این روزها از در و دیوار کشور رئیس جمهور می بارد، گویا طرح پزشک خانواده جای خودش را به رئیس جمهور خانواده داده! هر خانواده یک رئیس جمهور!

شعار خوبیست حتی می شود حسابی مجلس را به هم بریزیم و قانون تصویب کنیم که باید تعداد رئیس جمهور ها زیاد شود ! دیگر یک رئیس جمهور داشتن قدیمی شده، این روزها احساسات زیاد است و باید همه با هم متحد شویم و اگر خدا بخواهد مجموعه بزرگی از ریاست جمهوری احداث کنیم !
این همه کاندید داریم که احساس تکلیف کرده اند و همه سبزه های عید را به نیت ریاست کشور گره زده اند و از قضا باد شدیدی هم وزیده و همه ی گره های کور باز شده اند!
خدارا شکر هر چه دانش آموزان و دانشجویان در انجام تکالیف نوروزی کم کاری کردند همه را مردان سیاست یک جا انجام دادند و فقط یکی باید باشد این همه احساس تکلیف را پاسخ دهد! می ترسم همین طور که پیش رود یک روز صبح مادرم بگوید یا رئیس جمهور میشوی یا دیگر خانه نمی آیی!

بعید هم نیست، خدا را چه دیدی شاید من هم رفتم و کاندید شدم ! قول میدهم اگر رئیس جمهور کشور شدم حتما کاپشن خوبی بخرم و دلار را از گردونه ی رقابت خارج کنم، هر روز بشکه بشکه نفت بفرستم به نقاط مختلف جهان، بیکاری که سهل است کاری میکنم همه دو سه تا شغل خوب داشته باشند، واگر رای بدهید همه ی مشکلات را رفع خواهم کرد!
اما هنوز احساس تکلیف نکردم، نمیدانم چگونه می شود من هم احساس تکلیف کنم؟ از کودکی تکالیفم را خوب انجام میدادم اما این روز ها کمی تنبل شدم، شاید هم تقصیر من نیست! آنقدر احساس تکلیف زیاد شده که نوبت به ما نمیرسد....بگذریم!
این روز ها نشسته ام و فقط تعداد رئیس جمهورها و کاندیدا ها را می شمارم، کم کم تعدادشان زیاد می شود و من نگران این همه احساساتم! اما امیدوارم مجلس موافقتی کند که امسال تعداد زیادی رئیس جمهور داشته باشیم ،همه چیز مهیا است؛ هم کاندید، هم احساس، هم مردم، هم تکلیف، فقط مانده موافقت نمایندگان محترم مجلس!.... انشاء الله..