شاید این حملات، شاهدی باشد بر تغییر رویه برخی مسئولان فرهنگی کشور که توجه ویژه به "افراد طردشده از نظام" را راه‌حل مشکلات و معضلات فرهنگی می‌دانند!

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛"سیمین خلیلی" معروف به سیمین بهبهانی ازجمله شعرایی است که در زمان طاغوت عضو ارشد کمیسیون شعر و ترانه رادیو و تلویزیون بود و بسیاری از اشعار مبتذل سرایان وقت با حمایت وی تصویب و از تلویزیون پخش می شد. بهبهانی که در زمان حیاتش با سرودن اشعار ضدانقلابی و حضور در تجمع‌های ضدانقلاب خارج از کشور دوران پرحاشیه‌ای را برای خود قم زد، با فوتش نیز حاشیه‌ها تمام نشد و از سوی اطرافیانش ادامه‌دار شد. تا مرگش نیز محلی برای فحاشی مبتذل سرایان شود.
در همین زمینه "یغما گلرویی" مبتذل سرا در یادداشتی به مناسبت فوت وی در صفحه فیس بوکش می‌نویسد:
...در کُما ماندنت از مرگ خطرناک‌تر بود – سیمین عزیز! - چراکه می‌توانستند به‌سادگی مصادره‌ات بکنند. می‌توانستند معاون وزیر همان ارشادی که سال‌ها سلاخِ غزل‌هایت بود را به بالینت بفرستند و تو هشیار نباشی تا اعتراضی بکنی. آسمان سرزمینِ ما همیشه پُر از لاشخورهایی‌ بوده که مرگِ شاعران را انتظار می‌کشند تا سفره‌هایشان را رنگین کنند!


اما این حملات علیه مسئولان وزارت ارشاد در حالی صورت می‌گیرد که چند روز قبل از درگذشت وی، صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد به عیادت وی رفت و سلام "جنتی" وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران را به فرزندان وی ابلاغ کرد!
و جالب اینجاست که باروی کار آمدن دولت یازدهم، افراد معلوم‌الحال به‌خصوص در حوزه فرهنگی،موردعنایت مسئولان قرار گرفتند و گاه این حمایت‌ها تا مرحله خرج کردن یک وزارتخانه عریض و طویل نیز پیش می‌رفت!
شاید این حملات، شاهدی باشد بر تغییر رویه برخی مسئولان فرهنگی کشور که توجه ویژه به "افراد طردشده از نظام" را راه‌حل مشکلات و معضلات فرهنگی می‌دانند! سیاستی که متأسفانه در حوزه سیاست خارجی نیز اتفاق می‌افتد و حل مشکلات را مذاکره با آمریکا می‌داند!.
حالا مسئولان لازم است به این نکته توجه کنند که حمایت بی‌چون‌ و چرا از چنین عناصری نه‌تنها محبوبیتی بین این افراد و طرفدارانشان! پیدا نخواهند کرد که صدالبته نقطه تاریکی در کارنامه خود در بین ملت ایران رقم خواهند زد؛ و چه‌بسا هزینه کردن برای افرادی که دارای تفاوت دیدگاه ایدئولوژیکی با جمهوری اسلامی هستند، چیزی جز دهن‌کجی به‌نظام نخواهد بود!
نکته جالب ماجرا اینجاست که این افراد ضدانقلاب که اتفاقاً موردعنایت مسئولان هم قرار می‌گیرند خود را "در کنار مردم " می‌دانند!یغما گل‌رویی شاعر ضدانقلاب در بخشی از یادداشتش چنین می‌نویسد:
"ما اما از یاد نمی‌بریم که تو چگونه شاعری بودی. از یاد نمی‌بریم چگونه در تمام این سال‌ها، «در کنار مردم بودن» را معنا کردی. تسلیم نشدنت را از یاد نمی‌بریم و بیداری‌ات را... عبارتِ «غزلِ معاصر» تا همیشه تو را به یاد ما خواهد آورد. غزل بانو! شک ندارم که نمرده‌ای! اصلاً نمی‌توانی بمیری حتی اگر خود بخواهی! پس به‌رسم مُرده‌پرستان، این روز را نوحه‌گری نمی‌کنیم و به‌جای دقیقه‌ی سکوت، به احترام روح سرکشت غزل‌هایی را زمزمه می‌کنیم که در آن‌ها زنی عاصی فریاد می‌کشید:«یک دریچه آزادی، بازکن به زندانم»"!


شکی نیست که روی صحبت گلرویی درمعرفی هر چه بیشتر بهبهانی و امثالهم به مسئولان است و یک هشدار که اساساً ضدانقلاب، ضدانقلاب است، ما به دنبال شورشیم و البته نام آن را "در کنار مردم بودن" می‌گذارد!
سیمین بهبهانی در فتنه ۸۸ هم‌راستا با جریان ضدانقلاب سعی داشت با غزل‌سرایی در تهییج و تشویق مردم در آشوب‌های خیابانی نقش خود را ایفا کند. وی بعد از انتشار هر دروغی که متأسفانه از سوی برخی کاندیداهای شکست‌خورده منتشر می‌شد، غزل‌سرایی می‌کرد تا پازل ضدانقلاب و فتنه توسط وی و در کنار گزارش‌های تصویری رسانه‌های معاند تکمیل شود و بعدها با این تعبیر که وی در کنار مردم بوده است هم موردعنایت شبکه‌های ضدانقلابی قرار گیرد و هم طرفدارانش.
ناگفته نماند که "باراک اوباما" رئیس‌جمهور آمریکا هم اشعار بهبهانی را می‌خواند و خود را در کنار مردم ایران می‌داند!
حال جای سؤال است که ابلاغ پیام و سلام آقای جنتی وزیر محترم ارشاد برای ایشان در بیمارستان به‌عنوان عالی‌ترین مقام فرهنگی دولت جمهوری اسلامی ایران برای فردی مخالف با نظام چه معنی می‌تواند داشته باشد؟!


سیاست منت‌کشی از مخالفان سیاست‌های نظام در حالی در یک سال گذشته از سوی مسئولان در حال پیگیری است که اتفاقاً برخی از این افراد موظف به تخریب فرهنگ ایران هستند و حالا مسئولان ما خواسته یا ناخواسته گام‌های خود را برای این منت‌کشی‌ها استوار برداشته و اتفاقاً نتیجه‌ای هم جز هزینه برای نظام در برنداشته است.
قطعاً حالا می‌توان دغدغه‌های رهبر معظم انقلاب را بیش‌ازپیش درک کرد. وقتی ایشان از وضعیت فرهنگی کشور احساس نگرانی می‌کنند این نکته را به‌خوبی می‌توان فهمید که اوضاع ازآنچه ما می‌بینیم وخیم‌تر است!
وقتی ما نمایشگاه آثار "صادق هدایت" در حسینیه ارشاد را برگزار می‌کنیم چه معنی می‌تواند داشته باشد؟! وقتی از شاعر هتاک "یدالله رؤیایی" دعوت می‌کنیم چه معنی دارد؟!هزینه کردن برای "محمود دولت‌آبادی" و تلاش برای صدور مجوز "کلنل" به چه معناست؟!آیا رفع توقیف مجوز نشر معلوم‌الحال "چشمه" با کارنامه سیاهش در حوزه فرهنگی دهن‌کجی نیست؟!
متأسفانه دولت یازدهم مجوز توقیف‌شده نشریه "زنان" به مدیرمسئولی شهلا شرکت را دوباره احیا می‌کند. وی نیز که به دیدگاه‌های فمینیستی شهرت دارد به‌پاس این توجه درباره دولت یازدهم چنین می‌گوید: "دولت جدید بعد از سال‌ها بارقه‌های امیدی را در دل مردم روشن‌ کرده. در همین مدت کوتاه هم آثار روی کار آمدن این دولت دیده می‌شود. طبیعتاً ما هم به دوباره فعال شدن جنبش زنان امیدواریم......"


دولت یازدهم در صدور مجوز برای آثار توقیفی در حوزه سینما نیز ید طولانی دارد. البته این نکات تنها نمونه‌ای از عملکرد وزارت ارشاد دولت یازدهم درزمینهٔ حمایت از عناصر معلوم‌الحال است که البته تجربه‌هایی مانند یغما گل‌رویی و سیمین بهبهانی نشان داده که نتیجه منت‌کشی‌های دولت چیزی جز فحاشی نخواهد بود!
منبع