مقام معظم رهبری در خجسته عید سعید غدیرخم در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند. این گفتار در صدد است تا به تبیین دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این رابطه بپردازد.

========================================

امام خامنه ای در مقاطع مختلف و به ویژه در برهه های حساس، یکی از وظایف خواص و نخبگان جامعه را «تبیین» و بیان حقیقت عنوان نموده و ضمن گره گشایی «تبیین» در  حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون ، آنرا به عنوان یک معیار و همسان کار انبیاء در قالب دو گام مهم «فهم حقیقت» و سپس «بیان و تبلیغ حقیقت» توصیه می نمایند.

امام خامنه ای: «یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛(5/5/1388) مهمترین وظیفه هم، تبلیغ و تبیین است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که میفهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که میفهمید، بگوئید. البته برای اینکه آنچه میفهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنه‌‌‌‌‌‌‌گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است؛ پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد؛ بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌گشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گره‌‌‌‌‌‌‌های ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتی هم که گفته‌‌‌‌‌‌‌اند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست. اگر چه که بلاغت را در کتب فنی به معنای مطابقه‌‌‌‌‌‌‌ی با مقتضای حال معنا میکنند، اما آن یک معنای خاصی از بلاغت است؛ معنای اوّلی و صریح بلاغت این نیست؛ بلاغت یعنی رساندن، بلاغ یعنی رساندن؛بلیغ یعنی رسا؛ رسا بگوئید، روشن بگوئید، مبیَّن بگوئید؛ اما آنچه را که میفهمید بگوئید؛ هیچ انتظار نیست - حق هم نیست که انتظار باشد - کسی بر خلاف فهمیده‌‌‌‌‌‌‌ی خودش حرف بزند. سعی هم بکنید که آنچه که فهمیدید درست باشد.( امام خامنه ای - 14/6/1388)

در همین راستا «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما» قصد دارد در قالب پرونده موضوعی «نکته خوانی» به تبیین مفاهیم و حقایق موجود در فضای سیاسی کشور پرداخته و به میزان وُسع درک از حقایق سیاسی به وظیفه خویش در حوزه «تبیین» عمل نماید.

========================================

مقام معظم رهبری در خجسته عید سعید غدیرخم در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «نصب امیرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سیاست و حکومت» را دو مفهوم اساسی واقعه غدیر خم خواندند.

ایشان می فرمایند: "غیر از نصب امیرالمؤمنین به خلافت و امامت بعد از نبىّ اکرم و وصایت پیغمبر - که معناى رایج و شایع این جمله است - یک مضمون مهمّ دیگرى در این بیان وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار بگیرد و آن، پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سیاست امّت و اهمّیّت این موضوع از نظر اسلام است. آن کسانى که سعى کردند اسلام را از مسائل اجتماعى و از مسائل سیاسى برکنار بدارند و آن را منحصر کنند به مسائل شخصى و مسائل خصوصىِ زندگى افراد - و در واقع نگاه سکولار به اسلام داشته باشند که تبلیغات دشمنان و دستهاى دشمنان هم این بینش را در بین مسلمانان در طول سالیان دراز ترویج کرده است - جوابشان مسئله‌ى غدیر است."

پیغمبر اکرم (صلّى‌الله علیه و آله و سلّم) در آن موقعیّت حسّاس، در آخرین ماه‌هاى زندگى، به دستور خداى متعال، یک مسئله‌ى اساسى و مهم را بیان میکنند و آن عبارت است از پرداختن به مسئله‌ى حکومت براى بعد از زمان پیغمبر اینجا نصب امیرالمؤمنین، فقط به‌معناى نصب جنبه‌هاى معنوى نبود، بلکه میشود گفت که مسئله‌ى جنبه‌هاى معنوى قابل نصب نیست؛ آنچه قابل نصب است عبارت است از: حکومت، کشوردارى، سیاست، مدیریّت جامعه‌ى اسلامى؛ این را پیغمبر اکرم به مردم توصیه کرد. این نکته‌ى بسیار مهمّى است در مسئله‌ى غدیر که پاسخ دندان‌شکنى است به همه‌ى کسانى که فکر میکنند و تبلیغ میکنند که اسلام را از مسائل سیاست و مسائل حکومت و مانند اینها برکنار بدارند.

غدیر یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ اسلام است که همواره جاودان و پایدار میباشد و هرگز از حافظه تاریخ زدوده نمی شود؛غدیر آبشخور و چشمه سار زلالی است که در بستر زمان جاری میباشد و روح های تشنه و عطشناک را سیراب می نماید؛غدیر نسل های اعصار را بیدار می کند و به خود می آورد و به تعهد می رساند و به تحرک وامی دارد.

. این گفتار در صدد است تا به تبیین دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این رابطه بپردازد

غدیر نه یک مراسم سطحی و تشریفاتی و فاقد علت و انگیزه و فلسفه است و نه فقط به منظور بزرگداشت مقام والای امام علی (ع ) است بلکه امری بزرگ و واقعه ای سترگ برای فرهنگ سازی و ایجاد بسترها و زمینه های مساعد به منظور تداوم نظام سیاسی و حکومتی اسلام و استقرار جامعیت دین و حضور قوانین اسلام در همه شئون زندگی اجتماعی و سیاسی برای راهبرد جامعه و کشور و رشد و کمال و پیشرفت در همه ابعاد و جلوه ها می باشد.

غدیر را باید آنگونه که « هست » شناخت و درس ها و پیامهای اصلی آن را به نسل ها منتقل کرد و این از مسئولیت های بزرگی است که در صورت انجام و تحقق آن رهیافت ها و راهبردهای این واقعه عظیم تاریخی را فرا راه جوامع و کشورهای اسلامی قرار میدهد و غدیر را از آرایه های نامناسب و متضاد با حقیقت و فلسفه این رخداد که در اثر افکار ناصحیح و برداشتهای انحرافی از آن صورت گرفته است می زداید.

اندیشه های سیاسی حضرت امام خمینی در همه موضوعات از جمله غدیر راهگشای جامعه به سوی شناخت جایگاه و نقش نظام سیاسی اسلام میباشد. آنچه در ذیل می آید نمونه ای از این اندیشه هاست که فلسفه اصلی غدیر و مفهوم واقعی ولایت را می نمایاند :

« ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است نه به معنای مقام معنوی … مسئله مسئله حکومت است . مسئله مسئله سیاست است . خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند. چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست . این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت شد… آن که خدای تبارک و تعالی جعل کرد و دنبالش هم برای ائمه هدی جعل شده است حکومت است لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند . بنابراین حکومت را خدا جعل کرده است برای حضرت امیر سلام الله علیه . این حکومت یعنی سیاست یعنی عجین با سیاست . از اعوجاج هایی که پیدا شده است مع الاسف … بزرگ ترینش این است که دست هایی از زمان سابق از زمان خلفای اموی و خلفای عباسی ـ علیهم لعنه الله ـ از آن زمان دست هایی پیدا شده است که بگویند که دین علی حده از مسائل است و سیاست علی حده از حکومت است . هر چه پایین آمده است این قوت گرفته است تا وقتی که بازیگرهای دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدی قرار داد این بازیگرها آمدند و این طور کردند که ماها باورمان آمده بود که دین چه کار دارد به سیاست سیاست مال امپراتورها! این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا و رسول خدا و امیرالمومنین را برای اینکه حکومت سیاست است حکومت که دعا کردن نیست حکومت که نماز نیست حکومت روزه نیست . حکومت حکومت عدل اسباب این میشود که این ها اقامه بشود اما خود حکومت یک دستگاه سیاسی است . آن که می گوید دین از سیاست جداست تکذیب خدا را کرده است تکذیب رسول خدا را کرده است تکذیب ائمه هدی را کرده است .

و این که این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قائل شده اند و ارج هم دارد برای این است که با اقامه ولایت یعنی با رسیدن حکومت به دست صاحب حق همه این مسائل حل می شود همه انحرافات از بین می رود… علاوه بر همه انحرافات همین انحراف است که ما باور کردیم که سیاست به ما چه ربط دارد. غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست منتها سیاست عادلانه … » (۱ )

یکی از دردهای بزرگ جوامع اسلامی از جمله جامعه ما این است که بسیاری از مردم در نازل ترین مرتبه دین پژوهی و دین شناسی قرار دارند و به طور طبیعی معرفت ها و شناخت های آنان نسبت به فرهنگ و تفکر اسلامی بسیار قلیل و ناقص می گردد و همین مردم در نهایت به عقاید و افکاری درباره دین میرسند که واژگون و مغشوش و مبهم است و به هیچ وجه نمیتوان نام اسلام بر آن گذاشت بلکه ظاهری از دین دارد و باطن و محتوای آن در نقطه مقابل و در تضاد و تعارض با دیانت اصیل و آمیخته با تحریف های گوناگون می باشد.

یکی از این افکار نامنطبق بااسلام برداشت ناصحیحی است که از مفهوم و حقیقت « ولایت » در ذهن برخی از افراد و گروه ها تثبیت شده است .

براساس این فکر و برداشت نادرست اشخاص و جمعیت هایی ولایت را در امور معنوی خلاصه و محدود میکنند و واقعه غدیر را موجب تثبیت مقام معنوی حضرت امام علی (ع ) می دانند!

تردیدی وجود ندارد که این تفکر از اصل و مبنا مخدوش و ناصحیح میباشد زیرا اولا مقام معنوی حضرت علی (ع ) در جای خود تثبیت گردیده و محفوظ است و نمی توان شخصیت والای آن پیشوای الهی و ماموریت و مسئولیتهایش را در امور اجتماعی و سیاسی نادیده انگاشت و از جنبه معنوی به او نگریست و جز مقام قرب الهی و اندرز و ارشاد اخلاقی و تربیتی مردم مقام و وظیفه و مسئولیت دیگری برای آن حضرت قائل نبود.
ثانیا مقام معنوی امیر مومنان (ع ) قابل « نصب » نیست و نیازی به نصب ندارد یعنی نمی تواند با نصب حضرت علی (ع ) به ولایت توسط رسول اکرم (ص ) در واقعه غدیر خم برای امام (ع ) مقام معنوی ایجاد کرد که او پیش از این واقعه به بلندای قله معنویت زلال و در عالی ترین مراتب آن صعود کرده است و چنان شخصیت جامع و عظیمی یافته است که واقعه نمیتواند برای او مراتب معنوی ایجاد کند بلکه اوست که برای غدیر ارزش و اعتبار به وجود می آورد همان گونه که امام خمینی به زیبایی هر چه تمام تر و در بیان ذیل این حقیقت را نمایان می کند :
« این که حدیث غدیر را ما حساب کنیم که می خواهد یک معنویتی را برای حضرت امیر یا یک شانی برای حضرت امیر درست کند نیست حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خدای تبارک و تعالی او را حاکم قرار بدهد . » (۲ )

ثانیا مگر می توان به این اصل معتقد و عامل گردید که اسلام فقط در امور معنوی و اخلاقی خلاصه گردیده است و در پی آن به این نتیجه نائل آمد که امام علی (ع ) و سایر امامان معصوم (ع ) نیز هیچ وظیفه ای جز امور معنوی و ارشادی در جامعه نداشته اند !

آیا می توان قوانین اجتماعی و سیاسی اقتصادی قضایی نظامی و حقوقی اسلام را نادیده انگاشت و فقط به احکام عبادی و معنوی آن نظر گسترد .

آیا جز این است که این قوانین جامع در همه ابعاد و موضوعات یاد شده فقط با تشکیل حکومتی مقتدر و شامل سازمانها و تشکیلات بزرگ به صورت مجموعه ای از مراکز مقننه و مجریه و قضائیه و قوای مسلح قدرتمندی مرکب از نیروی زمینی نیروی هوایی نیروی دریایی و قوای انتظامی برای دفاع در برابر تعدی و تجاوز دشمنان و تامین امنیت مرزهای کشور و نظم و سامان بخشیدن به امور جامعه با تدبیر و مدیریت راهبردی زمینه مساعد برای اجرا و استقرار می یابند .

حضرت امام خمینی تصریح دارند که « ماهیت و کیفیت قوانین اسلام می رساند که برای تکوین یک دولت و برای اداره سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه تشریع گشته است . اولا احکام شرع حاوی قوانین و مقررات متنوعی است که یک نظام کلی اجتماعی را می سازد. در این نظام حقوقی هر چه بشر نیاز دارد فراهم آمده است … ثانیا با دقت در ماهیت و کیفیت احکام شرع در می یابیم که اجرای آنها و عمل به آنها مستلزم تشکیل حکومت است و بدون تاسیس یک دستگاه عظیم و پهناور اجرا و اداره نمی توان به وظیفه اجرای احکام الهی عمل کرد . »(۳)

یکی از استنادهای حضرت امام خمینی درباره ولایت به مفهوم حکومت و نیز بیان این واقعیت که حضرت رسول (ص ) در غدیر خم ماموریت داشت که حکومت را به حضرت علی (ع ) واگذار کند این است که پیامبر اکرم (ص) خود دارای ولایت به معنای حکومت و خلافت بود و در دوران حیات خویش حکومت تشکیل داد و طبیعی است که پس از رحلت آن حضرت باید این روند تداوم می یافت . آنچه حضرت امام به آن استناد می نماید یک واقعیت انکار ناپذیر تاریخی به شمار می رود و زندگی و حیات رسول خدا(ص ) به وضوح گویای این واقعیت و ثبت و ضبط کننده همه وقایع و تصمیماتی است که به صراحت نشان می دهد آن حضرت حکومت اسلامی مقتدر به وجود آوردند.

امام خمینی در بیانات مختلف و کثیر به این موضوع تصریح می نمایند که نمونه ذیل یکی از آنهاست : «پیغمبر اکرم (ص ) تشکیل حکومت داد و تاریخ گواهی می دهد که تشکیل حکومت داده و به اجرای قوانین و برقراری نظامات اسلام پرداخته و به اداره جامعه برخاسته است والی به اطراف می فرستاده به قضاوت می نشسته و قاضی نصب می فرموده سفرایی به خارج و نزد روسای قبایل و پادشاهان روانه می کرده معاهده و پیمان می بسته جنگ را فرماندهی می کرده و خلاصه احکام حکومتی را به جریان می انداخته است . » (۴ )

حضرت امام خمینی پس از این استناد به این استنتاج می رسد که : « ضرورت اجرای احکام که تشکیل حکومت رسول اکرم (ص ) را لازم آورده منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست و پس از رحلت رسول اکرم (ص ) نیز ادامه دارد…. احکام اسلام محدود به زمان و مکانی نیست و تا ابد باقی و لازم الاجرا است . تنها برای زمان رسول اکرم (ص ) نیامده تا پس از آن متروک شود و دیگر حدود و قصاص یعنی قانون جزای اسلام اجرا نشود یا انواع مالیات های مقرر گرفته نشود یا دفاع از سرزمین و امت اسلام تعطیل گردد . » (۵ ) و برمبنای این اصل و مبناست که : « خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند…. و این حکومت که عجین با سیاست است در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت شد . » (۶ )

در طول تاریخ اسلام و توسط حکومت های بنی امیه و بنی عباس سعی و تلاش همه جانبه ای برای تفسیر و تعبیرهای مخالف با حقیقت غدیرخم و موضوع ولایت و تشکیل حکومت سازماندهی شد و به مرور مردم جامعه اسلامی را در دام های مکر و نیرنگ های حاکمان اموی و عباسی فروافکند و حاصل این فرهنگ سازی های باطل و تبلیغات مسموم آن شد که مسلمانان ولایت علی (ع ) را محدود به ولایت معنوی کردند و غدیر خم را بستر و زمینه ای برای تحقق ابراز دوستی و محبت نسبت به حضرت علی (ع ) دانستند.

طبیعی بود که حکومت های اموی و عباسی که هر دو غاصب بودند و حق قطعی و مشروع خلافت و حکومت را از حضرت علی (ع ) و فرزندان مطهرش تصاحب کرده بودند ولایت را محدود به امور معنوی می کردند و ابعاد اجتماعی و سیاسی آن را نفی می نمودند. زیرا آنها تحقق ولایت به مفهوم حکومت علی (ع ) و امامان معصوم (ع ) را با مطامع و منافع نامشروع و ضد انسانی خود در تضاد و تعارض می دیدند و در برزخ بین رهاسازی قدرت و حکومت به عنوان حق الهی ائمه اطهار(ع ) و یا غصب و تصاحب آن با انجام خیانت ها و جنایت های بی شمار دومین تصمیم یعنی محروم کردن ائمه اطهار(ع ) از حق الهی خود و محدود کردن مفهوم ولایت به امور معنوی را اتخاذ نمودند.

در دوران حکومت غاصبانه بنی امیه و بنی عباس جریان های اعتقادی و فکری منحط و منحرفی شکل گرفتند که خدمات فراوانی به این دو حکومت باطل ارائه دادند و واقعه تاریخی غدیر را با روش های مختلف به تحریف درآوردند و به این وسیله توانستند مردم جامعه اسلامی را به تحجر و جمود و قشری گری بکشانند و از درک و فهم احکام و قوانین اسلام و فلسفه اصلی رخداد بزرگ و تاریخی غدیرخم مانع گردند و در پرتو تداوم این تحمیق بود که فرزندان امام علی (ع ) نیز نتوانستند در امتداد تعقیب اهداف غدیرخم به تشکیل حکومت اسلامی توفیق حاصل کنند. مردم جامعه اسلامی با تبلیغات مسموم و دروغین و آمیخته با فریب و نیرنگ حکومت های غاصبانه اموی و عباسی نه تنها از شناخت های دینی بی بهره ماندند و به حمایت از ائمه اطهار(ع ) نپرداختند که در مقابل آنان قرار گرفتند و جز گروه های قلیلی از آنان بقیه به مخالفت و تقابل با این پیشوایان معصوم پرداختند!

حضرت امام خمینی در رهنمود ذیل تصریح دارند که توطئه های پیدا و پنهان حکومت های اموی و عباسی از دیروز تا امروز استمرار یافت :

« این قوت گرفته است تا وقتی بازیگرهای دنیا که دیدند باید دین را یک چیز تعبدی قرار داد این بازیگرها آمدند و این طور کردند که ماها هم باورمان آمده بود که دین چه کار دارد به سیاست سیاست مال امپراتورهالله همین انحراف است که ما باور کردیم که سیاست به ما چه ربط دارد. غدیر آمده است که بفهماند که سیاست به همه مربوط است در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست منتها سیاست عادلانه . » (۷ )

به این ترتیب حضرت امام خمینی در یک بررسی موشکافانه و دقیق و تاریخی واقعه غدیر و فلسفه اصلی انتصاب حضرت علی (ع ) به جانشینی رسول خدا(ص ) را تبیین می کند و با نمایاندن مفهوم دقیق « ولایت » همه باورهای باطل و برداشت های انحرافی را فرو می ریزد و حقیقت را آنگونه که هست آشکار می کند.

همچنین امام خمینی با این تفکر که « ولایتی که در حدیث غدیر آمده است به معنای حکومت است » و با این نتیجه گیری از غدیر خم که : « غدیر آمده است بفهماند سیاست به همه مربوط است و در هر عصری باید حکومتی باشد» با نظریه حکومتی « ولایت فقیه » در عصر غیبت که خود واضع و تبیین گر و تعقیب کننده اهداف آن با رهبری انقلاب اسلامی و بنیان نهادن نظام اسلامی بود به ضرورت مشروع و معقول تشکیل حکومت اسلامی در این عصر و پس از آن تصریح می کنند .

اندیشه های سیاسی و حکومتی امام خمینی همه دلسوزان اسلام را به بیداری و هشیاری در برابر فعالیت های جریان های فکری و سیاسی معاند ترغیب می نماید و به مقاومت در برابر تخریب ها و تلاش های مرموز و آمیخته با فتنه انگیزی و نفاق فکری و سیاسی کسانی که حتی در اردوگاه های خودی نفوذ کرده و در صف انقلابیون در آمده اند و هدف استحاله فرهنگی و گمراه سازی سیاسی و فریب و اغوای نسل های بی اطلاع از وقایع دوران سخت و طاقت فرسای مبارزات انقلابی را در سر می پرورانند فرا می خواند .

کسانی که با تفکرات نادرست غدیر خم و ولایت حضرت علی (ع ) را به مقام معنوی برای آن حضرت محدود می کند از این حقیقت غفلت دارند که اولا مقام معنوی امیرمومنان (ع ) در جای خود و پیش از واقعه غدیر تثبیت گردیده است . ثانیا مقام معنوی حضرت قابل « نصب » نیست . ثالثا پیامبر اکرم (ص ) که خود دارای ولایت به معنای حکومت و خلافت بود و در دوران حیات خویش حکومت تشکیل داد مجموعه وظایف و مسئولیت های رهبری سیاسی و اجتماعی امت اسلامی را قبل از رحلت خویش در واقعه غدیر به امیرمومنان منتقل نمود .

بر آزاداندیشان و خردورزان و دلسوزان اسلام و نظام اسلامی پوشیده نیست که آگاه سازی نسل امروز از حقایق انقلاب و بینش آفرینی در آنان از چه اهمیت بالایی برخوردار است و مسامحه و غفلت از این مسئولیت بزرگ و حیاتی چه عواقب تلخی به بار خواهد آورد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :

۱) ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی جلد ۲۰ ص ۱۱۵ ـ۱۱۳

۲) ـ همان مدرک ص ۱۱۳

۳) ـ ولایت فقیه اثر امام خمینی موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص ۲۱ و ۲۲

۴) ـ همان مدرک ص ۱۸

۵) ـ همان مدرک

۶) ـ صحیفه امام جلد ۲۰ ص ۱۱۳

۷) ـ همان مدرک ص ۱۱۴ و ۱۱۵

۸) ـ همان مدرک ص ۱۱۵