سازمان بسيج طلاب و روحانيون كشور در راستاي نامه آيت هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري(مدظله العالي) نامه سر گشاده‌اي صادر كرد.

 

به گزارش خبرگزاري فارس، متن نامه سازمان بسيج طلاب و روحانيون كشور خطاب به هاشمي رفسنجاني به اين شرح است:

با كمال تأسف نامه سرگشاده جنابعالي خطاب به ولي امر مسلمين جهان حضرت آيت الله‌العظمي خامنه‌اي (مدظله العالي) موجب تعجب و حيرت علماء و روحانيون بخصوص طلاب و روحانيون بسيجي سراسر كشور و امت حزب‌الله و تمامي دوستداران انقلاب اسلامي گرديد.

1. از جنابعالي با توجه به سوابق و مسئوليت‌هاي فعلي بسيار بعيد و غيرمنتظره بود كه در اين شرايط حساس كشور كه نياز جدي بر وحدت و همدلي داريم و از طرفي هم دشمنان كينه‌توز اين ملت و انقلاب تمام تلاش خود را براي ايجاد يأس و نوميدي در مردم و ايجاد اغتشاش و درگيري در جامعه در آستانه يك آزمون بزرگ الهي ملت ايران يعني دهمين دورة انتخابات رياست جمهوري به‌كار گرفته اند، چنين نامه‌اي بنويسيد.

2. چنانچه شما در مباحث مطروحه در مناظره‌هاي تلويزيوني، اشكالي مشاهده كرده‌ايد و يا انتقادي داشتيد و يا احساس تضييع حقوقي از خود و يا بستگانتان مي‌كرديد، آيا بهتر نبود به جاي نامه‌نگاري به مقام معظم رهبري، به طرف مناظره نامه مي‌نوشتيد و اگر پاسخ منطقي و مستدلي هم داشتيد آنرا به صورت مكتوب در اختيار مردم قرار مي داديد و يا اگر شكوائيه‌اي داشتيد از طريق مراجع حقوقي و قانوني پيگيري مي كرديد و چنين فرافكني نمي‌كرديد؟

3. ادبيات اين نامه در مقايسه با آنچه كه از نامه‌هاي گذشته شما سراغ داريم به هيچ وجه همخواني نداشت و با توجه به شباهت‌هاي فراواني كه بين اين نامه و نامه برخي افراد و آقازاده‌ها كه درهمين ايام منتشر شده، شائبه اينكه اين نامه توسط بستگان و يا احزاب به ظاهر طرفدار جنابعالي تهيه و با پافشاري و اصرار تمام از شما خواسته‌اند آن را امضاء نمائيد را بسيار زياد مي‌كند. البته خود نيز در متن نامه به اين موضوع اشاره و اذعان نموده‌ايد كه به شدت تحت فشار بستگان و دوستان خود بوده‌ايد.

4. جناب آقاي هاشمي! اگر شما به خاطر مصلحت انقلاب و نظام، 4 سال سكوت كرده ايد، پس چرا صبر و تحمل چند روز را نداشتيد كه به خاطر مصلحت بزرگي مثل آرامش فضاي انتخاباتي دست به چنين كار نزنيد.

5. سراسر نامه شما نوعي تحريك احساسات و بيان آتشفشان خفته بود كه انتظار داشتيد با جواب از سوي رهبري معظم انقلاب خاموش شود. آيا فكر نكرديد اينگونه قلم زدن‌ها خود آتشفشان مورد اشاره شما را شعله‌ورتر خواهد كرد. با اين وصف چه پاسخي براي همسويي شما در تحريك مردم براي ايجاد اغتشاش و درگيري با خواست قلبي استكبار جهاني و دشمنان تابلودار خارجي و داخلي، داريد؟

6. با عرض پوزش، متن نامه شما نه تنها از موضع ادب، اخلاق و تواضع نسبت به مقام معظم رهبري برخوردار نبود، بلكه متأسفانه به نوعي طلبكارانه، آمرانه و تهديد آميز بود و نوشتن چنين نامه‌اي نه در شأن ولايت است و نه از شما انتظار چنين حركتي مي‌رفت.

7. جناب آقاي هاشمي! شما فكر نمي‌كرديد اينگونه نامه‌نگاري، بهترين خوراك تبليغاتي را براي دشمنان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران فراهم مي‌نمايد و آيا باور نداريد كه گستاخي شما در نوشتن اين نامه، موجب جسارت عده‌اي از افراطيون و هم‌حزبي‌هاي شما، براي ضربه زدن به اصل انقلاب و نظام اسلامي شده است؟

8. آيا ريشه اغتشاشات كنوني در جامعه، به نامه شما برنمي گردد كه موجب پررويي و جرأت ايستادگي كساني در مقابل ملت شد كه نتوانستند همراهي مردم را با خود داشته باشند؟

9. اگر به هر دليلي تشخيص شما اين بود كه به مقام معظم رهبري نامه‌نگاري كنيد و اگر قصد شما از نوشتن اين نامه خير و صلاح انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بود، نمي‌توانستيد آن را بصورت محرمانه و بدون جار و جنجال تبليغاتي انجام دهيد؟ در حاليكه مي‌بينيم نامه شما قبل از رسيدن به دست ولايت، در اختيار سايت‌ها و رسانه‌ها قرار داده شده است. كدام مصلحت اقتضاء مي‌كرد اينگونه عمل كنيد؟

10. جناب آقاي هاشمي! خود بهتر مي‌دانيد و در طول اين سي سال به عينه تجربه كرده‌ايد كه ملت مسلمان ايران در هنگامه خطر، همه چيز را و همه كس را فداي انقلاب اسلامي، نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران و ولايت كرده و خواهند كرد و گوش به حرف جنجال آفرينان نخواهند داد. پس بهتر است قبل از اينكه دير شود مواضع خود را صراحتاً در همراهي با انقلاب و جريان ارزشي و ولايي اعلام تا مردم خط شما را از خط جريانات افراطي، سازشكار و همسو با بيگانگان يكي نبينند.

11. بر اساس ديدگاه اسلامي و آيات و روايات، خود بهتر مي‌دانيد كه همگان در طول ولايت قرار مي‌گيرند نه در عرض و عدل ولايت، پس شما هم اينگونه باشيد و جوري عمل نكنيد كه خلاف نص صريح ديدگاه اسلامي و آيات و روايات باشد.

12. "هل جزاء الاحسان الا الاحسان " آيا اين است پاداش اين همه محبتها و عنايتهاي مقام معظم رهبري به شما؟ مگر الطاف و عنايات مقام عظماي ولايت را در مقاطع مختلف مثل تأييد از شما در سال 76 (در حاليكه دشمنان ديروز شما كه امروز به ظاهر در لباس دوست شما درآمده اند بزرگترين هجمه‌ها را به شما كردند و لقب عاليجناب سرخ پوش و عاليجناب خاكستري مي‌دادند) و يا در انتخابات خبرگان رهبري اخير، فراموش كرده‌ايد؟

13. گويا جنابعالي خود، خانواده و هم‌حزبي‌هايتان را همطراز اسلام، انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران دانسته‌ايد كه اگر كسي به ساحت آن تعرضي كرد به اسلام، انقلاب و نظام متعرض شده است. كمي بينديشيد و به اطرافيان خود و هم‌حزبي هايتان نگاه كنيد تا بهتر بشناسيد كه در طول 8 سال دوران اصلاحات و قبل از آن، چه كرده‌اند كه امروز از چشم خيلي از متدينين و انقلابيون افتاده‌اند.

14. گفته‌ايد مردم در انتخابات خبرگان به حضرتعالي رأي داده‌اند، درست است چون شما را براي چنين جايگاهي صالح تشخيص دادند ولي همين مردم در دور نهم انتخابات رياست جمهوري شما را صالح براي پست اجرايي كشور ندانستند. آيا دليل آن را جويا شده ايد كه چه بوده است؟

15. آيا بي انصافي نيست، دولتي را كه تمام هم و غم و شعارها و عملكرد آن، در راستاي گفتمان اسلام، انقلاب، امام(ره)، ولايت، عدالت و پيشرفت است و بارها و بارها مورد تأييد خاص مقام معظم رهبري (مد ظله العالي) قرار گرفته، تشبيه به دوره بني صدر خائن، وابسته، ليبرال و منافق بدانيد.

در پايان، ضمن محكوم كردن اينگونه حركات، هم اكنون كه حماسه بزرگ و بي بديل ملت با حضور ميليوني در انتخابات را شاهد هستيم كه چشم خناسان و بدخواهان را كور كرد و فتنه‌اي كه برخي معاندين درصدد برپا كردن آن بودند را خنثي نمود و گفتمان اسلام، امام (ره) ، انقلاب، ولايت، عدالت و پيشرفت رأي بسيار بالا و بي سابقه‌اي را به دست آورده است، شما هم دست از اختلاف سلايق شكننده خود برداريد و تحت تأثير فضاسازي‌ها و فشارهاي اطرافيان قرار نگرفته و پشتيبان فرزندان انقلابي ايران براي عزت و سربلندي هر چه بيشتر اسلام و اعتلاي اسلام عزيز باشيد.