احکام ثانویه‌ای که حضرت امام (ره) به آن اعتقاد دارند همان همراهی و همگام ساختن فقه و سیاست دینی با مدرنیسم است که بر مبنای مصالح دنیای مدرن تعریف می‌گردد.

محمدتقی فاضل میبدی: او را از دیگر ترجمه‌کنندگان اندیشه غرب می‌توان نام برد. وی می‌نویسد: احکام ثانویه‌ای که حضرت امام (ره) به آن اعتقاد دارند همان همراهی و همگام ساختن فقه و سیاست دینی با مدرنیسم است که بر مبنای مصالح دنیای مدرن تعریف می‌گردد. امام خمینی‌(ره) در تأسیس حکومت دینی بر عنصر مصلحت و زمان و مکان تأکید بلیغ داشتند و مصالح حکومت را بر همه چیز مقدم می‌دانستند و این بدان معنی است که اقتضائات دنیای مدرن بر احکام شرع تقدم دارد. اندیشه سیاسی ولایت مطلقه فقیه یعنی اندیشه‌ای که قادر است براساس ضرورت و مصلحت، احکامی را که در تعارض با دنیای مدرن است، تعطیل کرده و احکام منطبق با موضوعات مدرن تدوین و تشریع کند. پس از استقرار نظام اسلامی فقه شیعی از مدار بسته سنتی وارد مدار باز تجدد و دنیای مدرن گردید.
اینکه حرکت امام‌(ره) از باب مصلحت را تطبیق دادن احکام شریعت اسلام بر دنیای مدرن بدانیم، تحلیلی نادرست است چراکه عملکرد حضرت امام(ره) دراین باب تنها در راستای احیای احکام نورانی اسلام و تحقق اهداف دین و سنت نبوی می‌باشد و کاملاً با اهداف مدرنیسم در تعارض است. تلاش مدرنیته و تجدد، در جهت نفی حاکمیت ماورای طبیعت بر بشر و نفی دین در زندگی اجتماعی است و تنها مساوی با خود اتکایی عقل بشر و رفع هر منبع غیر بشری مانند دین اسلام می‌باشد. بنابراین احکام ثانویه و مصلحت در اندیشه حکومت دینی ارتباطی با مدرنیته ندارد و حضرت امام‌(ره) با چنین رویکردی مخالف بودند و همواره بر فقه جواهری و سنت سلف صالح تأکید می‌کردند و در عین حال تحول دائمی و پیشرفت بی‌وقفه را در همان سنت و دین جست‌و‌جو می‌کردند که در پیام تاریخی امام‌(ره) به روحانیت تحت عنوان منشور روحانیت به حوزه‌ها در تاریخ سوم اسفندماه 1367 بر آن تأکید دارد.
10 ـ یورگن هابرماس: انعکاس مقالات و نظریه‌های اندیشمندان غربی در مطبوعات و حتی حضور آنان در عصر به قدرت رسیدن دوم خردادی‌ها از عوامل مهم در شکل‌دهی این نظریات برای تحلیل انقلاب اسلامی با اندیشه‌های غربی و لیبرالیزه کردن آن به حساب می‌آید. از جمله کسانی که در آن دوران به ایران سفر کردند، می‌توان به یورگن هابرماس آلمانی اشاره کرد که به دعوت مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها صورت گرفت و بازتاب این سفر در محافل علمی و مطبوعاتی قابل توجه است. روزنامه نوروز اندیشه‌ هابرماس را همسان با دیدگاه شهید مطهری می‌داند! موضوع سخنرانی او چیستی سکولاریسم بود. عصاره مجموعه سخنرانی او که در مطبوعات داخلی منعکس گردید، این بود که پیوند دین و حکومت باید از هم گسسته شود. سکولاریسم، در معنای دقیق خود، به این معناست که یگانه معیار در مناسبات اجتماعی، عرف و عقل خود بنیاد بشری است و ارزش و احکام دین مادام که با معیارهای یاد شده سنجش نشود، پذیرفته نیست. جهان زندگی را باید عقلانی کرد و برای عقلانی کردن اجتماع باید سه ویژگی اجرایی شود:
الف ـ فردگرایی در حوزه اشخاص
ب ـ تزلزل و نسبیت‌گرایی در سنت‌های فرهنگی و پلورالیسم فزاینده ارزش‌ها و جهان‌بینی‌ها
ج ـ ارزش‌زدایی از نهادها و نوسازی مستمر نهادها براساس ارزش‌ها و هنجارهای نو پیدا و مدرن
در جریان طولانی عقلانی ساختن جهان زندگی، ادیان باید از ادعای خود در مورد شکل‌دهی ساختار زندگی اجتماعی و سیاسی و حکومت، دست بردارند. به جای اسلامی بودن حکومت و مناسبات اجتماعی به اسلامی بودن منش و رفتار افراد جامعه اکتفا کنید.
روزنامه همشهری، ارگان شهرداری تهران نیز در تاریخ 29 اردیبهشت 1381 اقدام به چاپ سخنرانی مذکور کرد.