انتخابات دهم رياست‌جمهوري اسلامي ايران برگزار شد و نتيجه تاريخي آن، چه از حيث مشارکت مردمي و چه از منظر ميزان اقبال عمومي به کانديداي پيروز، بي‌سابقه و ماندگار شد. اما در اين ميان پاسخ‌هاي غيرمنطقي موسوي در مقابل درخواست‌هاي مکرر وزارت کشور و شوراي نگهبان براي ارائه مدارک و مستندات اثبات‌کننده ادعاي وي، وضعيت نامطلوبي را هم براي وي و هم براي طراحان و موافقان تضعيف احمدي‌نژاد فراهم آورده است.

 

به گزارش ايرنا به نقل از وطن امروز افکار عمومي نيز به جايي رسيد که اعتراض‌هاي ميرحسين موسوي را تقلايي براي جبران شکست تفسير مي‌کند. در اين شرايط «ديگران» بايد وارد صحنه شده و به «تقويت» ادعاي موسوي بپردازند. مهدي کروبي که از ابتدا همراه موسوي به اظهارنظرهاي آشوب‌طلبانه مي‌پرداخت، به واسطه اينکه آراي وي حتي از آراي باطله انتخابات نيز کمتر بود و همچنين با توجه به شخصيتي که از خود در هنگام تبليغات – مخصوصا مناظره فرمايشي با موسوي- نشان داد؛ قطعا براي اين منظور کارايي نداشت اما محسن رضايي ضلع سوم مثلث انتخاباتي هاشمي رفسنجاني براي شکست احمدي‌نژاد که از ابتدا او هم معترض نتيجه انتخابات بود، با افزايش ميزان اعتراضات خود به وزارت کشور، تلاش گسترده‌اي را براي بازيابي ذهنيت تقلب در افکار عمومي آغاز کرد. رضايي حتي برخلاف موسوي و کروبي دعوت شوراي نگهبان را پذيرفت و ادعاهاي کلي و غير مستند خود را درباره تقلب ارائه کرد.

 

اين اقدام رضايي در حالي صورت گرفته و مي‌گيرد که برخي رسانه‌هاي همسو در حال القاي اين موضوع هستند که او «پسر خوب انتخابات» يا «نامزد بابرنامه» بوده است تا تحت لواي اين عبارات، اعتراضات وي به نتيجه انتخابات جداي از اعتراضات موسوي ارزيابي شده ولي در عوض باعث تقويت ادعاي موسوي يعني تقلب در انتخابات شود! به عبارت ديگر رضايي برخلاف موسوي ژست پايبندي به قانون مي‌گيرد ولي دامنه اعتراضات به وزارت کشور را در جهت تاثيرگذاري ادعاي موسوي، گسترده مي‌کند.

 

رضايي در اين راستا با برخي اظهارنظرهاي غيرمنصفانه از جمله متهم کردن وزارت کشور به عدم صداقت در برنامه‌ زنده گفت‌وگوي ويژه خبري شبکه 2 سيما و فضا را براي پيگيري اهداف اصلاح‌طلبي ماجرا فراهم مي‌سازد.

 

آشکار شدن مناسبات رضايي با هاشمي رفسنجاني و تفسير حرکات انتخاباتي وي نشان مي‌دهد که محسن رضايي نه تنها پسر خوب انتخابات نيست که به عقيده برخي ناظران سياسي در برهه‌هايي منطبق بر بداخلاقي انتخاباتي گام برداشته است. به نظر مي‌رسد محسن رضايي تحرک مستقلي از خود نداشته باشد بلکه وي وجه ديگري از نقش واگذار شده به موسوي را ايفا مي‌کند.

 

«دُر غلطان» پروژه

اگرچه محسن رضايي با اقدامات اعتراضي خود تمامي همت خود را براي تقويت اعتراضات ميرحسين موسوي گمارد اما از آنجا که او نيز يکي از اضلاع مثلث کانديداهاي شکست‌خورده است، نمي‌تواند تاثيرگذاري فراواني در افکار عمومي داشته باشد. اينجاست که طراح اصلي، ماجرا را به‌گونه‌اي ديگر چاره‌ مي‌کند. لاريجاني سال گذشته در 2 نوبت با برگزاري همايش 30 سال قانونگذاري و نيز حذف بند هدفمند شدن يارانه‌ها شائبه تضعيف جايگاه انتخاباتي احمدي‌نژاد و همراهي خود با هاشمي رفسنجاني و حضور در «اردوگاهي ديگر» را در اذهان ايجاد کرد. به نظر مي‌رسد اين بار نيز لاريجاني عهده‌دار نقش ديگري در راستاي تضعيف احمدي‌نژاد شده و نمود عيني آن در اظهارات غيرمسؤولانه وي در برنامه گفت‌وگوي ويژه خبري شنبه‌شب آشکار شد.

 

لاريجاني در اين گفت‌وگو تمامي ادعاهاي موسوي، کروبي، رضايي، باراک اوباما، ديويد ميليبند، آنگلا مرکل، ايهود باراک، شيمون پرز، بنيامين نتانياهو، سي‌ان‌ان، بي‌بي‌سي فارسي، VOA و ... را از تلويزيون جمهوري اسلامي ايران و از جايگاه رياست مجلس شوراي اسلامي عليه دولت، شوراي نگهبان، سپاه و بسيج تکرار کرد!!

 

لاريجاني در اين گفت‌وگو در راستاي اظهارات موسوي که شوراي نگهبان را حامي احمدي‌نژاد و فاقد وجاهت قانوني معرفي مي‌کند، اعضاي اين شورا را تلويحا متهم به جانبداري از يک کانديدا کرد؛ به‌رغم گزارشات نهادهاي امنيتي منکر حضور دنباله‌هاي منافقين در آشوب‌هاي خياباني شد؛ تشابه آشوب‌هاي عصر شنبه، 30 خرداد با آشوب منافقين در 30 خرداد 60 در حمايت از بني‌صدر را بشدت تقبيح کرد، از همه تاسف‌انگيزتر نتيجه انتخابات را براي «توده» مردم «غيرمترقبه» خواند و تلويحا ماجراي حمله عناصر مشکوک به کوي دانشگاه را منتسب به بسيج کرد! همچنانکه گفته شد، ميرحسين موسوي به واسطه فقدان ادله محکمه پسند براي زير سؤال بردن انتخابات، در مرحله سقوط فجيع افتاده و هيچ عاملي نمي‌تواند وي را از اين ورطه خارج سازد جز تکرار ادعاهاي غيرقابل اثبات او از يک جايگاه قانوني و تاثيرگذار. به عقيده برخي آگاهان سياسي، لاريجاني در واقع سعي داشت موسوي (جبهه ضد احمدي‌نژاد) را از وضعيت نامطلوب در افکار عمومي تا حدودي نجات دهد يعني اينکه اظهارات لاريجاني که رياست مجلس شوراي اسلامي را بر عهده دارد، تلاشي بود در جهت تقويت جبهه مخالف احمدي‌نژاد و تقويت ادعاهاي موسوي که در روزهاي اخير هزينه‌هاي هنگفتي را به نظام تحميل کرده و مغايرتي آشکار با بيانات و رهنمودهاي رهبري در نمازجمعه اخير تهران دارد. حمله لاريجاني به شوراي نگهبان که پاسدار آراي مردم است و در شرايط فعلي تعيين ميزان اعتبار انتخابات را بر‌عهده دارد، نيز بسيار قابل تامل است. شايد لاريجاني به بهترين نحو طرح اتاق فرمان را اجرا کرده ‌باشد و به همين خاطر روز گذشته بر صفحات نخست تمامي روزنامه‌هاي مخالف احمدي‌نژاد قرار گرفت تا براي افکار عمومي به طور

 

غير مستقيم اينگونه القا شد که رئيس‌ مجلس نيز موافق ايده «تقلب» در انتخابات است. هرچند لاريجاني هيچ‌گاه چنين ادعايي را مطرح نکرده اما جملات دو پهلوي او اين زمينه را به خوبي مهيا کرد. رسانه‌هاي حامي جريان اصلاح‌طلبي که در روزهاي اخير به واسطه فقر ادله موسوي، اقدام به حرکات خنده‌داري از جمله دادن شماره تلفن و شماره فکس براي مخاطبان در جهت کسب اطلاعات از چگونگي برگزاري انتخابات و گزارش تخلفات پس از 10 روز از برگزاري انتخابات و با وجود داشتن بيش از 55 هزار ناظر اصلاح‌طلب پاي صندوق‌هاي راي مي‌کنند اينک براي مانور بر ادعاي تقلب در انتخابات، به اظهارات لاريجاني استناد مي‌کنند!