اين روزها ماجراي شركت اصلاح‌طلبان در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و تحريم آن به عنوان يكي از سوژه‌هاي قابل تأمل در فضاي رسانه‌اي كشور مطرح است.


اصلاح‌طلبان با محوريت سيد محمد خاتمي با برشمردن شروطي همچون دريافت ضمانت برگزاري سالم انتخابات وآزادي محكومان فتنه از محقق نشدن شروط خود سخن به ميان آورده و از شركت نكردن خود در انتخابات با تابلوي اصلاحات سخن به ميان مي‌آورند. گروهي ديگر از اصلاح‌طلبان البته از آمدن در انتخابات و نفي تحريم مي‌گويند و در اين اوضاع حتي شخص خاتمي هم با انتخاب يك استراتژي خاص قصد دارد تا علامت سؤال عمومي را در جامعه مقابل حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ايجاد كند.
برافروختن هيجانات با فضاسازي مظلوم‌نمايي
جريان اصلاحات در شرايط فعلي كه همه شرايط به ضرر آن است و اين فضا را خود عليه خود ساخته است، بهترين كاري كه در برنامه خود گنجانده، فضاسازي و مظلوم نمايي كاذب است. اين استراتژي البته پيشتر نيز در جريان فتنه ۸۸ به كار گرفته شد و آنان با ۱- فضاسازي ۲- غوغاسالاري ۳- مظلوم نمايي كاذب توانستند حوادث دلخراشي را در جامعه به وجود آورند و بر شكاف‌هاي اجتماعي بيفزايند. امروز نيز شاهديم كه افرادي نظير سيد محمد خاتمي كه چند ماه قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري درباره كانديداي اصلاح‌طلبان موضوع «يا من يا ميرحسين» را مطرح كرده بود و نوعي هيجان ناشي از انتظار را در ميان حاميانش آفريده بود، درباره انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي نيز قصد دارد هيجانات و انتظاراتي را در سطح جامعه به وجود آورد و بر اين اساس ديده مي‌شود كه وي در مصاحبه با خبرنگاران در حاشيه مراسم ختم شوهر خواهرش دچار تناقض گويي مي‌شود و در حالي كه يكبار از عدم تحريم و حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات گفته است، ساعتي ديگر اينگونه مطرح مي‌كند:«تمام نشانه‌ها حكايت از آن دارد كه اصلاح‌طلبان نبايد در انتخابات شركت كنند.»
سرچشمه اصلاحات خالي از سرمايه اجتماعي
كاملاً پيداست كه اين تناقض گويي خاتمي با يك برنامه‌ريزي از پيش تعيين شده محقق شده است. وي در ظاهر سعي دارد نوعي ناز و كرشمه از مدل اصلاح‌طلبانه را كه همواره در انتخابات از برنامه‌هاي آنان بوده است نشان دهد. از طرف ديگر او سعي دارد در شرايطي كه از ليدري اصلاحات در حال برافتادن است، بار ديگر خود را به عنوان ليدر جريان اصلاحات و تصميم گير نهايي در ميان اصلاح‌طلبان معرفي كند. اما واقعيت و باطن خاتمي قطعاً نمي‌تواند چيزي غير از تصميم براي حضور در انتخابات باشد، زيرا آنان يكبار در فتنه ۸۸ طعم شكست خياباني را بعد از شكست انتخاباتي چشيده‌اند و مي‌دانند كه نشستن بر كرسي قدرت در جمهوري اسلامي جز با حضور در انتخابات مقدور نيست. اين افكار خاتمي البته از سرچشمه‌اي خشك نشأت مي‌گيرد؛ سرچشمه‌اي كه وي تصور مي‌كند پر از سرمايه اجتماعي و حاميان اصلاحات است، اما در واقع اين سرچشمه پس از فتنه ۸۸ خشكيد و ماهيت واقعي خاتمي و ياران وي كه با اقدامات ساختارشكنانه، ولايت و جوهره جمهوري اسلامي را نشانه گرفته بودند و هنوز شمارش آراي مردم در انتخابات ۸۸ به پايان نرسيده بود، با ارسال پيام تبريك و پيروزي به ميرحسين موسوي، بر توهم خود و حاميانشان افزودند و فتنه‌اي عميق را آفريدند، پيدا و آشكار شد.
جذب افراد از هر سمت و سو
حتي براندازان
اينك خاتمي در حالي از آمدن و نيامدن در انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي مي‌گويد كه وي هنوز در برابر فتنه ۸۸ موضع معلوم وآشكاري نگرفته و به طور رسمي و علني ابراز برائت نكرده است. همين امر نشانگر آن است كه وي همچنان با مواضع دوگانه و چندگانه قصد جذب افراد از هر سمت و سو را دارد و در اين حالت جذب براندازان نيز استثنا نيست و آنان هم در دايره مقبول خاتمي و همفكران سياسي او جاي دارند. اين مسائل همگي حاكي از آن است كه اصلاح‌طلبان پس از شكست در چندين انتخابات گذشته اكنون گرفتار بحران در تحليل و اسير خواست‌هاي ناصواب خود شده‌اند. بر اين اساس آنان برنامه‌هاي متفاوتي را روي ريل انتخاباتي خود پهن كرده‌اند كه از يك طرف با زير سؤال بردن انتخابات و ناسالم نشان دادن فرآيند آن مي‌كوشند شكست‌هاي احتمالي آينده خود را توجيه كنند و از طرف ديگر از شروط محقق نشده و طلبكاري خود در عين بدهكاري به نظام سخن مي‌گويند و در اين مسير يك روز از آمدن مي‌گويند و روز ديگر از تحريم انتخابات و نيامدن.
پاك كردن ردپا و كشاندن اختلافات به ميان اصولگرايان
اما هدف ديگر خاتمي و يارانش از طرح آمدن و نيامدن در انتخابات را مي‌توان در قالب توهمات اصلاح‌طلبانه آنان مشاهده كرد. در واقع پس از آنكه غرب به گروه‌هايي در داخل كشور براي ايجاد چالش در انتخابات پيغام داد و از هم اكنون و حتي از مدت‌ها پيش در پي تأمين مالي آن گروه‌ها برآمده است، خاتمي قصد دارد با ادعاي تحريم انتخابات و نيامدن در اين عرصه، ردپاي خود و حاميانش را در فتنه‌هاي احتمالي و چالش‌هاي آينده پاك كند و اينگونه وانمود كند كه «ما در اين انتخابات اصلاً حضور نداشتيم و بر اين اساس نمي‌توان وقوع فتنه و چالش را به ما چسباند» و در اين مسير است كه آنان با حذف ظاهري خود، محور اختلافات را به ميان اصولگرايان مي‌كشانند، اما از سوي ديگر آنان كه در كارنامه خود «قانون گريزي» و «خيانت به انتخابات» را در پي حوادث سال ۸۸ دارند، اكنون با طرح حضور و ورود خود به عرصه انتخابات مي‌خواهند به نوعي تقيد خود به قانون و دموكراسي و انتخابات را نشان دهند تا در صورت پيروزي بتوانند شروط غيرقانوني خود براي نظام را در كانال‌هاي رسمي به جريان اندازند و اينگونه از خاصيت قدرت استفاده كنند.