روزنامه «الشرق الاوسط» چاپ لندن: رفسنجانی به عنوان صدای حکمت و تجربه باقی می‌ماند. حتی بدون نفوذ یا اختیارات بزرگ، نظر او در ایران مهم است؛ با رسیدن حسن روحانی به ریاست جمهوری، صدای هاشمی رفسنجانی را می‌شنویم که نظرات میانه رو خود را بیشتر بروز می‌دهد. شخصیتی مثبت همچون هاشمی رفسنجانی، پیش از او خاتمی و هم اکنون روحانی، به کرسی ریاست جمهوری می‌رسند اما کلید بزرگی که می‌تواند سیاست‌های عالی کشور را تغییر دهد، در دست رهبران تندرو است.

روزنامه ضدایرانی «الشرق الاوسط» چاپ لندن، در مقاله ای با عنوان "رفسنجانی و همکاری با سعودی" نوشت: «مشهور‌ترین و قدیمی‌ترین سیاستمدار در ایران، شیخ هاشمی رفسنجانی است. قدمت او به معنی دارا بودن بیشترین نفوذ نیست. رفسنجانی در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، از انزوا و تحقیر رنج برد؛ به طوری که حتی نتوانست از خود یا خانواده خود هم دفاع کند و دختر و پس از او پسرش، زندانی شدند. رفسنجانی به عنوان صدای حکمت و تجربه باقی می‌ماند. حتی بدون نفوذ یا اختیارات بزرگ، نظر او در ایران مهم است؛ کشوری که از زمان خروج محمد خاتمی رئیس جمهور میانه رو از قدرت، شاهد تغییرات تدریجی است. با رسیدن حسن روحانی به ریاست جمهوری، صدای هاشمی رفسنجانی را می‌شنویم که نظرات میانه رو خود را بیشتر بروز می‌دهد. آخرین آن‌ها سخنان اخیرش در هفته گذشته بود که خواستار همکاری بیشتر با پادشاهی سعودی برای پایان دادن به تنش‌های منطقه‌ای شده بود.»!

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از "دیدبان خیبر"، عبدالرحمن الراشد، نویسنده این یادداشت، با ستایشگری بی حد و حساب از "حاج آقا خاطره" ادامه می دهد: «شخصیتی مثبت همچون هاشمی رفسنجانی، پیش از او خاتمی و هم اکنون روحانی، به کرسی ریاست جمهوری می‌رسند اما کلید بزرگی که می‌تواند سیاست‌های عالی کشور را تغییر دهد، در دست رهبران تندرو است. ایرانی‌ها از بیش از سه دهه پیش، از سازمان‌ها و گروه‌هایی پشتیبانی می‌کنند که هیچ ارزشی نزد شهروند ایرانی ندارند، همچون رژیم اسد، حزب الله لبنان، حماس در غزه، اخوان المسلمین مصر، دیکتاتور سودان، قبایل شورشی حوثی در یمن و برخی نیروهای آشوبگر در خلیج [فارس]. آنچه که هاشمی رفسنجانی در همکاری با همسایه خود سعودی خواستار شد، عین عقل و به سود همگان است تا رنج‌های میلیون‌ها سوری، لبنانی، یمنی، افغان و دیگران پایان یابد.»!

حمایت تمام قد نویسنده سکولار الشرق الاوسط از یار گرمابه و گلستان خائن الحرمین(!) درحالی صورت می گیرد که پیشتر نیز خبر از تبادل پالس های محبت آمیز میان آن دو، پس از روی کار آمدن کلیدداران به گوش می رسید.

در صمیمت رفسنجانی با پادشاه سعودی همین بس که محمود احمدی نژاد در جریان یکی از مناظرات انتخاباتی خود اذعان داشته بود: «پس از پیروزی من در انتخابات سال 84، رقیب بنده با پادشاه عربستان تماس می گیرد و می گوید که تا چند ماه دیگر کار این دولت تمام است. خیال شما راحت.»

جالب آنکه نویسنده مطلب فوق با مطرود شمردن نظام سوریه، حزب الله لبنان، حماس و... در نزد ملت ایران، در ادعایی مضحک طوری سخن می گوید که گویی ایرانیان برای از سرگیری روابط با وهابیون آل سعود روزشماری می کنند و خواهان ارتباط با این حکومت خانوادگی و صدالبته بدوی هستند.

در پاسخ به بند پایانی جملات این نویسنده انگلیسی مسلک نیز باید گفت که تنها عامل بدبختی مردمان مصری و سوری و بحرینی و یمنی و لبنانی و افغانی، پادشاهی عربستان و گروهک های تروریستی آموزش داده شده توسط این حکومت مرتجع است که از ترس تسری اعتراضات علیه سلفیگری در این کشورها دست به سرکوب ایشان می زند.

با این حال سوالی که در پایان به ذهن متبادر می شود این است که حقیقتاً وجه اشتراک حکومتی سلفی و مرجع چون سعودی با مدعیان اعتدال و پدر معنوی ایشان در چیست که نویسندگان وابسته به آبشخور آل سعود، اینچنین به کلیدداران تازه روی کار آمده در ایران امید بسته اند؟!