جنگ دکتر احمد ن‍ژاد در پایین نگه داشتن نرخ تسهیلات بانکی با مخالفان جریان عدالت را می‌توان به یک مسابقه زورآزمایی تشبیه کرد که در یک سوی آن جریان هاشمی، اصولگرا و اصلاح‌طلب و غولهای رسانه‌ای آنها با همکاری رسانه ملی و شبکه‌های خارجی، قرار داشتند و طرف دیگر آن فقط یک نفر بود و آن کسی نبود جز دکتر احمد نژاد.

 

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» ؛ یکی از وعده‌های انتخاباتی دکتر احمدی ن‍ژاد که از ابتدای دولت نهم، شخصا پیگیر آن بود و در این زمینه تقریبا یک تنه و تنها به آن اهتمام بخشید، کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی بود.
این رویکرد، که از روح عدالت طلبی و عمل به وعده ایشان نشات گرفته بود، با مخالفت اقتصاددانان جریان مخالف عدالت روبرو شد. ولی ایشان مردانه پای وعده انتخاباتی خود ایستاد و حتی با تغییر وزیر اقتصاد وقت و رئیس کل بانک مرکزی، اجازه اجرای سیاست خلاف وعده انتخاباتی را نداد و شاهد آن بودیم که حد فاصل سالهای 87 تا 91 نرخ سود تسهیلات بانکی از حدود 25 درصد به 12 تا 14 درصد کاهش یافت. مردم در آن دوره، از تسهیلات با کمترین نرخ سود بانکی برخوردار شدند و این رکوردی بود که به نام دولت مهرورز احمدی‌نژاد به ثبت رسید.
اما در سال 91 با حمله رسانه‌ای جریان اقتدارگرای ضد عدالت و مصوبه تحمیلی شورای پول و اعتبار، نرخ تسهیلات بانکی افزایش یافت و امروز شاهد آن هستیم که بانکها برای اعلام نرخ های بالاتر از 23 تا 25 درصد، به رقابتی با اشتهای بی‌پایان روی آورده اند.
این تحمیل نرخ سود بانکی، دقیقا زمانی اتفاق افتاد که موعد عمل رئیس جمهور به تغییر ساختار نظام بانکی کشور بود. دکتر احمدی ن‍ژاد در مصاحبه یکسال قبل آن، در شروع مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها، با اعلام اینکه اصلاح ساختار بیمار اقتصادی شامل اصلاح زنجیره‌ای است که یک حلقه آن هدفمندی یارانه‌هاست و از حلقه‌های بسیار مهم دیگر، اصلاح نظام بانکداری است، به مردم وعده دادند، در سال آینده نسبت به اصلاح مناسبات بانکداری با برنامه‌ریزی دقیق اقدام کنند.
جریان ضد عدالت، با شنیدن این سخنان رئیس جمهور، به تکاپو افتادند و تمام توان خود را برای جلوگیری از اجرایی شدن این سیاست بکار بردند. آنها با نفوذی که در نظام حقیقی قدرت داشتند نه تنها موفق به لغو انجام این جراحی مهم اقتصادی شدند، بلکه با سوء استفاده از شرایط تحریم بانک مرکزی، تنها را برون رفت از مشکلات را افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی، جهت هدایت سرمایه‌ها به سمت بانکها اعلام کرده و دولت را مجبور به پذیرفتن شرایط و افزایش نرخ سود بانکی کردند.
جنگ دکتر احمد ن‍ژاد در پایین نگه داشتن نرخ تسهیلات بانکی با مخالفان جریان عدالت را می‌توان به یک مسابقه زورآزمایی تشبیه کرد که در یک سوی آن جریان هاشمی، اصولگرا و اصلاح‌طلب و غولهای رسانه‌ای آنها با همکاری رسانه ملی و شبکه‌های خارجی، قرار داشتند و طرف دیگر آن فقط یک نفر بود و آن کسی نبود جز دکتر احمد نژاد.
در این زورآزمایی به جرات می‌توان گفت احمدی‌نژاد، با نیت الهی و صداقت در عمل به وعده انتخاباتی با تمام توان ایستاد و مخالفان هنگامیکه به این واقعیت پی بردند که نمی‌توانند بر حریف قدرتمند خود فائق شوند، با برهم زدن قواعد بازی، با وضع قوانین توسط مجلس اصولگرا در سلب اختیار از دولت احمدی نژاد روی آورده و با انتقال این اختیار به شورای پول و اعتبار به هدف شوم خود رسیدند.
آنها تنها راه حل پیروزی خود در زورآزمایی با مرد عدالت را در قیچی کردن طناب این زورآزمایی یافتند و نرخ تورم را به مرز 20 درصد افزایش داده و دولت احمد نژاد را در عمل تمام و کمال به وعده انتخاباتی ناکام گذاشتند.
دکتر احمدی‌نژاد مرد عمل به وعده‌های انتخاباتی بود و براین اساس، خود را مکلف به حرکت در این مسیر می‌دید و تمام تبلیغات جریان مخالف عدالت، نتوانست او را از این تصمیم خود منصرف کند. سخنرانی به شدت تخریبی دکتر دانش جعفری در جلسه تودیع و معارفه وزیر اقتصاد و دارایی، نامه‌های سرگشاده طهماسب مظاهری رئیس معذول بانک مرکزی و انبوه فشارهای مثلاً کارشناسانه جریان مخالف عدالت، هیچگاه نتوانست ذهن رئیس جمهور مردمی را به سمت و سوی دیگری غیر از عمل به وعده انتخاباتی منحرف کند.
دکتر احمدی نژاد اما در مراسم معارفه رئیس کل جدید وقت بانک مرکزی در سخنان بسیار مهمی به تحلیل شرایط اقتصادی و فشارها و رویکردهای غلط در این زمینه پرداخته و گفتند:
برخی می گویند ما نمی توانیم با استفاده از توانایی و طراحی های خود در عرصه اقتصادی به موفقیت برسیم اما من اعتقادی به این نوع اظهارنظرها ندارم و معتقدم نظام بانکی کشور می تواند با الگوبرداری از توسعه ایرانی و اسلامی مدلی را طراحی کند که خواسته ها و مطالبات به حق مردم را پاسخ دهد. این خواسته من و ملت ایران از نظام بانکی کشور است. ‌
ما خوب مدیریت نمی کنیم ، اگر خوب مدیریت می شد و منابع و تسهیلات اعطایی به موقع بازگردانده می شد امروز شرایط ما به گونه ای دیگر بود. در یکسال گذشته تسهیلات کمتری به مردم پرداخت شد اما متوسط تسهیلات پرداختی به برخی افراد چندین برابر شد و میزان معوقه های آنان نیز دو برابر افزایش یافت.
برخی با فرافکنی اعلام می کردند که چون نرخ سود تسهیلات کم است به همین دلیل میزان معوقه ها افزایش یافته است. ‌ اگر چنین باشد باید در کشورهایی که میزان نرخ سود آنها صفر است مردم بدهی های خود را پرداخت نکنند.
هنر شما این است که منابع معدود در اقتصاد کشور را خوب مدیریت کنید و بدانید که بدترین وضعیت برای سیستم بانکی این است که سیاست زده شویم. از امروز همه باید مراقبت کنیم که چنین اتفاقی نیفتد.
شما باید بدانید زمانی که تعداد زیادی از مردم برای مبالغ ناچیزی از تسهیلات پشت درب بانک ها معطل می مانند، برخی مبالغ کلانی تسهیلات می برند و آن را بر نمی گردانند و به سیستم بانکی کشور دهن کجی می کنند. ‌ این موارد است که آرامش اقتصادی در کشور را بر هم می زند چرا که ملت ما هوشیار است.
ما باید ادبیات اسلامی را برای مدلهای اقتصادی خود الگو کنیم چرا که به طور یقین اگر مسائل حرام وارد عرصه اقتصاد شود اقتصاد را به ورطه نابودی می کشاند.
وی با بیان این که نظام بانکی کنونی ما در انحصار است، افزود:‌ نباید به مردم دروغ بگوییم و اعلام کنیم که با ایجاد چندین بانک خصوصی ما از انحصار خارج شده ایم. ‌در سیستم بانکی کنونی روابط طوری تعریف شده است که در انحصار عده ای خاص است و تنها‌ آنها می توانند به سمت استفاده از بانکهای خصوصی بروند. هنر شما این است که این مدل را عوض کنید.
چرا باید معوقه در نظام بانکی اینقدر زیاد باشد. من انتظار کارهای پیچیده از کارشناسان و مدیران بانک ها را ندارم. انتظار ما این است که همین پول ها را پس بگیرید و در اختیار کسانی که نیاز به تسیهلات دارند بگذارید.
ای کاش در سفرهای استانی، شما همراه ما می آمدید و از نزدیک حرفها و خواسته های مردم را می شنیدید ،چرا که باعث می شد نظرات و طراحی های شما عوض شود و آن وقت محال است که برخی از بانک ها به سمت خرید و فروش و داد و ستد برای کسب سود بیشتر بروند. به تمامی نقاط ایران بروید و حرف تولید کننده،‌‌ کشاورز و دامدار را بشنوید تا با نیازها و خواسته های واقعی مردم بیشتر آشنا شوید.
چرا باید چنین باشد که وقتی یک نفر ۱۱۰ میلیارد تومان پول از سیستم بانکی کشور در قزوین و تهران دریافت می کند و به جای کار در بخش تولید آن را وارد داد و ستد املاک و زمین می کند و زمانی که رییس دادگستری به مدیرعامل بانک می گوید از این شخص که حاضر نیست بدهی های معوقه خود را پس بدهد شکایت کنید وی اعلام می دارد اگر من این کار را انجام بدهم مشتریان بانک از دست می رود؟ آیا چنین مشتری از دست رود بهتر است یا مردم؟
سخنان دکتر احمدی نژاد در خصوص اصلاح سیستم بانکداری و حمایت از توده‌های مردم و روحیه عدالت طلبی ایشان واقعاً منحصر به فرد و قابل تقدیر بوده و هست.
برخلاف رویه دولت های نهم و دهم، امروز شاهد نرخ‌های بالای سود تسهیلات بانکی هستیم. این رویکرد در نظام بانکداریی که قرار بود اسلامی باشد و در دولتی که مردی با تحصیلات حوزوی سکان‌دار آن است، چندان مدبرانه و امیدبخش به نظر نمی‌رسد.
اصرار دکتر احمدی‌نژاد به اجرایی شدن وعده‌های انتخاباتی در موارد مختلف، همچون پرداخت یارانه‌‌ نقدی، کاهش سود بانکی، ساخت مسکن مهر و سایر وعده‌های انتخاباتی، در حالی با مخالفت جریان‌های ضد مردمی روبرو شد که خود در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری، وعده‌های رنگارنگی به مردم دادند.
رئیس دولت یازدهم که در تبلیغات انتخاباتی حداقل سه مرتبه در رسانه ملی، صریحا اعلام کرد، در صورت پیروزی در انتخابات، به پرداخت یارانه نقدی ادامه خواهد داد. اما چند صباحی پس از نشستن بر مسند ریاست جمهوری، دولت تدبیر و امید ایشان، برنامه وسیعی برای قطع یارانه‌های نقدی ملت تدارک دید.
دولت راستگویان در گام اول با همکاری بی‌سابقه رسانه ملی و استفاده از تمام ظرفیتهای اجتماعی، اعتقادی، سیاسی و حتی روی آوردن به تهدید مردم به جریمه‌ و محرومیت از دریافت تسهیلات بانکی، در یک رفراندوم ناخواسته ملی، گویا پیام 98 درصدی مردم را دریافت نکرده و مجددا خود را مکلف به اجرای قانون خودساخته برای قطع یارانه بخشی از مردم می‌داند.
یک حرف راست در دولت راستگویان شنیده شد و آن این بود که آن مرد دیگر رفته است. آفرین به وزیر این دولت که چنین حرف مدبرانه‌ای را به نگارش در آورد.
مردم با تمام وجود احساس می‌کنند که آن مرد دیگر رفته است. چرا که او هم مرد بود و هم دیگر رفته است و با رفتنش گویا مردانگی و عمل به وعده‌های انتخاباتی را با خود برده است.
درود بر او و همگی مردان بهاری ملت ایران

دولت بهار-محمد جوادی