گروه سياسي- محمدمهدي تهراني: در سایه تثبيت جهاني شعار گفتگوی تمدن ها، حمله به عراق و افغانستان رقم خورده بود. واقعه 11 سپتامبر هم هجمه ها علیه ایران را تشدید می کرد. این گونه بود که غرب سیاست تهاجمی به خود گرفت به گونه ای که ایران را به سمتی ببرد تا از ترس مرگ خودکشی کند! کشورهای اروپایی در نقش پلیس خوب و ایالات متحده آمریکا در نقش پلیس بد ظاهر شدند تا مسیر پیشرفت ایران اسلامی در زمینه انرژی هسته ای را سد کنند.
در این فضا بود که روند اعتماد سازی دولت اصلاحات آغاز شد. در حالی که پیش نویس قطعنامه علیه ایران از سوی آمریکا آماده شده بود، چماق قطعنامه و تحریم بالای سر ایران قرار گرفت و وزرای سه کشور اروپایی عهده دار رایزنی با ایران شدند. قطعنامه شورای امنیت تبدیل به غول ترسناکی شده بود که خط قرمزهای ایران را تهديد می کرد. این همه چیزی بود که به توافق سعدآباد و بیانیه مشهور سعدآباد انجامید. بیانیه ای که تحلیلگران خارجی از آن با عنوان عقب نشینی ایران از حقوق خود و تسلیم در برابر مطالبات غرب یاد کردند. هدف وقفه ایجاد کردن در روند هسته ای شدن ایران بود.
مارك لئونارد تحلیلگر انگلیسی، در اين زمينه مي نويسد:«اروپائيان در مذاكرات خود با ايران به گونه نامعمولي سختگير و خواستار تعليق غني سازي توسط تهران يا ارجاع پرونده به شوراي امنيت بوده اند. هدف ديپلماسي اروپايي، كندكردن روند برنامه هسته اي تهران به اندازه اي است كه اين كشور به مرحله بدون بازگشت فناوري هسته اي نرسد و تغييرات سياسي منجر به روي كارآمدن دولتي شود كه خواهان مذاكره با غرب باشد. ديپلماسي اروپايي تاكنون بسيار موفق بوده و توانسته با كندكردن برنامه هسته اي ايران، راه را براي ورود بازرسان هسته اي به آن كشور باز كند، و ائتلاف ديپلماتيك جهاني عليه برنامه غني سازي تهران ترتيب دهد.»(1)
ایران در حالی برای مذاکره با کشورهای اروپایی آماده می شد که جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس رسما اعلام کرده بود که اتحادیه اروپا صرفا در پی تعلیق موقت غنی سازی است. دومینیک دوویلپن وزیر امور خارجه وقت فرانسه نیز روز عقد پیمان سعد آباد را روز مهمی برای سه کشور اروپایی خوانده بود.
در توافق سعدآباد، ایران موفق به اخذ هیچ امتیازی از طرف مقابل نشد و در عین حال در زمینه های مختلفی از حقوق خود عقب نشینی کرد و امتیازات زیادی را به طرف مقابل داد. آنچه از آن با عنوان تعهدات سه کشور اروپایی یاد می شود، در سه محور قابل دسته بندی است.
نخست اینکه دولت های سه کشور اروپایی حق ایران را برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای مطابق با معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای به رسمیت شناختند. این در حالی بود که حق ایران پیشتر با امضای ام پی تی به رسمیت شناخته شده بود و این چیز جدیدی نبود!
دوم اینکه کشورهای اروپایی توافق کردند در صورت تایید مدیر کل آژانس بین المللی انرژِی اتمی مبنی بر اجرای کامل تعهدات ایران و بر طرف شدن نگرانی های سه کشور اروپایی، راه برای گفتگو بر مبنای همکاری های دراز مدت باز شده و جمهوری اسلامی می تواند انتظار داشته باشد که آسان تر به فناوری های جدید و اقلام دیگر در حوزه های مختلف دست یابد.کشورهای اروپایی هیچ گونه تعهد شفافی را به ایران نمی دادند وحتي برای کلی گویی های خود هم شرط و شروط می گذاشتند. طبیعی بود که تایید مدیر کل آژانس و برطرف شدن نگرانی ها به این زودی ها محقق نمی شد و این بدین معنا بود که عملا سه کشور اروپایی هیچ تعهد روشنی را به ایران نمی دادند.
سومین تعهد کشورهای اروپایی همکای با جمهوری اسلامی برای ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه از جمله ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی بود. چیزی که به خودی خود عاری از معنا و پرادوکسیکال به نظر می رسید. ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی با حضور اسرائیل چگونه ممکن بود و این مسئله اصولا چه نفی برای ایران داشت؟
در مقابل تعهدات بی خاصیت غرب، ایران در توافق ننگین سعدآباد برای اعتماد سازی امتیاز های زیادی را یک طرفه به اروپایی ها داد که می توان به موارد ذیل در این خصوص اشاره کرد:
1-همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژیِ اتمی و اصلاح قصورهای احتمالی
2-امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن در مجلس شورای اسلامی
3-همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی
4-تصمیم جمهوری اسلامی به تعلیق داوطلبانه همه فعالیت های غنی سازی اورانیم و بازفرآوری به صورتی که آژانس تعریف می کند.
5-تعلیق واردات هر نوع تجهیزات و مواد خاص در صورتی که کاربرد نهایی آنها متضمن فعالیت های مرتبط با بازفرآوری یا غنی سازی باشد.
6-تعلیق تولید یا واردات مواد تغذیه ای برای فرآیندهای غنی سازی.(2)
در واقع نمايندگان مذاکره کننده ایران خواسته یا ناخواسته قصور خود را پذیرفته بود و حتي متعهد شده بود قصورهای خود را اصلاح کند. مراد از آنچه از آن با عنوان تعلیق داوطلبانه یاد می شد نیز تعلیق همیشگی فعالیت های هسته ای ایران بود کهبه مرور زمان این مسئله برای همه روشن شد. ایران موظف شده بود فرآیند تصویب پروتکل الحاقی را در مجلس شورای اسلامی پیش ببرد. تعلیق واردات هرگونه تجهیزات مرتبط با انرژی هسته ای نیز عملا محدودیت های زیادی را خواه ناخواه برای ورود وسایل آزمایشگاهی به کشور فراهم می آورد.
این عقب نشینی ایران البته مورد استقبال آمریکا قرار گرفت. آدام ارلی معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:«وادار کردن ایران به انجام چنین کاری نتیجه یک تلاش چند جانبه بود که ما خواهان آن بودیم و به طور کامل در آن شرکت داشتیم.»(3)
او همچنین با خوشحالی اعلام کرد:«وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در تهران(توافق تهران) هیچ امتیازی به ایران نداده اند.»(4)یوشکا فیشر وزیر امور خارجه وقت آلمان نیز بر این موضوع صحه گذاشت:«آلمان، فرانسه و انگلیس ضمن تلاش جهت گشودن راه بازگشت ایران به جامعه بین المللی هیچ امتیازی به تهران نداده اند.»(5)
این همه در حالی بود که تحلیلگران جهانی عقب نشینی های بعدی ایران را پیش بینی می کردند. تحلیل خبرگزاری آلمان پس از امضای توافقنامه این بود:«در خواست های اتحادیه اروپا از برنامه هسته ای فراتر می رود و موضوعات چهارگانه(بازرسی های نامحدود هسته ای، به رسمیت شناختن اسرائیل، همکاری در جنگ با تروریسم از طریق توقف حمایت از گروه های ضد اسرائیلی، و بالاخره رعایت منشور جهانی حقوق بشر) را در بر می گیرد.»(6)
در واقع ایران از حقوق خود عقب نشینی کرده بود. این همان چیزی بود که خارج نشینان نیز بر آن صحه می گذاشتند. روزنامه آلمانی فرانکورتر آلگماینه صدور بیانیه سعدآباد را این گونه گزارش داد:«ایران در مناقشه بر سر برنامه اتمی خود کوتاه آمد.»(7)
جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس رسما طی بیانیه ای اعلام کرد که ما میوه عراق را در سعدآباد چیدیم. معاون سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا نیز خاطرنشان كرد: «سه دولت تلاش كردند تا ما را از طرحهايشان آگاه كنند و بيانيهاي كه در اين زمينه مطرح شد نشانگر اين مساله بود كه به آنچه كه بخواهيم دست مييابيم در صورتيكه همه ما همكاري كرده تا پيامي قاطع و يكسان به ايران بفرستيم مبني بر اينكه بايد به تعهداتش عمل كند.»(8)
در حالی که انتظار می رفت آمریکا نیز از موضع مقابله جویانه خود بعد از صدور این بیانیه کوتاه بیاید، آدام ارلی این بیانیه را صرفا "اولين قدم" خواند.(9) شبکه تلویزیونی الجزیره نیز اعلام کرد:«تحولاتی که اکنون در ارتباط با برنامه های هسته ای ایران روی می دهد در واقع تجربه بازرسی از تاسیسات هسته ای عراق را که به اشغال نظامی این کشور انجامید در اذهان زنده می کند.(10)
در این میان دولت اصلاحات باز هم به دنبال اعتماد سازی و اثبات حسن نیت خود بود. روندی که بعدها عقب نشینی گام به گام از حقوق ملت ایران را رقم زد. حسن روحانی رئيس شوراي عالي امنيت ملي رسما اعلام کرد:«ما حتي براي نشان دادن حسن نيت خود، پذيرفتيم كه به صورت موقت غني سازي اورانيوم را به حالت تعليق درآوريم.»(11) او همچنین با تاكيد بر اينكه با آژانس بينالمللي انرژي هستهاي مشكلي به وجود نخواهد آمد، افزود:«ما تا پايان آبان ماه پروتكل را امضاء خواهيم كرد.»(12)
چند روز بعد مقام معظم رهبری با اشاره به برخی توافقات در سعدآباد تهران فرمودند:«يكى از مسائلى كه در اين مذاكرات جهانى مطرح شد و آن را بعضى از اروپاييها و ديگران گفتند، اين بود كه ما نه تنها با انرژى اتمى صلحآميز در ايران مخالفتى نداريم، بلكه خودمان برايشان نيروگاه مىسازيم و خوراكش را هم مىدهيم. از نظر ما اين موضوع قابل قبول نيست؛ زيرا آن نيروگاهى كه غربيها بخواهند براى ما بسازند و سوختش را هم بدهند، به درد ايران نمىخورد؛ آن به گروگان دادن ايران و ايرانى است! من يك وقت راجع به نفت گفتم اگر اين نفتى كه دست كشورهاى اين منطقه است، در دست اروپاييها بود و بنا بود آنها به شما مردم ايران و مردم ساير كشورهايى كه امروز نفت توليد مىكنند، بفروشند، براى هر استكانش جانِ شما را مىگرفتند! حالا ميليونها بشكه را به قيمت ثمنبَخس مىخرند و پولى كه بابت آن مىدهند، مثل ندادن است. اگر غربيها بخواهند سوختِ نيروگاه ما را بدهند، آن را به هزاران شرط مىدهند: چرا فلان حرف را گفتيد؟ نمىدهيم؛ چرا فلان حرف را نگفتيد؟ نمىدهيم! جمهورى اسلامى زير بار اين حرفها نمىرود. ما سوختِ نيروگاه را خودمان توليد مىكنيم، كه از لحاظ مقرّرات بينالمللى هم مجاز است. البته تهيه سوخت داراى فناورىِ بالا و فرآيند بسيار مهم، پيچيده، حسّاس و اثرگذار در سطح عام و فناورى كشور است.»(13)ایشان همچنین ضمن هشدار به غرب افزودند:«ما در هر جا حركتى كرده باشيم كه به نقطهاى برسد كه به منافع جمهورى اسلامى خدشه و ترديد وارد شود، همانجا آن حركت را بدون هيچ ترديدى قطع مىكنيم.»(14)
این همه در حالی بود که برخی تحلیلگران داخلی این اقدام دولت را اقدامی تاکتیکی قلمداد می کردند اما مرور زمان اثبات کرد این سطح از برخورد در سطح استراتژیک قابل تعریف است و اصولا دولت اصلاحات با این بیانیه روند عقب نشینی گام به گام را آغاز کرده است.
در حالی که تحلیل ها در فضای سنگین جهانی حول محور عقب نشینی و تسلیم ایران شکل گرفته بود، مقام معظم رهبری با وجود همه کم کاری های دولتمردان ضمن بیان برخی هشدارها به نوعی از دولتمردان حمایت کردند و البته افزودند:«هرجا احساس كنم كه برخلاف ضوابط، اهداف و عزّت ملى و جهتگيرىِ نظام اسلامى كارى انجام مىگيرد، مطمئنّاً نخواهم گذاشت و جلوش را مىگيرم.»(15)
ایشان بعدها این موضوع را بیشتر باز کردند. رهبر انقلاب در جمع مسئولان و کارگزاران نظام از ناگفته هایی سخن به میان آوردند که یک روزی بیان خواهد شد. ایشان ضمن تایید روند دیپلماسی در دولت نهم با اشاره به سال های پیش از این فرمودند:«ما آن دو سال، دو سال و نيم، آن مشىاى كه داشتيم، اگر آن مشى را نمي كرديم، امروز ممكن بود خودمان را ملامت كنيم، بگوييم چرا آن راه را تجربه نكرديم؟ حالا نه، با دلِ قرص و با ديد روشن، مي دانيم داريم چه كار ميكنيم. آن راه را هم تجربه كرديم و ديديم؛ هيچكس احتجاجى بر عليه دستگاه و نظام، نسبت به اين ممشايى كه آقاى رييسجمهور در باب مسئلهى هستهاى تشريح كردند، ندارد. راه همين است. ما آن راه ديگر را هم تجربه كرديم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهاى اينها هم يك روزى انشاءاللَّه منتشر خواهد شد. كلمهكلمهى حوادث اين روزهاى گوناگون ثبت و يادداشت و ضبط شده است؛ يك روزى در اختيار افكار اين ملت قرار خواهد گرفت و انشاءاللَّه روشن خواهد شد كه در اين مدت چه گذشته است.»(16)
درست 15 ماه بعد ایشان در جمع مردم یزد حضور پیدا کردند و گوشه ای از این ناگفته ها را بیان کردند. ناگفته هایی که به نظر هنوز هم وجود دارد. ایشان فرمودند:«همين اروپائىها كه مي گفتند شش ماه تعليق كنيد، وقتى اين كار را كرديم، گفتند بايستى جمع كنيد! اين فرايند عقبنشينى، اين فايده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افكار عمومى دنيا تجربه شد. ليكن عقبنشينى بود ديگر؛ عقبنشينى كردند. من همان وقت هم در جلسهى مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان ميشوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستى اين روند عقبنشينى متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروى، و اولين قدمش هم بايد در همان دولتى انجام بگيرد كه اين عقبنشينى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همين كار هم شد. در زمان دولت قبل، اولين قدم به سمت پيشرفت برداشته شد؛ تصميم گرفته شد كه كارخانهى يو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود، و راهاندازى هم شد.»(17)
البته توافق سعدآباد همه آن چیزی نبود که در دولت اصلاحات در باب عقب نشینی از حقوق ملت رقم خورد بلکه تنها شروع ماجرا بود. ماجرایی هر چه بیشتر ادامه پیدا می کرد، غرب در مطالبات خود مصمم تر و جدی تر می شد و ایران از حقوق خود بیشتر و بیشتر عقب می نشست. ماجرایی که جز شرم برای بانیان آن چیزی بر جای نگذاشت و به بیان مقام معظم رهبری جز عقب نشینی چیزی نبود.
پی نوشت:
1-برنامه اتمي ايران و ديپلماسي اروپايي از نگاه يك موسسه پژوهشي در انگليس، ايرنا، 29 آبان 1384.
2-کتاب نهضت ملی هسته ای در ایران
3-خبرگزاری ایرنا 30/7/1382
4-خبرگزاری ایرنا 2/8/1382
5-خبرگزاری ایرنا 30/7/1382
6-خبرگزاری ایرنا 1/8/1382
7-کتاب نهضت ملی هسته ای در ایران
8-خبرگزاری فارس 30/7/82
9-خبرگزاری فارس 30/7/82
10-خبرگزاری ایرنا 3/8/1382
11-روزنامه همشهری 1آبان 82
12-خبرگزاری فارس 1/8/82
13-بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام11/8/1382
14- همان
15-همان
16-بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام 18/7/1385
17-بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار دانشجويان دانشگاههاى استان يزد 13/10/1386
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو