تجربه انقلاب اسلامی به‌مثابه انقلابی مردمی نشان داده است که مشکلات جز با حضور مردم قابل‌حل نیستند و لذا غلبه بر مشکلات اقتصادی و حرکت به سمت پیشرفت کشور مانند دفاع مقدس، جهاد سازندگی، بحران‌های سیاسی مثل گروهک‌ها و فتنه ۷۸ و ۸۸ و مسائل فرهنگی فراتر از توان حاکمیت است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛چرا همدلی و هم‌زبانی دولت و ملت؟ شعار انتخاب‌شده از سوی امام خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از چند منظر دارای اهمیت جدی است و موضوعیت پیدا می‌کند:‌
1- عدم از بین رفتن سازمان اصلی تحریم‌ها حتی در صورت رسیدن به توافق هسته‌ای و برنامه دشمن برای ایجاد آشوب
الف) دشمنان متخاصم ما حاضر به دادن امتیاز جدی به ما نیستند: به فرض عقب‌نشینی ما از خط قرمزها بخش ناچیزی از تحریم‌ها تعلیق و نه لغو قانون! و یا درنهایت با وعده نه‌چندان روشنی لغو خواهد شد.
ب) تحریم‌ها غیرهسته‌ای پابرجا و رو به تزاید هستند: اولاً این تحریم‌ها تنها هسته‌ای است و ساختار تحریم به علت این‌که در موارد اصلی (به‌ویژه قانون CISADA به‌مثابه مهم‌ترین بدنه تحریم که مصوب کنگره آمریکاست) چندمنظوره است و حمایت از مقاومت اسلامی فلسطین، لبنان، سوریه و عراق (به تعبیر آن‌ها تروریسم)، حقوق بشر (باز کردن راه تجدیدنظرطلبان در انتخابات، عدم برخورد با برهم زنندگان امنیت و قانون مثل عوامل و سران فتنه ۸۸٫، باز شدن دست فرقه‌های منحرف مثل بهاییت و به رسمیت شناختن هم‌جنس‌گرایی و…) و سلاح‌های کشتارجمعی (توانایی‌های موشکی، دفاعی و…) را شامل می‌شود.
ج) دشمن تحریم‌ها را به بهانهٔ مصادیق گسترش می‌دهد: از ۳روز بعد از توافقنامه ژنو تاکنون حدود ۷۰ تحریم جدید به بهانه مصادیق تحریم‌های قبلی بعد از توافق ژنو صورت گرفته است و احتمالاً این فرآیند ادامه پیدا خواهد کرد.
د) برنامه‌های غیر تحریمی دشمن برای ضربه زدن به اقتصاد ما: برنامه‌هایی نظیر کاهش قیمت نفت، رخنه ایجاد کردن بر سر طرح‌های انرژی ما مثل خط انتقال نفت جنوب شرقی آسیا، ایجاد بحران زیست‌محیطی برای کشور و… .
هـ) تحریم عامل اصلی برهم‌خوردگی وضعیت اقتصادی نیست: حتی به فرض محال برداشته شدن تحریم‌ها، تحریم مشکل اصلی اقتصاد کشور نیست و مانند ویروسی بر بدنی بیمار و ضعیف نشسته لذا اثرات آن احساس می‌شود. مشکلات ریشه‌ای اقتصاد ما با فرض رفع تحریم‌ها پابرجاست؛ و لذا برداشته شدن تحریم تأثیر جدی بر اقتصاد و زندگی مردم نخواهد داشت. تا وقتی نقش بیمارگونه، تورم‌زا، دلال و تصدی‌گر بنگاه بانک در اقتصاد رفع نشود، مالیات نقش جدی در اقتصاد پیدا نکند، با دلالی و فساد اقتصادی مبارزه ساختاری مثل گرفتن مالیات بر دلالی (مالیات بر عایدی سرمایه) صورت نگیرد، شفافیت در اقتصاد در حوزه زمین و مسکن، حساب‌های بانکی، زنجیره توزیع و… محقق نشود و سامانه‌های اطلاعاتی جامع در این حوزه‌ها شکل نگیرد، واردات‌محوری و خام‌فروشی وجود داشته باشد و… در به همین پاشنه خواهد چرخید. چه این‌که جهش قیمت سکه و ارز و کالاهایی مثل مرغ که طعم اثر تحریم را در سال ۹۱ به کام مردم نشاند، در ابتدای دهه ۷۰ و ۸۰ که تحریم‌ها تا این اندازه رشد نکرده بودند، وجود داشت. باوجوداین شرایط، اقدامات جدی در راستای از بین بردن این مشکلات صورت نگرفته و اکنون نیز نمی‌گیرد.
و) برنامه دشمان برای به آشوب کشیدن کشور در پی مطالبات اقتصادی: با توجه به عدم‌تغییر جدی وضعیت اقتصاد، دشمن که از تحریم، فاصله‌اندازی بین مردم و حکومت و به آشوب کشیدن کشور را دنبال می‌کن، هم‌راستا با پروژهٔ سازش و تخریب چهرهٔ مقاوم کشور در حاشیه مذاکرات، در حال برنامه‌ریزی برای براندازی نیز هست، نظیر: اقدامات رسانه‌های بیگانه و دامن زدن به نارضایتی‌ها، برنامه‌ریزی برای آشوب حتی تشکیل اتاق‌های عملیاتی میدانی که بعضی از آن‌ها به‌وسیله بعضی نهادهای مسئول یافته شد و….

2- خطر اختلاف داخلی
الف) اختلاف‌اندازی به‌مثابه هدف دشمن از مذاکرات: چنان‌که رهبر انقلاب تأکید کرده‌اند یکی از اهداف اصلی دشمن از طرح مذاکره برای اختلاف اندازی در داخل است که نمود آن در دو سال گذشته مشاهده‌شده است.
ب) تلاش تجدیدنظرطلبان برای برگرداندن شکست به مردم متدین و رهبری: یک عده از تجدیدنظرطلبان حاضر در دانشگاه، رسانه‌ها و حاکمیت تلاش می‌کنند مردم و نخبگان متدین و انقلابی و درنهایت رهبری را به‌عنوان عامل شکست معرفی کنند و با طرح گذاره «نمی‌گذارند»، با تقسیم مردم به موافق و مخالف در قالب‌هایی نظیر افراطی/معتدل زمینه اختلاف جدی داخلی، جبهه‌گیری بخش‌های مختلف ملت و ملت/دولت علیه هم بنمایند تا در موضع بحران مثل نهضت ملی صنعت نفت، اختلافات اجازه ایستادن مقابل توطئه دشمن را ندهد یا حداقل رهبری و مردم و نخبگان متدین و انقلابی به‌عنوان عامل شکست معرفی شوند و زمینه مقابله مردم با آن‌ها و انزوای‌شان فراهم شود.
ج) برخوردهای نسنجیده با منتقدین و تبدیل منتقد به معارض: بعضی از مسئولین در قوای مختلف کشور، برخوردهای نسنجیده، خارج از چارچوب، همراهر با توهین و تحقیر، تبعیض‌آمیز و حتی بدتر از مخالفین نظام با منتقدین داشته و دارند، این اقدام می‌تواند موجب تبدیل منتقد به معارض و در بهترین حالت بی‌تفاوتی منتقدین درون گفتمانی که همان نخبگان و مردم متدین هستند بشود و در لحظه حساس از نظام حمایت کافی نداشته باشند و جای آنان را معارضین اصل نظام بگیرند.

د) برنامهٔ عده‌ای برای بستن دهان منتقدین از طریق سازوکارهای قانونی
3- تنها ماندن دولت و حل نشدن مشکلات اقتصادی جز با وحدت و حضور مردم:
تجربه انقلاب اسلامی به‌مثابه انقلابی مردمی نشان داده است که مشکلات جز با حضور مردم قابل‌حل نیستند و لذا غلبه بر مشکل اقتصادی و حرکت به سمت پیشرفت کشور مانند دفاع مقدس، جهاد سازندگی، بحران‌های سیاسی مثل گروهک‌ها و فتنه ۷۸ و ۸۸ و مسائل فرهنگی فراتر از توان حاکمیت است، لذا همکاری مردم از اصلاح الگوی مصرف تا به میدان آوردن سرمایه و مدیریت‌شان ضروری است. آثار مثبت این امر در قالب حرکت‌های سه‌گانه منتسب به جهاد سازندگی در دهه نخستین انقلاب نظیر علم و فناوری در قالب جهاد دانشگاهی، توسعه روستایی در قالب جهاد سازندگی و پشتیبانی و مهندسی جنگ و جهاد هنوز کام‌ها را شیرین می‌سازد.
4- خطر سرگرم شدن به دعوای سیاسی به‌جای ریشه‌کنی ویروس جستجوی مشکلات در خارج:
خطر بی‌توجهی به ریشه‌کن کردن فکری که حل مشکلات را در خارج و تعامل با نظام سلطه می‌بیند و فروکاستن آن به چند چهره یا جریان سیاسی خطری است که در دوره‌های قبل نیز گرفتار آن شده‌ایم، با طرح وحدت و عدم درگیر شدن به دعوای سیاسی صرف رفع می‌شود. وقتی به‌جای گفتمان کردن ضرورت ایستادگی و نگاه به درون، صرفاً در دههٔ ۷۰ و ۸۰ بر عامل بودن چند چهره تمرکز شد، این تفکر به نحو پیشرفته‌ای در دهه نود در رسانه‌ها، مسئولین و نخبگان زنده شد. هم‌دلی و هم‌زبانی اگر به میان بیاید، حتی مسئولینی که در مسیر نگاه به درون و اقتصاد مقاومتی حرکت نمی‌کنند یا حرکت مخالف انجام می‌دهند، ظرفیت برگشت یا حداقل مجبور شدن به عمل به مطالبهٔ آن را دارند، در غیر این صورت و برخورد سیاسی صرف با این تفکر مثل دهه‌های پیش، دوباره می‌تواند به طریق دیگری به زنده شدن آن کمک کند.

هم‌دلی و هم‌زبانی چه نیست؟
1- ندیده گرفتن اشکالات و دادن چک سفید امضاء، بی‌تفاوتی و بستن دهان منتقدین: همان‌طور که رهبر انقلاب تصریح کردند نباید به بهانه هم‌دلی و وحدت اشکالات را نادیده گرفت، انحراف‌ها از اصول انقلاب را به کنار گذاشت و مردم را تبدیل به افراد بی‌تفاوت و منفعل ساخت. چه این‌که به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) سکوت دربرابر اشکالات مصداق دشمنی و عداوت است: «إِنَّمَا سُمِّی الْعَدُوُّ عَدُوّاً لِأَنَّهُ یعْدُو عَلَیک فَمَنْ دَاهَنَک فِی مَعَایبِک فَهُوَ الْعَدُوُّ الْعَادِی عَلَیک… همانا دشمن، دشمن نامیده شده چراکه بر تو دشمنی می‌ورزد. پس هرکسی که در مورد عیوبت با تو آسان‌گیری کرد (و نسبت به عیب داشتن تو حساسیت نداشت) او دشمنی است که در حال دشمنی و تجاوز علیه توست» (عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: ۱۷۸٫ ح ۳۶۵۵٫).
2- عدم وجود اختلاف‌سلیقه: انتظار عدم وجود اختلاف‌سلیقه بین بخش‌های مختلف مردم، نخبگان و دولت امری غلط است. شناخت‌های مختلف، شاکله‌های شخصیتی مختلف، وابستگی فکری و ارتباطات مختلف و… اختلاف‌سلیقه مختلف به وجود می‌آورد. قرار نیست همه یک‌جور فکر کنند، اما کسی حق ندارد خلاف اصول حرکت کند. مهم‌ترین اصول هم آرمان‌های اصلی انقلاب نظیر استقلال، عدالت، آزادی و جمهوریت و حاکمیت اسلام در همه شئون جامعه و نقش مسئول دولت در اصلاح مردم است.

هم‌دلی و هم‌زبانی چگونه محقق می‌شود؟
1- توجه به معارضه دشمن و خودی و غیرخودی:
هم دولت و هم منتقدین باید توجه کنند، دشمنی هست که در حال برنامه‌ریزی برای ریشه‌کنی همه‌ی آن‌هاست. عدم محبوبیت دولت و اقدامات نابه‌جا و توهین به منتقدین بهانه نپذیرفتن مشروعیت دولت و نافرمانی مدنی یا خودداری به دفاع از اصل حاکمیت در صورت وجود بحران نیست. دولت هم باید بداند دشمن از مذاکرات و تحریم برنامهٔ همزمان به سازش کشیدن نظام اسلامی و براندازی را دارد. در صورت در شرایط خطر، در صورت فاصله گرفتن مردم و نخبگان متدین و انقلابی نیز کسی برای دفاع از دولت باقی نمی‌ماند. در صورت به خطر افتادن امنیت و استقلال کشور، آمریکا به وجود افرادی که به دنبال تعامل سازنده با او هستند درون حاکمیت راضی نمی‌شود و تا امثال رضاشاه، صدام، سوهارتو و پینوشه‌ها را بر کشور حاکم نکند که مستقیماً منافع او را تأمین کنند رضایت نمی‌یابد.
2- شفافیت اقدامات مسئولین و عدم در موضع تهمت قرار دادن خود: اگر اقدامات مسئولین شفاف باشد و مردم را محرم بدانند، هم موجب همراهی مردم و نخبگان خواهد شد هم باعث خواهد شد تا ضعف‌ها به‌وسیله خودی‌ها و منتقدین درون گفتمان انقلاب مشخص شود و دولت بدون ضعف بر کشور حکومت کند؛ اما اگر حوزه‌های مختلف نظیر هسته‌ای، پرونده‌های اقتصادی مثل کرسنت، طرح تحول نظام سلامت و… جزو مواردی شد که دچار عدم شفافیت یا ممنوعیت اظهارنظر و انتقاد شد، زمینه سوءظن فراهم می‌شود.
3- اجرا اقتصاد مقاومتی و مطالبه آن: اگر مهم‌ترین مسئله مناقشه و خطر اقتصاد است، پس باید این موضع خطر و اختلاف را رفع کرد. اقتصاد مقاومتی باید از کلیات خارج‌شده، مسئولین به حوزه‌های مختلف مربوط به آن با محوریت همه ابلاغیه رهبر انقلاب توجه کنند. علاوه بر آن مردم به‌ویژه مردم متدین و انقلابی و منتقدین برای کمک به دولت به مطالبهٔ اجرای اقتصاد مقاومتی با محوریت مطالبه اصلاح ساختارهای معیوب اقتصاد که فرصت ایجاد فشار برای دشمن را فراهم کرده است در سطح ملی و منطقه‌ای بپردازند. در سطح ملی شفافیت (با اولویت ایجاد سامانه‌های شفاف در مورد زمین و مسکن، حساب‌های بانکی و زنجیرهٔ توزیع)، اصلاح نظام بانکی (با محوریت عدم سوداگری و بنگاه‌داری بانک‌ها، عدم خلق پول در بانک و…)، عدم واردات‌محوری و خام‌فروشی، خودکفایی کالاهای استراتژیک کشاورزی، مالیات (با تأکید بر مالیات بر دلالی (عایدی سرمایه)، خانه‌های خالی)، مقابله با مفاسد اقتصادی و… در سطح منطقه‌ای باید مسائلی که موجب پیشرفت هر استان (توسعهٔ منطقه‌ای) و ایجاد ارزش‌افزوده و اشتغال پایدار می‌شود از کشاورزی تا صنایع تبدیلی، ترانزیت، توریسم سلامت و فرهنگی و… مورد مطالبه جدی واقع شود. باید به‌جای ماندن در کلیات، مردم، دانشجویان، رسانه‌ها، نخبگان و… مسائل عینی اقتصاد مقاومتی در حوزهٔ ملی و منطقه‌ای را مطالبه کنند. تجمع تشکل‌های دانشجویی برای اعتراض به واردات و خام‌فروشی در هفته‌های پایانی سال نمونه خوبی از مطالبه درست است.
4- عدالت: حضرت زهرا (س) در خطبهٔ فاطمیه می‌فرمایند: «فَجَعَلَ اللَّهُ…َ الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوب. خداوند عدالت را وسیلهٔ جمع شدن دل‌ها قرار داد» (الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج ۱٫، ص: ۹۹٫). اختلافات از جایی آغاز می‌شود که عدالت زیر پا گذاشته می‌شود. مردم اگر ببینند در کشور عدالت برقرار است و مسئولین جدی و نه شعاری و سیاسی به مقابله با فقر، فساد، تبعیض و اشرافیت می‌پردازند. در برابر مردم به عدالت رفتار کرده و با مخالفین خودشان خارج از عدالت رفتار نمی‌کنند، تبعیض برقرار نیست مثلاً در حوزهٔ قضایی به منتقدین از بعضی مسئولین خاص توجه نمی‌شود و… اختلاف‌نظرها حتی فشارهای اقتصادی را تحمل می‌کنند. همین حرکت باید مورد مطالبه مردم قرار بگیرد.
5- عدم توهین متقابل و تمرکز بر انتقاد از اعمال نه انگیزه‌ها: اگر مسئولین به منتقدین خود توهین نکنند و به مصداق روایت امام صادق (ع) أَحَبُ إِخْوَانِی إِلَی مَنْ أَهْدَی إِلَی عُیوبِی، دوست‌داشتنی‌ترین برادران برای من کسی است که عیوب مرا به من اهدا کند (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۲٫، ص: ۶۳۹٫) عمل کنند و از سوی دیگر منتقدین به‌جای تمرکز بر جستجوی انگیزه‌های مسئولین بر نقد عملکردها متمرکز شوند، چنان‌که رهبری از خطاب کردن تیم مذاکره‌کننده به عناوینی نظیر سازش‌کار بازداشتند، هم زمینه بازگشت برای مسئولین فراهم می‌شود و هم زمینه ریشه‌کن کردن تفکر جستجوی راه‌حل‌ها در خارج.
6- عدم تقسیم مردم به تقسیماتی نظیر افراطی و معتدل: عدم تبعیض و تفاوت گذاشتن بین مردم باعث همدلی و هم‌زبانی مردم و مسئولین است. تا جامعه‌ای قطبی نشود و شکاف در آن فراهم نشود زمینه نزاع ایجاد نمی‌شود. مسئولین سه قوه باید توجه کنند دعوای سیاسی و… تا قبل از قرار گرفتن آن‌ها بر کرسی مسئولیت معنا دارد و پس‌ازآن متعلق به همه مردم اعم از مخالفین و موافقین خود و مسئول و پاسخ‌گو در برابر همهٔ آن‌ها باید باشند.
7- گفتمان‌سازی و مطالبهٔ اصول انقلاب: وحدت بر محور اصول انقلاب که موردقبول همه است شکل می‌گیرد، نه با تسامح در اصول. گفتمان‌سازی اصول اصلی انقلاب مثل استقلال، عدالت، آزادی و پیشرفت زمینه وحدت حقیقی و به رسمیت شناخته شدن اختلاف‌سلیقه‌ها را پدید می‌آورد. اگر استقلال و نگاه به درون گفتمان و لوازم آن در حوزه‌های مختلف مثل علم و فناوری، کشاورزی و… مورد گفتمان‌سازی و مطالبه قرار گرفت، آنگاه مسئولین حتی اگر نخواهند مجبورند به اقتضائات آن عمل کنند، لذا به‌جای شکل‌گیری دوگانهٔ تعامل سازنده با جهان/نگاه به درون، اختلاف‌سلیقه‌ها به برنامه‌های عینی مبتنی بر نحوهٔ حل مسائل کشور بر اساس ظرفیت‌های درونی کاهش خواهد یافت. چنان‌که در جبههٔ مقابل ما اختلافات در روش‌ها و نه اصول است هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها به دنبال سرنگونی نظام اسلامی هستند منتها با روش متفاوت. تأکید رهبری برای طرح مصادیق حکومتی و ناظر به استقلال و پیشرفت برای امربه‌معروف و نهی از منکر در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
8- مردمی کردن اقتصاد و حضور مستقیم متدینین و انقلابیون در اقتصاد، کشاورزی، صنعت و علم و فناوری: حل معضل اقتصاد نیز تنها به‌وسیله دولت نیست و به مردمی کردن اقتصاد منوط است. مثل جهاد سازندگی سرمایه و مدیریت خود مردم می‌تواند معضلات را حل کند. اگر در کشور سر پایبندی و عدم پایبندی دولت‌ها به مواردی نظیر خودکفایی در کشاورزی و صنعت روبه‌رو هستیم، اگر مردم و به‌ویژه مردم متدین و انقلابی خود وارد این عرصه شوند، مسئله رفع خواهد شد. وقتی چند صد حزب‌اللهی به دنبال خودکفایی گندم باشند، حالا کسانی هم در دولت از اساس معتقد باشند که غلات و گندم آب بر است و باید واردات کنیم، دغدغه خودکفایی گندم رهبری به دست آن افراد بی‌توجه به موافقت یا مخالفت مسئولین محقق خواهد شد.
محمدصادق شهبازی

"Our President, analytical news site"