یکی از یافته های نظری و عملی استکبار و اذناب آن این است که سیستم ولایت فقیه و شخصیت ولی فقیه در رأس نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین و راهبردی ترین عوامل حفظ و توسعه اقتدار ملی ایران و شکست سیاست ها و خط مشی های آنها می باشد. چنانچه "گرگت" (ادوارد شرلی)، مسئول سابق شبکه جاسوسی سیا در ایران، تأکید کرد:«اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد، آنگاه می‌توان گفت جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده است».

مقدمه

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ نظام سلطه با نماد آمریکا و متحدین آن بر اساس مطالعات گسترده‌ای که پیرامون علل پایداری رژیم سیاسی نظام اسلامی در ایران و عدم تغییر در اصول و گفتمان انقلابی آن از یک سو و بررسی هایی که در باره ناکامی ها و شکست های سیاست های خود در تغییر رژیم و یا رفتار جمهوری اسلامی انجام داده اند، به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی دارای یکسری ستون های مستحکم و محافظ های نفوذناپذیری است که علت شکست‌ناپذیری، پایداری، استمرار و قدرت‌یابی جمهوری اسلامی ایران و ناکامی و خنثی شدن راهبردها و سیاست های آنها در تغییر و تحول هویتی و ساختاری ایران شده است. در این میان یکی از یافته های نظری و عملی استکبار و اذناب آن این است که سیستم ولایت فقیه و شخصیت ولی فقیه در رأس نظام جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین و راهبردی ترین عوامل حفظ و توسعه اقتدار ملی ایران و شکست سیاست ها و خط مشی های آنها می باشد. چنانچه "گرگت" (ادوارد شرلی)، مسئول سابق شبکه جاسوسی سیا در ایران، تأکید کرد:

«اگر نظام ولایت فقیه در ایران از هم بپاشد، آنگاه می‌توان گفت جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده است».

از همین رو، جمع بندی و توصیه راهبردی برای برون‌رفت از این شرایط این بود که باید شیوه و حجم برنامه‌های نفی، نقض و نقد ولایت فقیه و شخص رهبر معظم انقلاب تغییر کند. مهندسی جدید آمریکا و صهیونیست ها و گروه های ضد انقلاب و مخالف نظام جمهور اسلامی بر این امر تعلق گرفت که به طور ویژه بر روی رهبر معظم انقلاب و باورهای مربوط به اصل ولایت فقیه تمرکز نمایند.[1]

چنانچه رهبر معظم انقلاب در این باره تصریح دارند که:

«استکبار جهانی این بار تصور کرد که می‏تواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا می‏داند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئه‏های آنها نقش بر آب خواهد شد.»

با این حال، آنچه در این‌جا حائز اهمیت است دلایل اصلی دشمنی نظام سلطه با رهبر معظم انقلاب و تمرکز برنامه‌های آنها(اعم از دشمنان داخلی و خارجی) در اعتماد و اعتبار زدایی، تضعیف محبوبیت و مقبولیت رهبر معظم انقلاب، شبه‌سازی نسبت به کارآمدی ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب و نفی و زیر سوال بردن مشروعیت اصل ولایت فقیه است.
1. دلایل راهبردی

یکی از دلایل هجمه دشمنان علیه نهاد رهبری و ولی‌فقیه نقش راهبردی و حیاتی آن در نظام جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر، این نهاد برآمده از تفکر شیعی و تئوریزه شده توسط حضرت امام خمینی(ره) به عنوان نقطه قوت، استحکام قدرت و مزیت راهبردی نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با نظام سلطه است. از این منظر، نظام سلطه و اذناب آن به توصیه استراتژیست‌ها و پس از مطالعات جامع از موقعیت رهبری در نظام اسلامی و علل ناکامی اقدامات شان، گرانیگاه جمهوری اسلامی را نشانه گرفته‌اند. زیرا استراتژیست ها بر این باورند که موثرترین نقطه برای ضربه ‌زدن به یک بازیگر، دقیقاً نقطه قوت اوست. در واقع از نظر آنها اگر در پی تضعیف یا زوال یک بازیگر هستید، اولویت نخست سرمایه‌گذاری در خصوص آسیب رسانیدن به نقطه یا نقاطی است که مزیت نسبی رقیب به شمار می‌آید. این اقدام اگر چه دشوار، اما موثر و نتیجه بخش است.[2]

 

با توجه به نکته فوق، دشمن می داند که ولایت فقیه و ولی فقیه:
1-1. نقش اساسی در اعتقادات مردم

ولایت فقیه یکی از اعتقادات اساسی جامعه است. به باور مردم اصل ولایت فقیه تداوم بخش نبوت پیامبر اعظم(ص) و امامت ائمه معصومین(ع) و ضامن حاکمیت احکام الهی است. بر اساس چنین اعتقادی از یک سو و عملکرد و سلوک رهبر معظم انقلاب، از سوی دیگر، باعث شده است که بین مردم و رهبر معظم انقلاب رابطه عاطفی و عقلانی وصف‌ناپذیری ایجاد شود. این واقعیت به شکل کاملاً روشن و عریان در سخنان استانلی روم، معاون رییس سازمان امنیت ملی آمریکا خودنمایی می کند. او صریحاً اعلام کرده بود: «آنچه تاکنون همه تحریکات ما را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه ساخته است، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه است.»
2-1. محبوبیت و مقبولیت مردمی

محبوبیت و مقبولیت رهبر معظم انقلاب در جامعه ایران و در میان ملت‌های مسلمان یکی دیگر از احساس نگرانی های نظام سلطه و مخالفان نظام جمهوری اسلامی است. محبوبیت رهبر معظم انقلاب را می‌توان در میان مراجع و علماء، توده های مردمی و حتی ملت های مسلمان مشاهده کرد به عنوا نمونه:

آیت‌الله صافی گلپایگانی:رهبر انقلاب ناخدای خوبی است در این دریای طوفا‌ن زده.

آیت‌الله سیستانی: هر شب در کنار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیه‌السلام رهبری معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را دعا می‌کنم».

آیت الله نوری همدانی:آن‌قدر ویژگی و شایستگی از جمله شجاعت،‌ تدبیر،‌ فرهنگ، فقه، زمان‌شناسی و معلومات در وجود آیت‌الله خامنه‌ای هست که بعد از امام راحل هیچ‌کس نمی‌توانست این خلأ را پر کند. می‌گوید: ای عقلا ولی شما بالذات خداست، از طرف خدا، پیامبر، بعد از پیامبر جانشین معصوم او، بعد از جانشین معصوم، نائب خاص او، بعد از نائب خاص او، نائب عام او، نظیر مقام معظم رهبری...

آیت الله بهجت: «من که بهتر از ایشان سراغ ندارم».

آیت الله حسن زاده آملی: رهبر عظیم الشانتان را دوست بدارید. عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک و منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده. قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر الهی را بدانید. مبادا این جهت ما را، مبادا این کشور علوی ما را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند.

آیت الله جوادی آملی:« اجتهاد و عدالت حضرت آیت‌الله جناب آقای حاج سید علی خامنه‌ای(دامت برکاته) مورد تایید می باشد. لازم است امّت اسلامی در تقویت رهبری معظم‌له در بذل نفس نفیس در هیچ گونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند».

آیت الله ابراهیم امینی:«حضرت آیت الله خامنه‌ای(دامت برکاته) در فقاهت و اجتهاد به مرتبه‌ای است که برای تصدی مقام ولایت و رهبری صلاحیت کامل دارد».

آیتالله مکارم شیرازی:اگر مقام معظم رهبری حرمت نداشته باشند امروز هیچ‌کدام از ما ایرانی‌ها حرمت نخواهیم داشت.

آیت الله مصباح یزدی:اگر امثال بنده شبانه‌روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده، وا... معتقدم که از عهده شکر این نعمت برنمی‌آییم. رهبر عزیز ما تالی تلو معصوم(ع) است.

آیت ا... مؤمنبا آن درجه از تقوا، نظرشان بعد از امام راحل این بود که اعلم آقای منتظری هستند، بعد که در شورای فقهی مقام معظم رهبری رفتند و نظرات فقهی ایشان را دیدند گفتند ما در این جلسه فهمیدیم که خداوند این نعمت را به هر کسی نمی‌دهد.

محبوبیت رهبری تنها به مراجع و علماء محدود نیست بلکه در میان نخبگان و آحاد ملت نیز از مقبولیت و محبویت وصف‌ناپذیری برخوردار است. از همین منظر، امریکایی‌ها به خوبی از محبوبیت رهبر انقلاب و برد کلامی ایشان در داخل کشور مطلع هستند و می‌دانند که جلب نظر رهبر معظم انقلاب در ایران می‌تواند بسیاری از معادلات را تغییر دهد؛ نکته‌ای که باراک اوباما و جمهوریخواهان در سال ۲۰۰۸ به آن روی آوردند و در همین راستا باراک اوباما برخلاف سایر دولت‌های امریکا که تلاش می‌کردند رؤسای جمهور و دیپلمات‌های ایرانی را مورد خطاب خود قرار دهند، به سمت سخن گفتن با رهبر انقلاب و نامه نوشتن به ایشان سوق پیدا کرد. اگرچه این سخن گفتن‌ها و نامه‌نگاری‌ها نیز نتوانست تأثیری در تغییر سیاست‌های انقلابی جمهوری اسلامی بگذارد.

افزون بر محبوبیت رهبر معظم در داخل، نفوذ ایشان در میان ملت های دیگر مزید بر نگرانی دشمنان شده است. به عنوان یک نمونه شورای رهبری حزب‌اللّه در اظهار نظری گفت: حقیقت این است که محبوبیت حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای فوق تصور است. الآن بزرگ و کوچک به ایشان احترام می گذارند و قدر ایشان را می‌دانند و دوست‌شان دارند به ویژه در مواضع اساسی و کلیدی. ایشان در رهبری و تدبیر خود موفق شده‌اند مردم را با خود پیوند دهند و محبت مردم را به خود جلب کنند.

در حالی که نظام رسانه‌ای جهانی که تقریباً تحت سلطه کامل مستکبران و شبکه صهیونیست‌ جهانی است، در طول 25 سال گذشته با به ‌کارگیری انواع و اقسام شیوه‌های رسانه‌ای و عملیات روانی از جمله بایکوت، تهمت، شایعه، تخریب شخصیت و... علیه رهبر معظم انقلاب تلاش کرده‌اند مانع افزایش ضریب نفوذ و محبوبیت ایشان در جهان شوند. اما موفق به عملی کردن نیات و مقاصدشان نشده‌اند.

غرب در این خصوص دست به نظرسنجی‌های متعددی زده که همگی بیانگر وجود بالاترین محبویت معظم‌له در نزد افکار عمومی ملت‌های منطقه و جهان اسلام است. در مجموع محبوبیت و اعتقاد به رهبری معظم انقلاب، قدرت رهبری را در بسیج مردمی برای پیشبرد اهداف انقلاب در سطوح داخلی و خارجی و حفظ نظام و توسعه آن و همچنین مقابله با راهبردهای دشمنان بلامنازع ساخته است. از همین رو، دشمن سعی دارد با ترفندهای جدید و به کارگیری فن‌آوری ارتباطی مانع از تعمیق نفوذ رهبر معظم انقلاب در میان مردم و ملت‌ها شود.
3-1. نقش کانونی در ساختار و حاکمیت سیاسی

ولایت فقیه و ولی فقیه براساس تفکر اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی و در چارچوب قانون اساسی در کانون مرکزی حاکمیت سیاسی قرار گرفته و به مثابه‌ی قلب تپنده‌ی آن عمل می‌کند؛ قلب تپنده‌ای که نه تنها قلب نظام سیاسی، که فراتر از آن، قلب تپنده‌ی اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی و دینی جامعه است.در مورد حدود اختیارات رهبرى، قانون اساسى چهار وظیفه مهم را بر عهده رهبر گذاشته که عبارت است از :

یک. تعیین سیاست هاى کلى نظام جمهورى اسلامى ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛

دو.نظارت بر حسن اجراى سیاست هاى کلى نظام؛

سه.حل اختلاف و تنظیم روابط قواى سه گانه؛

چهار.حل معضلاتی از نظام که از طریق عادى قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام مطابق با اصل110 قانون اساسى ‏جمهورى اسلامى ایران.

در نگاه غربی‌ها نیز براساس نقشی که رهبر معظم انقلاب در ساخت سیاسی و اجتماعی جامعه ایران دارد، مورد توجه جدی آنها واقع شده است؛ از جمله مؤسسه «کارنگی برای صلح» در وب‌سایت خود مقاله‌ی قابل توجهی را در این خصوص با عنوان «بازخوانی (آیت الله) خامنه‌ای؛ نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر در ایران» منتشر کرده است که جمله‌ی آغازین آن مقاله این است؛ «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت‌الله خامنه‌ای برای مسایل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما هم‌زمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد». بر اساس این مقاله، هر رویکردی که در پی ایجاد رابطه با ایران است و می‌خواهد قرین موفقیت باشد، باید قدر مناسبی برای آیت الله خامنه‌ای و نقش محوری او در تصمیم گیری های ایران در نظر بگیرد.
4-1. عمق استراتژیک نظام جمهوری اسلامی

در یک تعریف «هر چیزی که، نقطه قوت برای کشوری و نقطه تهدید برای کشور رقیب محسوب شود و بتواند نقش بازدارندگی را برای کشور دارنده آن بازی کند»، عمق استراتژیک محسوب می شود. اسلام منهای رهبری جامع الشرایط و منطبق با معیارهای اسلامی، نه تنها هدایت‌گر جامعه محسوب نمی‌شود و با منافع و سلطه مستکبران تضاد و تقابلی ندارد، بلکه چه بسا با تحریف محتوایی در دین و حکومت و نظام اسلامی و به انحراف کشاندن احساسات و عواطف دینی مردم، توجیه کننده ظلم و تعدی طاغوت‌ها و نظام طبقاتی تحمیل شده به وسیله قدرت‌های استعمارگر باشد. و این همان اسلام آمریکایی، سلطنتی و شاهنشاهی است که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری بارها به آن اشاره داشته‌اند.

باتوجه به این مطلب، یکی از ارکان اساسی انقلاب اسلامی، رهبری ولایت فقیه می باشد. رهبری عامل بیداری و جوشش توده ها و محور وحدت و انسجام مردم بشمار می آید. ترسیم سیاست‌های کلی نظام و اتخاذ تدابیر و موضع‌گیری‌های قاطعانه، سازش ناپذیری در برابر توطئه ها و دشمن شناسی از ویژگی‌های برجسته رهبری انقلاب اسلامی است که در دوران سخت مبارزه بیشترین نقش را در شناساندن دشمن و تعیین مسیر و شیوه های مبارزه با آنان داشته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز رهبری حضرت امام(ره) و بعد از آن رهبر معظم انقلاب مهمترین تاثیر را در استمرار و استقامت بر اصول و ارزش‌های انقلابی و لغزش زدایی، ثبات، امنیت، پیدایش نهادهای انقلاب، اقتدار حکومت، وحدت امت اسلامی و خنثی سازی نقشه های فراوان دشمنان داشته است.
5-1. تکیه گاه جریان ها و گفتمان اصیل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در داخل و خارج کشور

ولایت فقیه و شخص ولی فقیه در این ساختار اجتماعی و سیاسی همچون گرانیگاهی است که حول آن مراکز ثقل و ستون‌هایی قرار دارند که بر محور این گرانیگاه، نظم و مهندسی نوین اجتماعی را برساخته‌اند و همانند شکل‌گیری گفتمانی جدید با به‌کارگیری دال‌های قدیمی، اما با کاربستی نو، گفتمان جدیدی را پدید می‌آورند. این مراکز ثقل هم ساختاری‌اند و هم غیرساختاری و گفتمانی. طیف‌های متنوعی بر محور گرانیگاه ولایت فقیه، مهندسی اجتماعی نوینی را پدید آورده‌اند؛ مراکز ثقل و ستون‌هایی چون نهاد روحانیت، هیئات مذهبی، گفتمان سیاسی تشیع، مذهب و اعتقادات مذهبی، نیروهای مسلح، گفتمان انقلاب اسلامی، بلوک‌های قدرت نظام جمهوری اسلامی، اقشار متدین و مذهبی مدافع انقلاب اسلامی و نظام، متفکرین و نخبگان سیاسی، فرهنگی، فکری و دینی مدافع انقلاب و نظام و ...
6-1. دارای باورهای راهبردی و عزم راسخ در تحقق آنها

باورها و اعتقادات رهبر معظم انقلاب نسبت به مقولات مختلف راهبردی و عزم و اهتمام راسخ و جدی ایشان در پیاده سازی آنها احساس خطر جدی برای غرب و به ویژه آمریکا و صهیونیست ها ایجاد کرده است. برخی از این باورها عبارتند از:

1-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به مکتب امام خمینی(ره) و عزم جدی و راسخ ایشان در حفظ و تداوم و گسترش آن در داخل و خارج

2-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به تبدیل کردن ایران اسلامی به تمدن نوین اسلامی و قدرت برتر جهانی و اهتمام جدی برای فراهم کردن زمینه های چنین قدرتی در ابعاد مختلف

3-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به ایجاد و تقویت گفتمان مقاومت در جهان اسلام و فراتر از آن و زنده نگه‌داشتن بیداری اسلامی و هدایت آن در مسیر اصیل

4-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به مبارزه با استکبار و نظام سلطه به اشکال مختلف؛ «نظام جمهورى اسلامى اساساً در اعتراض به استکبار پدید آمده است؛ انقلاب در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار در ایران به‌وجود آمد».«آنچه نقطه‌ى مقابل نظام اسلامى است، استکبار است. جهت‌گیرى خصومت‌هاى نظام اسلامى، با نظام استکبار است؛ ما با استکبار مخالفیم، ما با استکبار مبارزه می‌کنیم».(29/08/1392)

5-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به عدم سازش با آمریکا و ماهوی دانستن خصومت آمریکا با ملت ایران

6-6-1. اعتقاد رهبر معظم انقلاب به سرطانی بودن رژیم صهیونیستی و نابودی آن

7-6-1. باور رهبر معظم انقلاب به مردم سالاری دینی و اعتقاد به ناکارآمدی لیبرال دموکراسی


2. دلایل کارکردی

علاوه بر موارد فوق، کارکردهای نهاد ولایت فقیه و شخص رهبر معظم انقلاب در حفظ، تداوم و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی و همچنین در توسعه و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی و مقابله با نظام سلطه در سطوح و ابعاد مختلف قابل تبیین است:

1-2. استمرار، استکمال و استحکام انقلاب

یکی از کارکردهای نهاد ولایت فقیه و بویژه شخص رهبر معظم انقلاب در طول زعامت 25 ساله‌شان، استمرار، استکمال و استحکام انقلاب پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) بوده است. دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پس از رحلت امام بر این باور بودند که نظام جمهوری اسلامی قادر به ادامه نخواهد بود و انقلاب به درون خود محدود شده و با اصول خود فاصله خواهد گرفت. اما اکنون به این نتیجه رسیدند که نه تنها نظام و انقلاب اسلامی در جا نزده و یا از اصول خود عقب نشینی نکرده، بلکه از درون مستحکم تر و در بیرون، نفوذ بیشتری پیدا کرده است. این وضعیت تنها مرهون هدایت ها و مدیریت رهبری معظم انقلاب در طی 25 سال زعامت ایشان بوده است. رهبر معظم انقلاب در طول 25 سال گذشته با اقدامات زیر نظام اسلامی و انقلاب را تقویت و توسعه بخشیده است. برخی از این اقدامات عبارتند از:

1-1-2. تاکید مستمر بر خط و راه امام(ره) در عرصه نظر و عمل و مقابله با هر نوع انحراف عملی و نظری از اصول مکتب سیاسی امام(ره)

2-1-2. استخراج، تبیین و برجسته سازی خرده گفتمان های انقلاب اسلامی متناسب با شرایط متحول جامعه و نیازهای اقتضائی کشور و انقلاب اسلامی

3-1-2. دشمن شناسی به تناسب شرایط کشور و انقلاب اسلامی

4-1-2. تبیین حکومت دینی در ابعاد مختلف

5-1-2. هدایت سیستم به سرمایه گذاری بر منابع قدرت ساز اعم از علمی، دفاعی و ...

 

2-2. صیانت از مکتب و انقلاب

صیانت از مبانی حکومت اسلامی و میراث مکتب امام و انقلاب یکی از وجوه بارز و آشکار رهبر معظم انقلاب است. نشریه فیگار در یادداشتی می نویسد که «فکر اینکه رهبری انقلاب از آرمان ها و اهداف امام خمینی(ره) فاصله گرفته اشتباهی فاحشی است.» از نظر مقام معظم رهبری «آرمانهاى بزرگى که امام(ره) بیان مى‌کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانى، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقى و نه غربى»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقى و همه‌جانبه‌ى ملت - خودکفایى به معناى کامل - پافشارى فراوان و تمام‌نشدنى بر حفظ اصول دینى و شرع و فقه اسلامى، ایجاد وحدت و همبستگى، توجه به ملتهاى مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهاى اسلامى و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاى جهانى، ایجاد قسط و عدل در جامعه‌ى اسلامى، حمایت بى‌دریغ و همیشگى از مستضعفان و محرومان و قشرهاى پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها.»(16/3/1368)براین اساس، رهبر معظم انقلاب از زمان زعامت تاکنون ضمن پافشاری بر تحقق و تدوام اصول فوق، تلاش نمود تا از اندیشه های معارض جلوگیری نمایند. در همین چارچوب مقام معظم رهبری در برابر اندیشه های تکنوکراتی فن سالاری،در برابر اندیشه های لیبرالی، در برابر اندیشه سکولاریستی، در برابر اندیشه ها و نحله های انحرافی مقاومت کرده و به تقویت مبانی دینی نظام و اصول مکتب اسلام و ارزش ها و آرمان های انقلاب ایستادگی کردند. با این توصیف، رهبر معظم انقلاب در این رابطه می فرمایند:

«ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتى محض و احیاناً نصیحت کننده است -آن طور که بعضى از اول انقلاب این را مى‏خواستند و ترویج مى‏کردند [و] نه نقش حاکمیت اجرایى در ارکان حکومت [را] دارد؛ چون کشور مسؤولیت اجرایى، قضایى و تقنینى دارد و همه باید بر اساس مسؤولیت خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگویى مسؤولیت‏هاى خود باشند.... در این مجموعه پیچیده و درهم تنیده تلاشهاى گوناگون، نباید حرکت نظام انحراف از ارزش‏ها و هدف‏ها باشد! نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود! پاسدارى و دیده بانى حرکت کلى نظام به سمت هدف‏هاى آرمانى و عالى‏اش، مهمترین و اساسى‏ترین نقش ولایت فقیه است»( 14/3/1383)

3-2. ناکام کردن اقدامات براندازانه دشمن و ایجاد بازدارندگی در برابر آن

یکی دیگر از کارویژه ها‌ی نهاد ولایت فقیه و شخص ولی فقیه بازدارندگی در مقابل براندازی دشمن از طریق بحران آفرینی و فروپاشی اجتماعی و ملی بوده است؛ امری که کارنامه‌ی موفق ولایت فقیه در طول تاریخ انقلاب و با عبور از تمامی فتنه‌ها و بحران‌های انقلاب اسلامی (اعم از جنگ داخلی، تهاجم نظامی دشمن به کشور، بحران‌های سیاسی، فتنه‌های مذهبی و اجتماعی و...) به خوبی خود را نشان داده است.مدیریت حکیمانه و ایستادگی مثال زدنی رهبری انقلاب در برابر فشارها و خواسته نامشروع و غیر قانونی برخی کاندیداها و هواداران آن ها در ابطال نتایج انتخابات و نیز روشنگری و بصیرت افزایی ایشان و در نهایت مقابله هوشمندانه و با تدبیر رهبر انقلاب با عوامل داخلی فتنه از جمله اقدامات مهم و اثر گذار رهبر معظم انقلاب می باشد. تدبیر امام‌گونه رهبر معظم انقلاب در برخورد با شبه کودتای 18 تیر 78، تلولو دیگری از هنر رهبری و هدایت ایشان است. حادثه‌ای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش و تعدادی دانشجونما که بازیچه سیاست بازان حرفه‌ای شده بودند، اتفاق افتاد اما با اقتدار و تدبیر رهبری، بساط آن برچیده شد تا آرامش و امنیت به جامعه اسلامی‌مان لبخند زند. حادثه 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق هم از دیگر بحران هایی بود که نظام ما به سلامت از آن عبور کرد. پس از حادثه 11 سپتامبر و تشکیل ائتلافی موسوم به ائتلاف ضد تروریست و تعیین محورهای شرارت و شعار هر که با ما نیست برماست که با هدف ایجاد رعب و وحشت در ملل مسلمان و تغییر مرزهای دنیای اسلام طراحی شده بود و در برهه‌ای که قدرت‌های بزرگی چون روسیه و چین نیز از ترس برخورد، راه مماشات و همراهی را با سواره نظامان صلیبی در پیش گرفته بودند، غرش رعد آسای رهبری در شکستن صفوف جبهه متحد غرب و نشان دادن ریشه تروریسم در زائده چرکینی به نام رژیم صهیونیستی و دولت استکباری آمریکا، بیداری و خیزش دنیای اسلام را در برابر این توطئه شوم به ارمغان آورده است. همچنین توطئه‌ای که با هدف دامن زدن به تنازعات داخلی و فراگیر نمودن آتش جنگ داخلی، ارکان نظام اسلامی را نشانه رفته بود، با سرپنجه تدابیر رهبری، به فرصتی برای پالایش نظام از نیروهای نفوذی و موجب شکل گیری صف بندی جدیدی به نام نیروهای خودی و غیرخودی درجریان های سیاسی کشور گردید. شکل‌گیری مطبوعات زنجیره‌ای که درجهت اجرای پروژه‌هایی چون نافرمانی مدنی، استحاله از درون، دیپلماسی مسیر 2، براندازی خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنی، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانه‌زنی در بالا، عبور از خاتمی و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان داری رهبری به تسخیر نیروهای نظام درآمدند تا یکی از مستحکم‌ترین و موثرترین پایگاههای دشمن که عبدالله بن ابی‌ها در آن موضع گرفته و فروپاشی نظام اسلامی را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشی گردد. مهار و کنترل فتنه 88 و خلق حماسه ۹ دی معطوف به هنر مدیریت رهبری و نمونه ای از ناکام سازی اقدامات دشمنان علیه ایران بود که نتیجه نهایی آن حفظ نظام در برابر شکل جدید و نوین براندازی آمریکا و متحدین غربی و عربی اش علیه نظام اسلامی ایران بوده است.

4-2. ایجاد انسجام و ایستادگی در برابر فشارها و تحریم های امریکا

آمریکا و غرب به خوبی می داند که مهمترین عامل مقاومت در برابر فشارها و تحریم ها رهبر معظم انقلاب است. به باور آنها رهبر معظم انقلاب نه تنها خود شخصیتی راسخ در برابر فشارها و ارعاب و رهبر مدبری در برون رفت از فشارها است،بلکه با توجه به نفوذ و اقتداری معنوی که دارد، قادر است جامعه را نیز در برابر فشارها و تحریم ها متحد و مقاوم نماید. واژگان وحدت بخش که رهبر معظم انقلاب در طی دوران 25 ساله زعامت خویش بکار برده اند و سازوکارها و اقداماتی که برای این موضوع انجام داده اند گویای این باور است.

5-2. جلوگیری از سازش با نظام سلطه

عدم سازش با نظام سلطه و تلاش برای حفظ اصل استکبارستیزی انقلاب و کمک به جنبش های آزادی بخش و مقاومت اسلامی در بین کارکردهای رهبر معظم انقلاب در طول 25 ساله زعامت، از جایگاه ویژه ای در فلسفه دشمنی غرب و آمریکا(نظام سلطه) با رهبر معظم انقلاب برخوردار است. اقدامات و تحرکات سازش با آمریکا از سال 1370 تا کنون چند نقطه عطف را پشت سر گذاشته که رهبر معظم انقلاب در هر دوره مانع از تحقق آرزوهای برخی از جریانات مدعی شده‌اند. با رجوع به بیانات رهبر معظم انقلاب نشان داده می شود که ایشان از سال های 1370 اعتقادی به طرفداران مذاکره و کسانی که راه سازش با امریکا برای حل مشکلات توصیه و تبلیغ می کردند، قبول نداشته و با استدلال به رد آنها پرداخته‌اند. به عنوان نمونه ایشان در سال 1373 می فرمایند: حال عدّه‌اى، ساده‌لوحانه، این گوشه و آن گوشه مى‌نشینند، حرفى و نِقى مى‌زنند. قلم روى کاغذ مى‌آورند که: «چرا با امریکاییها مذاکره نمى‌کنید؟ تا کى مى‌خواهید این وضع ادامه داشته باشد؟» آیا اینها نمى‌فهمند در دنیا چه خبر است؟ نمى‌فهمند که توقّع این دشمنِ افزون‌خواهِ مغرورِ کم‌خرد و بى‌حکمت چیست؟ تصوّر مى‌کنند همین‌قدر که ما مذاکرات و روابطمان را با امریکا شروع کردیم، همه‌ى مشکلات تمام خواهد شد؟ نه آقا، قضیّه این نیست.» در سال 1380 نیز فرمودند: نه فقط رابطه با امریکا، بلکه مذاکره با دولت امریکا امروز برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است. این یک نظرِ متعصّبانه نیست؛ این یک اندیشه و فکر است؛ مذاکره با امریکا - چه در قضایاى کنونى و چه در مسائل دیگر - به معناى باز کردن باب توقّعات و طلبکاریهاى امریکاست. کسانى که دم از مذاکره مى‌زنند - که البته سوء نیّت ندارند، دچار غفلتند - توجّه ندارند که مذاکره با امریکا در هر یک از قضایایى که این دولت در آن براى خودش ایده و منفعتى تعریف کرده است- مثل همین قضیه‌ى افغانستان - هیچ فایده‌اى ندارد. چرا؟ چون او مستکبر است و تسلیم نمى‌شود.»(8/8/1380)

در سال 88 فرمودند: «تا وقتى دولت آمریکا روش خود را، عمل خود را، جهتگیرى خود را، سیاستهاى خود را، مثل این سى سال علیه ما ادامه دهد، ما همان آدم سى سال قبل، همان ملت این سى سال هستیم. ملت ما از اینکه باز هم شما شعار بدهید که «مذاکره و فشار»، ما با ایران مذاکره میکنیم، در عین حال فشار هم وارد مى‌آوریم - هم تهدید، هم تطمیع - بدش مى‌آید. اینجور با ملت ما نمیشود حرف زد.»(1/1/1388)

در سال 89 نیز فرمودند: «خیلى‌ها بودند از همان اوائل انقلاب، میگفتند آقا حالا که انقلاب پیروز شد، دیگر بس است؛ برویم با آمریکائى‌ها مسائل را تمام کنیم! این معنایش این بود که شعار ظلم‌ستیزى انقلاب تخطئه شود. این را تشویق میکردند. در طول زمان، بودند کسانى که دنبال این بودند؛ یعنى برویم با آمریکا همراه شویم؛ آن کسى که دشمن اصلى ماست، برویم زیر بال او؛ به دامن او پناه ببریم. معناى این حرف، فروختن قضیه‌ى فلسطین است. معناى این حرف، اغماض کردن از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و امثال اینهاست. معناى این حرف، چشم بستن بر روى این همه ظلمى است که آمریکا در جهان بر ملتها دارد انجام میدهد. معناى این حرف، یعنى به این مسائل اعتراض نکنیم. خب، عادى کردن روابط معنایش این است که دیگر ملت ایران و مسئولین ایران نتوانند صریح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و یک مرحله آن طرف‌تر، تدریجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. خب، این ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابرکت بود، رحمت الهى را هم جلب کرد، توجه ملتها را هم جلب کرد.»(15/11/1389)
6-2. استحکام بخشی قدرت نظام

از نظر غرب و آمریکا رهبر معظم انقلاب در ر طول زعانت 25 ساله اش، قدرت ایران را مستحکم و نوفذ ناپذیر کرده است. به بیان دیگر، هدایت و مدیریت رهبر معظم انقلاب در عرصه سیاست خارجی که خود تداوم دهنده مشی اصولی و شجاعانه امام راحل (ره) بوده است کشور ایران را به یک دژ مستحکمی تبدیل کرد که هر قدر ضربه به آن زده می‌شود قوی‌تر می‌گردد. اکنون اعتراف صریح مقامات ارشد و استراتژیست‌های کشورهای جهان از جمله غرب است که استحکام ایران نسبت به گذشته و ابتدای انقلاب فوق العاده افزایش یافته است. هفته‌نامه آمریکایی تایمز طی گزارشی با توجه به یافته‌های کمیته مطالعات بیکر همیلتون نوشته بود که ایران به محکمی در سنگر خود قرار گرفته و به هیچ عنوان در معرض تغییرات بنیادین انقلاب قرار ندارد. (روزنامه جمهوری اسلامی 13/1/85) بواسطه چنین شرایطی پروژه حمله نظامی (چه تمام عیار و چه نقطه ای) آمریکا یا رژیم صهیونیستی برای همه امری نشدنی و اساسا غیر خردمندانه تلقی شده است. هرگاه طرح اقدامات نظامی در رسانه‌ها اوج گرفت همه شاهد بودیم که رهبر معظم انقلاب با تمام صلابت پاسخ قاطعی را می‌دادند.[3]
7-2. توازن و تعادل بخش در نظام اسلامی

ولایت فقیه و ولی فقیه به عنوان مهم‌ترین عامل در جهت توازن و تعادل میان بلوک‌های قدرت جمهوری اسلامی عمل می‌کند و مانع اصلی مسیر شکل‌گیری نظمی تک‌بُعدی و تک‌صدایی در جامعه و انسداد سیاسی است و از حاکمیت مطلق یک بلوک و جریان خاص بر کشور جلوگیری می‌نماید.

نشریه چینی«گلوبال پی‌پل» وابسته به روزنامه چینی‌‌زبان «گلوبال تایمز» به نقش محوری مقام معظم رهبری در حل اختلافات میان گروهی، جناحی و حفظ وحدت و ثبات در صحنه سیاسی ایران اشاره کرده و از ایشان به عنوان سمبل و عامل وحدت ملی، ثبات سیاسی و امنیت کشور نام برده است[4]
8-2. تولید و بازتولید سرمایه‌های اجتماعی، ایمانی، فرهنگی، سیاسی و گفتمانی جامعه‌ی

امام خامنه‌ای در طی زعامت خویش همانند امام راحل سرمایه اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی را تقویت و عمق بخشیده است. یکی از نمادهای تولید سرمایه اجتماعی حضور ولی فقیه و تجدید بیعت مردم در جای جای این سرزمین با ایشان است. در واقع رابطه رهبری با مردم به صورت ها و اشکال مختلف بازتولید و عینی کردن دو وجه سرمایه ی اجتماعی است؛ یعنی سرمایه های اجتماعی که از یک سو حاصل تجربیات تاریخی مشترک اقوام گوناگون مجاور در محدوده ی جغرافیای وسیعی به نام ایران که همبستگی ملی را پدید آورده و از سوی دیگر و مهم تر، شخص رهبر انقلاب مصداقاً با عنایتی که خدا به ایشان کرده است هم تجسم بخش زیبا و بزرگ و شیرین آن سرمایه ی اجتماعی ایرانی و هم تجسم بخش وجه دینی، یعنی مرجعیت و ولایت هستند و در نتیجه سرمایه ی اجتماعی مضاعف و پیوند خورده ای بدست می آید که هم حاصل پالایش است و هم تقویت و بازتولید حاصل از ایمانی مشترک که برادری را میان آنها پدید آورده است، به خواست خداوند متعال نوید بخش گسترش این همبستگی به سایر ملل تا حصول امت واحده است.[5]

9-2. حمایت و تقویت گفتمان مقاومت

سیاست حمایت از نهضت‌های رهایی بخش و کمک به مسلمانان از تاکیدات جدی رهبر معظم انقلاب بوده‌است، به عنوان نمونه معظم له در سال 80 فرمودند: دفاع از مظلوم، همیشه یک نقطه درخشان است. کنار نیامدن با ظالم، رشوه نپذیرفتن از زورمند و زرمند، پافشردن بر حقیقت، اینها چیزهایی است که هیچ وقت در دنیا کهنه نمی‌شود، اینها را باید دنبال کنیم، اصول اینهاست. (16/8/80) این سیاست که با امام راحل (ره) شروع شده و جزء اصول و ارکان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصول 2 و 3 و 11 و 152 و 153 قانون اساسی) می‌باشد توسط رهبر معظم انقلاب با تمام قوت پیگیری شد و اکنون ثمره آن را ملاحظه می‌کنیم.

اتفاقی که در لبنان و فلسطین، عراق و افغانستان و ... رخ داده است نتیجه استقامت در پیگیری این اصول از سوی رهبری انقلاب بوده است تاکید اخیر از این بابت است که در سالهای گذشته کسانی بودند که با چنین رویکردی مخالفت می‌ورزیدند. با این حال این سیاست با وجودی که ریشه در اصول و باورهای اسلامی و انقلابی دارد، نتایج ژئواستراتژیکی نیز برای ایران داشته است. این سیاست مناطق ژئواستراتژیک ایران را توسعه داد. منطقه ژئواستراتژیک منطقه ای است که یک بازیگر در خارج از محیط ملی خود تعریف نموده و با ایفای نقش موثر در آنجا و ایجاد مشکل برای رقبای خود توجه ایشان را از عطف به مسایل داخل خویش منحرف ساخته و یا حداقل شدت آن را تخفیف می دهد.[6]

10-2. پافشاری بر اصول انقلاب و مکتب امام خمینی در سیاست داخلی و خارجی

پافشاری بر اصول و هشدار و مقابله با هر رفتاری که اصول انقلاب و مکتب امام (ره) را زیر سوال ببرد، یکی از کارویژه بارز رهبر معظم انقلاب است که امید دشمن را برای تضعیف و تغییر آن ضعیف کرده است. رهبر معظم انقلاب اصول در حوزه سیاست خارجی، حوزه فرهنگی، سیاست داخلی و سیاست اقتصادی و حوزه مدیریت کشور را بر مبنای مکتب امام راحل(ره) تاکید و عامل بودند.

نگاهی به مواضع و رویکردهای مقام معظم رهبری از 1368 تاکنون نشان می‌دهد که اصول‌گراترین شخصیت در این عرصه بوده ودر همین حال تنها مانع انفعال و تحجر در جهت گیری خارجی می‌باشد. در واقع رهبر معظم انقلاب همانطور که خود را وفادار آرمانهای امام راحل (ره) می‌دانستند در عمل نیز مشی اصولی آن عزیز سفر کرده را حفظ کرده و توسعه دادند. موضع قاطعانه رهبر معظم انقلاب نسبت به آمریکا و استکبار جهانی و حمایت قاطع و صریح از ملل مستضعف و بویژه فلسطین و ضدیت پایدار نسبت به رژیم صهیونیستی و اعتقاد به صدور و انتقال ارزشهای اسلامی همچنان یاد آور مواضع حکیمانه امام راحل (ره) است. در واقع همانطور که معظم له به همه آحاد مردم و گروههای سیاسی توصیه کردند که مرزهای عقیدتی و ایدئولوژیک باید حفظ شود، خود در عرصه داخلی و خارجی به تمام و کمال رعایت کردند. یادمان نمی‌رود که بسیاری از جریانات دوم خرداد که خود را حافظ میراث حضرت امام (رحمت الله علیه) می دانستند چگونه ارزشها و آرمانهای امام (ره) را حداقل در حوزه خارجی نادیده گرفته بودند. سناریو های تحت عنوان تابوشکنی رابطه با آمریکا، ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی و طرحهای مبنی بر اینکه فلسطین را به خود فلسطینی‌ها واگذاریم و کاری به اسرائیل غاصب نداشته باشیم عناوینی بود که در طی این سالها مطرح و پیگیری می شد. اما حضور فعال و تعیین کننده رهبر معظم انقلاب در مسند ولایت، باعث شد که این آرمانهای امام (ره) ذبح نگردد. در همین راستا معظم له تاکید داشتند: مقبولیت جهانی بسیار خوب است، اما نه به بهای دست برداشتن از اصول جمهوری اسلامی که هویت ملی و جمعی ماست. (29/5/82) اکنون کسی نمی تواند شک نماید که نفوذ و قدرت ایران بواسطه مشی اصول گرایانه که ریشه در منش و رفتار امام راحل (ره) داشت، در سراسر منطقه بشدت تعمیق یافته است. نفوذی که رعب در دل دشمنان ما انداخته است.[7]

مؤسسه کارنگی برای صلح در مقاله بلندی خود با عنوان "بازخوانی (آیت الله) خامنه‌ای نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر در ایران" می نویسد: «تا زمانی که آقای خامنه ای رهبر است تغییری بنیادی در سیاست داخلی یا خارجی انقلاب اسلامی ایران غیر محتمل به نظر می رسد. آیت الله خامنه ای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمان های انقلابی و آموزه های آیت الله خمینی وفادار بود. هر طرحی که آمریکاییان برای برقراری تماس با ایران طراحی کنند، بدون آیت الله خامنه ای پیشاپیش محکوم به شکست است. اقدامات ناموفق دولت کلینتون و پرداختن او به خاتمی و اصلاح طلبان در سال 2000 نمونه هایی در همین زمینه به شمار می روند. طرف قرار گرفتن با آیت الله خامنه ای ویژگی هایی نیز دارد که باید رعایت شوند. آیت الله خامنه‌ای باید متقاعد شوند که ایالات متحده آماده است مشروعیت جمهوری اسلامی را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد. آمریکا باید بگونه ای رفتار کند که آیت الله خامنه ای متقاعد شوند کاخ سفید در پی تغییر رفتار خود است نه تغییر رژیم ایران.آیت الله خامنه ای هرگز توافقی را که متضمن قبول عقب نشینی یا پذیرفتن شکست باشد را نخواهند پذیرفت. ایشان حتی در برابر اعمال فشار هم تن به مصالحه نخواهند داد. آقای خامنه ای عمیقا باور دارد سازش در برابر فشار نتیجه معکوس می دهد و به افزایش اعمال فشار منجر می شود.»

11-2. شناسایی و تشخیص و مقابله بهنگام چالش ها و تهدیدات

هشدار رهبری در خصوص شبیخون فرهنگی در اوایل دهه 1370، افشای سناریوی یلتسینی کردن ایران (فروپاشی از درون)، افشای سیاست های پنهان آمریکا در خاورمیانه، هشدار نسبت به سناریوی اختلاف افکنی بین اقوام و مذاهب ایرانی از یک سو و راه انداختن جنگ شیعی و سنی از سوی دیگر. بر حذر داشتن مسلمانان از طرح اسلام هراسی و اسلام ستیزی غرب و ... نمونه هایی از درک سریع و به موقع تهدیدات و واکنش مناسب نسبت به آن بوده است.

12-2. تلاش و اهتمام جدی و راسخ برای نهادینه سازی استقلال کشور

استقلال و استقلال طلبی از خاستگاه و جایگاه رفیعی در اندیشه‌ی رهبر معظم انقلاب برخوردار است؛ به‌طوری‌که ایشان در باب استقلال ملی و ضرورت صیانت از آن بارها به ایراد سخنران پرداخته‌اند و ماحصل جملات کلیدی ایشان را می‌توان در قالب توصیفاتی نظیر «اساس مسئله براى یک ملت، استقلال و آزادى است»، «استقلال فرهنگى، مهم‌تر از استقلال سیاسى و اقتصادى است»، «باید به‌تدریج به سمت استقلال کامل اقتصادى برویم»، «ملت ایران مزه‏ى استقلال و طعم آزادى و عزت را چشیده است» و «هدف جمهورى اسلامى، تضمین استقلال کامل ملت است» خلاصه کرد. رهبر معظم انقلاب در طول 25 سال گذشته استقلال در ابعاد مختلف؛ استقلال دفاعی، استقلال سیاسی، استقلال علمی، استقلال فرهنگی، استقلال اقتصادی تأکید داشته و اهتمام جدی برای تحقق آنها داشته است. از ایشان استقلال سیاسی یعنی خدمتگزاری و تکلیف محور بودن مسئولین اگر همه دنیا هم جمع شوند - امریکا، انگلیس، اروپا؛ حتى آن روزى که در دنیا دو قدرت شرق و غرب بود - و دست در دست هم بگذارند و بخواهند این ملت و این کشور را یک قدم به سمتى که به ضرر مردم و به نفع آنهاست بکشانند، مسؤولین و رؤسا و خدمتگزاران این کشور، اجازه نخواهند داد. این، استقلال سیاسى است. استقلال سیاسى، یعنى این‌که امروز کسانى بر این مملکت حکومت مى‌کنند که مردم مى‌خواهند.(15/2/72 )به اعتقاد معظم له استقلال اقتصادى، یعنى ملت و کشور، در تلاش اقتصادى خود روى پاى خود بایستد و به کسى احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست که ملتى که استقلال اقتصادى دارد، با هیچ‌کس در دنیا داد و ستد نمى‌کند (15/2/1372) بدون استقلال اقتصادی به هیج هدفی نمیتوان رسید.«اگر استقلال اقتصادى یک جامعه‌اى تحقق پیدا نکرد - یعنى در مسئله‌ى اقتصاد نتوانست خودش تصمیم بگیرد و روى پاى خود بایستد - استقلال سیاسى این کشور تحقق پیدا نمیکند؛ و اگر استقلال سیاسى یک جامعه‌اى تحقق پیدا نکرد، بقیه‌ى حرفها، جز حرف، چیز دیگرى نیست. تا یک کشور اقتصاد خود را قوى نکند، پایدار نکند، متکى به خود نکند، مستقل نکند، نمیتواند از لحاظ سیاسى و فرهنگى و غیره تأثیرگذار باشد.»(10/2/1391) این درحالی است که از نظر رهبر معظم انقلاب تحقق استقلال فرهنگی از همه استقلالها دشوارتر و سخت‌تر است. (15/2/1372)

 

منابع:

[1]- برخی از مواردی که دشمنان علیه رهبری و نهاد ولایت فقیه دنبال می کنند عبارتند از: 1. مشروعیت‌زدایی از اصل ولایت فقیه؛ 2. مقبولیت‌زدایی از شخصیت حقوقی ولی فقیه؛ 3. اعتبارزدایی از شخصیت حقیقی ولی فقیه؛ 4. اعتمادزدایی نسبت به ولی فقیه. قابل ذکر است که یکی از مهم ترین ارزیابی های دشمن در سال88 این بود که از اصلی ترین عوامل شکست فتنه88، اقتدار رهبری، اشراف ایشان بر ساختار حاکمیت، محبوبیت اجتماعی وسیع ایشان و قدرت ایشان در مدیریت بحران بود. ارزیابی دشمن این است که تا زمانی که در ایران ولی فقیه وجود دارد، آنها قادر نخواهند بود که هیچ ناآرامی موفقی را در ایران شکل بدهند و هر پروژه‌ای که اتفاق بیفتد ظرف مدت زمان کوتاهی شکست خواهد خورد، به دلیل این که به یک مانع جدی به نام اقتدار رهبری در ایران برخورد می کند. بنابراین یکی از پروژه های بسیار جدی این است که به هر قیمت ممکن توانایی رهبری برای مدیریت و مهار بحران ها آسیب ببیند. از این رو اعتماد و اعتبارزدایی در ابعاد مختلف در دستور کار ویژه رسانه های استکباری قرار گرفته است.
[2]- رک: سیامک باقری، نقش سپاه در مقابله با جنگ نرم، پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق(ع)
[3]- شایستگی های حضرت آیت الله خامنه ای برای رهبری انقلاب اسلامی، قابل دسترسی در: http://www.siasi.porsemani.ir/node/2522
[4]- .http://shiayan.ir
[5]- روزنامه کیهان 24/07/1390
[6]- افتخاری،اصغر 1380 و شایستگی های حضرت آیت الله خامنه ای برای رهبری انقلاب اسلامی، قابل دسترسی در: http://www.siasi.porsemani.ir/node/2522
[7]-شایستگی های حضرت آیت الله خامنه ای برای رهبری انقلاب اسلامی، قابل دسترسی در: http://www.siasi.porsemani.ir