محمود سریع القلم ، هفته قبل به اتاق بازرگانی ایران رفت تا در آنجا از الگوهای توسعه سخن بگوید. برخلاف دفعه قبل که سخنانش در باب رانندگان تاکسی و لبوفروش ها ، سر وصدای اصحاب رسانه را بلند کرد و تجمعاتی احتمالا خودجوش را هم در پی داشت.

 

برای مردم: از گفتار و نوشتار «محمود سریع القلم» همواره لذت برده ام. اما نه به واسطه محتوای آن - که جز «وابسته گرایی» و «تلاش برای تبدیل ایران به یکی از اقمار امپریالیسم» چیز دیگری از آن نمی فهمم. از سخنان سریع القلم لذت می برم چون برخلاف سایر اطرافیان رییس دولت یازدهم که اندیشه های وابسته گرایانه خود را با ترس و لرز و در بسته بندی های تو در تو عرضه می کنند ، محمود سریع القلم ، «صریح» است و آنچه خود و سایر بلندپایگان دولت یازدهم در دل دارند را با شجاعت و بدون هراس از واکنش های محیط پیرامون بر زبان جاری می سازد.
شاید هم به او ماموریت داده اند تا اندیشه های شاذ وابسته گرای جاری در مغزهای دولتمردان حاکم را در مسند «مشاورت رییس جمهور» بیان کند، مگر سطح حساسیت افکارعمومی در قبال اندیشه های وابسته گرا «تست» شود که اگر این هم باشد ، بازهم باید «سریع القلم» را دوست داشت و سخنانش را دنبال کرد که راهی باز می کند برای آنچه در ذهن و مغز «روحانی» جاری و ساری است.


محمود سریع القلم ، هفته قبل به اتاق بازرگانی ایران رفت تا در آنجا از الگوهای توسعه سخن بگوید. برخلاف دفعه قبل که سخنانش در باب رانندگان تاکسی و لبوفروش ها ، سر وصدای اصحاب رسانه را بلند کرد و تجمعاتی احتمالا خودجوش را هم در پی داشت، سخنان اخیر او که اتفاقا اعماق بیشتری از وابسته گرایی دولت یازدهم را آشکار می ساخت با بی تفاوتی رسانه ها روبرو شد و به جز روزنامه تخصصی «دنیای اقتصاد» * از دید سایر رسانه ها دور ماند که این هم ناشی از فرمالیسم حاکم بر رسانه های ماست که هرگز از سطح به عمق نمیروند و اخبار را صرفا به دنبال تیتر ، بالا و پایین می کنند.


اما محمود سریع القلم در جمع اعضای اتاق بازرگانی ایران که رییس سابقشان اکنون رییس دفتر «روحانی» است چه گفت؟


سریع القلم در این جلسه صراحتا گفت که بر جهان یک سیستم واحد حاکم است و برای توسعه یافتن باید این سیستم واحد را پذیرفت . به اعتقاد سریع القلم ، الگوی توسعه در جهان یکی است و از چین تا برزیل همه بر یک مدار ، توسعه یافته اند و از یک الگوی واحد تبعیت کرده اند. به این بخش از سخنان وی توجه کنید: « من در بحث توسعه دو مقوله را مطرح کردم که یکی از آن «الگوی توسعه» است و دیگری «اصول توسعه‌یافتگی» است که اصول ثابتی هستند و در جهان بدون تغییرند.

 

اصول توسعه یافتگی جهان شمولند و تابع فرهنگ و تاریخ است و اگر ملتی بخواهد توسعه پیدا کند باید سیستم را بپذیرد. سنگاپور یکی از مواردی است که ادعای دموکراتیک بودن ندارد، اما به لحاظ شاخص‌های توسعه یافتگی جزو 10 کشور برتر است زیرا اصول را پذیرفته است. فرانسوی‌ها، آلمانی‌ها و اهالی کره جنوبی نیز همین راه را رفته‌اند و از همین اصول پیروی کرده‌اند. همه انسان‌ها نیازمند سیستم هستند و شاید بتوان گفت هیچ واژه‌ای مقدس تر از «سیستم» نیست.

هر کس به سیستم پایبندتر، کارآمدتر خواهد بود، آنچه واقعیت دارد این است که ما ایرانی‌ها در حوزه ادبیات یا بسیاری از دیگر حوزه‌ها، کارهای بزرگ و آثار به یادماندنی به جا گذاشته‌ایم، اما پرونده درخشانی در باب عملکرد سیستمی نداریم. ما برای حکمرانی نیاز به یک سیستم داریم، زیرا بدون سیستم نمی‌توان حکمرانی کرد. یا باید خودمان یک سیستم داشته باشیم یا اینکه سیستم دیگری را بپذیریم. … از برزیل تا سنگاپور همه الگوی مشترکی را برای پیشرفت اقتصادی پذیرفته‌اند و ما خارج از آن نمی‌توانیم الگویی طراحی کنیم، چینی‌ها با پذیرش الگوی جهانی با رشد اقتصادی میانگین 5/8 درصد در بیش از 2دهه، به اقتصاد دوم جهان تبدیل شدند. هر یک از کشورها همچون آلمان با 90درصد، کره جنوبی با 60درصد، ترکیه با 40درصد و امارات با 30درصد با غلظت‌های متفاوت الگوی توسعه‌یافتگی را پذیرفته‌اند. »

همانگونه که ملاحظه فرمودید از نگاه محمود سریع‌القلم:
در جهان امروز یک سیستم واحد حاکم بوده و آن قرائت سرمایه سالار از تمدن غربی است. هر نظام سیاسی که با این سیستم واحد «همراه» تر و به آن «پایبند»تر باشد ، «کارآمد»تر است. الگوی توسعه از شرق تا غرب عالم نسخه ای واحد است و به مختصات بومی و منطقه ای ارتباطی ندارد.

پیرامون نظریات وابسته گرایانه محمود سریع القلم در باب توسعه ، سخن بسیار است ، اما بار دیگر از او قدردانی می کنم که چنین با صراحت و بی محابا سخنانی را بر زبان می راند که پیش از او روشنفکران صدر مشروطه همین سخنان را با جملاتی نظیر «غربی شدن از فرق سر تا نوک پا » بیان کرده بودند.

اینکه محمود سریع القلم پرده های نفاق را دریده و از اینکه پا در جای پای امثال میرزافتحعلی آخوندزاده ، میرزا ملکم خان و سیدحسن تقی زاده می گذارد ابایی ندارد ، باید از او سپاسگذاری نماییم که برخلاف سایر هم قطارانش ، «تقیه» نمی کند و بدون آنکه بخواهد پشت شعارهایی نظیر «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» و «مدل بومی توسعه» پنهان شود، آنچه در سر دارد را صادقانه و صریح بر زبان می راند و البته چالش عظیم آینده در همین نقطه رقم خواهد خورد.

عبدالرضا داوری