به جاى جنگ اصلاح طلبى و اصولگرایى، جنگ مرفهین بى درد و پا برهنگان است و از این زاویه نگاه برخى اصولگرایان گذشته دیگر اصولگرا نیستند و تغییر پیدا کرده اند// مردم وقتى رئیس جمهور را انتخاب مى کنند انتظار دارند جنس وزرا هم از جنس او باشد//این کد بود به جامعه که این کشمکش ها و اختلافات وجود دارد // بعد از آن لاريجاني شمشیر را براى احمدى نژاد و دولت وى از رو بست

 

زمانى که رسایى را در دفترش ملاقات کردیم در حال کتاب خواندن بود، دفترش مملو از کتاب هاى مذهبى، سیاسى و فرهنگى بود. او هنگامى که با ما صحبت مى کرد گهگاهى هم لبخندى را به لبان مى نشاند و مى گفت لبخند را نباید همیشه نشان داد، چرا که هر چه کمتر باشد شیرینى اش بیشتر است.

او که دراولین روز مردادماه سال ۱۳۴۷ در یکى از محله هاى جنوب تهران به دنیا آمده است سایت شخصى دارد که بازدیدکننده آن به نسبت دیگر نمایندگان مجلس قابل توجه است.

 

به نظر شما تعامل دولت با مجلس درروزهاى آینده خصوصاً در معرفى کابینه و گرفتن راى اعتماد نمایندگان چگونه بایدباشد؟

مجلس نسبت خاصى با دولت دارد، به دلیل اینکه لوایح دولت باید درمجلس به تصویب برسد، وزرا و کارگزاران هر دولتى از جمله دولت دهم باید به تایید نمایندگان مجلس برسند و این رابطه اقتضائاتى را به دنبال دارد و آن اقتضائات این است که دولت سعى کند، با اطلاع رسانى به نمایندگان و با تعامل خوب سطح اطلاعات نمایندگان را با سطح اطلاعات خودش هم تراز کند، اگر دولت، نمایندگان مجلس را به این سطح نرساند طبیعى است که دچار مشکل و معضل مى شود.به نفع دولت است که براى کم شدن چالش ها، فعالیت  و تحریک خود را در این ایام بیشتر کند تا مجلس را همراه خود ببیند ولى متاسفانه دراین میان برخى از دوستان نماینده توقعشان بیشتر از این است و طبیعى است که دولت هر کارى را انجام بدهد این نمایندگان نگاه خاص خود را مبنى بر اعتراض وبه چالش کشیدن دولت دارند.

تلاش اصلى دولت باید بر این باشد که این تعامل را با مجلس به وجود بیاورد و طبیعى است چون دولت به  مجلس نیاز دارد باید دولت قدم هاى اولیه را بردارد. البته به نظر من تعامل دولت و مجلس دوطرفه است؛بخشى از آنبه رفتارهاى دولت ارتباطى دارد و بخشى از آن به مجلس بر مى گردد. دولت دهم و رئیس دولت اگر رفتارهایش لجبازانه باشد طبیعتاً مجلس را به واکنش وا مى دارد و این را نمى شود کارى کرد.

چگونگى معرفى وزرا، ویژگى و توانایى هاى وزرا ومسائلى از این دست در تعامل دولت با مجلس تاثیرگذار است و واقعاً همه چیز به مجلس بستگى ندارد و احمدى نژاد مى تواند در همکارى و تعامل یا عدم همکارى نقش داشته باشد.

در مجلس هم اصلاح طلبان جهت گیریشان کاملاً مشخص و آشکار است و به عقیده من این گروه سیاسى همیشه منافع حزبى را بر منافع ملى ترجیح داده اند و در دوره اى که حاکم بودند این موضوع را کاملاً مشخص کرده اند و الان که حاکم نیستند این ارجحیت را کاملاً بیشتر نشان داده اند.

اصولگرایان مجلس هم دو دسته اند که دسته اى همسو با دولت هستند و به سیاست ها و جهت گیرى هاى دولت و شخص رئیس جمهور اعتقاد دارند ومى خواهند دولت را کمک کنند. گروه دیگر اصولگرایان هم هستند که دولت را قبول ندارندو به عقیده من جزو دسته سومى هستند که مقام معظم رهبرى به آن اشاره کرده اند .اگردولت خوب رفتار نکند هر دو دسته اصولگراى مجلس را به واکنش وا مى دارد. البته بایداین را هم گفت که مجلس به صورت کل وظیفه دارد با دولت همکارى و همیارى داشته باشد و ز لجبازى و تعاملى که بوى فتنه و معامله بدهد باید پرهیز کرد.

 

به عقیده شما کابینه دولت دهم و به ویژه وزراى پیشنهادى دولت باید چه ویژگى هایى داشته باشند که هم پاسخگوى مطالبات مردم وهم رفع کننده نقایص و ضعف هاى دولت گذشته باشند؟

مردم وقتى رئیس جمهور را انتخاب مى کنند انتظار دارند جنس وزرا هم از جنس او باشد. مهم ترین ویژگى احمدى نژاد، سادگى، مردمى بودن، پرکار بودن، داشتن روحیه استکبارستیزى، مبارزه بامفاسد، جسارت، شجاعت و صراحت است که باید این شاخصه ها در وزراى پیشنهادى دولت باشدکه بتوانند کارایى لازم را داشته باشند و انتظارات مردم را هم برآورده کنند. اگروزرا این ویژگى ها را نداشته باشند نمى توانند واجد کارایى لازم باشند و با عدم کارایى لازم نمى توانند نظر مساعد مردم را جلب کنند.

برخى از وزراى دولت گذشته موفق نبودند و با رئیس جمهور چالش پیدا کردند و وزراى دولت آینده باید افرادى باشند که در جهت مرتفع کردن نقایص دولت نهم قدم بردارند.

 

پیشنهاد تشکیل کمیته اى از دولت و مجلس براى بررسى کابینه دولت دهم را چگونه ارزیابى مى کنید؟

گروه هاى مختلفى در حال تعامل و رایزنى با رئیس جمهور هستند و این ارتباط هر چقدر بیشتر باشدکمک مى کند که دولت و مجلس زودتر به اشتراک نظر در زمینه هاى گوناگون از جمله انتخاب وزرا برسند. اگر عنصر سهم خواهى پس زمینه  این ارتباط نباشد، مى تواند کمک بکند که این ارتباط و نزدیکى بین دولت و مجلس بیشتر شود. البته باید موافقت احمدى نژاد رادر زمینه تشکیل کمیته مشترک دولت و مجلس قدم خوبى در جهت رسیدن به اشتراکات توصیف کرد.

 

برخى از زخم خوردگان سیاسى در پى ایجادتفرقه بین دولت و مجلس هستند و این تفرقه را مى خواهند در جلسات راى اعتماد وزرا تسرى دهند، به نظر شما نمایندگان چگونه مى توانند مانع این کاربشوند؟

رهبر معظم انقلاب سطح اطلاع رسانى را بالا آوردند، ایشان درنماز جمعه گفتند که با هاشمى اختلافات جدى داریم، البته در کنار دوستى و بعد فرمودند که در بین شخصیت ها تفکر احمدى نژاد به تفکر ایشان نزدیک تر است. این کد بود به جامعه که این کشمکش ها و اختلافات وجود دارد و درعین حال تایید رهبرى خارج مى کنند و به انحراف مى کشانند.

گه گاه مشاهده مى شود چنین استفاده ابزارى ازنمایندگان با چند لایه فاصله ایجاد مى شود تا این لایه خط و جهت گیرى خاصى به نمایندگان بدهد و نمایندگان را در مقابل دولت به واکنش وا دارد.

 

برخى از نمایندگان اصولگراى مجلس خواستهیا ناخواسته به فضا سازى علیه دولت دهم کمک مى کنند، به نظر شما این فضاسازى درجلسات راى اعتماد تاثیر منفى نمى گذارد؟

همانطور که در یک دوره واژه هاى چپ و راست دیگر ظرفیت بار سیاسى کشور را نداشتند در زمان کنونى هم شاهد هستیم که واژه اصولگرایى و اصلاح طلبى دیگر توان بار سیاسى کشور را ندارند وصف بندى سیاسى هم دچار تغییر و تحول خاص شده است.

انتخابات دوره دهم ریاست جمهورى اینصف بندى را به هم زد و یک صف بندى جدیدى را درست کرد و آن صف بندى روشن فقر و غناست که وارد جامعه شد.

به جاى جنگ اصلاح طلبى و اصولگرایى، جنگ مرفهین بى درد و پا برهنگان است و از این زاویه نگاه برخى اصولگرایان گذشته دیگر اصولگرا نیستند و تغییر پیدا کرده اند و دیگر نتوانستند خودشان را بالا بکشند.من نمى خواهم دایره اصولگرایى را محدود کنم. من بیشتر به دنبال تعریف اصولگرایى واقعى هستم و مى خواهم محدوده اصولگرایى جابه جا شده را نشان دهم.

 

هر کسى نمى  تواند پایبند به اصولگرایى واقعى باشد آن هم در مواقع سخت مثل انتخابات اخیر؛ در انتخابات کسانى را در مجلس داشتیم که ستاد اصولگرایان حامى موسوى را تشکیل دادند که موسوى هم بالاخره هم خودش را خرابکرد و هم کسانى که به وى وصل بودند.

بعد از انتخابات هم همان افراد به خاطر حب وبغضى که با احمدى نژاد داشتند همچنان روى موضع خودشان اصرار کردند و در شرایط کنونى نمى توانند علم موسوى را به دست بگیرند و چاقوى حمله به احمدى نژاد را به دستگرفته اند و شروع کرده اند به تخریب و توهین نسبت به دولت.احمدى نژاد بالاخره باراى بالا و تایید رهبر انقلاب رئیس جمهور شده است. این جور شمشیرکشیدن علیه دولت معنى ندارد و این شمشیر کشیدن ها بیشتر به خاطر حب و بغض هاى سیاسى است.

برخى از رفتارها از جبهه اصولگرا در مجلس ازکینه هاى گذشته ناشى مى شود و برخى هم به دلیل حسادت است و مى گویند چون ،۱۰ ۱۵ سال در عرصه سیاست کشور بودیم چرا یکدفعه کسى مثل احمدى نژاد پیدا شد و رفت توى دل مردم، آنها مى گویند ما باید توى چشم مردم باشیم و به هر حال از رفتارهاى اینگونه احمدى نژاد خوششان نمى آید.

دلیل بخش عمده اى از رفتارهاى آنها اینگونه استکه توضیح دادم البته اندکى هم به رفتارهاى نامناسب احمدى نژاد برمى گردد که این بیمارى ها را تشدید مى کند و بهانه به دست اشخاصى در مجلس و بیرون مجلس مى دهد.

 

چرا مجلس در قبال جلسه دوم دادگاه عاملان اغتشاشات اخیر موضع صریح و روشنى نگرفت؟

همانطور که چند روز پیش در یادداشتى در سایت خودم نوشتم لاریجانى جهت گیرى خاصى در انتخابات داشت ومن معتقد نبودم که لاریجانى با احمدى نژاد است و آقایان موسوى، کروبى و رضایى هر کدام ادعامى کردند که لاریجانى با ماست ولى خودش مى گفت نظر من احمدى نژاد است ولى ما قانع نشدیم. به اعتقاد من لاریجانى با ریاست احمدى نژاد موافق نبود، البته وى دلایل واستدلال هاى مشخص خود را دارد. هر چند احمدى نژاد در قبال ریاست لاریجانى بر مجلس نظر مثبتى داشت و با این دیدگاه توانست طیف زیادى از نمایندگان را قانع بکند که به لاریجانى راى بدهند. اما لاریجانى بعد از اینکه رئیس مجلس شد، نوع نگاهش به دولت آن چیزى نبود که قبلاً ابراز کردهبود و بعد از آن شمشیر را براى احمدى نژاد و دولت وى از رو بست.

 

لاریجانى آمد و با فراکسیون اصولگرایان مقابله کرد، وى عملاً فراکسیون اصولگرایان مجلس را فلج و متوقف کرد. لاریجانى اجازه فعالیت به فراکسیون اصولگرایان را نمى دهد و نمى خواهد از ریاست این فراکسیون بگذرد و دلیل آن است که نمى خواهد قدرتى را هم عرض خودش در مجلس داشته باشد.

لاریجانى احساس مى کند اگر کسى ریاست فراکسیون را برعهده بگیرد مى تواند در مناسبات مجلس تاثیر بگذارد، به همین دلیل لاریجانى دلش مى خواهد رئیس  فراکسیون باشد و تمام مقدمات را مى چیند که رئیس فراکسیون باشد.

 

لاریجانى در انتخابات دهم گفت که صلاح نیست مجلس ابراز نظر کند پس چطور در انتخابات نهم لاریجانى مرده هاى مجلس را هم پشت سر خود آورد و خروجى آن هم حدود یک میلیون شد! این انتقاد بر لاریجانى وارد بود که چرا شمابر خلاف نظر نمایندگان اجازه بروز تصمیم فراکسیون را ندادید و آقاى لاریجانى به همراه باهنر اجازه انتشار تصمیم فراکسیون در مورد انتخابات راندادند.

 

دلیل رفتار آنها هم مخالفت با احمدى نژاد بودوکار به جایى رسید که خود نمایندگان مجلس بیانیه اى را تنظیم و در مجلس امضا کردندو بیش از ۲۰۰ نماینده گفتند کاندیداى ما احمدى نژاد است. سه روز قبل از انتخاباتبیانیه رسمی فراکسیون اصولگرایان که توسط آقای لاریجانی و باهنر تهیه شده بود روىخروجى خبرگزارى ها قرار گرفت و بى خاصیت ترین بیانیه رسانه اى کردند. لاریجانى عملاً فراکسیون اصولگرایان را کشت، آن هم به خاطر زنده نگه داشتن خود، لاریجانى نگذاشت فراکسیون اصولگرایان نفس بکشد و کار کند، فراکسیون اصولگرایان در هیچ جابروز نکرد و تاثیر خاصى در هیچ جا نگذاشت.

بعد از انتخابات مسیر لاریجانى بر خلاف مسیرفراکسیون اصولگرایان بود. لاریجانى در موضع گیرى هاى خود در قبال اغتشاشات کاملاً  دو پهلو موضع گرفت و به یکباره از تریبون مجلس ماجراى کوى دانشگاه و مجتمع سبحان بزرگنمایى و خوراک تهیه شده اى براى روزنامه هاى اصلاح طلب شد.

 

بعد از خطبه هاى نماز جمعه مقام معظم رهبرى،لاریجانى به رغم اکراهى که داشت در گفت وگوى ویژه خبرى حاضر شد و شوراى نگهبان رازیر سؤال برد، نهادهاى امنیتى کشور را که زیر مشت و لگد بودند، به جاى حمایت ازآنها که امنیت جامعه را برقرار مى کردند زیر سؤال برد.لاریجانى از حضور خیابانى اغتشاشگران دفاع کرد که برخلاف نظرات صریح رهبر انقلاب بود و بعد آن هم مسیر وى مسیرى نبود که در آن تایید و حمایت دولت بتوان استنباط کرد.

من هم حامى همه جانبه احمدى نژاد و دولت آیندهنیستم و اگر کابینه ضعیف باشد بنده هم مخالفت مى کنم، همانطور که به آقاى کردان راىندادم احتمالاً به وزراى ضعیف و ناکارآمد راى نمى دهم. انتظار این است که رئیس فراکسیون بیاید توى میدان و جمع کننده قصه باشد نه آنکه خود پهن  کننده قصهباشد.

صحبت هاى لاریجانى در مراسم تحلیف رئیس جمهور هم شمشیر از رو بستن تلقى مى شود و مخالفت خود را با ریاست جمهورى احمدى نژاد به نوعى نشان داد. وقتى ما مى بینیم از تریبون مجلس موضوعات غیرضرورى بیان مى شود چطورنباید انتظار داشته باشیم از این تریبون درباره جلسه دادگاه دوم اعلام موضع کند.

همانطور که در سایت شخصى خود نوشتم لاریجانى باید از تریبون مجلس موضع  مشخصى را در قبال جلسه دوم دادگاه مى گرفت و ارتباط ستاد انتخاباتى برخى از کاندیداهاى ریاست جمهورى را با سفارتخانه هاى کشورهاى بیگانه محکوم مى کرد.

 

وقتى ما مى بینیم عوامل سفارتخانه هاى کشورهاى خارجى در اغتشاشات شرکت و فضاى جامعه را ناامن مى کنند چرا نباید رئیس مجلس اعلامموضع کند!

متاسفانه رفتار مجلس هشتم رفتار همسو باجهت گیرى ها، سیاست گذارى ها و فرمایشات مقام معظم رهبرى نبوده است. برداشت من این است که رهبر انقلاب از عملکرد یک ساله مجلس هشتم راضى نبودند که مى تواند دلایل مختلفى داشته باشد،  بند بند صحبت هاى ولى فقیه تذکر بود و هیچ کجا ایشان از مجلس حمایت نکرد.

لاریجانى به عنوان رئیس مجلس گزارشى از عملکرد مجلس ارائه داد که رهبر معظم انقلاب هیچ واکنشى به این گزارش نشان ندادند که آیا مجلس کارهاى خوبى انجام داده، یا چرا آن کار را انجام ندادید. ما مى بینیم زمانى که رؤساى قوه مجریه یا قضائیه در دیدار با مقام معظم رهبرى گزارش عملکرد مى دهند، ایشان واکنش نشان مى دهند، نسبت به آن گزارشات حساسیت به خرج مى دهند، بعضى جاهاحمایت مى کنند اما در جلسه با نمایندگان مجلس چنین اتفاقى نیفتاد.صحبت  هاى مقام معظم رهبرى در دیدار با نمایندگان مجلس عمدتاً تذکر بود که مجلس نیاز به اخلاقدارد، اجازه حرف زدن به یکدیگر بدهید و مواردى از این دست. حتى این قابل مرور است که مقام ولى فقیه در صحبت هایشان هیچ اشاره اى به عنوان رئیس مجلس هم نمى کند. مناینها را نشانه عدم رضایت رهبر معظم انقلاب از عملکرد مجلس مى دانم و تصور مى کنم جهت گیرى هاى مجلس جهت گیرى هاى درستى نبوده است.

 

 منبع روزنامه جوان