گزارشی از سرنوشت اقدامات اصلاحی در ایران و برخورد غربی‌ها در یکصد سال اخیر!

به گزارش سایت کمیته صیانت از منافع ایران ، به نقل از خبرگزاری فارس ، از آن هنگام که جمهوری اسلامی ایران رسما به دنیا اعلام کرد فعالیت های هسته ای اش را وارد فاز جدیدی کرده و در پی بهره برداری از صنعت هسته ای به عنوان یک صنعت پاک، مدرن و استراتژیک است حملات گسترده ای از سوی جوامع غربی پایه ریزی شد و تلاش های گسترده ای صورت گرفت تا ایرانیان به آنچه جهان اول بر ان تسلط دارد دست نیابند چه آنکه از منظر انها باید میان جهان اول وجهان سوم تفاوت باشد.

شاید از همین رو بود که در جلسات ابتدایی و نشست های تخصصی میان مسئولان ایرانی با غربی انها با عصبانیت خاصی با رویکرد جدید ایرانی ها درخصوص دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای برخورد می کردند.

البته در یک بررسی تاریخی کاملا مشخص است که موقعیت سوق الجیشی و ویژگی های منطقه ای و اعتقادی ایرانیان همواره موجب شده است که در طول سالیان اخیر و حتی سده های اخیر غربی ها در برابر پیشرفت ایرانیان ایستاده و مقاومت کرده اند اما با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران ملت ایران خواست و ارده خود را در همه زمینه ها بر غربی ها تحمیل کرد و تمام توان خود را مصروف دستیابی به آنچه که حق خود می دانست، نمود.

از زمانی که ایرانیان با دنیای غرب آشنا شدند مهمترین سوالی که در اذهان شکل گرفت این بود که چرا ایران از کشورهای ‌دیگر عقب‌مانده‌ است؟ این‌ سوالی‌ بود ‌که ‌خیلی‌ از ‌سیاستمداران ‌از ‌خود می‌پرسیدند. درجواب به این سئوال افراد زیادی سعی کردند با مطالعه و بررسی دلایل عقب ماندگی کشور و پیشرفت کشور های اروپایی کارهایی برای اصلاح کشور انجام دهند.

شاید قائم مقام فراهانی (میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی) را بتوان اولین سیاستمداری دانست که سعی کرد کارهای اصلاحی انجام بدهد.ازجمله او به دنبال جلوگیری از اسراف اموال دولتی، ایستادگی در مقابل دخالت انگلستان و برقراری موازنه ی منفی بین روس و انگلیس برآمد. محمد شاه قاجار به او بدگمان شد و سرانجام فرمان قتل او را صادر کرد. این اولین حرکت اصلاحی در ایران بود که به جایی نرسید.

عقب ماندگی و بی خبری پادشاهان قاجار از پیشرفت کشورهای دیگر در دوره ی اول جنگ های ایران و روس خود را نشان داد.فی الواقع اگر در آن دوره حاکمان ایرانی در برابر خواست و اراده غربی ها می ایستادند شاید امروز ملت ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای نباید اینچنین هزینه می داد اما قائم مقام ها و عباس میرزاها، امیرکبیرها و مصدق ها همواره قربانی شدند تا خواست ملت ایران پیش نرود.

وقتی عباس میرزا ولیعهد و فرمانده قشون ایران با مشاهده ی وضعیت ارتش روس و انگلیس به این فکر افتاد که چرا ارتش ایران در مقابل ارتش روس شکست خورد؟ دلیل آن را عقب ماندگی علمی و نظامی ایران دانست و سعی کرد با انجام اقداماتی این عقب ماندگی کشور را جبران کند.

او به فراگیری علوم جدید بویژه علوم نظامی، آرایش جدید ارتش، ایجاد کارخانه های صنعتی و اعزام محصل به خارج از کشور اقدام کرد. کارهای عباس میرزا باعث ایجاد رقابت و حسادت بین سران قبایل، شاهزاده ها ودرباریان ازیک سو و قدرت های جهانی وقت از سوی دیگر شد. سرانجام با مرگ غیرمنتظره عباس میرزا اقدامات اصلاحی او نیز به فراموشی سپرده شد.

در آن دوره هنوز واژه منافع ملی و زندگی اجتماعی تعریف درستی در ایران نداشت و همه رعیت بودند و شاه تصمیم گیر، از همین رو بود که اقدامات شخصی برخی مانند قائم‌مقام و عباس میرزا بعد از مرگ‌شان پیگیری نمی‌شد و موجب شد تا دوران پادشاهی فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار بدون هیچ تغییر و پیشرفتی سپری شود.

اما با پادشاهی ناصرالدین شاه جوان شخصی صدراعظم او شد که به دلیل آشنایی با پیشرفت های اروپایی ها سعی کرد با انجام کارهایی به اصلاح امور کشور بپردازد.میرزا تقی خان امیرکبیر کارهای زیادی انجام داد از جمله اصلاحات عمومی، اصلاحات در ارتش ، اصلاح دستگاه عدالت و ایجاد حکومت قانون ، اصلاح اخلاق مدنی، اصلاح امور شهری ( ایجاد پست ،‌قراولخانه ، آبله کوبی و …)، پایه گذاری گذرنامه، رواج صنعت جدید، توسعه کشاورزی (سدسازی)، توسعه تجارت، اصلاح و نوسازی دینی و مبارزه باخرافه پرستی، تاسیس دارالفنون، راه اندازی روزنامه، اصلاح مالیات گیری و…

اما اصلاحات امیرکبیر۳ سال بیشتر دوام نیاورد. همچون گذشته مخالفت شاهزاده ها و درباریان و توطئه سفارت روس و انگلیس در تهران سرانجام فرمان عزل و قتل امیرکبیر توسط ناصر الدین شاه را به دنبال داشت. اصلاحات امیرکبیر هر چند با مرگش ظاهرا تمام شد، اما به هر حال روند پیشرفت کشور شروع شده بود.

از همین رو بود که حرکت های بعدی اصلاح طلبان در ایران با به انقلاب مشروطه رسید.

در انقلاب مشروطه کارهای اصلاحی زیر انجام شد: ایجاد حکومت مشروطه به جای سلطنتی مطلقه و استبداد ، ایجاد مجلس شورای ملی ، آزادی احزاب و گروه های سیاسی، فعالیت انجمن ها، نشر کتب و روزنامه، ایجاد حکومت قانون، انجام اصلاحات مالی و بانکی، تدوین و تصویب قانون اساسی و متمم آن، تشکیل قوای سه گانه و مستقل از پادشاه و ….

هرچند انقلاب مشروطه نیز با دسیسه چینی ها و فرصت سوزی ها با دوره های استبداد صغیروکبیر مواجه شد. وقتی حکومت به رضاشاه رسید با شروع سلطنت رضاشاه پهلوی خود مجبور شد که یکسری کارهای اصلاحی را انجام دهد از جمله ایجاد ارتش ملی واحد ،حفظ تمامیت ارضی و ایجاد وحدت ملی ، اصلاحات بوروکراتیک ،‌مالی و آموزشی ، ایجاد خط آهن سراسری ، تاسیس دانشگاه تهران و دانشکده افسری ، برقراری خدمت وظیفه اجباری ، تسلیح ارتش ، ترویج زبان فارسی ، اصلاحات قضایی و توسعه ارتباطات و حمل و نقل.

اصلاحات انجام شده توسط شاه هرچند باعث تغییراتی در کشور شد اما به تمرکز قدرت دولت مرکزی منجر شده و نهادهای مدنی سرکوب شدند به گونه ای که برخی ایران دوره رضا شاه را یک پادگان بزرگ توصیف می کنند. استبداد شاه با اشغال ایران در سوم شهریور ۱۳۲۰ عملا به اتمام رسید.

از زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم فضا برای انجام اصلاحات سیاسی نیز در کشور فراهم شد. اوج این حرکت ها جنبش ملی شدن صنعت نفت بود. دکتر محمد مصدق در این دوران اقدامات مختلفی انجام داد. از جمله موازنه منفی در سیاست خارجی ، مقاومت در برابر مداخله خارجی ، ملی کردن صنایع نفت ایران ، تلاش برای خارج کردن ارتش از کنترل شاه و تلاش برای تغییر نظام انتخاباتی.

ملی شدن صنعت نفت یکی از مهمترین چالش های غرب با ایران در سده های اخیر بود برای اینکه ملت ایران به انچه که حق خودش است دست یابد و هرچند با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ صنعت نفت ملی نشد و مدتی به محاق رفت اما این حرکت اصلاحی که با خواست ملت ایران همراه بود بالاخره اثر خود را بر روی حرکت های اصلاحی بعدی در کشور بر جای گذاشت.

انقلاب اسلامی ایران خود یک جریان اصلاح طلبی بود که در مقابله با استبداد حاکم و دخالت بیگانگان در ایران رخ داد. انقلاب اسلامی باعث شکل گیری نهادهای سیاسی مدرن و انتخاباتی، ایجاد چارچوب های قانونی و تقویت فرهنگ و فضای دموکراتیک در ایران شد.

در واقع پیروزی یک انقلاب اعتقادی در منطقه مهمی همچون خاورمیانه خود مهمترین دلیلی بود که غربی‌ها از همان روزهای اول در برابر آن صف‌آرایی کردند اما از بعد از پیروزی انقلاب هیچگاه نتوانستند خواست و اراده خود را بر ملت ایران تحمیل کنند چرا که فاصله میان حکومت و مردم برداشته شده بود.

در سال های بعد از جنگ تحمیلی عملا ایرانیان قدم های اصلاحی خود را بیشتر و محکم تر برداشتند.که از جمله رونق کار، ایجاد تاسیسات زیربنایی و کارخانجات ، سدها ، راهها و شبکه های برق ، ارتباطات و نهادهای آموزشی جدید از اقدامات انجام شده در این دوره بودو البته رشد روزافزون دانش پژوهی و حمایت از متخصصان و دانشمندان جوان ایرانی موجب شدکه در رشته های مختلف علمی پیشرفت کنیم که مهمترین و چالش برانگیزترین آن در طی سالیان اخیر دستیابی به دانش هسته ای است.

همانطور که در طول این گزارش مشخص و مبرهن است ایرانیان هرگاه خواستند به دانشی دست یابند و یا حقی از خود را محقق کنند غربی ها همواره در برابر این خواست و اراده ملت ایران ایستاده اند حتی در دوره پهلوی ایران تنها دارای یک کارخانه استراتژیک(ذوب آهن) بود که آن هم از طرف روس ها آمده بود.با این وجود امروز ایرانیان راه ورود به صنایع و علوم استراتژیک همچون نانو، هوافضا وهسته ای را گشوده اند که این خود مایه مباهات و البته اعمال فشار خارجی و تجلی مقاومت و ایستادگی هوشمندانه یک ملت است.