رئیس‌جمهوری که وعده کرده بود محیطی امن و آزاد را در کشور فراهم خواهد کرد، اکنون تاب تحمل و بردباری در برابر گردهمایی یک گروه از فعالین سیاسی برای ابراز نگرانی و دلواپسی های خود را از دست داده است؟! و در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرده که در ایران، عده‌ای به نام اینکه باید برابر ابرقدرت‌ها بایستیم و مبارزه کنیم، جیب مردم را زدند و اموال مردم را غارت کردند.

«پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»/ علی اکبر جوانفکر: آقای شیخ حسن روحانی رئیس جمهور محترم در روز مددکاری ، به ایراد سخنانی پرداختند که لازم است از ابعاد مختلف مورد مداقه و امعان نظر قرار گیرد.
او گفت: با شعر و شعار ، استقلال و عزت درست نمی شود و با فریاد و هوچی بازی عظمت مملکت بوجود نمی آید.
آقای روحانی هیچ توضیح بیشتری در این باره نداده است و به همین دلیل ممکن است برداشت های متفاوتی در اذهان عمومی و خصوصی شکل بگیرد، بویژه آنکه آقای روحانی از نقش و تاثیر تعیین کننده شعر و شعار بهره وافی برده است زیرا رای مردم به ایشان در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته هر چند شکننده و لب مرزی بود اما برآیند اعتماد به شعر و شعارهایی محسوب می شد که آقای روحانی در انتخابات سال گذشته مطرح کرد.
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران حوزه تبلیغات ، شعارهایی مانند “من یک سرهنگ نیستم ، بلکه یک حقوقدانم” یا آنکه “در صد روز اول ریاست جمهوری بخشی از مشکلات اقتصادی کشور سامان خواهد یافت” ، عامل موثری در رای آوری آقای روحانی بوده است. تجربه به ما آموخته است که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ، شعارهای موثر انتخاباتی را بر ارائه یک برنامه مدون و منسجم برای اداره کشور ترجیح می دهند، بنابراین شعر و شعار در فرهنگ عمومی مردم و شکل دهی به باورها و تصمیمات آنان ، تاثیر تعیین کننده ای دارد و این واقعیت روشن را نمی توان نادیده گرفت.
اما بر اساس سوابق موجود، وقتی شعر و شعار به عزت و استقلال کشور گره زده می شود معمولا چنین استنباط می شود که گوینده در صدد زیر سووال بردن شعارهایی مانند “مرگ بر آمریکا” یا “مرگ بر انگلیس” است که اگر این برداشت درست باشد، شایسته بود رئیس جمهور با صراحت و شجاعت و نه به صورت سربسته و مجهول دیدگاه خود را در خصوص این شعار تبیین می کرد، چه بسا در آن نکته قابل تاملی وجود داشته باشد که لازم آید محل توجه قرار گیرد.
پرواضح است که شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس در ایران بر آمده از یک خشم فروخورده نسبت به اقدامات جنایتکارانه و استعمارگرانه دولتهای آمریکا و انگلیس علیه ملت ایران است و تا زمانی که آنها به رفتار خصمانه و مستکبرانه خود علیه ایران ادامه می دهند ، هیچکس حق ندارد به نفی آن بپردازد ، زیرا این شعار حامل یک پیام رسا و با ارزش برای سایر ملتها ، مبنی بر نفی ظلم و ستم و زورگویی در مناسبات بین المللی است. هرچند این شعار در ذات خود تاکید واضحی بر عزت و استقلال ملت ایران است اما تا کنون هیچ فرد یا گروهی، استقلال ملی و عزت ملت ایران را محدود و منوط به سردادن این شعار نکرده است. بنابراین سووال این است که هدف آقای روحانی از طرح این موضوع انحرافی چیست و برچه اساسی عزت و استقلال ایران را به شعر و شعار مرتبط کرده است؟
ممکن است گفته شود که منظور آقای روحانی از طرح این موضوع ، به اقدام اخیر یک گروه از فعالین سیاسی برای ابراز دلواپسی های خود نسبت به روند مذاکرات هسته ای ایران با گروه ۱+۵ مربوط می شده است که اگر چنین باشد ، خود منشاء نوعی دلواپسی است زیرا رئیس‌جمهوری که وعده کرده بود محیطی امن و آزاد را در کشور فراهم خواهد کرد، اکنون تاب تحمل و بردباری در برابر گردهمایی یک گروه از فعالین سیاسی برای ابراز نگرانی و دلواپسی های خود را از دست داده است؟!
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرده است که در ایران، عده‌ای به نام اینکه باید برابر ابرقدرت‌ها بایستیم و مبارزه کنیم، جیب مردم را زدند و اموال مردم را غارت کردند.
در اینجا هم آقای روحانی بر خلاف انتظاری که از رئیس جمهور می رود ، به سبک و سیاق شعارهای انتخاباتی ، ادعای مبهمی را مطرح کرده است.
شایسته بود آقای روحانی به طور مشخص اعلام می کرد که منظورش از این عده چه کسانی است؟ اگر سند و مدرکی در خصوص غارت اموال مردم از سوی این افراد وجود دارد، چرا برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارائه نکرده است؟ چه رابطه ای میان ایستادگی و مبارزه با قدرتها از یک سو و غارت اموال مردم از سوی دیگر وجود دارد؟ آیا طرح پرابهام چنین ادعایی ، اصل مبارزه و مقاومت در برابر زیاده خواهی قدرتهای مستکبر را هدف نگرفته است ؟ مخدوش کردن باورهای مردم از رهگذر ادعاهای اثبات نشده بویژه از زبان رئیس جمهور ، متضمن منافع کیست؟
اگر منظور آقای روحانی متوجه دولت سابق باشد، می شود از ایشان و اعضای دولت یازدهم از یک سو و آقای احمدی نژاد و اعضای دولت دهم از سوی دیگر دعوت کرد تا محتوای جیبشان (ثروت انباشته شده شان) را روی میز بریزند تا معلوم شود که چه کسانی جیب مردم را زده اند؟!
آقای روحانی خود را حقوقدان و نه یک سرهنگ معرفی کرده است ، بنابراین از ایشان انتظار می رود که در جایگاه ریاست جمهوری به مثابه یک حقوقدان اظهارنظر کند و تا وقتی صحت و درستی یک موضوع بر وی مبرهن نشده است، از طرح آن در افکار عمومی مجدانه پرهیز کند و چنانچه مستنداتی در اختیار دارد آنها را منتشر کند یا برای رسیدگی، در اختیار مراجع ذیربط قرار دهد.