محمد جواد ظریف در اقدامی عجیب در نشست اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا پای مذاکرات هسته ای و سیاست مداران آمریکایی را به مباحث داخلی کشورمان باز کرد که در ادامه مشروح آن را خواهید خواند. جالب آنکه بررسی دیدگاه های برخی اندیشکده های غربی در چند ماه اخیر نشان می دهد که آنها صراحتا از روی کارآمدن به اصطلاح اصلاح طلبان در ایران ابراز رضایت می کنند و حتی معتقدند سیاست های کلی دولت اوباما در برابر ایران باید به گونه ای باشد که به تقویت محافظه کاران و یا همان اصلاح طلبان بینجامد.
طبق همین محاسبات هم احتمالا وزیر امور خارجه دولت روحانی از این موضوع به عنوان امتیازی برای خود در مواجهه دیپلماتیک با آنها استفاده کرده است.
محمدجواد ظریف نشان داده است در مذاکرات هستهای، توجه ویژهای برای اهداف باندی و گروهی خود دارد. ظریف طی چند ماه اخیر که مذاکرات هستهای به مانع اختلافات برخورد کرده، نشان داده است بشدت نگران تبعات این شکست بر جریان سیاسی متبوع خود است. این نگرانی آنقدر زیاد است که او این بار در آمریکا و در پاسخ به هاله اسفندیاری، یکی از عناصر انقلابهای مخملین، از تبعات شکست مذاکرات ابراز نگرانی میکند و به او یادآوری میکند که اگر مذاکرات شکست بخورد؛ جریان رقیب آنها انتخابات مجلس را خواهد برد! وزیر امور خارجه دولت روحانی شامگاه چهارشنبه دو هفته قبل به وقت محلی در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا سخنرانی کرد. در این نشست هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» از ظریف پرسید: «لطفا درباره تاثیر گفتوگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما نیست.» قبل از آنکه به پاسخ ظریف به هاله اسفندیاری بپردازیم، باید یادآوری کرد هاله اسفندیاری، آمریکایی ایرانیالاصل همان کسی است که سال ۱۳۸۶ طی سفری که به ایران داشت؛ دستگیر شد. او مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» است و برنامههای مربوط به ایران در این موسسه، مستقیما تحت حمایتهای بنیاد سوروس دنبال میشود. بنیاد سوروس نیر منشأ و مرکز برنامهریزیها برای انقلابهای مخملین در دنیاست. در واقع هاله اسفندیاری در قالب موسسه وودرو ویلسون، نقش بازوی تحقیقاتی جورج سوروس را در ایران ایفا میکرد.
جواد ظریف در پاسخ به سؤال این فرد اینگونه پاسخ داد: «بیتردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام (خنده حضار). به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند.
باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.» پاسخ ظریف به هاله اسفندیاری کاملا واضح است. او به اسفندیاری گفته است در صورت عدم توافق هستهای و شکست مذاکرات، همفکران او در ایران به انزوا خواهند رفت و مردم قدرت سیاسی را در اختیار جریان غیرهمفکر او قرار میدهند! او برای شاهد این اظهارات خود، ماجرای شکست مذاکرات در سال ۲۰۰۵ را یادآوری کرده است.
این بار نخستی نیست که جواد ظریف در پوشش مذاکرات هستهای، دغدغههای حزبی خود را مطرح میکند. او در همین مذاکرات یک سال اخیر، ۲ بار دیگر هم آداب دیپلماتیک را کنار گذاشت و درباره عواقب شکست مذاکرات بر فضای سیاسی داخل ایران گفت. جواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین ۵ در صفحه توئیتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هستهای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود». نگرانی برای از دست رفتن «فرصت» همانند سال ۲۰۰۵ آنقدر واضح بود که شبکه بیبیسی فارسی در تحلیلی نوشت: «نگرانی اصلی ظریف برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای نیست، بلکه باخت دوباره تیم روحانی در انتخابات آینده و تکرار تجربه انتخابات ۱۳۸۴ است.» بیبیسی در ادامه نوشت: هشدار اصلی ظریف به غرب در واقع این است که اگر با دولت روحانی توافق نکند، همانند سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) بار دیگر زمینه روی کار آمدن اصولگرایان را فراهم خواهد کرد. بیبیسی در تحلیلی درباره این پیام ظریف افزود: «این پیام مخاطب خارجی دارد. به نوعی به طرفهای مذاکره هشدار میدهد نگذارید اتفاقات ۲۰۰۵ تکرار شود. بنبست مذاکرات در سال ۸۴ تیم آقای روحانی را از صحنه مذاکرات خارج کرد. ممکن است ظریف به این نکته ظریف هم اشاره داشته باشد که اگر کارها خوب پیش نرود، ممکن است این تیم فعلی از صحنه خارج شود».
او چندی بعد و در آستانه مذاکرات وین ۶، این بار با انتشار یک ویدئو، یک بار دیگر دغدغههای خود از شکست مذاکرات را مطرح کرد! ظریف در این فیلم گفت: «ما میتوانستیم مساله هستهای را در سال ۱۳۸۴ حل و فصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمیکردند، وقتی میگفتم ایرانیها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش با اصرار بر اینکه ما غنیسازی را به کلی رها کنیم… با نزدیک شدن به ۲۹ تیر من یک بار دیگر احساس نیاز میکنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین – قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمیتواند نتیجهای بهتر از سال ۱۳۸۴ بدهد.» با این اظهارات، ظریف در حد فاصل پایان مذاکرات وین ۵ و آغاز مذاکرات وین۶ ، ۲ بار ماجرای شکست مذاکرات هستهای در دوره اعتمادسازی اول را یادآوری کرد. اکنون پس از مذاکرات وین ۶ و عدم دستیابی طرفین به توافق جامع، آقای ظریف یک بار دیگر و اینبار در مذاکرات هستهای نیویورک، و خطاب به هاله اسفندیاری بسیار صریحتر از گذشته از آثار شکست مذاکرات بر جایگاه جریان سیاسی متبوع او سخن گفته است. ظریف در سال ۲۰۰۴ و در مذاکرات سعدآباد نیز در حالی که در گوشهای در حال مذاکرات محرمانه با محمد البرادعی بود و به او درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات گفت و گفت شکست مذاکرات باعث پیروزی جریان رقیب آنها در انتخابات آتی ریاستجمهوری خواهد شد البته بهرغم طرح نگرانی ظریف اما البرادعی تفسیر غیرمطلوب دولتیها را از «تعلیق» ارائه داد و آقای ظریف متوجه شد نگرانیهای آنها برای طرف خارجی فاقد اهمیت است. اما در هر حال شاید به زعم برخی تحلیلگران، این رفتارهای ظریف، فرصت های تاکتیکی در حوزه مسائل دیپلماتیک ایجاد کند ولی مشکلات اساسی نیز برای خود ظریف و پرونده هسته ای ایران ایجاد خواهد کرد.
الف: جایگاه وزیر امور خارجه، مستقیما با اصول سیاست خارجه یک نظام و منافع ملی گره خورده است، داشتن نگاه سیاسی و حزبی در اولین قدم به این جایگاه ضربه خواهد زد. البته این ضربه اثری مستقیم در تضعیف جایگاه وزارت خارجه در عرصه بین المللی نیز خواهد داشت.
ب: پایین کشیدن مذاکرات هسته ای به رویکردهای حزبی و سیاسی تصویری از یک اجماع ملی را در مواجه با قدرت های جهانی به نمایش نمی گذارد. از این منظر رویکردهای و سخنان ظریف در مواجه با گروه ۱+۵ بیشتر نمایندگی بخشی از افکار عمومی ایران خواهد بود نه همه آن . این برداشت قطعا به نفع تیم مذاکره کننده ایرانی نخواهد بود.
ج: پذیرفتن اینکه همفکران و هم حزبی های ظریف فرصت و گزینه مطلوبی برای غرب هستند نه تنها امتیاز خاصی محسوب نمی شود بلکه نشانه ضعف نیز می باشد. غربی ها بارها مشخصات خاصی از نیروهای مطلوب خود برای به قدرت رسیدن را بیان کرده اند که قطعا خود دکتر ظریف نیز تمایل ندارد که وی را با آن مشخصات در غرب بشناسند چه برسد به داخل ایران.
د: رصد اظهارات مقامات اروپایی و اندیشکده های غربی نشان می دهد که مطلوب غرب به قدرت رسیدن طرفداران یا همراهان فتنه به خصوص در حوزه سیاست خارجه و به ریل افتادن روند سازش در جمهوری اسلامی است. حال این سوال اساسی در افکار عمومی ایجاد می شود که جناب وزیر چه شباهت های میان خود و این جریان قائل هستند که تصور می کنند که غربی ها وی را مطلوب خود می دانند؟
ه: در خوشبینانه ترین وضعیت این سخنان ظریف به منظور ایجاد فرصت های تاکتیکی مذاکراتی و قرار دادن غربیها برای انتخاب ظاهری میان گزینه های «بد» و «بدتر» برای تعیین طرف مذاکره در ایران است. با این تفاسیر یعنی غربی ها بین آنها – به عنوان گزینه «بد»- و اصولگرایان به عنوان گزینه «بدتر» یکی را انتخاب کنند.
هر چند که برای غربی ها عقلانی تر و پرمنفعت تر آن هست که گزینه «بد» را انتخاب کنند و بنابراین برای مردم در داخل ایران باید به صورت طبیعی این مسئله را پیش بینی کرد که گزینه «بدتر» برای غرب را برای رساندن به قدرت انتخاب کنند.
به نقل از:هفته نامه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی 9 دی
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو