد که روسها یک هیئت رسمی را به ایران بفرستند تا در یک ملاقات رسمی با مقامات ایرانی یک خبر دروغ بدهند تا یک کارمند محلی ما در نیویورک را خراب کنند ؟!
ثانیاً ، اظهارات فوق چه ربطی به مطالب هیئت روسی دارد ؟! شما مدعی هستید که نماینده روسیه به شما گفته که قصد مقاومت در برابر آمریکا را ندارند ؛ اما هیئت رسمی سرویس اطلاعاتی روسیه این ادعای شما را تکذیب کرده و خلاف آن را گفته است . باید ادعای بدون سند شما را باور کرد یا اظهارات یک هیئت رسمی در یک ملاقات رسمی را ؟!
ثالثاً ، آیا شما می توانید حتی یک مورد مصداق برای این ادعای خود ذکر کنید که یک سرویس اطلاعاتی خارجی عکس یک سفیر ما را با یک خانم خارجی مونتاژ و جعل کرده و از آن برای نابود کردن آینده او استفاده کرده باشد ؟!
رابعاً ، این ادعا که پذیرش طرح اجرایی دبیرکل با مشورت با امام خمینی انجام شده است ، نمی تواند صحت داشته باشد ؛ زیرا مواضع علنی و قاطع امام خمینی در آن دوره ، عکس این مطلب را نشان می دهد . پنهان کردن خبر این پذیرش از امام خمینی و مردم ایران ، نشان دهنده عدم صحت این ادعا می باشد .
دکتر ولایتی در کتاب “تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران” توضیح می دهد که پذیرش طرح اجرایی دبیرکل ، به معنای پذیرش کل قطعنامه ۵۹۸ می باشد . وی می نویسد :
« اولین مرحله طرح اجرائی دبیر کل سازمان ملل بر این مبنا بود که قطعنامه ۵۹۸ باید در کل و مجموع پذیرفته شود و هیچ بندی از بندهای قطعنامه بر دیگری ارجحیت و تقدم ندارد .» ۱۲۴
دکتر ولایتی در تاریخ نهم اسفند ۱۳۶۶ و به دنبال دریافت نامه محمد جواد ظریف ، در نامه ای به دبیرکل ، همچنین می گوید :
« دولتم بر این عقیده بود که طرح دبیرکل بر مبنا و جهت اجرای قطعنامه ۵۹۸ تنظیم شده است و بنا بر این ، پذیرش آن ( طرح اجرایی دبیرکل ) مساوی با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است .» ۱۲۵
این نامه دکتر ولایتی در حقیقت اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ایران است . امری که طبق قرائن و شواهد مختلف ، البته بدون اطلاع و بدون اجازه امام خمینی صورت گرفته بود و اقدامی خلاف قانون اساسی بود .
محمد جواد ظریف نیز به نقش خود در پذیرش طرح اجرایی دبیرکل چنین اشاره می کند :
« ما طرح اجرایی را پذیرفتیم و خواستار شروع آن شدیم ، چرا که به دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران نزدیکتر بود .» ۱۲۶
در واقع ، نامه آقای ولایتی در تاریخ نهم اسفند ۱۳۶۶ ، بر مبنای خبری بوده که جنابمحمد جواد ظریف به تهران فرستاده بود . یعنی به خاطر آنکه ظریف در نامه خود گفته بوده که روس ها قصد ندارند در مقابل قطعنامه ارائه شده از جانب آمریکا مقاومت کنند و این قطعنامه شدید علیه ایران تصویب خواهد شد ، وزیر خارجه تصمیم می گیرد تا نامه مورخ نهم اسفند ۶۶ را به دبیرکل سازمان ملل بنویسد . یعنی در واقع ، در مقابل فشار آمریکا تسلیم می شوند .
دکتر ولایتی در بخش دیگری از کتاب خود ، به تسلیم یادداشت ایران به رئیس شورای امنیت مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ، چنین اشاره کرده است :
« در تاریخ سوم مارس ۱۹۸۸ [ ۱۳ اسفند ۱۳۶۶ ] ، آقای محلاتی سفیر و نماینده دائمی جمهوری اسلامی ایران ، در ملاقات با رئیس وقت شورای امنیت ( نماینده یوگسلاوی ) یادداشتی به او تسلیم کرد که در آن از جمله آمده بود : شما از انعطاف ما در خصوص اجرای قطعنامه ۵۹۸ مطلع هستید . نامه اخیر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دبیرکل ، آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای اجرای قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش آن اعلان می کند .» ۱۲۷
شبکه تلویزیونی ای. بی. سی آمریکا نیز در اسفند ماه ۶۶ به نقل از منابع دیپلماتیک ، خبر پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران را چنین اعلام می کند :
« سفیر ایران در سازمان ملل ، روز سوم مارس ۱۹۸۸ [ ۱۳ اسفند ۱۳۶۶ ] با تسلیم یادداشتی به رئیس شورای امنیت اعلام نمود که ایران قطعنامه ۵۹۸ درباره آتش بس میان ایران و رژیم بعث ، عقب نشینی نیروهای طرفین به مرزهای بین المللی ، تبادل اسرا و تشکیل کمیسیونی جهت شناسایی آغازگر جنگ را پذیرفته است و خاویر پرز دکوئیار را برای ترتیب دادن آن به منطقه دعوت کرد .» ۱۲۸
در واقع باید گفت که جناب ظریف با نوشتن یک نامه در اسفند سال ۶۶ ، خدمت بزرگی به آمریکا می کند !
ج – ظریف ، خاتمی و جورج سوروس :
جورج سوروس یک ثروتمند صهیونیست آمریکایی است که ریاست هیئت مدیره “مؤسسه جامعه باز” O.S.I را بر عهده داشته و با همکاری با سازمان سیا و پنتاگون ، سلسله کودتاهایی را در برخی کشورهای جهان به راه می اندازد که به “انقلاب های رنگی” موسوم هستند و طی آن ، حکومت های مخالف آمریکا را سرنگون و یک دولت دست نشانده آمریکا را در آن کشورها به روی کار می آورند .
یحیی کیان تاجبخش ، نماینده سوروس در ایران بود که در جریان توطئه براندازی سال ۸۸ یا همان فتنه ۸۸ ، دستگیر شد . وی در جریان محاکمه خود در دادگاه ، در مورد ارتباط ظریف با سوروس گفت :
« اگر ما یکی از اولین نمونه های براندازی را ارتباط سفر محمد عطریانفر به بنیاد سوروس [ در دوره خاتمی ] بدانیم ، می توانیم نهایت آن را ملاقات مستقیم خاتمی همراه ظریف با جورج سوروس در نیویورک در سال ۱۳۸۵ دانست که این یک ارتباط مستمر بوده و ادامه داشته است ».۱۲۹
معنای سخنان فوق آنست که آقای ظریف با جورج سوروس یک ارتباط مستمر داشته است .
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم ، هنگامی که ظریف به عنوان کاندیدای پست وزارت خارجه به مجلس معرفی می شود ، یکی از نمایندگان از آقای ظریف سؤال کرد که آیا شما به سفارت آمریکا رفته و به دنبال گرفتن گرین کارت بودید ؟ ظریف پاسخ می دهد : گرین کارت ندارم !۱۳۰
نماینده دیگری درباره ارتباط وی با جورج سوروس سؤال کرد . ظریف وجود این ارتباط را تکذیب کرد و گفت که می گویند من و آقای خاتمی در هتلی در نیویورک با جورج سوروس دیدار کرده ایم . چنین هتلی در نیویورک وجود ندارد ! وی همچنین گفت که رابط دیدار خاتمی با سوروس نبوده و حتی اصل دیدار خاتمی با سوروس را نیز تکذیب کرد !۱۳۱
ظریف در حالی حتی اصل دیدار سید محمد خاتمی با جورج سوروس را هم تکذیب می کند که خود سوروس در شهریور ۸۸ در مراسمی که به مناسبت هشتمین سالگرد حوادث یازده سپتامبر در هتل بین المللی ترامپ در نیویورک برگزار شده بود ، طی سخنانی در مورد دیدار خود با خاتمی در سال ۲۰۰۶ می گوید :
« یکی از بهترین جلساتی که من در ارتباط با پیشبرد دمکراسی در جهان اسلام و به ویژه ایران در آن حضور یافتم ، ملاقاتی بود که در روز سه شنبه ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ [ ۲۳ شهریور ۱۳۸۵ ] با محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران برگزار کردم . من حدود ده سال در انتظار دیدار آقای خاتمی بودم و به همین دلیل این دیدار آنچنان برای من جذاب و به یاد ماندنی بود که حتی روز و ساعتش نیز در حافظه ام ثبت شده است ». ۱۳۲
سوروس در بخش دیگری از سخنان خود ، به نکته مهم دیگری یعنی سخنرانی ظریف در “مؤسسه جامعه باز” در سال ۸۳ ، چنین اشاره می کند :
« البته من در تاریخ ۱۴ ژانویه ۲۰۰۵ [ ۲۴ دی ۱۳۸۳ ] بعد از سخنرانی جواد ظریف در مؤسسه جامعه باز ، حدود یک ساعت با ظریف صحبت کرده بودم و دغدغه های خود را در خصوص روابط ایران و آمریکا با توجه به پیشینه ای از بی اعتمادی نسبت به برنامه اتمی ایران و نیز تنش های تاریخی ناشی از نقش ایالات متحده در خاورمیانه به ظریف که آن زمان سفیر ایران در سازمان ملل بود ، منتقل کرده بودم ». ۱۳۳
یعنی که جناب آقای ظریف در دی ماه ۱۳۸۳ در “مؤسسه جامعه باز” متعلق به جورج سوروس صهیونیست ، سخنرانی و پس از آن نیز به مدت یک ساعت با سوروس مذاکره کرده است !
سوروس در بخش دیگری از سخنانش در مورد هدف از دیدار با خاتمی می گوید :
« هدف از دیدار من با خاتمی نیز دستیابی به آگاهی از درون کشوری منزوی بود ؛ کشوری که برای برقراری ارتباط با آن ، فرصت های محدودی وجود دارد و با توجه به تحولات اخیر منطقه ، چنین جلساتی ارزشمند است و می تواند به اتخاذ تصمیمات سیاسی مؤثر کمک کند . من در این جلسه به خاتمی گفتم که باید گرایش هایی را در ایران تقویت کرد که آزادی بیان و ارتباط با جهان آزاد را مؤلفه های اصلی پیشرفت و ثبات ایران می دانند . با اینکه تعداد بسیاری از شهروندان سرخورده ایرانی از تغییرات اساسی در ساختار سیاسی ایران حمایت خواهند کرد ، اما آنان هنوز فاقد “گروه های سازماندهی شده” برای پشتیبانی از یک انقلاب هستند .
خاتمی در این جلسه به من گفت که تعارض موجود بین ساختار حقیقی و ساختار حقوقی در ایران ، مهمترین مانع برای پیشرفت و توسعه روابط ایران با غرب است . خاتمی معتقد بود که دمکراسی با ساختار کنونی یک حکومت مذهبی که در رأس آن رهبر مذهبی حکومت می کند ، به دست نخواهد آمد . خاتمی در این جلسه به من گفت که کلید قفل بسته شده سیاست در ایران ، تنها و تنها فشارهای اجتماعی و کمپین های وابسته به جنبش های دانشجوئی ، کارگری و زنان است که باید خواسته های گروهی و شعار تغییر را از درون دفاتر دربسته خود به سطح معابر عمومی منتقل کنند . خاتمی در این دیدار ، کاملاً در نقش رهبر مخالفین دولت در ایران ، صحبت می کرد ».
سوروس در ادامه ، به دیدار دیگر خود با خاتمی در دی ماه ۸۵ ، چنین اشاره می کند :
« من مجدداً در سی و هشتمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد داووس ، در ماه ژانویه ۲۰۰۷ [ دی ماه ۱۳۸۵ ] با خاتمی ملاقات کردم که متوجه شدم پس از یک سال ، دغدغه های خاتمی رادیکال تر شده است . تا آنجا که وی به دلیل برخی مشکلات سیاسی و حذف گسترده سیاسی همکارانش ، ناچار شد اجلاس داووس را نیمه کاره به مقصد تهران ترک کند ».۱۳۴
سوروس همچنین ضمن افشای راه اندازی دفتر “مؤسسه جامعه باز” در ایران با دعوت رسمی دولت خاتمی ، از فتنه ۸۸ نیز حمایت کرده ، می گوید :
« حضور “مؤسسه جامعه باز” در ایران در سال ۲۰۰۳ [ ۱۳۸۲ ] و با دعوت رسمی دولت سابق ایران صورت گرفت … امیدوارم با پیشروی انقلاب سبز ایران و همکاری و ارتباط گسترده تر رفرمیست های ایرانی با مؤسسه جامعه باز ، ساختاری دمکراتیک را در ایران پایه گذاری نماییم ».۱۳۵
همچنین کنت تیمرمن ـ رئیس سابق میز ایران در سیا ـ در نشریه “نیوز مکس” ، مقاله مفصلی در مورد دیدار خاتمی به همراه ظریف با جورج سوروس ، درج کرده بود .
هومن مجد ـ مترجم رسمی خاتمی در سفر به آمریکا ـ نیز بر این دیدار صحه گذاشت . وی در کتاب “پارادوکس ایران مدرن” ضمن شرح خاطراتش ، به موضوع همراهی با خاتمی در دیدار وی با جورج سوروس اشاره کرده است .۱۳۶
افراد دیگری نیز همچون استیو کلمنز ، مدیر برنامه راهبرد آمریکا ، کلینتون سویشر ، عضو شورای روابط خارجی آمریکا و تریتا پارسی ، رئیس شورای ملی ایرانی های آمریکایی ، هر کدام به سهم خود زوایایی از این دیدار را روایت کرده اند . ۱۳۷
طبق اسنادی که در پایگاه لوفیر منتشر شده ، تریتا پارسی در تاریخ نهم ژوئن ۲۰۰۶ [ ۱۸ خرداد ۱۳۸۵ ] یک ایمیل از لیتون سویشر دریافت می کند که محتوای آن درباره دیدار سید محمد خاتمی با جورج سوروس است . طبق این اسناد ، محمد جواد ظریف نیز در این دیدار حضور داشته است .۱۳۸
خبرنگاری به نام “گرث پرتر” مصاحبه ای با تریتا پارسی داشته که طی آن پارسی اظهار می دارد که یک برگ از پیش نویس توافقات طرفین ایرانی ـ آمریکایی را که به “معامله بزرگ” معروف بوده است ، از یک مقام ایرانی دریافت کرده اما اعلام نمی کند که این مقام کیست . بعدها تریتا پارسی در یک گفت و گوی دیگر عنوان می کند که این مقام ایرانی ، محمد جواد ظریف بوده است .۱۳۹
دکتر احمد بخشایشی اردستانی ، استاد دانشگاه امام صادق (ع) نیز در مورد ارتباط آقای ظریف با سوروس می گوید :
« آقای ظریف با جو بایدن معاون باراک اوباما و با چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا و با جورج سوروس ارتباط دارد ». ۱۴۰
همان گونه که ملاحظه گردید ، ارتباط آقای محمد جواد ظریف با جورج سوروس ، از کانال های متعدد تأیید شده است .
جناب آقای ظریف ! باز هم تصور می فرمائید که می توان همه حقایق را با یک کلید واژه “تکذیب می شود” از مردم پنهان کرد ؟!
=======================================
این مقاله پیش تر در هفته نامه ۹ دی طی ۴ بخش به چاپ رسیده است.
پی نوشت ها :
۱- سایت مشرق . ۱۸ بهمن ۱۳۹۲
۲- همان.
۳- سایت رجا نیوز . اول اسفند ۱۳۹۲
۴- سایت رجا نیوز . ۹ بهمن ۱۳۹۲
۵- سایت افکار نیوز . دوم آبان ۱۳۹۲
۶- سایت دیپلماسی ایرانی . ۱۲ مرداد ۱۳۹۲
۷- محمد مهدی راجی .” آقای سفیر : گفت و گو با محمد جواد ظریف سفیر پیشین ایران در سازمان ملل متحد “. تهران : نشر نی ، ۱۳۹۲ . ص ۱۵۰
۸- ” افشای روابط اصلاح طلبان با طالبان افغانستان “. ویژه نامه میوه ممنوعه . ضمیمه هفته نامه ۹ دی . نهم مهر ۱۳۹۰ . ص ۸۸
۹- سایت مشرق . ۲۱ مرداد ۱۳۹۲
۱۰- سایت افکار نیوز . دوم آبان ۱۳۹۲
۱۱- خبرگزاری فارس . ۲۲ تیر ۱۳۸۹
۱۲- روزنامه وطن امروز . ۲۳ شهریور ۱۳۹۰
۱۳- سایت افسران .
۱۴- همان .
۱۵- روزنامه کیهان . ۱۶ آذر ۱۳۹۲
۱۶- خبرگزاری فارس . ۱۷ آذر ۱۳۹۲
۱۷- سایت رجا نیوز . ۱۶ دی ۱۳۹۲
۱۸- سایت بی باک . ۷ اسفند ۱۳۹۲
۱۹- سایت انتخاب . ۱۵ شهریور ۱۳۹۲ همچنین رک. به : سایت خبری تحلیلی فرارو . ۱۶ شهریور ۱۳۹۲
۲۰- حسین شریعتمداری .” آن مرد رفته است اما … “. روزنامه کیهان . ۱۷ شهریور ۱۳۹۲
۲۱- همان .
۲۲- خبرگزاری ایسنا . ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ همچنین رک. به : سایت جهان نیوز . ۱۴ بهمن ۱۳۹۲
۲۳- سایت خبری تحلیلی عصر امروز . ۸ مهر ۱۳۹۲
۲۴- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
۲۵- سایت رجا نیوز . ۱۵ بهمن ۱۳۹۲
۲۶- خبرگزاری جمهوری اسلامی . ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ همچنین رک. به : پایگاه خبری تحلیلی صراط . ۱۵ بهمن ۱۳۹۲ و نیز : پایگاه خبری تحلیلی سلام نو . ۲۷ بهمن ۱۳۹۲
۲۷- هفته نامه ۹ دی . ۱۹ بهمن ۱۳۹۲
۲۸- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری .
۲۹- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری .
۳۰- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری .
۳۱- سایت بی باک . ۷ اسفند ۱۳۹۲
۳۲- پایگاه خبری تحلیلی خرداد نیوز
۳۳- سایت دیپلماسی ایرانی . ۱۲ مرداد ۱۳۹۲
۳۴- سایت افسران .
۳۵- سایت افسران .
۳۶- سایت تابناک . ۹ مهر ۱۳۹۲
۳۷- خبرگزاری دانشجو . ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
۳۸- سایت کمیته صیانت از منافع ایران . ۱۵ فروردین ۱۳۹۳
۳۹- هفته نامه ۹ دی . ۱۶ آذر ۱۳۹۲ . ص ۱۰
۴۰- سایت مشرق . ۱۵ بهمن ۱۳۹۲
۴۱- روزنامه کیهان . ۱۷ آذر ۱۳۹۲
۴۲- خبرگزاری فارس . ۱۷ بهمن ۱۳۹۲
۴۳- هفته نامه ۹ دی . ۳۰ آذر ۱۳۹۲
۴۴- سایت رجا نیوز . ۲۴ بهمن ۱۳۹۲
۴۵- همان .
۴۶- خبرگزاری فارس . سوم اسفند ۱۳۹۲
۴۷- سایت رجا نیوز . ۴ اسفند ۱۳۹۲
۴۸- روزنامه کیهان . ۷ اسفند ۱۳۹۲
۴۹- روزنامه کیهان . ۷ اسفند ۱۳۹۲
۵۰- سایت رجا نیوز . ۱۵ اسفند ۱۳۹۲
۵۱- سایت تابناک . ۱۴ اسفند ۱۳۹۲
۵۲- روزنامه کیهان . ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
۵۳- سایت مشرق . ۶ بهمن ۱۳۹۲
۵۴- روزنامه کیهان . دوم بهمن ۱۳۹۲
۵۵- هفته نامه ۹ دی . ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ . ص ۲
۵۶- خبرگزاری فارس . ۶ بهمن ۱۳۹۲
۵۷- سایت مشرق . ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
۵۸- خبرگزاری فارس . ۲۳ آذر ۱۳۹۲ همچنین رک. به : سایت جوان آنلاین . سوم دی ۱۳۹۲ و نیز : پایگاه خبری تحلیلی صراط . سوم دی ۱۳۹۲
۵۹- سایت باشگاه خبرنگاران . ۲۵ آذر ۱۳۹۲
۶۰- سایت افکار نیوز . سوم دی ۱۳۹۲
۶۱- خبرگزاری فارس . ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
۶۲- خبرگزاری فارس . ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
۶۳- خبرگزاری فارس . ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
۶۴- خبرگزاری فارس . ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
۶۵- روزنامه کیهان . ۲۱ اسفند ۱۳۹۲
۶۶- خبرگزاری فارس . ۲۱ اسفند ۱۳۹۲
۶۷- سایت ایران هسته ای . ۲۴ اسفند ۱۳۹۲
۶۸- خبرگزاری فارس . ۱۹ اسفند ۱۳۹۲
۶۹- خبرگزاری فارس . ۲۰ اسفند ۱۳۹۲
۷۰- حسین شریعتمداری .” آن تک و این پاتک ! “. روزنامه کیهان . ۱۶ فروردین ۱۳۹۲
۷۱- خبرگزاری فارس . ۲۰ اسفند ۱۳۹۲
۷۲- سایت رجا نیوز . ۱۹ فروردین ۱۳۹۳
۷۳- خبرگزاری مجلس شورای اسلامی . ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ همچنین رک. به : روزنامه دنیای اقتصاد . ۲۸ بهمن ۱۳۹۲
۷۴- روزنامه اعتماد . ۲۱ بهمن ۱۳۹۲
۷۵- سایت رجا نیوز . دوم فروردین ۱۳۹۳
۷۶- سایت مشرق . ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
۷۷- سایت تابناک . ۱۷ فروردین ۱۳۹۳
۷۸- پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای .” نقشه ی نقش بر آب “. تهران: انتشارات انقلاب اسلامی ، ۱۳۹۰ . ص ۹۲
۷۹- روزنامه ایران . ۲۰ دی ۱۳۸۹
۸۰- منوچهر محمدی .” انقلاب اسلامی در بوته آزمون ، جنگ نرم بیست ساله و فتنه ۸۸ “. مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ، ۱۳۹۱ . ص ۳۷۰
۸۱- مؤسسه فرهنگی قدر ولایت . تاریخ وقایع انتخابات ۸۸ . جلد سوم . تهران: مؤسسه فرهنگی قدر ولایت ، ۱۳۹۰ . ص ۵۴۷
۸۲- حمید رضا اسماعیلی .” شورش اشرافیت بر جمهوریت “. تهران: مؤلف ، ۱۳۸۹ . ص ۳۲۱
۸۳- انقلاب اسلامی در بوته آزمون . پیشین ، ص ۲۹۰
۸۴- روزنامه وطن امروز . ۲۷ آذر ۱۳۸۹
۸۵- ” ولایت فقیه هدف اصلی فتنه “. ویژه نامه روزنامه ایران به مناسبت اولین سالروز حماسه ۹ دی . دی ماه ۱۳۸۹ . ص ۱۷
۸۶- هفته نامه ۹ دی . ۱۶ مهر ۱۳۹۰
۸۷- روزنامه کیهان . ۸ دی ۱۳۹۰
۸۸- تاریخ وقایع انتخابات . جلد سوم . پیشین ، ص ۹۹
۸۹- همان . ص ۵۱۴
۹۰- شورش اشرافیت بر جمهوریت . پیشین ، ص ۴۰۵
۹۱- محسن نعماء و محمد مهدی شکروی .” عروسک های غربی : جریان شناسی حمایت و پشتیبانی آمریکا و غرب از جریان اصلاح طلبی در ایران ( ۱۳۸۹ – ۱۳۷۶ ) “. قم : وثوق ، ۱۳۹۰ . ص ۳۷۱
۹۲- تاریخ وقایع انتخابات . جلد سوم . پیشین ، ص ۷۶
۹۳- سینا تکاور . دلارهای کثیف فتنه از کجا می آید ؟ نشریه جوان . ویژه نامه نوروز ۱۳۹۰ . ص ۳۴
۹۴- همان . ص ۶۶
۹۵- خبرگزاری فارس . ۱۶ بهمن ۱۳۹۲
۹۶- سایت جهان نیوز . ۱۸ بهمن ۱۳۹۲
۹۷- سایت همشهری آنلاین . ۲۶ بهمن ۱۳۹۲
۹۸- سایت تیتر اخبار . ۲۷ بهمن ۱۳۹۲
۹۹- سایت مشرق . ۳۰ بهمن ۱۳۹۲
۱۰۰- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری .
۱۰۱- سایت رجا نیوز . ۱۴ اسفند ۱۳۹۲
۱۰۲- مهدی محمدی .” دکترین جدید مداخله “. روزنامه وطن امروز . ۱۷ فروردین ۱۳۹۳
۱۰۳- سایت مشرق . اول اسفند ۱۳۹۲
۱۰۴- محمد مهدی راجی . ” آقای سفیر “. پیشین ، ص ۱۳ و ۱۶
۱۰۵- همان . ص ۲۱
۱۰۶- همان . ص ۱۶ الی ۱۹
۱۰۷- همان . ص ۱۵
۱۰۸- همان . ص ۱۶
۱۰۹- همان . ص ۲۲
۱۱۰- همان . ص ۲۴
۱۱۱- همان . ص ۲۸ و ۳۰
۱۱۲- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام . اسناد لانه جاسوسی . جلد ( ۶ – ۱ ). تهران : مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا ، ۱۳۶۸ . ص ۸۷ – ۸۶
۱۱۳- آقای سفیر . پیشین ، ص ۳۲
۱۱۴- همان . ص ۷۱
۱۱۵- همان . ص ۳۴
۱۱۶- همان . ص ۳۸
۱۱۷- سایت باشگاه خبرنگاران . ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
۱۱۸- پایگاه خبری تحلیلی جم خبر . ۲۶ بهمن ۱۳۹۲
۱۱۹- محمد رحمانی .” دانشکده وزارت خارجه ، ضد انقلاب تربیت می کرد “. ویژه نامه میوه ممنوعه . ضمیمه هفته نامه ۹ دی . نهم مهر ۱۳۹۰ . ص ۹۰
۱۲۰- آقای سفیر . پیشین ، ص ۴۹ و ۱۱۶
ظریف در جای دیگر می گوید : به صورت کارمند محلی و به عنوان مشاور سفیر ، تا مرداد ۱۳۶۷ در نمایندگی مشغول به کار شدم … در این دوران هنوز با گذرنامه عادی در نیویورک اقامت داشتم . اولین بار در شهریور ۱۳۶۷ بود که گذرنامه سیاسی ام را گرفتم .
همان . ص ۵۵ و ۶۵
۱۲۱- محمد مهدی راجی .” آقای سفیر “. پیشین ، ص ۸۲
۱۲۲- همان . ص ۸۴
۱۲۳- همان . ص ۸۵
۱۲۴- علی اکبر ولایتی .” تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران “. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ۱۳۸۶ . ص ۲۴۶
۱۲۵- محمد درودیان .” پایان جنگ : بررسی و تحلیل رویدادهای سیاسی ـ نظامی جنگ از عملیات والفجر ۱۰ تا اشغال کویت “. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ۱۳۹۰ . ص ۱۵۸
۱۲۶- آقای سفیر . پیشین ، ص ۷۹
۱۲۷- تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق بر جمهوری اسلامی ایران . پیشین ، ص ۲۶۸
۱۲۸- محمد درودیان . پایان جنگ . پیشین ، ص ۱۵۸
۱۲۹- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی . ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
۱۳۰- پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین . ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۱- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی . ۳۱ شهریور ۱۳۸۸ همچنین رک. به : سایت باشگاه خبرنگاران . ۱۴ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۲- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی . ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
۱۳۳- همان .
۱۳۴- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی . ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
۱۳۵- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی . ۳۱ شهریور ۱۳۸۸
۱۳۶- روزنامه کیهان . ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۷- روزنامه کیهان . ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۸- سایت مشرق . ۲۱ مرداد ۱۳۹۲
۱۳۹- سایت مشرق . ۲۱ مرداد ۱۳۹۲
۱۴۰- پایگاه خبری تحلیلی خرداد نیوز
در همین زمینه بخوانید :
ـ چارچوب شناسی اندیشه های سیاسی تئوریسینهای سیاست خارجی دولت یازدهم-1: "محمود سریعالقلم"
"Our President, analytical news site"
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو