هاشمی رفسنجانی در سالروز تنفیذ حکم ریاست جمهوری حسن روحانی به بهانه تمجید از حضور مردم، ضمن توهین به فهم سیاسی ملت ایران در انتخابات نهم و دهم، به تخریب وسیع دستاوردهای مورد تأیید مقام معظم رهبری در دولت احمدی نژاد به ویژه در عرصه سیاست خارجی پرداخته و با اطلاق لفظ خوارج به مخالفین خود، ضمن دفاع تمام قد از عملکرد یکساله دولت یازدهم، سهم عمده فعالیت این دولت را آواربرداری ازبخش­های مختلف کشور، مخصوصاً اصلاح سیاست خارجی عنوان می نماید!!

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از متن کامل یادداشت هاشمی رفسنجانی در سالروز تنفیذ حکم ریاست جمهوری حسن روحانی در ادامه آمده است:
در تاریخ ملل جهان، مخصوصاً ملت بزرگوار ایران که سابقه تمدنی درخشان و تلفیق آن با فرهنگ اسلامی به عنوان عصاره ادیان آسمانی را دارند. فراز و فرودهایی است که ترکیب نقاط مثبت و منفی و نگاه مردم به آنها، مصداقی روشن در استفاده از تجربیات گذشته در حال و برای ترسیم آینده است.
اتفاقاتی که گاه مردم ایران در آن نقش نداشتند، مانند سوء­استفاده دشمنان خارجی از بی ­تدبیری حاکمان و حمله و اشغال تمامی با قسمت­ هایی از این سرزمین که متأسفانه تاریخ اسناد فراوانی از جدا شدن بخش­هایی از کشور را در سینه خویش دارد.
نوع دیگر اتفاقات به مصداق آیه شریفه «لیس للانسان الّا ما سعی» برخاسته از اراده جمعی مردم ایران است که اگر از تشرف قلبی به مذهب تشیع در دوره­ های گذشته بگذریم، حضور معنادار و همگانی مردم در مبارزه و همراهی آنان با زبرالحدید قیام و رهبر دینی و سیاسی آن، یعنی امام راحل، بهترین نمونه در تاریخ معاصر است.
انقلابی که قدرت­های خارجی سعی در حمایت از رژیم سابق و کارشکنی در مبارزات مردم داشتند و حتی پس از پیروزی نیز، مستشاران خارجی و انبوهی از آدم­ هایی که به بهانه کارهای اقتصادی مشغول چپاول منابع غنی ایران، از جمله نفت بودند، وقتی رفتند، چمدان­هایشان را باز نمی­ کردند و چنین القا می­ کردند که بزودی برمی­ گردند. اما وقتی اراده مردم و روحانیت را برای اداره کارآمد جامعه دیدند، شروع به انواع توطئه­ ها کردند که اسناد فراوان تاریخی در شورش­ها،تجزیه­ طلبی ­ها و ترورهای غیر قابل انکار است و وقتی در اتاق­های فکر خود از تطمیع و تهییج حزب بعث برای حمله به ایران اسلامی مطمئن شدند، صراحتاً اعلام کردند که این بار انقلاب اسلامی ساقط یا بخش­های مهمی از کشور جدا می ­شوند که بعدها وقتی نقشه­ های شوم آن­ها را در ستادهای فرماندهی ارتش بعث دیدیم، اشغال یک هفته­ ای تهران یا سقوط استان خوزستان و حداقل تا بهبهان و مسجد سلیمان از اهداف آن­ها بود.
هشت سال دفاع مقدس و پیروزی­های نظامی و سیاسی آن، حتی در بین­ المللی ­ترین سازمان جهانی که صاحبان حق ناحق وتو، دشمنی­های آشکاری با ایران داشتند و به کرات از ارتبعث حمایت­های مالی، نظامی،تبلیغاتی و اطلاعاتی می­ کردند، تفسیر عملی آن آیه شریفه است که «ان تنصرالله ینصرکم».
بعد از جنگ، چشمان طمع دشمنان به ویرانی ­های پنج استان و تعطیلی تولید و عقب­ ماندگی ­های تاریخی ایران بود و فکر می­ کرد ایرانیان دست نیاز به سوی آن­ها دراز می ­کنند، اما دوران 8 ساله سازندگی اثبات قابلیت­ های فرزندان ایران بود که طی چند برنامه توسعه­ ای، زیربناهای کشور را برای جهشی بزرگ ساختند و این خارجی ­ها بودند که برای درآمدهای اقتصادی خود، طرح­های بزرگ کشور را فاینانس می­ کردند که البته در دنیای فراصنعتی امروز، یک شیوه متداول است.
در گام بعدی که همه پایه­ ها برای توسعه سیاسی و فرهنگی آماده بود، رهبری نظام تصمیم به اجرای بندهایی از قانون اساسی در جهت تدوین سیاست­های کلی نظام گرفت که مهم­ترین دستاوردهای این دوره سند چشم ­انداز بیست ساله و اصلاح سیاست­های اصل 44 قانون اساسی بود که اگر درست اجرا می ­شد، جهان شاهد نوعی انقلاب اقتصادی در ایران بود.
در هشت سالی که به خاطر درآمدهای نفتی می­توانستم با نقشه راهی که داشتیم، به سوی قله­ های دانش و تکنولوژی برویم و مقام اول کشورهای منطقه باشیم، متأسفانه کشور به سیاست­های پوپولیستی روی آورد و روزمرگی چنان مسئولان اجرایی را گرفتار کرد که اسناد بالادستی کشور را نادیده می­ گرفتند و برای پوشش ضعف خویش در جهت اقدامات کلان، برنامه ­های توسعه­ ای را خمیر کاغذی می­ پنداشتند و در پایان 8 سال با درآمدهای بی­ نظیر در تاریخ اکتشافات نفت در ایران، شاهد بی ­نظیرترین رکورد تورمی و افزایش بیکاری بودیم که اقتصاددانان می­ دانند، بلای هر جامعه است و از آن به «فلاکت» تعبیر می­ کنند. خدا را شکر که ملت بزرگوار ایران در پایان آن 8 سال، روی به هوشیاری تاریخی خویش آوردند و با انتخاب فرهنگ اعتدال، جلوی ابتذال افراط و تفریط را گرفتند و به جهانیان ثابت کردند آن 8 سال، مقطعی ناهمگون در تاریخ ایران بود و هر کشوری چنین سیاست­های اشتباهی دارد.
دولت تدبیر و امید، برخاسته از اراده جمعی مردم ایران برای جبران عقب ­افتادگی­های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی، حتی در بعد خارجی است و الحمدلله در یک سال گذشته، با آواربرداری از بخش­های مختلف کشور، مخصوصاً اصلاح سیاست خارجی بر اساس عزت، حکمت و مصلحت، جوانه ­های امید را در کشور نشان داده و انشاء­الله از تجربیات منفی این یک سال، در جهت بهبود امور در سال­های آینده استفاده خواهد کرد.
نباید فراموش کنیم که رمز موفقیت­ های ملت ایران در مبارزه، پیروزی، تثبیت و تداوم انقلاب وحدت قومی، قبیله­ای و مذهبی، حفظ تمامیت ارضی، اعتقاد به مسئولان و پیروزی از رهبری نظام بود و دیدیم در هر مقطع که دشمنان از یکی از دریچه ­ها وارد شدند، رخنه در صفوف مردم افتاد و هنوز هم به این راه امید دارند و متأسفانه افراطیون، مانند همیشه تاریخ بر طبل اختلاف می­ کوبند.
البته مردم ایران آن بشارت خداوندی را در قرآن با جان و دل دریافتند که «یستمعون القول فیتبعون احسنه» و شرط جاودانگی یک جامعه پویا و به اصطلاح دموکراسی همین است که همگان حرف­های خود را بزنند و حکومت، به معنای واقعی مردم بر مردم باشد. هرچند اقلیت افراطی به مدد تریبون­هایی که دارند، صدای اکثریت را هیاهو می ­خوانند و خود را مانند خوارج نهروان عصاره حق می­ دانند که زمانی مرد خیبرشکن اسلام را متهم به انفعال در مقابل دشمنان می­ کردند و زمانی مبارزه با قرآن بر سر نیزه کردن را کفر می ­پنداشتند و زمانی دیگر جهاد را در عهدشکنی مولای متقیان می­ دیدند و سرانجام محراب مسجد کوفه را به خون ایشان و در دفاع از اسلام! خونین می­ کردند که این روزها هنوز در غم آن مصیبت عظما قرار داریم.
با تسلیت شهادت امام بر حق، امیدوارم نتیجه یک ماه عبادت بندگان مسلمان، مخصوصاً در ایران تزکیه فردی و اجتماعی بوده باشد و از فرصت دربند بودن شیطان و بسته بودن درهای جهنم در ماه رمضان استفاده کرده باشیم و در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که به تدبیر امام راحل روز جهانی قدس است، ثابت کردیم که مردم مظلوم فلسطین، مخصوصاً زنان و کودکان آواره غزه، تنها نیستند و امت اسلامی یک پیکر واحد هستند.