مراحل دیگر تحول اقتصادی که اصلاح بانک ها و حذف ربا از آنها و اصلاح ساختار گمرک و بیمه بود نیز در پیچ و خم به ظاهر قانونی گیر کرد و وقتی سال 89 دولت برای اصلاح نظام بانکی گام برداشت ، اختلاس 3000 میلیاردی که نتیجه ساختار خراب بانکی است بهانه ای شد برای کاهش مدیریت دولت بر بانک ها و در اصل برای جلوگیری از حذف ربا از بانک ها !

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» حجت الاسلام مسعود شفیعی کیا در وبلاگ شخصی خود طی انتشار یادداشتی تحت عنوان اقتصاد مردمی  دکتر احمدی نژاد، علّت اصلی جنگ احزاب! به بررسی پروژه احمدی نژاد ستیزی در طول دولت های نهم و دهم پرداخته است که متن آن در ذیل می آید:

پس از پایان دوران فراموش نشدنی دولت مهر « دکتر احمدی نژاد » در میان صدها عقب نشینی این روزها که جز حسرت نمی افزاید ، شاید زمینه سازی ها برای حذف پرداخت یارانه نقدی کم اهمّیت جلوه کند ولی با دقّت به روند مخالفت های سران مدعی اصلاحات و اصول گرایی و تلاش مجلس هشتم برای جلوگیری از اجرای آن در دولت دکتر احمدی نژاد به عمق و ریشه ی اصلی دشمنی ایشان با این کار مردمی خواهیم رسید ، طرح هدفمندی یارانه ها در مجلس هشتم به امید اینکه قاعده دولت در سال 88 به دولت وحدت حزبی «میرحسین موسوی» خواهد رسید متوقف شد و وقتی مردم در 22 خرداد 88 کار را تمام کردند باز هم در مجلس کارشکنی ها تداوم یافت که با دخالت رهبری روش دکتر احمدی نژاد – با تغییراتی - برای هدفمندی دنبال شد.

ولی مراحل دیگر تحول اقتصادی که اصلاح بانک ها و حذف ربا از آنها و اصلاح ساختار گمرک و بیمه بود نیز در پیچ و خم به ظاهر قانونی گیر کرد و وقتی سال 89 دولت برای اصلاح نظام بانکی گام برداشت ، اختلاس 3000 میلیاردی که نتیجه ساختار خراب بانکی است بهانه ای شد برای کاهش مدیریت دولت بر بانک ها و در اصل برای جلوگیری از حذف ربا از بانک ها !

مبلغ کلانی که تا قبل از آن فقط برخورداران و مرفهان شهری بیشترین بهره را از آن می بردند و ویژه خوارانی را فربه می کرد ، وقتی به میزان مساوی حتّی بین مرفهان جامعه تقسیم شود دیگر مدیرّیت مصرف سامان می گیرد و این سیاست همگام با کنترل تورم و بازار می توانست سطح رفاه قشرهای مستضعف را بالا ببرد ، چنانچه قبل از کودتای اقتصادی احزاب در دو سال آخر دولت دهم سطح رفاه و رضایتمندی دهک های متوسط و پایین به طرز چشمگیری بالا رفت ولی منسوبان جناح های سیاسی که جز خسارت و هزینه برای انقلاب و نظام حاصلی نداشته اند به جو سازی بر علیه این اقدام بی نظیر روی آوردند و « سوء مدیریّت در مرحله ی اول هدفمندی » تکیه کلام ارباب قدرت و ثروت شد تا این مبلغ کلان را به بنگاههای اختصاصی خود تزریق کنند.

تبانی سیستم بانکی در گرانی سکه و ارز و فشار اصول گرانمایان بر دکتر احمدی نژاد برای افزایش سود (ربای)بانکی که خود تورم را تثبیت کرد و به دنبال اعلام آقایان « عسگر اولادی » و » نهاوندیان » - از سران اتاق های بازرگانی - برای افزایش نرخ دلار تا 2700 تومان و سپس بازیگری بانک های خصوصی و دولتی برای کم کردن عرضه دلار و سپس گران کردن دلار که شوک تورمی و گرانی را ثمر داد و جوسازی و نشانی های غلط صداوسیما که برای ناکارآمد نشان دادن پرداخت یارانه ها دنبال شد گویای جنگ اقتصادی زیر پوست نظام بود.

چراکه دکتر احمدی نژاد با این اقتصاد عدالت محور و مردمی بساط رانت خواری را جمع می کرد و سطح رفاهی اقشار مختلف را بالا برده و حتّی به آنها از تولید - مثل سهام عدالت – سهم می داد و تراز کشور ما در سطح عالی رفاهی در منطقه قرار می گرفت و حتماً پس از مدّتی در جهان پر از ناعدالتی الگویی آشکار می شد.

اگر ایرانیان سطح رفاهشان بالا رود رضایتمندی از انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بالا رفته ، همبستگی ملِّی و آبادی کشور و اقتدارش در مدیریّت جهانی نیز بالا می رود و این با مأموریت بدخواهان دوست نما مغایرت داشت .

مخالفت اغلب بورسیه شدگان فارغ التحصیل انگلیس و برخی از سیاسیونی که شریک تجاری شرکت های انگلیسی و اروپایی بودند می تواند مقداری پشت پرده این اختلال را نمایان کند .

حذف کنندگان یارانه نقدی با روش اقتصادی رهبری می جنگند:

رهبری عزیز انقلاب اسلامی که به درستی جنگ دشمن با دولت دهم را اقتصادی دانست در حمایت از روش پرداخت یارانه مستقیم دکتر احمدی نژاد با تأکید بر ادامه همین روند گفتند :

« يارانه‌ها هميشه به صورت نامتعادل و غير عادلانه در بين قشرهاى مختلف مردم تقسيم ميشده است؛ طبيعت كار يارانه‌ى عمومى همين است. با هدفمندى يارانه‌ها، در واقع يك تعادلى، يك اجراى عدالتى در تقسيم و توزيع يارانه‌ها وجود پيدا كرده است. و من خبرهاى موثقى از سراسر كشور دارم كه حاكى از آن است كه اين كار در بهبود زندگى طبقات ضعيف نقش مؤثر داشته است. اين يكى از هدفهاست، كه مهمترين هدف و مقصد از اين قانون هم همين است. » ( حرم رضوی 91/1/1 )

ولی حال مجلسی که خود را اصول گرا می نامد و دولتی که مدعی حمایت رهبری از تمام سیاست هایش می باشد صریحاً با این نظر رهبری تقابل و برای تعطیلی این مهر ماندگار دولت نهم و دهم به بهانه ی غیرواقعی افزایش تورم، با توزیع بی تدبیرانه ی سبد کالا با کرامت مردم در ستیزند و ایران قدرتمند را در چشم جهانیان به کشور صف های گرفتن غذا تبدیل کرده اند !

الگوی حکومتی ما باید « امیر مومنان علیه السلام » باشد که مانند «پیامیر اعظم صل الله علیه آله» در آمدهای کشور اسلامی را مساوی بین افراد تقسیم می کرد و تبعیض در پرداخت ها را اولین نقطه انحراف در حکومت اسلامی می دانستند .

ما منتظر امام زنده و ناظری هستیم که دولتش ثروت های زمین را بین همه افراد مساوی تقسیم می کند و مردم را بهترین مدیر مالی خود می داند !

ما به دنبال اصلاح فساد اداری و بانکی برای ایجاد فرصت های برابر برای همه هستیم ، ولی دولتی که از تدبیر و امید می گوید ظاهر کشور را مانند کشورهای جنگ زده و مارکسیسمی کرده و مردم را برای گرفتن کالایی که در بازار سرشار است به صف های طویل تحقیر می کشاند تا در دنیا ایرانیان مردمان فلاکت زده و گرسنه معرفی شوند !!!

واقع آن است که آنها که با دکتر احمدی نژاد جنگیدند و با نام اصول گرایی و اسلام شناسی وی را منحرف و فراماسونر و بابی و ... دانستند همگی دشمن حاکمیّت اقتصاد ولائی هستند ، دشمنان احمدی نژاد از الگو شدن ایران در میان مردمان بیدار شده منطقه می ترسیدند چراکه امروز نمایش صف های غذا پیام واضحش به کشورهای منطقه شکست ایران مقاوم در برابر فشارهای آمریکا و سلطه ی غرب می باشد ، ولی امروز انحراف یابان از این همه خفت احساس تکلیف نمی کنند و بر گناه کبیره ربای بانک ها و بر این همه تحقیر لب بسته اند و بر افزایش چندین میلیونی حقوق وزیران و نمایندگان مجلس و در عوض عدم افزایش و حذف تدریجی حق مردم چشم بسته اند !

و این روند در شأن انقلاب اسلامی ای که برای عزیز شدن مردم آمد نیست !

مسعود شفیعی کیا