سیاستمدران اصلاح طلب که در تمرین پذیرش دموکراسی در انتخابات ۸۸ رد شدند، این بار نگاهشان به صندوق‌های رای در اسفند ۹۴ برای تصاحب کرسی‌های بهارستان است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ با تغییرات در آرایش جریان‌های سیاسی کشور پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ فصل نوینی در سیاست ورزی مدرن کشورمان رخ داد. ائتلاف‌ها و انشعاب‌های انتخاباتی در اردوگاه دو جریان سیاسی و استیلای گفتمان اعتدال در ساختار قوه مجریه، صحنه تکاپو برای تصاحب قوه مقننه را به هماورد بزرگی مبدل کرده است. در این یادداشت به صورت موجز به رفتارشناسی سیاسی چپ‌گرایان در سپهر سیاست ایران می‌پردازیم.

* پیشینه رقابت پارلمانی

مجلس اول، آغازین مرحله از تجربه پارلمانی مردمان ایرانی و طعم شیرین اثرگذاری آرای آنان در روند قانون گذاری بود؛ تجربه اول رقابتی گسترده میان جریان‌های متعدد و متکثر انتهای دهه پنجاه بود که جدال نهایی میان طیف خط امامی‌ها با محوریت حزب جمهوری اسلامی و لیبرال‌ها بود که با اعلام عدم کفایت بنی صدر پیشتاز این رقابت مشخص گردید. با خروج لیبرال‌ها از بدنه حاکمیت کشور از یک سو و جنگ تحمیلی و ترورهای ناجوانمردانه منافقان از سوی دیگر شرایط به گونه‌ای رقم خورد که کشور نیازمند «آرامش فعال» بود؛ به همین خاطر مردم طیف اسلام‌گرا و خط امامی را با قاطعیت انتخاب کردند و مجلس دوم آغاز شد.


ریاست کروبی بر مجلس چهارم، پس از انتخاب هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور

مجلسی که از درونش مجمع روحانیون مبارز شکل گرفت و آنان با همسان سازی واژه «اسلام آمریکایی» بر دوستان قدیمی خود، کرسی‌های مجلس سوم را تصاحب کردند اما روزهای خوش جریان چپ چهارسال بیشتر دوام نیاورد و مجلس چهارم دست به دست شد و اکثریت آن به اعضای روحانیت مبارز و جریان‌های همسو اختصاص پیدا کرد.


مراسم تحلیف هاشمی رفسنجانی در مجلس پنجم به ریاست ناطق نوری

مجلس پنجم روایتی مجزا از سلف خود دارد؛ انتخابات مجلس پنجم آغازگر ائتلاف‌های تاکتیکی با چشم پوشی بر اختلافات ایدئولوژیک بود، راست مدرن به رهبری کارگزاران با رقیب دیروز و رفیق امروز یعنی چپ‌های سنتی ائتلاف نمود و اقلیت قدرتمندی را در برابر راست سنتی شکل دادند، انتخابات ریاست‌جمهوری دوم خرداد ۱۳۷۶ نگرش جدیدی را وارد صحنه سیاسی کشور نمود؛ حزب دولت ساخته مشارکت ایران اسلامی زایش چپ مدرنی بود که با مجاهدین انقلاب اسلامی هم‌افزایی گسترده‌ای را برای انتخابات مجلس ششم انجام دادند و با جنگ روانی گسترده علیه رقیب، اکثریت کرسی‌های مجلس را تصاحب کردند.


استعفای نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم

کنش‌های رادیکال گسترده این طیف عبور از رئیس مجلس ششم، خروج از حاکمیت و تحصن آنان را به همراه داشت، اگرچه با استقبال مردمی روبه‌رو نشد و عسرت چپ گرایی را در شورای شهر دوم رقم زد. دوری اصلاح طلبان با بهارستان از مجلس هفتم آغازشد و این روند در مجلس هشتم نیز ادامه پیدا کرد و در مجلس نهم به اوج خود رسید به نحوی که حتی توانایی تشکیل فراکسیون مستقل را پیدا نکردند.

* انتخابات مجلس دهم

وزش باد اعتدال در فضای کشور موجب رویش جوانه‌های امید در اردوگاه اصلاح طلبان شد؛ آنان که تا خرداد ۹۲ سه قوه حاکمیتی را در دستان جناح مقابل خود می‌دیدند با پیروزی ۵۰.۷ درصدی دولت اعتدال، منفذی برای بقا در جامعه پیدا کردند. سیاستمدران اصلاح طلب که در تمرین پذیرش دموکراسی در انتخابات ۸۸ رد شدند، این بار نگاهشان به صندوق‌های رای در اسفند ۹۴ برای تصاحب کرسی‌های بهارستان است. جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب آتیه سیاسی خود را در «مشارکت سیاسی» همه جانبه و با پذیرش سازوکارهای قانونی در انتخابات آینده می‌بیند به همین دلیل «رقابت سیاسی» درون گروهی و برون گروهی در این طیف سیاسی به اوج خود خواهد رسید.

الف) استراتژی‌ها انتخاباتی:

جریان اصلاح‌طلب برای دستیابی به اهداف اعلامی خود در ایستگاه دهم بهارستان با سه سطح امکان وقوعی مواجهه هستند.

۱. وضعیت سخت / مجلس نهم : جریان اصلاح‌طلب اگر راهبری سیاسی خود را در اختیار افراد تندروی این جریان قرار بدهد که به مانند فتنه ۸۸ کنش‌های خارج از مناسبات جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی از آنان بروز نماید؛ باید شاهد تحقق کمینه حضور نیروهای خود در بهارستان باشد و این وضعیت نزدیک‌ترین حالت به مجلس نهم است که شاهد کم‌ترین اقبال مردمی به این طیف سیاسی بودیم به‌نحوی که توانایی تشکیل فراکسیون پیدا نکردند و در ذیل فراکسیون رهروان ولایت به فعالیت پارلمانی پرداختند.

۲. وضعیت ایده آل / مجلس ششم : مجلس ششم آرزوی همیشگی و دست نایافتنی جریان اصلاح طلب محسوب می‌گردد؛ آنان که در این مجلس با آسودگی خاطر طرح‌های مدنظر خود را تصویب نمودند و در صورت عدم کامیابی سیاست خیابانی و تحصن را در دستور کار قرار می‌دادند؛ شرایط زمانی، سیر تحولات و کنش‌های ساختار شکنانه این طیف، امکان وقوعی پیش‌فرض مجلس ششم را از سوی مردم و نهادهای نظارتی به صفر رسانده است. 

۳. وضعیت رئالیستی / مجلس پنجم :  وضعیت هندسه سیاسی کشور پس از انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ بار دیگر شاهد ائتلاف تاکتیکی میان راست مدرن (حزب کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه) با چپ‌های سنتی ( مجمع روحانیون مبارز و طیف‌های همسو با آن ) و چپ‌های مدرن بود که به وضعیت به رخدادهای سیاسی در مجلس پنجم بسیار شبیه است و در آن مقطع زمانی این طیف ائتلافی، فراکسیونی مجزا در برابر فراکسیون اکثریت تشکیل دادند.

از سوی دیگر این جریان با سه هدف این وضعیت را ترجیح می‌دهند که به صورت ذیل است:

۱- با پیروزی حجت‌الاسلام روحانی در برابر دیگر نامزدها و استیلای این گفتمان در جامعه سیاسی، امکان فعالیت‌های این طیف سیاسی افزایش یافت و اگر وضعیت مجلس پنجم تحقق یابد، فضای تنفسی بیشتری به آنان می‌رسد که گسترش دامنه سیاست ورزی آنان را در پی خواهد داشت.

۲- این جریان سیاسی امکان حضور قدرتمند و اثرگذار در مناسبات حاکم میان دولت و مجلس را پیدا می‌کند و در همین راستا می‌تواند لوایح و طرح‌های موردنظرش را به سرمنزل مقصود برساند و از آن‌سو مانع استیضاح وزیران شود.

۳- به تقویت سرمایه اجتماعی مرکز-پیرامون در سطح کشور بپردازند که این شبکه‌سازی و تقویت قدرت اجتماعی با توجه به روابط نزدیک میان مردم و نمایندگان در شهرهای دور از مرکز به‌سرعت صورت خواهد پذیرفت.

ب) جریان‌های فعال در اردوگاه اصلاح طلبان:

جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب برای پیشبرد اهداف خود در صحنه سیاسی کشور با طیف‌های مختلف وارد کارزار رقابت خواهند شد؛ این گروه‌های سیاسی علاوه بر رقابت با رقیب دیرینه خود یعنی اصولگرایان رقابت درون‌گروهی نیز با یکدیگر دارند و به‌صورت ذیل تقسیم‌بندی می‌شوند.

۱- حزب کارگزاران سازندگی:

جریان کارگزاران سازندگی پس از ۱۶ سال نزدیک‌ترین دولت به رویکردهای سیاسی و اقتصادی خود را در پاستور می‌بیند؛ بنابراین برای بسط قدرتش به دنبال حضور در بهارستان است. حزب کارگزاران سازندگی برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت (حضور حداکثری در مجلس دهم) و اهداف بلند ‌مدت( استمرار تفکر آنان در دوره‌های بعد ریاست جمهوری) دست به پروژه «احیاء» و«بازسازی» شورای مرکزی خود زده است و به طیف هم‌نظر در بُعد سیاسی و اقتصادی خود افزوده است و همچنین طیف قدرتمند رسانه‌ای به محوریت محمد قوچانی به شورای مرکزی آنان اضافه‌شده است، تا در همین راستا نبض خبری و تحلیلی جامعه را در دستان خود بگیرند.

در همین راستا کارگزاران سازندگی در تلاش است که با «هویت» سیاسی – اقتصادی خود وارد انتخابات شود و زیر پوشش گفتمان‌های اصلاح‌طلب و اعتدال قرار نگیرد؛ به همین دلیل حسن مرعشی، از اعضای شورای مرکزی کارگزاران سازندگی بیان داشت «اصلاح‌طلبی مشی و منش خودش را دارد! ما متحد دولت هستیم اما اصالت خودمان را هم حفظ می‌کنیم و قطعا در انتخابات هم حرف خودمان را خواهیم زد.»(۱) همچنین به نظر می‌رسد که این حزب از فعالان اقتصادی که از حاشیه امن سیاسی برخوردار هستند در لیست انتخاباتی خود استفاده نماید.

۲- مجمع روحانیون مبارز و جریان‌های همسو :

مجمع روحانیون مبارز خود را پدر «چپ اسلامی» می‌داند. آنان در دوم خرداد ۱۳۷۶ به سریر قدرت رسیدند اما بعد از دو سال پروژه عبور از آنان از سوی اصلاح‌طلبان رادیکال کلید خورد. سپس شش سال بعد حزب اعتماد ملی فریاد انشعاب و عبور از آنان را سر داد. اوج شکست آرمانی روحانیون مبارز در سال ۸۸ رخداد داد، آنان که خود را «خط امامی» معرفی می کردند در برابر ظلم به جمهوریت نظام سکوت کردند و بر آتش فتنه دمیدند.

مجمع روحانیون با دو استراتژی انتخاباتی درصحنه پرتلاطم رقابت حضور پیدا می‌کند، آنان به‌خوبی می‌دانند برخی از نیروهای این مجمع امکان حضور در بهارستان و صلاحیت پذیرش مسئولیت در نظام اسلامی ندارند و به‌طور یقین شورای نگهبان به وظیفه شرعی و قانونی خود در قبال آنان رفتار خواهد کرد. بنابراین در چنین شرایطی با بهانه قدیمی چرایی اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان، فضای سیاسی کشور را مشوّش می‌نمایند و از سوی دیگر استراتژی موازی خود که حضور چهره‌های جدید و ناشناخته است را به محوریت حجت الاسلام آهنگران اعمال می‌نمایند.

۳- عارف و جریان همسو با وی :

عارف به زنگ‌های متعدد تلفنش جواب نمی‌داد ؛ آن سوی خط همشهری‌اش بود ؛ خاتمی دست به‌قلم شد ، نامه وزیر ارشاد سابق این بار «ارشادی» به معاون سابق‌اش نبود؛ خاتمی «دستور» انصراف داد و عارف اجابت کرد تا قسم حضور تا آخر خط، با نام سید محمد خاتمی شکسته شود .

عارف که آمده بود تا راه خاتمی را ادامه دهد، یک گام از همتای قبلی خود یعنی دکتر معین عقب‌ ماند تا همچنان معین «دانشجوی ستاره‌دار» دانشگاه راه خاتمی باشد. این عقب‌ماندگی عارف را رنجیده‌خاطر کرد تا نه روحانی در میتینگ انصراف عارف در سالن حجاب حاضر شود و نه عارف در بیانیه انصراف نامی از روحانی ببرد و این پایان داستان ریاست جمهوری عارف بود؛ اما او داستان دیگر را آغاز کرده است، داستان سودای ریاست مجلس شورای اسلامی.

محمدرضا عارف اوایل اردیبهشت در نهمین کنگره سازمان عدالت و آزادی در هتل آسمان اصفهان، بر حضور جوانان در احزاب و سازمان‌ها و سپردن مسئولیت کارهای بزرگ به آنان تاکید کرد و گفت: «راهبرد اصلاح‌طلبان برای پیروزی در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، افزایش مشارکت مردم است.» و سپس پس از چند ماه از استراتژی طیف همسو با خود پرده برداشت و گفت: «راهبرد اصلی ما پیروزی است و به‌دست آوردن اکثریت کرسی در مجلس. مجلس آینده باید دغدغه‌اش منافع و مصالح ملی باشد به جای بخشی‌نگری و پیگری مسایل جاری. باید مجلسی روی کار بیاید که متخصص و توانا باشد و اشراف به همه امور داشته باشد». بنابراین عارف از اصلی‌ترین بازیگران انتخابات آتی است که سرمایه خود را بر روی جوانان قرار داده است و در قالب بنیاد امید ایرانیان و دفاتر آن به فعالیت انتخاباتی می‌پردازد.

۴- تشکل نوپای نسل دوم اصلاحات (ندا):

برخی از جوانان اصلاح‌طلب که خسته از مصلحت‌اندیشیِ قدرت محورِ نسل اول اصلاح‌طلبان هستند، گرداگرد صادق خرازی، دیپلمات باتجربه کشورمان تشکیلات ندای ایرانیان (نسل دوم اصلاحات) را پایه‌گذاری کردند؛ محوریت صادق خرازی در این تشکل نمایان‌گر این است که آنان داعیه «مذاکره» و نه مجادله، با اصلاح‌طلبان تندرو و حاکمیت را دارند. اگرچه برخی اصلاح‌طلب‌ها معتقدند صادق خرازی دیر سوار قطار اصلاحات شده است و قصد دارد در مقطع کنونی ترمز این قطار را در میانه خوشبختی پس از ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ بکشد.

از سوی دیگر برخی از اصلاح طلبان افراطی معتقدند این تشکیلات پوششی برای حضور حامیان جوان گفتمان اعتدال در برابر آنان است و مؤید آن را حضور فرزند دستیار ویژه رئیس‌جمهور، حسن یونسی می‌دانند.

تشکل ندای ایرانیان در انتخابات مجلس دهم با پتانسیل «جوانان» و مهره‌های ناشناخته حضور اثرگذاری خواهد داشت و این کنش انتخاباتیِ آنان باعث نگرانی جریان‌های قدرت محور اصلاح‌طلب شده است، به همین خاطر بارها این تشکل را متهم به محافظه‌کاری کرده‌اند.

پی نوشت:

۱. حسین مرعشی: اصلاح‌طلبان رنگ و بوی اعتدال نگرفته‌اند