اگر حق الناس است چرا یک عده باید به صورت اجباری انصراف دهند ؟ و اگر بیت المال است ؛ چرا باید یک عده ی دیگر در آینده به اسم تولید (بخوانید سرمایه گذاری در دبی و کویت) از آن بیشتر بهره مند شوند ؟ مگر نه این که همگان باید به یک میزان از بیت المال سهم ببرند ؟


به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»، وبلاگ فرهنگ پرواز، در آخرین بروز رسانی خود در مورد نحوه تبلیغات در مورد دور دوم ثبت نام یارانه ها، نوشت:

اشتباه نکنید ! این یک مطلب فقهی نیست . همچنین یک مطلب اقتصادی هم نیست ! چون فقه کار علمای فقه است و اقتصاد کار کارشناسان اقتصادی است.

این فقط مطلبی است که شاید نظرات و عقیده ی عده ی کثیری از مردمی باشد که هنوز برای آینده خود و خانواده ی خود نگران هستند !

دولت بر روی کار آمده است که قرار بود اقتصادی را سامان دهد که هم مردم راحت باشند و فعالان اقتصادی .

اما از آنجایی که این دولت با تمام بلدم بلدم هایش ! نمی تواند یک فاکتور ریزهزینه های درشت خود را که فقط برای تغییر دکوراسیون دفتر شیخ الرئیس روحانی بود را نگه دارد چگونه می تواند اطلاعات اقتصادی 75 میلیون ایرانی را ثبت وضبط کند ؟ حالا خرج دکوراسیون باقی وزرا ...

دولتی سر کار است که نیتش اش ان شاالله خیر است ! اما چگونه است که هنوز زبان تکریم و نوازش را با مستضعفان نمی داند چیست ! اما از کمک به فقیران خبر می دهد ؟

دولت تدبیر و امید چرا مسلئه ی خزانه ی خالی را اعلام عمومی می کند و آن گاه خبر از خرج هایی می رسد که یک ماهنامه ی دسته ی چندمی با کمک رفقای دولتی خود ! تبدیل به روزنامه می شود ؟

خزانه خالی بود ! شاید جیب یک عده از قبل پر شده بود ! نمی دانم در کجای مسائل آماری می توان اورانیوم 20 درصد را سوزاند(اکسید) ولی نتوان آن را فروخت تا شاید با پول آن به جای خود اورانیوم برای بیماران ؛ رادیو دارو تهیه کرد؟ شاید برای برخی وارد کنندگان دارو که در انتخابات نقش بسزایی داشتند ، سوزاندن اورانیوم با غنای 20 درصد با صرفه تر بود! همه با هم به سبک آقا جواد شادمان ! لبخندی غم انگیز بزنید تا شاید برخی ها که به فرموده امام راحل (ره) خواب آمریکا را می بینند ؛ بیدار شوند ....

شاید هم این اقتصاد باید کلنگ جهادی بودن و مقاوم بودنش ؛ از سواحل کیش و کنار دلفین های با تدبیرش که خوب می دانند در جلوی چه کسانی و چطوری در آب شیرجه بزنند و صدای ناز خود را به گوش ساحل نشینانی که به دنبال یک دقیقه تفریح سالم ! هزاری اندی کیلومتر را نه در بنزهایشان ! بلکه در بوئینگ هایشان که قرار است کدخدا برایشان کمک و تجهیرات بفرستد از شمال سبز به کیش لطیف بیایند تا همه را با تدبیر مثال زدنی خود مات کنند ...

 

 

و جالب تر این که تکنسین های ایرانی هم حق نصب تجهیزات را ندارند ! باید خود بچه های کدخدا بیایند! آری؛ این گونه با تدبیر می شود اشتغال زدایی !!! کرد!

دولتی سر کار است که بانگ یاایها المسلمون اش ! برای راه یابی به بهشت ؛ تنها با انصراف از یارانه ی بخور و نمیری که اگر از اردیبهشت به بعدش را کسی بگیرد ! هم گدا نامنش و هم بیچاره ! سر میدهد ...

دولتی آمده است با تدبیر حضرات ، که هنوز مسئول میراث فرهنگی اش نمی داند مردم جنوب شهر نشین تهران هم نمی توانند برای یک شب ! و فقط یک هتل که نه ! خدا خیرت دهد ؛ حتی یک مسافرخانه ی در و پیت اجاره کنند و دستور ممنوعیت استفاده از چادر مسافرتی از سازمانش می آید و وقتی ناله ی مردم را می شوند تازه می فهمد که ایران هنوز هم بشاگرد را دارد ...و ناچار مشود لغو دستور کند!

دولتی سر کار است که دوست ندارد مردم حس نوستالژیکی خود را در دوران ریختن آوار مهروزی ! تداعی کنند ! آنگاه می آید برای خانواده های 5 نفره و دونفره ! به یک میزان کالا در سبدی می دهد که وزیرش خبر ندارد ایران برنج در بسته بندی 10 کیلویی هم دارد ! حالا نحوه ی توزیع آن و تهیه خوراک آن برای رسانه های بیگانه و از همه مهم تر ایجاد جو سنگین روانی برای مردم در کنار مذاکرات ژنو، خودش یک داستان مفصل بود!

 

در کل ما بی سواد و کم سواد هستیم ! شاید دوستان لندن درس خوانده بدانند که معوقات بانکی 80 هزار میلیاردی که بخشی از آن و یا شاید بیشتر از آن بخش اش !!! برای خیانت های کوچکی است که شیخ الرئیس فرمودند نه بزرگش کنید و صدایش را در آورید ! به اندازه ی یارانه ی یک ماه کل این مملکت است ! آیا نمی دانند ؟ حتما از دید درس خوانده های اروپا ! و ایضا آمریکا ؛ این معوقات تورم زا نیست ؟؟؟!

دولتی هست و بانکی با نام زیبا و فریبنده ی مرکزی ! خدا برای هم حفظشان کند؛ نه من و نه کسی دیگری از این جماعت بیچاره ! بخیل نیستیم ! چک پول های صد هزار تومنی را می خواهند دوباره وارد کنند که اگر کسی ؛ دوباره خواست خیانت کوچکی از او سر بزند ؛ بعد ها کسی از سر و سراغی نتواند به علت پول شویی! بزند...

من و امثال من ! چه بخواهیم و چه نخواهیم از یارانه انصراف می دهیم و یا خودشان می دهند ؛ دست من و شما نیست ؛ چون وقتی بالاسر مان انسان های باتدبیر هست که می دانند می شود با خزانه ی خالی هم هزینه ی میلیاردی برای نهاد ریاست جمهوری انجام داد و هم می توان مرغ ها ی تاریخ گذشته را در سبد (پاچه) مردم گذاشت و هم می شود برای نوروزشان پیام تبریک فرستاد ... این همان تدبیری است که با آن پسته های رفسنجان؛ لبخند به ریش من و شما می زنند و هر گاه که دولت در تنگنا قرار بگیرد ؛ با ذکر خاطره ایی ؛ دل ملت شاد می شود!

باز ما نفهمیدیم ! یارارنه حق الناس است و یا بیت المال ! اگر حق الناس است چرا یک عده باید به صورت اجباری انصراف دهند ؟ و اگر بیت المال است ؛ چرا باید یک عده ی دیگر در آینده به اسم تولید (بخوانید سرمایه گذاری در دبی و کویت) از آن بیشتر بهره مند شوند ؟ مگر نه این که همگان باید به یک میزان از بیت المال سهم ببرند ؟
یادمان نبود ! وزیری داریم که از توقیف روزنامه ی هتاک به امیرمومنان علی (ع) ناراحت بشود ! چرا که برخورداری از بیت المال برای همگان به صورت عادلانه شیوه ی مولایمان است .

چرا باید رئیس جمهور محترم؛ بیاید اعلام کند نیازمندانی که به یارانه نیاز دارند ؛ ثبت نام کنند ؟ آقای رئیس ! مگر می شود نیازمند نیاز نداشته باشد و اعلام نیاز نکند ؟ چرا باید حتما ثبت نام کند ؟ اگر کسی به هر علت نتوانست ! حتی اگراز همان نیازمندان بود، نیاز ندارد ؟

چرا باید دریافت یارانه را با ندادن تسهیلات بانکی (که ان شاالله واقعا تسهیلات است و نه..) مساوی کنید؟ این چه سیاستی است که در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی ؛ بیایید فرهنگ تهدید و تمسخر راه بیاندازید ؟

براستی ! صداو سیما منتقد شما است ؟ یا گاو ده من شیرده که با آن زیرنویس هایی در حد روایت برای ملت بفرستید که انصراف از یارانه از نشانه های پرهیزکاران است !!! نخیر از نشانه های سخاوتمندان است ! همه ی پرهیزگاران سخاومتندند آقای رئیس ولی همه ی سخاومتمندان ؛ پرهیزکار نیستند ! بخصوص کسانی که انصراف نمادین می دهند و صدایش در میاید که مگر رئیس جمهور تا بحال یارانه می گرفته است....!

همین...