نگارنده معتقد است گفتمان استکبارستیزی حضرت امام خامنه‌ای در عرصه‌ی روابط بین‌الملل، با تکیه بر دو ایده‌ی «استقلال-آزادی» و نفی «سلطه‌جویی-سلطه‌پذیری»، دولت ایالات متحده‌ آمریکا را به‌مثابه‌ی غیریت خود در رأس نظام سلطه تعریف و شناسایی می‌نماید. همچنین ارائه‌ی شواهد نظری و تجربی این پژوهش در قالب دقایق گفتمانی، به تبیین و تحلیل چرایی‌های تاریخی و هویتیِ بی‌اعتمادی رهبری معظم انقلاب ایران نسبت به رابطه‌ی ایران با ایالات متحده پرداخته است

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ در نتیجه گیری این بحث چنین آورده شده است:

"هرچند از ابتدای انقلاب اسلامی ایران تاکنون نشانه‌هایی از برقراری فضای تعامل میان دو کشور دیده شده است، اما این نشانه ها در بهترین حالت نتوانسته اند از حد گفتاری فراتر روند و افقی تازه در روابط بین دو کشور بگشایند و باقی مانده اند و بیشترین سطح همکاریها در سطح راهکارها (Tachtics) هیچ گاه به سطح راهبردها (Strategies) ارتقا نیافته‌اند. باید این نکته را نیز افزود که بسیاری از متخصصین مسائل ایران در آمریکا، در قالب «شورای آتلانتیک» معتقدند که اشتراکات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک فراوانی میان ایران و آمریکا وجود دارد که در شرایط جدید، اهمیت بیشتری یافته است. بر همین اساس، نگاه های خوشبینانه ای وجود دارد که «پویش عکس العملی» را البته در راستای اعتمادسازی و تعاملِ متناسب با جایگاه دو کشور در نظام بین الملل امروز می دانند.
در اینجاست که این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان از ایران و آمریکا، تعاملی مشروط مبتنی بر پویش عکس العملی را انتظار داشت؟ در پاسخ به این سؤال، سناریوی پویش عک سالعملی شکل م یگیرد. سناریویی که موجب انتفاع راهبرد جمهوری اسامی ایران (تعامل مشروط)، حل مسائل و نیز رفع موانع رابط هی ایران و آمریکا می گردد.
به نحوی که رهبری معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اصلاح سیاست خارجی ایالات متحده‌ی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان رمز تعامل،بر پویش عکس العملی تأکید می نمایند. به نحویکه هرگونه کنش سیاسی با کنش سیاسی متوازن (تهدید با تهدید و هرگونه حسن رفتار با حسن رفتار) پاسخ داده می شود.
آنچه مسلم است، شکاف هویتی و سوابق تاریخی بر روابط تهران-واشنگتن سایه انداخته است؛ سایه ای به وسعت بیش از سه دهه که موجب شکل گیری برداشتی سلطه طلبانه از دولت آمریکا نزد امام خامنه‌ای و مردم ایران گردیده و از بی اعتمادی و عدم تعامل خبر می دهد. بر این اساس، جمهوری اسامی ایران در فرآیند تصمیم گیری در قبال موضوع رابطه با آمریکا، محذوراتی چون شناخت آمریکا به عنوان رأس نظام سلطه، لزوم صیانت از استقلال و آزادی ایران در قبال آن، نقش حمایت از مستضعفین عالم در مقابل مستکبرین، عدم اعتماد تاریخی و تجربی به دولت آمریکاست و در محاسبه ی هزینه-فایده ی مذاکره قرار دارد. با تکیه بر گفتمان امام خامنه‌ای پیرامون رابط هی ایران با آمریکا، برقراری ارتباط و تبدیل تخاصم به تعامل، منوط به پایان مشی سلطه جویی دولتمردان آمریکایی است؛ آنچه تحت عنوان الگوی تعامل مشروط خوانده شد و در چارچوب پویش عکس العملی در عرصه ی روابط بی نالملل موجب تحقق سناریوی برد-برد م یگردد.
البته لازمه‌ی این مهم، تدوین دکترین (سند جامع راهبردی) سیاست خارجی جمهوری اسامی ایران به مثابه‌ی چراغ راه دستگاه دیپلماسی است.
دکترین در لغت به اشکال گوناگون، از جمله دیدگاه، الگو، خط مشی، چگونگی عمل، راهنما و روش تعریف شده است؛ از این رو، این سند می بایست توسط نهادها و نیروهای متخصص و در راستای: یکم، استراتژی امنیت ملی (swot)جمهوری اسلامی ایران؛ دوم، محدوده‌ی عملیات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (محیط و روندهای منطقه ای بین المللی) و سوم، ساخت درونی کشور، تهیه گردد تا ضمن حراست از قدرت و منافع ملی و ایدئولوژیک، تضمین کننده‌ی تعاملی مشروط (عادلانه، محترمانه و غیرسلطه جویانه) مبتنی بر اعتماد و سناریوی برد-برد (پویش عکس العملی) باشد.
امید است یافته‌های این پژوهش برای ایران پژوهان، سیاست مداران و علاقه مندان به مباحث روابط بین الملل جالب توجه بوده باشد؛ چراکه پرداختن بدین مسئله‌ی سهل و ممتنع در عرص هی سیاست خارجی برای جمهوری اسامی ایران و ایالات متحده‌ی آمریکا، ضرورتی تجربی دارد."

دانلود «اندیشنامه عدم ارتباط» با حجم 2.75 مگابایت

"Our President, analytical news site"