این روزها از سوی اردوگاه میرحسین موسوی تلاش های وسیعی در حال تدارک است تا تبعات بسیار سنگین بیانیه ها ، سخنرانی ها و دعوت به آشوبهای متعدد میرحسین موسوی در روزهای گذشته، دامنگیر او نشود تا بتوانند وی را از مجازاتهای سنگین، محاکمه، انزوا و حذف سیاسی برهانند.

 

ابراز تمایل موسوی به تاسیس یک حزب پس از ایجاد درگیریهای فراوان که مصداق ضرب المثل "طرف را به ده راه نمی دادند سراغ کدخدا را می گرفت" و به نوعی استراتژی فرار به جلو قلمداد می شود، او را همچنان فرزند انقلاب و آدم نظام نامیدن توسط برخی عناصر خاکستری و باصطلاح اصولگرا و رسانه هایشان و همچنین ابراز نارضایتی از مقایسه موسوی با بنی صدر و رجوی در همین راستا ارزیابی می شود.

 

یکی از این تلاش ها، مقایسه آشوبهای اخیر با جنگ صفین و قیام مردم علیه رژیم پهلوی است و این که مسئولیت خون کسانی که به دعوت میرحسین موسوی به خیابان ها ریختند برعهده نظام است و نه برعهده میرحسین موسوی. محسن کدیور یا به قول روزنامه کیهان، "حجت الامسال هرمنوتیک"(!)، که تازگی ها از سوی روزنامه صهیونیستی اشپیگل آلمان به عنوان "آیت الله" هم نائل آمده است در سخنرانی اخیر خود در دانشگاه کلمبیا در این باره گفته است:

 

 

 

"پیامبر (ص) به عمار بلکه به همه مسلمانان فرموده بودند: ای عمار، تو از اهل بهشتی. ترا لشکر متجاوز خواهد کشت. هرکه قاتل تو باشد بر باطل است و تو با هرکه باشی دلیل حقانیت اوست. تو با حقی و حق با تو است. روز جنگ صفین عمار یاسر پرچم لشکر علوی را به دوش می کشید و مردانه در رکاب مولا و مقتدایش علی بن ابی طالب (ع) جنگید و توسط سپاه اموی به شهادت رسید. بسیاری از مرددین، حق را فهمیدند و گفتند لشکر متجاوز لشکر معاویه است و به امام علی پیوستند. معاویه دغلباز بلافاصله تبلیغات مکارانه خود را آغاز می کند. آدرس غلط می دهد، مغالطه می کند: قاتل او کسی است که عمار را به میدان جنگ فرستاد. می خواست نیاید. قاتل او علی ابن ابی طالب است که او را روانه میدان جنگ کرد و در برابر ضربات شمشیر لشکریان من قرار داد. این مغالطه معاویه در تاریخ ماندگار شد و بنام خودش ثبت شد. در منطق اموی قاتل عمار دعوت کننده او به میدان جنگ است. بر اساس این منطق نعوذ بالله قاتل حمزه سیدالشهداء، شهدای بدر و احد هم محمد بن عبدالله بوده نه مشرکین. منطق سیاه اموی در مقابل منطق شفاف نبوی و علوی است. امروز ادعا می شود هر کسی که عمار یاسر را به خیابان و احقاق حق مسالمت آمیز و اعتراض قانونی خوانده است، او قاتل عمار یاسر است. آیا می توان گفت قاتل شهدای تظاهرات انقلاب اسلامی در سال 1357 مرحوم آیت الله خمینی(1) بود نه شاه؟"

 

لب مطالب کدیور این است که آیا مسئولیت خون کشته شدگان در جنگ صفین و تظاهرات انقلاب اسلامی برعهده امام علی(ع) و امام خمینی(ره) بوده است که آنها را دعوت به مبارزه کرده اند یا برعهده معاویه و شاه که آنها را کشتند؟ ظاهر این بخش از سخنان کدیور که به زعم خودش شاه بیت سخنرانی اش نیز بوده است، زیبا و فریبنده است اما در دل این استدلال دو مغالطه بسیار بزرگ خفته است.

 

اول اینکه این ادعا این مسئله را مفروض به حساب آورده که نظام جمهوری اسلامی ایران تعداد زیادی را کشته است در صورتی که بیشتر کشته شدگان اخیر، از سوی اغتشاشگران و نیروهای نفوذی منافقین و سایر گروههای تروریستی در بین هواداران مهندس موسوی به قتل رسیده اند و تکرار مداوم و کودکانه این ادعای بدون سند و مدرک هم توسط امثال کدیور و بی بی سی نمی تواند از نیروی انتظامی و سایر ارگانها قاتل بسازد!

 

مهمتر از این، مغالطه دیگری است که زیر پوست این ادعاها قرارگرفته و این مغالطه وقتی روشن می شود که به پاسخ این سوال فکر کنیم: مسئول خون افرادی که به دعوت معاویه و شاه –مغرضانه یا گمراهانه-  در لشکرهای آنان جنگیدند و گوشت لب توپ شدند، شاه و معاویه بودند یا امام علی و امام خمینی؟ مغالطه یا نیتی که کدیور داشته آن است که نظام جمهوری اسلامی ایران را همردیف با لشکر معاویه و رژیم پهلوی قرارداده است و اساس بحث و جدال ما با کدیور و امثال کدیور نیز در همین تعریف حق و باطل است.

 

اگر ما نظام جمهوری اسلامی ایران را در امتداد اندیشه ها و منویات امام علی(ع) و امام خمینی(ره) بدانیم آن را باید نظام حقی قلمداد کنیم بنابراین مسئولیت خون افرادی که در این اغتشاشات کشته شدند –اعم از بسیجی و غیربسیجی- نیز برعهده کسانی است که آنان را گوشت لب توپ می کنند و برخلاف قانون رسمی کشور تجمعات غیرقانونی(2) را به پا می دارند.

 

اما اگر نظام جمهوری اسلامی ایران را باطل قلمداد کنیم آن وقت دوباره می رسیم به همان دعواهای قدیمی که با حجت الامسال هرمنوتیک و همپالگی های دوم خردادیشان داشتیم!؛ هذا اول الکلام...

 

پي نوشت :

 

1)   خطاب قراردادن امام خمینی(ره) با عنوان مرحوم آیت الله خمینی خیلی از مسائل را مشخص می کند. راستی بی بی سی هم امام خمینی(ره) را با عنوان آیت الله خمینی خطاب می کند

 

2)   اصل 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مقرر مي‌دارد: "تشکيل اجتماعات و راهپيمايي‌ها، بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل مباني اسلام نباشد آزاد است". از سوي ديگر ماده 31 آيين‌نامه قانون احزاب که در دولت آقاي ميرحسين موسوي تصويب شده است، برگزاري اجتماعات را منوط به دادن تعهد مبني بر "عدم حمل سلاح" يا "عدم اخلال نسبت به مباني اسلام" و "امنيت" دانسته و در اصلاحيه ماده 35 همان آيين‌نامه که در هيات وزيران دولت اصلاحات به تصويب رسيده است: "صدور اجازه کتبي تشکيل اجتماعات به عهده وزارت کشور است و برگزاري راهپيمايي منوط به اطلاع وزارت کشور و تشخيص کميسيون ماده 10"، مي‌باشد

به قلم سید مصطفی میرمحمدی