نامه اخیر آقای مهدی کروبی به آقای هاشمی رفسنجانی که در آن ادّعا شده در زندانها و بازداشتگاهها به دستگیر شدگان اغتشاشات بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری تجاوز جنسی شده، مطلبی کوچکی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت.

این تهمت ناجوانمردانه توسّط کسی مطرح شده که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیّت های مختلفی خصوصاً ریاست مجلس شورا انجام وظیفه کرده است. شنیدن این ادّعا همانقدر که برای هر ایرانی با هر طرز فکر و مشرب سیاسی ناگوار و کمرشکن است، برای دشمنان این مملکت؛ خصوصاً دول زورگوی آمریکا، انگلیس و فرانسه که طرّاحان اصلی پروژه اغتشاش می باشند و معاندین داخلی و خارجی؛ مسرّت انگیز و دست مایه ای شد تا این دولت ها که در عنادشان با انقلاب اسلامی هیچ شکی نمی باشد، با یک برنامه ریزی مجدّد بر پیشینه نظام در طول سی سال گذشته بتازند و با تمسّک به این ادّعای کذب و موهن آقای مهدی کروبی، چهره نظام دینی ما را در جهان مشوّش نمایند.

اینکه منظور آقای کروبی از این ادّعا که شأن و آبروی نظام را هدف گرفته است چه می باشد، موضوعی است که در این مقال نمی گنجد؛ لکن در کذب  بودن این ادّعا هیچ شک و تردیدی وجود ندارد و مجرمیّت نویسنده این نامه واضح و روشن بوده و هر کسی که اندک آشنایی با قوانین و مقررّات خصوصاً قانون مجازات اسلامی داشته باشد به مجرم بودن آقای مهدی کروبی گواهی می دهد.

ایشان در این نامه علاوه بر اینکه موجبات تشویش اذهان و بدبینی به مسئولین و دست اندرکاران نظام قضائی، انتظامی و امنیّتی را سبب شده و توهین بزرگی را مطرح نموده، به دستگیرشدگان اغتشاشات نیز که در بین آنها مرد و زن وجود دارد، افتراء و تهمت بزرگی زده و حیثیّت اجتماعی و شخصیّت خانوادگی دستگیر شدگان را که عموماً به تحریک و دعوت او و کاندیدای دیگر یعنی آقای موسوی اغفال شده و باعث اغتشاشات اخیر شدند، زیر سئوال برده است.

بر طبق مواد قانون مجازات اسلامی خصوصاً مواد 74 ، 117 ، 697 و 698 مجرمیّت مشارٌالیه محرز می باشد.

حال به چه دلیل مدّعی العموم خصوصاً دادستان محترم ویژه روحانیّت که خوشبختانه از قضات باسابقه، شجاع و دلسوز می باشد در این خصوص اقدامی نمی نماید موضوعی است که افکار عمومی جامعه منتظر پاسخ آن می باشد.

دادسرای ویژه روحانیّت که حسب فرمان حکیمانه امام راحل عظیم الشّأن (ره) تأسیس شد؛ در مدّت فعّالیّت خود، برخوردهای جدّی و اساسی را با روحانی نماهائی که در کسوت روحانیّت مرتکب خلاف شده بودند انجام داده و به طریقی عمل نموده که ساحت مقدّس جامعه روحانیّت را از آلودگی ها به دور نگهدارد؛ به دو نمونه در این خصوص اشاره می شود:

1-       رسیدگی به جنایت مهدی هاشمی و باند تبهکار او که متأسّفانه تحت حمایت قائم مقام وقت رهبری یعنی آقای منتظری؛ از هر اقدامی در خصوص ضربه زدن به ارکان نظام خودداری نکردند.

2-       برخورد و محاکمه آقای عبدالله نوری که به امام امّت توهین نمود.

موارد مطرح شده در نامه موهن آقای کروبی و دعوت مشارٌالیه از مردم به شرکت در اغتشاشات و ترویج و القاء شایعه تقلّب در انتخابات، مواردی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت.

سزاوار نیست عدّه ای اغفال شده که عمدتاً از روی نا آگاهی در نا آرامیها شرکت داشتند و در پروژه اغتشاش جزء افراد رده پائین می باشند؛ محاکمه شموند، لکن مهره های اصلی این پروژه خصوصاً کروبی و موسوی و متّهمین و یا بهتر بگوئیم کسانی که مجرمان اصلی قضیّه هستند، آزاد بوده و پاسخگوی اقدامات مجرمانه خود نباشند.

برخورد با دانه درشتان در هر زمینه ای (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ...) ، عدالت را در جامعه گسترش داده و شائبه ضعیف کشی را از اذهان پاک خواهد کرد.

 دستگاه قضائی که در رأس آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه یک مجتهد عادل بوده و می باشد، مبارزه با زورگویان، قلدران، گردنکشان و  متجاوزین به حقوق مردم؛ سر لوحه فعّالیّت های آن دستگاه تعریف شده است.

محمد علی اربابی