نقد دوران گذشته از سوی دولت یازدهم و حامیانش،  منحصر به عملکردها نیست، بلکه چند ویژگی دیگر نیز باید به آن افزود؛ یکی از موارد پررنگ آن این است که نقدها همراه با کینه و توهین است. بیشترین کاریکاتور ها و طنز در مورد یک مسئول در تاریخ جمهوری اسلامی، به محمود احمدی نژاد اختصاص یافته است. در مورد دیگر، مسئولان کنونی عادت کرده اند تا نقایص موجود را به پای عملکرد 8 ساله احمدی نژاد بنویسند. آلودگی هوا، کاهش قیمت نفت، تحریم های جدید، بی اعتبار شدن هر روزه پاسپورت، سقوط شاخص بورس، رکود اقتصادی عمیق و حتی افزایش سن ازدواج، معضلاتی است که مردم با آن دست به گریبانند و راهکار دولت، گله و شکایت از عملکرد دولت سابق است. 

 

محمود احمدی نژاد سال 84 توانست سکان اجرایی کشور را با رای بالا و مستقیم مردم به دست گیرد و تا سال 92 نیز با رای مجدد و بی نظیر مردم بر همین پست باقی ماند. 8 سالی که با تمامی مشکلات و کارشکنی های دشمنان داخلی و خارجی سپری شد و کلید پاستور در نهایت با رای همان مردم به دست حسن روحانی سپرده شد.

حسن روحانی زمانی که برنامه های خود را برای زمان زعامت بر پاستور اعلام می کرد، از طرح های 100 روزه نجات اقتصاد کشور سخن گفت و رونق اقتصادی فصل الخطالب اظهارتش بود. "همانگونه که باید سانتریفیوژها بچرخد، چرخ اقتصادی مردم هم باید بچرخد"، این شعار رئیس جمهور کنونی در مناظرات انتخاباتی بدان معنا بود که چرخش سریع سانتریفیوژها باعث کند چرخیدن چرخ اقتصادی مملکت شده و باید سرعت چرخش سانتریفیوژها کاسته شود تا برسرعت چرخش چرخ اقتصادی افزوده شود. هر چند سانتریفیوژها از چرخش ایستادند اما سرعتی در چرخش چرخ اقتصادی حاصل نشد، اما این شعار همچنان نیز با همان صلابت از زبان مسئولان دولتی شنیده می شود!

مقصود این یادداشت آن نیست که به دفاع از عملکرد دولت سابق پرداخته شود و هر آنچه را در زمان گذشته روی داده حسب العین عملکرد مثبت قرار دهد، بلکه هدف آن است تا به یادآوری این موضوع بپردازیم که اگر دولت احمدی نژاد نبود، برای نقص در عملکرد دولت کنونی، به چه چیزی باید متوسل می شدند و چه بهانه ای را عَلَم می کردند! احمدی نژاد با تمامی خوبی ها و بدی هایش- به قول وزیر امور خارجه، ظریف، "آن کسی که هولوکاست را انکار می کرد"- رفت. نبش قبر کردن دولت سابق چه فایده ای برای اوضاع اقتصادی رکود زده ایران دارد. آیا مسئولان دولتی هیچگاه فکر کرده اند، با این قبیل اظهارات نمک روی زخم مردم می ریزند.

در کنار اظهارات مسئولان دولتی، سخنان هاشمی رفسنجانی در تقبیح دولت گذشته از همه تندتر است. او دولت گذشته را به طاعون تشبیه کرد که یک ویرانه را تحویل حسن روحانی داده و دولت در حال حاضر در حال خاکبرداری است تا بعد از آن به ساختن مجدد ایران بپردازد. 

با توجه به این حجم گسترده نقدها، تخریب ها و حتی نفرین های مسئولان کنونی به عملکرد احمدی نژاد در 8 سال مسئولیتش، اگر محمود احمدی نژاد نبود، آنها برای عملی نشدن شعارها و وعده هایشان، چه بهانه ای می آوردند؟ آیا تاکنون به بازگشت احمدی نژاد در بین بسیاری از اقشار جامعه فکر کرده اند؟ مطمئنا، آرزوی بازگشت به شرایط گذشته، در زمانی ایجاد می شود که مردم از عملکرد دولت کنونی ناامید شده باشند و دیگر به نسخه پیچی های این دولت نیز امیدی نداشته باشند.

انداختن مشکلات و به سرانجام نرسیدن وعده ها به گردن دولت گذشته، تنها راهی است که مسئولان ناکارآمد و ضعیف به آن تکیه می کنند تا از زیر بار فشارها خلاصی پیدا کنند. شاید این راهکار در سال اول سکانداری دستگاه دولت مثمر ثمر باشد و همچنان مردم چشم انتظار تحرک و تغییرات اساسی برای رفع معضلات باشند اما در ادامه کار چنین تزی به آنتی تز خود تبدیل می شود و دست اندازی به چنین راهکاری می تواند باعث سلب اعتماد عمومی از دولت شود.

یک مساله کلی نیز وجود دارد. تنظیم برنامه ها و شعارهای حسن روحانی، بر اساس واقعیت های موجودی بود که وی به آن آگاه بود. واقعیت های از اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از زمان گذشته که بر اساس آن می بایست برنامه های خود را تنظیم کند. بنابراین آنچه که مسلم است از دو حالت خارج نیست. یا اینکه روحانی این توانایی را در خود و مجموعه همراه دیده که می تواند مشکلات را در مهلت 100 روزه یا هر برنامه مقطعی حل کند یا اینکه خود نیز به عملی نشدن برنامه های ارائه داده، واقف بوده و تنها برای مصرف تبلیغاتی از آن استفاده کرده است.

به هر حال محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس دو دوره از دولت، با مولفه ها و ویژگی هایی که به آن معتقد بود، امور اجرایی کشور را به پیش برد و در انتها نیز پست خود را به رئیس جمهور جدید واگذار کرد، دستاوردها و شکست های آن دولت نیز به پای دولت احمدی نژاد نوشته می شود. ولی به نظر می رسد، نقد دوران گذشته منحصر به عملکردها نیست بلکه چند ویژگی دیگر نیز باید به آن افزود. یکی از موارد پررنگ آن این است که نقدها همراه با کینه و توهین است. بیشترین کاریکاتور ها و طنز در مورد یک مسئول در تاریخ جمهوری اسلامی، به محمود احمدی نژاد اختصاص یافته است. در مورد دیگر، مسئولان کنونی عادت کرده اند تا نقایص موجود را به پای عملکرد 8 ساله احمدی نژاد بنویسند. آلودگی هوا، کاهش قیمت نفت، تحریم های جدید، بی اعتبار شدن هر روزه پاسپورت، سقوط شاخص بورس، رکود اقتصادی عمیق و حتی افزایش سن ازدواج، معضلاتی است که مردم با آن دست به گریبانند و راهکار دولت، گله و شکایت از عملکرد دولت سابق است.

با ادامه تمسک دولت حسن روحانی به محمود احمدی نژاد و عملکرد دولت گذشته در نابسامانی های اخیر، این سوال به ذهن می رسد که آیا کوپن احمدی نژاد برای دولت یازدهم، پس از نزدیک به 3 سال نسوخته است؟ تا چه زمانی قرار است پاسخ نابسامانی ها، عملکرد دولت احمدی نژاد در سال های گذشته باشد؟ و سوال اساسی تر آنکه اگر احمدی نژاد و دولتش نبود، و دولتی طبق میل اصلاح طلبان، بر تخت بود، آیا کشور گل و بلبل اداره می شد؟ یعنی هیچ معضل و مشکلی باقی نمی ماند و تمامی مشکلات ساختاری کشور تا به حال حل شده بود؟ اگر پاسخ مثبت باشد، 16 سال اداره کشور در دستان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی قرار داشت. 16 سال زمان کمی نیست و برخی از کشورهای جهان در 16 سال شاهد جهش های فوق العاده ای در اقتصاد بودند. چرا در این 16 سال مشکلات ریشه ای ایران به سامان نرسید. مدافعان دولت های سازندگی و اصلاحات، ساخت کشور پس از جنگ و قیمت پایین نفت را به عنوان دلایل اصلی، باقی ماندن مسائل عنوان می کنند، ولی این پاسخ ها نیز فرار رو به جلو است و می شد در 16 سال ساختارهایی را ایجاد کرد که تا سال ها کشور بر مدار پیشرفت پایدار قرار گیرد.

بنابراین اگر محمود احمدی نژاد هم نبود و رئیس جمهور ایران نمی شد، با توجه به عملکردهای کنونی، اتفاق خاصی نمی افتاد و مشکلات و معضلات ساختاری همچنان چون امروز، پایدار باقی می ماندند. از این رو اظهار نظر حسین مرعشی درباره تکرار دولت گذشته، از جنس همان آدرس غلط دادن هایست که مسئولان دولتی نیز این روزها بارها تکرار می کنند: "اگر کسی از تکرار دولت‌های نهم و دهم، تنش نلرزد و متاثر نشود یک ایرانی با شرف نیست."

جنس حرف ها و سخنان که اینگونه می شود، امیدها به دولت و مسئولان برای رفع نابسامانی ها نیز کمتر می شود. احمدی نژاد در یک دوره 8 ساله و با رای مردم، مسئولیت اداره کشور را برعهده داشت ولی دوران پس از او، به حسن روحانی اختصاص دارد و پس از پایان این دوران، شکست ها و پیروزی ها بر اساس دوران مسئولیت سنجیده می شود نه بر اساس پس و پیش از دوران مسئولیت. ایجاد فوبیای احمدی نژاد در چند سال اخیر برای فرار از بار مسئولیت سنگین اداره کشور است. هرچند با این فوبیا انتخابات سال 92 پشت سر گذاشته شد اما در سال 94 هم مشاهده می شود، این کارت کماکان برای انتخابات مجلس دهم بازی گرفته می شود. کافی است به اظهارات و تیترهای رنگارنگ شخصیت هاو رسانه های حامی دولت و اصلاح طلب، مراجعه شود.(+)

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/ey6dp