فکر می‌کنم وقت آن شده است که جریان اصول‌گراییِ حزبی به سر عقل بیاید و به جای آن‌که بخواهد آقای احمدی‌نژاد را از صحنه‌ی انقلاب پاک کند بداند با دامن‌زدن به این نوع نزاع‌ها ارزش خود را فرو می‌کاهد.

پایگاه گروه فرهنگی المیزان امروز پرسش و پاسخی را از استاد طاهرزاده منتشر کرد. در این پرسش و پاسخ از استاد طاهرزاده درباره اتفاقات روز یکشنبه مجلس پرسیده شده و ایشان نیز به آن سوال پاسخ گفته اند. متن پرسش و پاسخ بدین شرح است:

س: حضور محترم استاد ارجمند جناب آقای طاهر زاده سلام علیکم از آنجا که رهنمودهای شما در بزنگاههای پیچیده و اتفاقات مختلف پیرامون دولت، رئیس جمهور محترم و استنادات شما به بیانات حضرت آقا همواره سودمند و راهگشا بوده تقاضا دارم نظر خود را در خصوص اتفاقات تلخ و تاسف بار روز یکشنبه 15/بهمن ماه/1391در مجلس شورای اسلامی و دفاع دکتر از وزیر کار که شخص خدومی بودند و به گمان بنده کنار گذاشتن ایشان به صلاح ملت نبود و بیشتر به سیاسی کاری می مانست و تصفیه حساب مجلس با دکتر احمدی نژاد بفرمایید شاید کمی از این التهاب روحی که برای بنده و امثال بنده ایجاد شده است کاسته شود پیشاپیش از اینکه وقت شریف خود را برای پاسخگویی به بنده مصروف می دارید سپاسگزارم حلالمان کنید دستمان به غیر شما به جای دیگری نمی رسد. موفق و منصور باشید همواره.
ج: باسمه تعالی؛ علیکم السلام: حقیقت آن است که حادثه‌ی روز یکشنبه 15 بهمن‌ماه آن‌قدر تلخ بود که بنده بنا نداشتم یادآور آن باشم و با این‌که چندین سؤال در این رابطه از طریق سایت از بنده ‌شده بود خواستم برای دامن‌نزدن به آن‌ حادثه‌‌ی تلخ از آن سؤالات رد شوم، ولی این‌طور که جنابعالی سؤال می‌فرمایید یک نحوه مسئولیت برای بنده پیش آورده که به حکم وظیفه نظر خود را عرض کنم، با فرض این‌که هیچ تأکیدی بر صحت تحلیل خود ندارم و منتظرم ببینم رهبر عزیز انقلاب«حفظه‌الله» در این امر چه اشاره‌ای دارند. در یکشنبه 15 بهمن صرف نظر از موضوع استیضاح و گله‌هایی که آقای احمدی‌نژاد از مجلس داشت که چرا این‌گونه برای دولت تنگنا ایجاد می‌کند، صحبت آقای احمدی‌نژاد در موضوع آن نوار دو قسمت داشت: یکی اصل طرح آن نوار بود و دیگری پیامی که آقای احمدی‌نژاد در صدد بود از آن طریق به گوش نمایندگان برساند. که این کار خیلی شبیه کار آقای احمدی‌نژاد در مناظره با آقای موسوی بود که از یک طرف خواست روشن کند پشت آقای موسوی جریان آقای هاشمی و آقای ناطق نوری خوابیده است و از طرف دیگر آن سخنانی که ایشان در مورد آقای هاشمی و ناطق و فرزندان ایشان مطرح کرد. آقای احمدی‌نژاد با این کار خود یک پیام به مردم ایران داد که مردم ایران اگر می‌خواهند به آقای موسوی رأی دهند او را جدای از آقای هاشمی نبینند. ولی این پیام‌ را به روشی داد که مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» آن روش را بدون اشکال ندانستند.

استاد طاهر زاده می افزاید: او می‌خواست به مجلس بگوید پشت پرده‌ی درگیری مجلس و دولت، درگیری آقای لاریجانی با دولت آقای احمدی‌نژاد نهفته است. قبلاً هم آقای احمدی‌نژاد در جمع طرفداران خود که قضیه برکناری آقای لاریجانی را از نماینده‌ی رهبری و دبیری شورای عالی امنیت ملی روشن می‌کند، این طور می‌گوید: «من رفتم خدمت آقا (مقام معظم رهبری) و عرض کردم آقای لاریجانی سیاست‌های دولت را در رابطه با انرژی هسته‌ای عمل نمی‌کند، و با یک نحوه تکبری کاری به کار ما ندارد و پیشنهاد تغییر ایشان را کردم و آقا قبول کردند». که بعداً آقای سعید جلیلی را به‌جای آقای لاریجانی قرار دادند. آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد بگوید جنگی که مجلس با دولت شروع کرده ریشه در شخصیت آقای لاریجانی دارد و اگر مجلس ماوراء آقای لاریجانی تصمیم بگیرد نتیجه چیز دیگری خواهد بود که با همین رویکرد در جلسه‌ی چهارشنبه 27 دی‌ماه آقای احمدی‌نژاد به مجلس آمدند و با تلاش زیاد خواستند بر اتحاد بین مجلس و دولت تأکید کنند که متأسفانه مجلس برخورد خوبی نکرد، در حالی‌که مقام معظم رهبری بنا به نقل هفته‌ی نامه‌ی 9 دی بر استمرار اجرای هدفمندی یارانه‌ها در راهکاری مشترک و توافقی بین مجلس و دولت تأکید داشتند. ولی به گفته‌ی آقای رسایی نمایندگانی که به سلیقه‌ی هیئت رئیسه انتخاب شده بودند که بعد از سخنان رئیس جمهور سخن بگویند؛ « به هیچ وجه فنی و کارشناسانه سخن نگفتند، بلکه سیاسی، شعاری و واکنشی رفتار کردند و به بدنه‌ی جامعه پیام لجاجت در برابر دولت را منتقل کردند.»

در ادامه پاسخ استاد طاهرزاده آمده است: آنچه در جمع‌بندی می‌توانم عرض کنم این است که جریان‌های اصول‌گرا – اعم از حزبی یا غیر حزبی – نباید گمان کنند یک جریان باید جریان دیگری را حذف کند یا نادیده بگیرد، این همان روحیه‌ا‌ی است که موجب اختلاف‌افکنی می‌شود و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» و حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ما در مورد آن تذکر می‌دهند. حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمودند: «عزیزان من! اگر اسلام‏ را مى‏خواهید و کشور را، به فرمان خداى متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که مى‏فرماید: «وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ‏» اختلاف و نزاع، شما را به شکست مى‏کشد و قدرت را از شما سلب مى‏کند، و رنگ و بوى شما را در جوامع بشرى مى‏برد. خطاب حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به افرادی است که انقلاب و ولایت فقیه را پذیرفته‌اند. فکر می‌کنم وقت آن شده است که جریان اصول‌گراییِ حزبی به سر عقل بیاید و به جای آن‌که بخواهد آقای احمدی‌نژاد را از صحنه‌ی انقلاب پاک کند بداند با دامن‌زدن به این نوع نزاع‌ها ارزش خود را فرو می‌کاهد. باید جریان اصول‌گرای حزبی از این اراده دست بردارد و بداند با انواع تنگناها برای دولت از جمله استیضاح وزیری که چهار ماه بیشتر به وزارتش نمانده، آقای احمدی‌نژاد تمام نمی‌شود - حتی اگر سایت آقای احمد توکلی با آقای شریعتمداری دعوا کنند که چرا احمدی‌نژاد را اصول‌گرا می‌داند- آقای احمدی‌نژاد به عنوان یک فکر برای همیشه در کنار انقلاب ماندنی است و باید همه کنار همدیگر در رفع ضعف‌هایی که در پیش رو داریم بکوشیم و تاریخ توحیدی خود را به شکوفایی برسانیم. به امید آن‌که همه‌ی جریان‌های معتقد به انقلاب اسلامی از حادثه‌ی روز یکشنبه عبرت بگیرند و در مواضع خود نسبت به یکدیگر تجدید نظر کنند تا دوستی‌ها دوچندان شود و همه در ذیل شخصیت ملکوتی حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و با تبعیت قلبی از ولیّ امری که زبان الهی در کام دارد، نور اتحاد را به جامعه برگردانیم و متذکر سخن خداوند باشیم که فرمود: «وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیم‏»، مسلّم خوبی و بدی مساوی نیست لذا بدی را به بهترین شکل دفع کنید در آن حال آن دشمنی که بین شما و رقیب‌تان بود به دوستی صمیمی تبدیل می‌شود. آیا نیروهای معتقد به انقلاب راه دیگری در پیش دارند؟ از این جهت عرض مکنم آن حادثه می تواند «یکشنبه‌ای تلخ، و آینده‌ای شیرین » باشد. موفق باشید