سیروس ناصری در سال‌هایی که حسن روحانی مسئولیت مذاکرات هسته ای و دبیری شورای عالی امنیت ملی را به عهده داشت، عضو ارشد تیم مذاکره کننده بود. وی همچنین از فعالان و تاجران صنعت نفت و عضو هیات مدیره شرکت نفتی کیش اورینتال نیز بوده است. ناصری از سال ۹۲ به ایران بازگشت و هم اکنون نیز از افراد موثر در مذاکرات محسوب می‌شود و حتی به گفته‌ی برخی رسانه‌ها عضو رسمی اتاق فکر مذاکرات هسته‌ای دولت یازدهم است.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ ۳۰ فروردین ماه سال جاری روزنامه اعتماد با سیروس ناصری عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در زمان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و نماینده اسبق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل، مصاحبه‌ مفصلی را در مورد مذاکرات هسته‌ای صورت داده است(+). سیروس ناصری در سال‌هایی که حسن روحانی مسئولیت مذاکرات هسته ای و دبیری شورای عالی امنیت ملی را به عهده داشت، عضو ارشد تیم مذاکره کننده بود. وی همچنین از فعالان و تاجران صنعت نفت و عضو هیات مدیره شرکت نفتی کیش اورینتال نیز بوده است. ناصری از سال ۹۲ به ایران بازگشت و هم اکنون نیز از افراد موثر در مذاکرات محسوب می‌شود و حتی به گفته‌ی برخی رسانه‌ها عضو رسمی اتاق فکر مذاکرات هسته‌ای دولت یازدهم است. بخش‌های قابل توجه و مهم این مصاحبه‌ را در ادامه می‌خوانیم:
 

بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر میكنند در قضیّه‌ی هسته‌ای ما با آمریكایی‌ها مذاكره كنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولی در همان سخنرانی اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیكنم امّا خوشبین نیستم. امام خامنه‌ای- 1392/11/28 در دیدار مردم آذربایجان

 

در همین زمینه بخوانید:

ـ در گفتگو با دکتر غلامحسین الهام عنوان شد: در دولت قبل چه کسی به دنبال مذاکره با آمریکا بود؟

 

  • اینطور هم نیست که در دو دوره گذشته تلاش نشد با دادن امتیازهایی وضعیت را تغییر بدهند. در دو مورد وضعیت پیشنهادهای ما کاملاروشن است. یک بار در مذاکرات ژنو با ٣+٣، زمانی که برای نخستین بار سلسله مذاکرات جداگانه با امریکایی ها صورت می گرفت، مسوولان وقت پرونده پذیرفتند که مواد غنی شده را به خارج از کشور منتقل کنند. در مقابل این حرکت ایران هم طرف مقابل عدم تشدید تحریم ها را می پذیرفت و نه حتی برداشته شدن تحریم ها را. به نظر می رسد که روی این موضوع تا حدود زیادی هم توافق کردند اما در نهایت نظام این موضع را نپذیرفت. پس از آن هم حداقل در آلماتی ٢، مسوولان اظهاراتی داشتند مبنی بر اینکه روند مثبتی برای تفاهم در حال طی شدن است. به نظر می آید که مبنای بخشی از آن روند هم این بود که فردو تعطیل و تجهیزات آن به طور کامل خارج یا اوراق شود. البته بعدها این استراتژی هم رد شد و مذاکرات فوق به نتیجه نرسید.
  •     اما یک فرآیند دیگر را هم دکتر صالحی در همان دوران آغاز کرد که در حقیقت آن یک مقدمه برای تفاهم فعلی شد. برداشت من این است که این مساله ابتکار شخصی دکتر صالحی و پذیرش ریسک و خطر توسط ایشان بود که زمینه را فراهم کرد مذاکراتی در عمان در زمان ایشان با وجود مخالفت مسوولان وقت آغاز شود.
  • دکتر ولایتی که در جریان مذاکرات هستند در مقاطع خاص و حساس صحبت های محدود اما بسیار دقیق و روشنی دارند. من در چند مورد شاهد بودم که مطلبی که ایشان در مصاحبه های عمومی مطرح می کنند نکات بسیار تعیین کننده و به موقع و به جایی است. در این مورد هم صحبت های ایشان پیامی است به کسانی که این مساله را تبدیل به یک امر سیاسی می کنند که مذاکره و نتیجه ای که قرار است حاصل شود مهم تر از این حرکات و بازی های سیاسی است. فکر می کنم نقش آقای ولایتی در این فرآیند گرچه بروز عمومی ندارد اما بسیار تعیین کننده است.
  • مسوولان وقت در سال ١٣٨۴ اعلام کردند پیگیری و برنامه ریزی برای یک فرآیند سیاسی در گذشته اشتباه بوده است. گفتند موضوع هسته ای ایران صرفا یک موضوع فنی و حقوقی است و فقط در آن قالب باید پیگیری شود. پس از گذشت دو سال از دولت آقای احمدی نژاد دیدیم که در بعد حقوقی هیچ کاری انجام نگرفت و حتی کارهایی که باید انجام می شد هم مورد بی توجهی قرار گرفت. به عنوان نمونه به نظر من، ما امکان طرح دعوی در برخی صحنه ها و مراجع بین المللی را داشتیم. اگر این اتفاق رخ داده بود ما امروز از آن مسائل به عنوان یک اهرم در مذاکرات استفاده می کردیم. در بعد فنی هم به نظر من ساده اندیشی بسیار زیادی صورت گرفت و در آن دوران ما روندی را طی کردیم که نتیجه نهایی آن این بود که پرونده ما در آژانس بین المللی انرژی اتمی بسیار سنگین تر شد. پس از گذشت هفت سال گزارش های آژانس شامل یک سلسله اتهام های غیرواقعی اما سنگین بود که این هم یکی از معضلات مذاکرات فعلی است که چگونه می توان این اتهامات نابجا اما مستند و تکرار شده را رفع کرد. ما در گزارش های آژانس از سال ١٣٨٧ به بعد اتهام هایی را می بینیم که بی سابقه است. بسیار عجیب است که آژانس این فرصت را پیدا کرد بتواند چنین اتهام های سنگینی را علیه برنامه هسته ای ایران مستند و منتشر کند و بدتر از اینها از ایران به دلیل این اتهام ها بازخواست کند. بیش از پنج سال است که ما در خصوص این اتهام ها بازخواست می شویم. اتهام های واهی که متاسفانه به آژانس اجازه داده شد آنها را مطرح کند. بنابراین ما در آن سال ها در بعد فنی و حقوقی مسیر مناسبی را پیش نبردیم. فکر می کنم چندان طول نکشید که برای مسوولان قبلی هم بالاحره مشخص شد که این مساله سیاسی است و بعد از آن تلاش هایی هم صورت گرفت که با پررنگ شدن محور سیاسی، محور فنی را کم رنگ کنند که طبعا عجولانه بود و لذا راه به جایی نبرد.
  • منتقدان دو بخش هستند. یک بخش افراد و گروه های سیاسی هستند که صرفا نگاه سیاسی به این مذاکرات داشته و بنابراین به جزییات تسلط چندانی ندارند. این افراد ابتدا یک موضع سیاسی مخالف می گیرند و سپس تلاش می کنند با نکته هایی که از جزییات مذاکرات از طریق گزاره برگ به دست می آورند آن موضع سیاسی را توجیه کنند. تا آن جایی که من می دانم در میان منتقدان دو منتقد دقیق هستند، من جزییات انتقادهای این آقایان را دیده ام و می بینم که سایر منتقدان هم از استنادهای این دو نفر استفاده می کنند.
  •   باید به این مساله توجه کنیم که آنچه محدود یا متوقف کرده ایم چه نقشی در برنامه جامع هسته ای نهایی ما خواهد داشت؟ شما به هرکدام از جزییات که توجه کنید متوجه می شوید زمانی که کلان برنامه هسته ای ایران در نظر گرفته می شود این محدودیت ها به هیچ وجه موثر نخواهد بود. مذاکراتی که دکتر صالحی انجام دادند بسیار هوشمندانه و دقیق بود و اینکه موفق شدند در ادامه فرایندی که دکتر ظریف آغاز کرده بود راه حل ها را به نقطه ای برسانند که اهداف و کلان برنامه هسته ای ما حفظ شود دستاورد بسیار بزرگی است و قطعا آن جزییات نقش پررنگی در برنامه کلان هسته ای ما نخواهد داشت.ابتکار دکتر صالحی در شروع مذاکرات عمان و نقش ایشان در حفظ حقوق هسته ای در مذاکرات اخیر به ایشان یک جایگاه ویژه و ماندگار در تاریخ مذاکرات داده است. برنامه هسته ای ایران در شرایطی که تفاهم شکل بگیرد یک برنامه هسته ای جامع فراگیر و روبه جلو خواهد بود.
  • مصوبه اخیر در قالب قانون انرژی اتمی امریکا که مصوب ١٩۵۴ است، طرح شده است. بسیاری از عبارات و خواسته هایی که در این مصوبه آمده است با مصوباتی که در مورد سایر کشورها صادر شده، مشابهت دارد.قانون انرژی اتمی امریکا اصولادر مورد کشورهایی مطرح می شود که قرار است امریکا با آنها همکاری هسته ای داشته باشد. بنابراین این نکته قابل توجه است که موضوع هسته ای ایران در چنین چارچوبی در کنگره طرح می شود.
  • همین که کنگره این تفاهم میان ایران و ١+۵ را تایید کند، پایانی خواهد بود برای بحث هایی که لابی های صهیونیستی در این مدت در امریکا مطرح کرده اند و تا حدی هم موفق شده اند که جناحی از حاکمیت امریکا را با خود همراه کنند. آنچه که من در صحنه صنعت و تجارت جهانی شاهد آن بودم این است که این عامل می توانست یک مانع بر سر راه عادی سازی روابط ایران با موسسه ها و بنگاه های بزرگ مالی و اقتصادی دنیا شود. لذا تایید کنگره می تواند راه را برای بازشدن مسیر فعالیت های اقتصادی با ایران هموارتر کند.
  • برای توافقنامه موقت ژنو حداقل دو ماه فرصت لازم بود تا مقدمات اجرایی کار فراهم شود و بر همین اساس بود که توافق موقت در ماه نوامبر حاصل شد اما اجرای آن از ٢٠ ژانویه کلید خورد. در مورد برنامه جامع مشترک اقدام پیش بینی این است که به دلیل وسعت موضوعات و فراگیر بودن دامنه کار،فاصله میان توافق تا اجرا چندماه خواهد بود و به همین دلیل بازه زمانی ٣٠ روز چندان دردسرآفرین نخواهد شد.(+)